واقعه غدیرخم، یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ اسلام است که با اعلام جانشینی امام علی(ع) توسط پیامبر اکرم(ص) زمینهساز استمرار هدایت الهی در امت مسلمان شد. این واقعه نه تنها از لحاظ تاریخی، بلکه از منظر اعتقادی و اجتماعی نیز جایگاه ویژهای دارد و پیام آن هنوز هم منبع الهام و راهنمای بسیاری از مسلمانان، بهویژه شیعیان، است. اهمیت این رخداد فراتر از گذر زمان بوده و باید به شکلی زنده و ماندگار به نسلهای بعدی منتقل شود.
اما انتقال مفاهیم عمیق و گاهی پیچیده دینی به مخاطبان امروز، مخصوصاً نسل جوان، چالشهای خاص خود را دارد. در دنیای امروز که رسانههای تصویری و هنرهای نمایشی نقش بیبدیلی در شکلدهی به ذهن و قلب مخاطبان دارند، استفاده از ظرفیتهای هنری میتواند مؤثرترین راهکار برای تبیین و نهادینهسازی مفاهیم کلیدی دینی باشد.
سینما و هنرهای نمایشی به دلیل قدرت روایتگری و تصویرسازی جذاب، ابزاری کارآمد برای زنده کردن واقعه غدیر و نشان دادن ابعاد مختلف آن در بستر زندگی معاصر محسوب میشوند.این ابزارهای هنری میتوانند با خلق شخصیتها، فضاسازیها و داستانهایی که از دل تاریخ الهام گرفتهاند، حقایق غدیر را نه به صورت صرفاً تاریخی، بلکه به شکلی ملموس و ارتباطی مستقیم با مخاطب بیان کنند. این روند باعث میشود غدیر در زندگی روزمره افراد، به ویژه نسل جوان، معنا پیدا کند و تأثیرگذاری آن پایدار شود. از این رو، بهرهگیری از هنر و سینما به عنوان زبان جهانی، نقش مهمی در انتقال پیامهای دینی و حفظ فرهنگ و هویت اسلامی دارد.
در نهایت، ترویج و بازخوانی غدیر از طریق هنر و سینما، تنها یک وظیفه فرهنگی نیست، بلکه فرصتی برای بازسازی پیوند نسلها با آموزههای اصیل اسلامی و ایجاد یک فضای همدلانه و آگاهانه در جامعه است. این مسیر میتواند کمک کند تا واقعه غدیر به عنوان نمادی از عدالت، رهبری و پیوند میان دین و زندگی، در عرصههای مختلف اجتماعی و فرهنگی ایران و جهان اسلام بیش از پیش شناخته و درک شود.
ایکنا در قالب گفتوگویی با حسن بنیانیان، کارشناس فرهنگی و رئیس سابق حوزه هنری به بررسی موضوع غدیر و نقش هنرهای نمایشی در پرداخت به این واقعه مهم تاریخی پرداخته است. در این گفتوگو، بنیانیان به تحلیل جایگاه غدیر در فرهنگ اسلامی و اهمیت بازتاب آن در هنرهای نمایشی اشاره کرده است. در ادامه، متن کامل این گفتوگو را میخوانید که چگونگی بهرهگیری از هنرهای نمایشی برای روایت غدیر را به تفصیل شرح داده است.
ایکنا - واقع غدیر در منظومه معارف شیعه چه جایگاهی دارد و چرا باید این رویداد تاریخی در مرکز توجه هنرهای نمایشی به ویژه سینما قرار گیرد؟
غدیر از منظر عالم دینی میتواند یک مثلث کامل را در اندیشه دینی ما تشکیل دهد. اسلام به عنوان آخرین و کاملترین دین الهی قصد دارد جامعه بشری را هدایت کند. طبیعتاً برای استمرار این هدایت و تبیین جزئیات دین، نیاز است که آموزهها از طریق ائمه معصومین به طور پیوسته ادامه پیدا کند. این امتداد شجره از طریق عالمان دارای بالاترین سطح دانش دینی و دارا بودن عدالت که در طول زمان صلاحیت خود را نشان می دهند، پیشبینی شده است اما متأسفانه این مسیر شفاف و سازنده در تاریخ بسیاری از جوامع اسلامی به انحراف کشیده شده است. اجتهاد در اینجا نقش بسیار مهمی دارد که اصول ثابت دین را متناسب با شرایط زمان بازتولید و تداوم میبخشد و این تداوم و استمرار ارزشمند، در روز عید غدیر تجلی و تبلور یافته است. اگر بخواهیم توجهها را به این نکته جلب کنیم، باید روی ضرورت اشاعه دین از طریق افراد صادق، مؤمن و معصوم تمرکز کنیم تا دین بتواند حیات خود را در بستر تاریخ حفظ کند و پیش ببرد.
