به گزارش ایکنا؛ کتاب «منتظران منجی در ادیان ابراهیمی» به قلم ریان حسین کشمیری و به همت انتشارات کتاب جمکران منتشر شد.
آشنایی با ابعاد مختلف شخصیت و معارف حضرت مهدی(عج) و وظایف و ویژگیهای منتظران ایشان، نه تنها به لحاظ اجتماعی و فرهنگی امری ضروری شمرده میشود، بلکه از نظر اعتقادی نیز یکی از تکالیف مهم تک تک افراد ادیان ابراهیمی است.
هر فردی باتوجه به توان فکری و علمی خود، وظیفه دارد در راه شناخت منجی خویش و وظایف و ویژگیهای منتظران او بکوشد و در انجام وظایفی که در برابر آن حضرت دارد، کوتاهی نکند.
ازآنجاکه نومیدی و یأس ازسوی قدرتهای مادی و مستکبران جهانی روزبهروز رو به افزایش است، اعتقاد همه منتظران منجی، به ویژه تربیتیافتگان مکتب انسانساز اهل بیت(ع) درباره مصلح حقیقی جهان، حضرت مهدی(عج) که برگرفته از آیات قرآن کریم و سخنان رسول خدا(ص) و پیشوایان معصوم(ع) است، ارج و جلوهای دیگر یافته و از عقیدهای مذهبی، به صورت آرمان و آرزویی عمومی برای مردم ستمدیده جهان در آمده است.
کتاب «منتظران منجی در ادیان ابراهیمی» با توضیح مفصلی از باور به منجی در سه دین یهود، مسیحیت و اسلام در پی ارائه تصویری جامع و کامل از شخص منتظر است. همچنین باور به منجی، در هر سه دین، جایگاه مهمی دارد و همین حقانیت وجود امام ما را اثبات میکند. یعنی گرچه در مصادیق، ادیان دیگر گاه به خطا رفته و گاه تعمداً مسیر دیگری برگزیدهاند اما در نهایت باور به منجی خود را به خوبی نشان ما میدهد.
انتشارات کتاب جمکران با چاپ این کتاب، وجهی گستردهتر از مفهوم انتظار را به مخاطبش هدیه کرده است. وجهی که در سه فصل کتاب به خوبی پرداخته شده و با آیات و روایات زیادی متقن شده است.
فصل اول اختصاص به دین یهود دارد و فصل دوم سفری به کلیسای مسیحیان است و باور به منجی در نظر گاه اسلام، ماجرایی است که در فصل سوم با آن روبرو هستیم.
کتاب «منتظران منجی در ادیان ابراهیمی» به قلم اقای حسین ریانکشمیری در 211 صفحه و با قیمت 185هزارتومان توسط انتشارات کتاب جمکران روانه بازار نشر شده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
یهودیان که خود را پیروان حضرت موسی(ع) میدانند، منتظر موعودند. در آثار دینی یهود، اسفار تورات و دیگر کتابهای انبیای آنان، همواره به موعود اشاره شده است؛ اما این قوم، به حضرت مسیح(ع) و به حضرت محمد(ص) نگرویدند و بنابراین، در خصوص مسئله موعود و انتظار بسیار حساس و نگراناند. یهودیان نباید به سادگی از این همه بشارتها و اشارتها بگذرند؛ بلکه باید از دیگرمنتظران، منتظرتر باشند و بیشتر به انتظار و آمادگی برای ظهور بیندیشند و از این همه ظلم، خیانت، تجاوز و انسانکشی دست بردارند و از عواقب ستم کردن بترسند. آنان دو موعود کتابهای خود، یعنی مسیح(ع) و محمد(ص) را نپذیرفتند؛ اما از دست موعود سوم رها نخواهند شد. یهودیان معتقدند عیسایی ظهور خواهد کرد که البته با عیسای مسیحیان متفاوت است.
کتاب «رفیق خدا» به قلم رضا وحید و با همت انتشارات کتاب جمکران، دیگر کتابی است که با نگاهی تازه به زندگی آیتالله محمدتقی مصباح یزدی(ره) به چاپ رسید.
«رفیق خدا» با دست گذاشتن روی دوران کودکی یک عالم بزرگ، دری تازه از دنیای روحانیت را به روی مخاطب باز کرده است. هیچ کس تابحال به فکرش هم نرسیده، این علمای گرانقدر و فروتن، در کودکی شیطنت هم میکردهاند. در حالیکه اصلا اساس زندگی بچهها همین است و در روایات هم داریم کودکی که در سنین کم شیطنت کند، بزرگسالی بردبار میشود. همانطور که در زندگی علما میبینیم.
حالا «رفیق خدا» دست مخاطب را گرفته و به کوچههای خاکی و خنک یزد برده است که با نسیم خنکی که از قنات میوزد و عطری که از دکان کیک فروشی یزدیها میآید، کسی بتواند از نیمه راه برگردد و پاگیر کتاب نشود. البته شیطنتهای دوپسربچه ماجرا هم دست کمی از خنکای قنات و زیبایی کوچههای یزد ندارد. وقتی مراد میرود که موی سگی پیدا کند و جانماز مادرش را نجس کند، دست کم دوتا شاخ روی سرمان داریم که اجازه نمیدهد کتاب را رها کنیم. اما قصه محمدتقی جوان جداست. پسرکی بازیگوش اما اهل قرآن و ادب که مثل خاری توی چشم مراد قصه رفته و هروقت مراد از ملاباجی ترکه میخورد، ته دلش یک نفرین برای محمد تقی زمزمه میکند.
«رفیق خدا» مناسب نوجوان است اما لحظات شیرینی برای بزرگسالان هم رقم خواهد زد. این اثر به قلم رضا وحید که پیش از این با رمانهای نوجوانی همچون جایزه تابستانی و جایزه دخترانه شناخته میشد، پا به کتابفروشیها گذاشته است.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
انشای من مهم نیست؛ چیزی که می خواهم بگویم، درباره انشایی است که تقی نوشت. او با کمک پدرش از داخل قرآن و کتابهای حدیثی، آیه و روایت درآورده بود و با دلیل و برهان ثابت کرده بود که علم از ثروت بهتر است. دقیق یادم نیست چه نوشته بود، اما معلم خیلی از این انشا خوشش آمد و به او بیست داد. ولی به انشای من هیچ توجهی نکرد و اصلا فرصت هم نشد که انشایم را بخوانم...
انتهای پیام