طبیعتاً این موضوع، اهمیت بزرگی دارد و غدیر نقطه عطفی است که باید بیشتر روی آن تعمق کرد، نه صرفاً جشن و سرور که مقدمهای برای تعمق و فهم فلسفه عمیق غدیر است. اگر از اهمیت این موضوع عبور کنیم، باید بگویم که اشاعه این معارف از طریق سخنرانی و خطابه صرف، در شرایط امروز کارایی چندانی ندارد، زیرا رقبای ما با بهرهگیری از انواع هنرها، اندیشههای مخالف را به شکلی جذاب و مبتنی بر نیازهای طبیعی انسان، مثل شهوت و احساسات، در قالبهای هنری عرضه میکنند. آنها ضعفها و کاستیهای جوامع اسلامی را به نفع خود به کار میگیرند. بنابراین، ما چارهای نداریم جز اینکه خودمان سراغ هنرهای مختلف به ویژه سینما برویم و فلسفه غدیر را به زبانهای گوناگون و ساده شده برای گروههای مختلف مخاطب، به ویژه نسلهای جوان، تبیین کنیم، انتقال دهیم و اشاعه دهیم.
این کار دو ملاحظه مهم لازم دارد: اول حفظ وحدت جامعه اسلامی و ایرانی درون مرزها و همچنین جامعه بزرگ مسلمانان جهان، و دوم حفظ حقیقت غدیر به عنوان یک اصل در این وحدت. باید با ظرافت بسیار کار کنیم تا هم ندا و حقانیت شیعه اثبات شود و هم وحدت جامعه اسلامی آسیب نبیند. متأسفانه در این زمینه کوتاهی شده و لازم است که جریان قدرتمندی شکل گیرد و تداوم یابد. تجربه ما در حوزه هنری نشان میدهد که باید در عرصه تولید هنر دینی، قاعده بزرگی شکل دهیم، به خصوص در مساجد، مدارس و مراکز فرهنگی با محوریت جوانان، حوادث تاریخی مهم را در قالب فیلمهای کوتاه آماتور کار کنند تا ذهن آنها درگیر شود و به تدریج در سطح استانها و کشور حمایت شوند تا فیلمهایی قابل پخش در مساجد و مدارس تولید شود. از دل این قاعده بزرگ، هنرمندان برجسته تربیت میشوند. اکنون بخش مهمی از فیلمهای ارزشمند ساخته شده، محصول تربیت نسل انقلاب و دفاع مقدس است. نباید منتظر بمانیم که دوباره درگیر جنگ نظامی یا انقلاب شویم تا هنرمندان تربیت شوند، بلکه باید یک سنتگذاری قوی در فعالیتهای فرهنگی کشور داشته باشیم تا از دل این حرکت، هنرمندان برجسته جدیدی رشد کنند، پیش از آنکه هنرمندان ارزشمند فعلی را از دست بدهیم. این اتفاق باید در مدارس و مساجد جدیتر گرفته شود. مثلاً در آموزش و پرورش، همانطور که در عرصههای ورزشی، قهرمانان دانشآموزی انتخاب میشوند، باید چنین فضایی برای هنر هم ایجاد شود تا از طریق هنر، اشاعه اندیشههای دینی و ارزشهای اخلاقی، منش و هویت ایرانی اسلامی توسط خود دانشآموزان انجام شود.
امروز ابزارهای آموزشی ما بسیار آسان شده ولی انگیزه برای مطالعه و تحقیق در دانشآموزان کاهش یافته است. این انگیزهها میتواند با هنر فعال شود. دانشآموزان میتوانند در اینترنت و فضای مجازی تحقیق کنند، مطالب را جمعآوری و به فیلمنامه تبدیل کنند و با موبایل خود فیلم بسازند، به صورت تیمی همکاری کنند و با این کار، انگیزه پیدا کنند.دهمین که ایده در قالب یک قصه بتواند توجه را جلب کند، شروع خوبی است و به مرور فیلمهای نیمه آماتور تولید شود و اگر از نظر محتوا تایید شد با سرمایهگذاری به فیلمهای حرفهایتر تبدیل شود. این روند توسعه تولیدات هنری ما را تسریع میکند. اکنون فقط در حوزه فیلم بلند برای سینما یا نمایش خانگی تولید داریم، اما میتوانیم این را در سطح مدارس، ادارات و مساجد هم توسعه دهیم. مثلاً نیم ساعت از یک جلسه در مدرسه یا اداره میتواند به نمایش فیلمهای تولید شده توسط دانشآموزان یا اعضای همان مرکز اختصاص یابد تا آنها روی متون کار کنند و فیلم بسازند. این کار علاوه بر جنبه آموزشی، کارکردهای مثبت تربیتی بسیاری دارد. دانشآموزان یاد میگیرند چطور تیمی کار کنند، چگونه نظرات متفاوت را در قالب گفتوگو به تصویر بکشند، و چطور تعصبهای غیرمنطقی را کاهش دهند.
ایکنا - با وجود عظمت غدیر و نقش آن در تثبیت مفهوم امامت، چرا تاکنون این کمکاری در سینمای ایران و جهان اسلام دیده شده است؟ آیا باید این بخش صرفاً یک ظرف هنری تلقی شود یا اولویتهای فرهنگی در آن نقش دارند؟
در کشور ما به دلایل متعددی، حق فرهنگ ادا نمیشود و به همین خاطر اهمیت مقوله هنر هم به درستی دیده نشده است. بارها مقام معظم رهبری از مظلومیت فرهنگ در جامعه صحبت کردهاند، اما بسیاری از مدیران و نخبگان جامعه به این موضوع توجه کافی نداشتهاند. حل بسیاری از مسائل ما از جمله مشکلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، ابتدا به فرهنگ برمیگردد، مثلا بخش مهمی از موانع رشد اقتصادی ما به فرهنگ اقتصادی برمیگردد که کمتر شناخته شده است. وقتی رهبر انقلاب شعار سال را اقتصادی انتخاب میکنند، به دنبال ایجاد باور عمومی در حوزه فرهنگ اقتصادی هستند که مقدمهای بر حل مسائل اقتصادی است. در موانع سرمایهگذاری و اشتغال، موانع فرهنگی نیز نقش مهمی دارند. قوانین فرهنگی و باورهای عمومی که اصلاح نشدهاند، باعث شده مردم به جای سرمایهگذاری، به خرید سکه یا فعالیتهای غیرمولد روی بیاورند. بنابراین، اولویتهای فرهنگی و تربیتی باید به درستی دیده شود تا بسترهای توسعه اقتصادی و فرهنگی فراهم شود. در آموزش و پرورش و دانشگاهها، هنوز نتوانستهایم جایگاه هنر را به عنوان ابزاری کارآمد در اشاعه معارف دینی و فرهنگی به درستی تثبیت کنیم. این موضوع باید در اولویت قرار گیرد و سرمایهگذاری و برنامهریزی جدی در این بخش انجام شود تا فرهنگ به عنوان زیربنای توسعه در جامعه ما نقشآفرینی کند.
ایکنا - یکی از معضلات فرهنگی که امروز در جامعه ما این است که فرهنگ را به برگزاری مناسک دینی محدود کردهایم. به نظرتان چرا در حوزههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به فرهنگ آن طور که باید توجه نمیشود؟
بله، ما فرهنگ را به یکسری مناسک و مراسم محدود کردهایم؛ که البته بسیار مهم وارزشمند است، اما برپایی این مناسک باید عامل حرکت برای اصلاح اعتقادات، ارزشها، رفتارها و اخلاق در همه عرصههای زندگی فردی و اجتماعی جامعه شود مثلاً وقتی دهه محرم میرسد، مراسم گستردهای برگزار میکنیم و همه انرژیها روی آن متمرکز میشود؛ اما کمتر میتوانیم از این حماسههای دینی برای هدایت رفتارهای مردم بهره گیریم. یکی از این عرصهها، این است که همه عاشقان امام حسین از خود سوال کنند، شغل من چه مشکلی از جامعه اسلامی حل میکند؟ اگر احساس کرد شغل او مزاحم و تخریب کننده اقتصاد است، دنبال چارهجویی باشد.
به طور مثال گاهی میبینید مدیر یک کارخانه ضمن عشق خالصانه به امام حسین(ع)، هیچ توجهی به تحولات اعتقادی سی هزار کارگرو خانواده آنها ندارد و اعتبارات خود را که برای حل مسائل اجتماعی در نظر گرفته درجای مناسب هزینه نمیکند. مثلاً فرض کنید یک کارخانه با ۳۰ هزار کارگر وجود دارد؛ آیا برای این تعداد کارگر و خانوادههایشان معاونت فرهنگی تشکیل شده؟ تا انتظار رهبری برای داشتن پیوست فرهنگی برای این کارخانه عظیم تأمین شود و پس از انجام مطالعات میدانی، خدمات مشاورهای، آموزشی و هنری مناسبی در مراسم درون کارخانهها و بیرون از کارخانه در نظر گرفته شود و از درون این فعالیت مناسب زمان، تقاضا برای هنر دینی بوجود آید؟ خیر. همه این مسائل به فعالیتهای فرهنگی عمومی واگذار شده و مدیران کارخانهها به وظایف فرهنگی خود به اندازه کافی توجه نمیکنند. این یعنی ما فرهنگ را صرفاً به مراسم دینی مناسبتی تقلیل دادهایم و این کار باعث شده که در سایر حوزهها خلأ جدی وجود داشته باشد.
ایکنا - در بحث روایت موضوع امامت و ولایت، آیا میتوان این مسائل را با زبان و قالب امروزین، مثل درام خانوادگی یا آثار اجتماعی، برای مردم بازگو کرد؟
حتماً این امکان وجود دارد، اما باید یک نکته را روشن کنیم؛ اول باید اهمیت دین و کارکرد آن در حل مشکلات اجتماعی را به درستی درک کنیم. متأسفانه دین را محدود به عبادات و مناسک کردهایم، مثل نماز و روزه. در حالی که دین ابعاد گستردهتری دارد؛ از جمله اخلاقیات، حلالخوری، عدالت در روابط اجتماعی و... بسیاری از مشکلات و گناهان اجتماعی ما در واقع مسائل اخلاقی و دینی هستند که حلشان فقط با رعایت دین میسر میشود. وقتی این اهمیت دین برای مردم روشن شود، بهطور طبیعی اهمیت امامت و ولایت هم در زندگی روزمره خود را نشان خواهد داد. بنابراین ابتدا باید بستر فرهنگی و فهم دین در جامعه ارتقا پیدا کند، بعد میتوانیم امامت را در قالب قصهها و درامهای اجتماعی مطرح کنیم.
ایکنا - در اندیشه اسلامی، رابطه حکومت با دین چگونه تعریف میشود؟ و چرا به کار فرهنگی گسترده در این زمینه نیاز است؟
نظام جمهوری اسلامی دارای دو رکن مهم است؛ یکی استقرار دین الهی با همه آموزههای قرآن و سنت و یکی دیگر پذیرش و خواست مردم. این دو رکن باید با هم باشند. اما پذیرش مردم و درک صحیح آنها از دین و ولایت، به کار فرهنگی فراگیر نیاز دارد. اگر کار فرهنگی گسترده و منسجم انجام نشود، مردم معنای واقعی دین و ولایت را نمیفهمند و حضور دین در زندگی و حکومت نیز به خطر میافتد. در واقع، دین بدون حمایت مردم نمیتواند به صورت درست پیاده شود و مردم بدون درک دین هم در مسیر خود دچار انحراف میشوند. اینجاست که هنر و سینما نقش بسیار مهمی پیدا میکند تا بتواند این مفاهیم را به صورت ملموس و قابل فهم به مردم منتقل کند.
ایکنا - به نظر شما در زمینه سینما و تولید فیلم، چقدر به موضوعات مرتبط با غدیر و ولایت پرداخته شده است؟ آیا قصههای مناسبی در این زمینه ساخته شده است؟
متأسفانه قصههای کافی و جذاب درباره غدیر و مفهوم ولایت ساخته نشده است. خیلی از فیلمها به صورت سطحی و فقط تاریخی این موضوع را بازگو کردهاند، بدون آن که بتوانند ارتباط آن را با زندگی امروز و مسائل روز مردم نشان دهند. باید قصههایی جدید و روزآمد خلق کنیم که با زبان امروز و دغدغههای روزمره مردم همخوانی داشته باشد و بتواند این مفاهیم را به زبان هنر و داستان بیان کند. این نیازمند نویسندگان و تیمهای قوی است که بتوانند روی خلق این قصهها کار کنند و در نهایت فیلمسازان حرفهای آنها را به تصویر بکشند.
ایکنا - وضعیت علمی و فکری بدنه تولید فیلم در کشور چگونه است؟ حوزههای علمیه چقدر در این زمینه وارد شدهاند؟
سینمای ما قبل از انقلاب و بعد از آن دچار آسیبهایی شده است که باعث شده بدنه علمی و فکری آن ضعیف شود. حوزههای علمیه باید خیلی زود متوجه این موضوع میشدند که کارکرد منبر و خطابه به تنهایی جوابگو نیست و باید از هنر، به خصوص سینما، استفاده کنند. متأسفانه حوزههای علمیه تا امروز ورود جدی به حوزه هنر نداشتهاند و نیازمند حوزه هنر قوی در داخل حوزههای علمیه هستیم که طلبهها را به تولید فیلم و فیلمنامهنویسی تشویق و آموزش دهد. در حال حاضر بیشتر طلبهها به عنوان ناظر در پروژهها حضور دارند تا خطاهای احتمالی را دریابند، نه اینکه خودشان تولید کننده باشند. این یک خلأ بزرگ است که باید رفع شود.
ایکنا - برای پرداختن به موضوع غدیر در سینما، چه اولویتهایی باید مدنظر قرار گیرد؟ باید بیشتر به ابعاد سیاسی، الهیاتی یا اجتماعی پرداخته شود؟
باید توجه داشت که سینما مخاطب گستردهای دارد؛ از کودک ۶ ساله تا پیرمرد ۹۰ ساله. بنابراین باید قصههایی بسازیم که برای همه این گروهها جذاب و قابل فهم باشد. اولویت با جا انداختن اهمیت دین و امامت در زندگی روزمره مردم است. وقتی این زمینه فراهم شود، به تدریج میتوانیم ابعاد سیاسی و الهیاتی آن را هم به شکل مناسب و جذاب نمایش دهیم. در واقع، ابتدا باید «زبان» دین و ولایت را به زبان مردم تبدیل کنیم و بعد به سراغ لایههای پیچیدهتر برویم.
ایکنا - چه توصیهای برای تقویت نقش هنر و سینما در ترویج مفاهیم دینی و فرهنگی دارید؟
توصیه من این است که حوزههای مختلف فرهنگی و هنری باید به صورت هماهنگ و با همکاری حوزههای علمیه و دانشگاهها فعالیت کنند تا یک جریان مستمر تولید محتواهای فاخر و قابل فهم برای نسلهای جدید شکل بگیرد. همچنین باید به آموزش فیلمسازان، نویسندگان و هنرمندان دینی توجه ویژهای شود. هنر بهعنوان زبان قدرتمند جامعه میتواند پل ارتباطی بین آموزههای دین و زندگی روزمره مردم باشد و از این طریق فرهنگ دینی را به شکلی زیبا و اثرگذار منتقل کند.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام