کد خبر: 4297057
تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۷:۱۳

زبان‌شناس سوری: اگر قرآن نبود، زبان عربی وجود نداشت

محمد حسین الطیان، معتقد است که قرآن کلید زبان عربی است و از طریق قرآن بود که این زبان گسترش یافت و به بلوغ رسید و به خاطر قرآن، علومش پدید آمد و از زبانی قبیله‌ای به زبان بین‌المللی و زبان امت اسلام تبدیل شد.

به گزارش ایکنا، محمد حسین الطیان، پژوهشگر، نویسنده و زبان‌شناس سوری در مطلبی در وبسایت الجزیره درباره تأثیر قرآن کریم بر زبان عربی نوشت:

روزی که خداوند متعال اراده فرمود که زبان شریف عربی، زبان قرآن کریم باشد، با آن تلاوت شود، نفوس را تزکیه کند و علم و حکمت را به بی‌سوادان بیاموزد، این همزمان نشانه دو چیز بود:

اول؛ جنگی سخت علیه این زبان گویا که متوقف نشده و نخواهد شد. چرا اینگونه نباشد، در حالی که این زبان، پیوند محکمی است که فرزندانش را به هم پیوند می‌دهد، شرق را به غرب این امت و حال و آینده آن را به هم پیوند می‌دهد. ما شاهد نمونه‌هایی از این جنگ مداوم علیه زبان عربی بوده‌ایم که با حملات و فریب پوپولیست‌ها در طول تاریخ آغاز شده و با تبرهای افراد بدخواه و دشمن و کسانی که علیه زبان عربی توطئه می‌کنند و در کمین آن نشسته‌اند، پایان می‌یابد.

دوم: قرآن کریم، باب اهتمام و توجه به این زبان را گشود؛ دری که هرگز بسته نشده و نخواهد شد. زیرا علوم مختلف عربی در چارچوب قرآن مجید سرچشمه گرفته است و باعث درک معانی و مفاهیم و فهم بلاغت و کشف اسرار و رموز و جنبه‌های اعجازی آن شده است. 

از این رو، بسیاری از محققان زبان‌شناسی گفته‌اند: اگر قرآن نبود، زبان عربی هم نبود.

قرآن؛ کلید زبان عربی

قرآن، کلید زبان عربی است و از طریق قرآن بود که این زبان شناخته شد و گسترش یافت، شکوفا و بارور شد و در خدمت به قرآن به بلوغ رسید و ثمر داد و به خاطر قرآن، علومش پدید آمد و هنرهایش متنوع شد. به واسطه قرآن بود که زبان عربی از زبانی محلی به زبانی جهانی و از زبان قبیله‌ای به زبان بین‌المللی تبدیل و زبان امت اسلامی شد.

راغب اصفهانی در کتاب المفردات خود می‌گوید: کلمات قرآن، هسته و جوهر کلام عربی هستند. فقها و حکما در احکام و حکمت خود به آنها تکیه می‌کنند و ماهرترین شاعران و فصیح‌ترین نویسندگان در شعر و نثر خود به آن روی می‌آورند.

از این رو، آشنایی با زبان عربی برای هر کسی که به دنبال تسلط بر علوم قرآن کریم، از جمله تفسیر و تأویل، صرف و نحو، قرائت و تجوید، فهم مجهولات و شناخت آیات ناسخ و منسوخ، محکم و مفصل، عام و خاص و غیره است، ضروری است.

در این مقاله، تنها به ارائه یک جنبه از علوم قرآن کریم، یعنی علم آیات مجهولات قرآن، می‌پردازم تا رابطه نزدیک بین آن و علوم عربی را درک کنیم.

غریب القرآن

با نزول تدریجی قرآن کریم بر رسول خدا(ص)، پیامبر اکرم(ص) اولین مفسر کتاب خداوند متعال بود. پس جای تعجب نیست که معلم اصلیِ اصحابش بود. وی آیات قرآن کریم را تلاوت می‌کرد، دانش و حکمت را به اصحاب خود می‌آموخت و تفسیر آن را به آن‌ها آموزش می‌داد. صحابه بزرگ از وی الگو گرفتند و پس از آن، معلم و مفسر قرآن شدند. برجسته‌ترین آنها در این زمینه عبدالله بن عباس، پسر عموی رسول الله(ص) بود و پیامبر، دعای معروفی برای شخص او دارد: « اللهم فقهه في الدين و علّمه التأويل» (خداوندا، به او فهم دین عطا کن و تفسیر را به او بیاموز). پیامبر(ص) عالم امت و مفسر قرآن بود و مرجع و پناهگاه اصحاب و پیروانشان شد. تاریخ بارها داستان‌هایی از آنها را برای ما آورده است که از ایشان درباره مسائلی که در کتاب خداوند متعال برایشان مبهم بود، می‌پرسیدند و پاسخ آن را دریافت می‌کردند. در این زمینه، پیامبر(ص) روشی را دنبال می‌کرد که مهارت و دانش گسترده او را نشان می‌دهد. ایشان در تفسیر خود به سخن و شعر عرب تکیه می‌کرد و می‌فرمود: شعر، سند اعراب است. اگر حرفی از قرآن که خداوند به زبان عربی نازل کرده است برای ما مبهم باشد، به سند آن مراجعه می‌کنیم.

زبان‌شناس سوری: اگر قرآن نبود، زبان عربی هم وجود نداشت

همچنین می‌گفت: اگر از من درباره کلمه غریبی در قرآن بپرسید، آن را در شعر جستجو کنید، زیرا شعر، سند اعراب است. هیچ گواه روشن‌تری در این زمینه وجود ندارد جز پرسش‌هایی که نافع بن ازرق از وی پرسیده است. این پرسش‌ها به عنوان پرسش‌های نافع بن ازرق شناخته می‌شوند و از طرق مختلف نقل شده‌اند. نویسندگان زیادی درباره آنها نوشته‌اند. شاید بهترین انتشار از کل مجموعه، انتشاری باشد که توسط استاد دکتر محمد الدالی(رحمه الله) انجام شده است. او این پرسش‌ها را از طریق قدیمی‌ترین نسخه‌های موجود بررسی و گردآوری کرد. او ۲۸۷ سؤال گردآوری کرد که نمونه‌هایی از آنها در زیر آمده است:

گفت: درباره این قول خداوند متعال برایم بگو: (يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَ نُحَاسٌ: بر سر شما شراره‌هايى از [نوع] تفته آهن و مس فرو فرستاده خواهد شد[الرحمن:35] الشواظ به چه معناست؟

فرمود: شعله‌ای بدون دود.

پرسید: آیا اعراب این را قبل از نزول کتاب بر محمد(ص) می‌دانستند؟

فرمود: بله. آیا سخنان امیه بن خلف را نشنیده‌ای که حسان بن ثابت را مسخره می‌کرد و می‌گفت:

ألا مَنْ مبلغٌ حسانَ عني .. مغلغلةً تدبُّ إلى عكاظِ

آیا کسی هست که بتواند پیام حسان را از طرف من برساند؟ ... پیامی عمیق و خزنده به عکاظ.

أليسَ أبوك فينا كان قينًا .. لدى القيناتِ فَسْلًا في الحفاظِ

مگر پدرت در میان ما برده نبود؟ برده‌ها در نگهداری اموال مهارت ندارند. 

يمانيًّا يظلُّ يشبُّ كِيراً .. وينفخُ دائباً لهبَ الشواظِ

او اهل یمن است و همچنان که بزرگ و شکوفا می‌شود... پیوسته شعله آتش فروزان را می‌دمد.

پرسید درباره این قول خداوند متعال برایم بگو: (وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ: و مس فرو فرستاده خواهد شد) [الرحمن:35]  نِحَاسٌ چیست؟ فرمود: دودی است بی‌شعله. پرسید: آیا اعراب این را می‌دانستند؟ فرمود: بله. آیا کلام نابغة را نشنیده‌ای:

يضِيءُ كضوءِ سراجِ السليــ .. ـطِ لم يجعلِ اللهُ فيه نُحَاسا

مانند نور چراغی که خداوند در آن هیچ مسی قرار نداده، می‌درخشد.

پرسید: درباره این قول خداوند متعال برایم بگو: (أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ: از نطفه مختلطى آفريديم و او را مى‌‏آزماييم) [الإنسان:2] الأمشاج چه هستند؟ فرمود: نطفه مرد و نطفه زن است هنگامی که در رحم گرد هم می‌آیند.

پرسید: آیا اعراب این را می‌دانستند؟ فرمود: بله. مگر گفته‌ ابوذؤیب هذلی را نشنیده‌ای:

كأنَّ النصلَ والفُوقَينِ منها .. خِلافَ الريشِ سِيطَ به مَشيجُ

گویی تیغه و دو قسمت بالای آن ... برخلاف پر، که توسط مخلوطی کوبیده شده بودند.

فجالَتْ فالتمستً به حَشَاها .. فخَرَّ كأنَّـهُ خُوطٌ مَـريجُ

پس او رفت و با آن به محتویات داخلش دست زد... و مثل یک نخ از جا کنده شد.

از نکات جالب این داستان این است که مبرد این پایان را در کتاب خود (الفاضل) اینگونه روایت کرده است: عمر بن شبة می‌گوید: در حالی که ابن عباس در مسجدالحرام بود و برخی از خوارج و ابن ازرق با او بودند و از او سؤال می‌کردند، عمر بن عبدالله بن ابی ربیعه آمد و گفت: برای ما بخوان. پس برایش خواند:

أمِنْ آلِ نُعْمٍ أنتَ غادٍ فمُبْكِرُ .. غداةَ غَدٍ أمْ رائحٌ فمُهَجِّرُ

تو از خاندان نعم هستی؟ فردا صبح زود می‌روی یا پس فردا مسافری یا مهاجر؟

تا اینکه به پایان شعر رسید. ابن ازرق رو به او کرد و گفت: به خدا قسم، ابن عباس، ما از دورترین نقاط زمین سوار بر شتران به سوی تو می‌آییم تا از تو درباره حلال و حرام بپرسیم، این برای ما سخت است. سپس مردی از ثروتمندان قریش نزد تو می‌آید و این را می‌خواند:

رأت رجلا أيما إذا الشمس عارضت .. فيخزى وأمّا بالعشىّ فيخسَرُ

دختر، مردی را دید که وقتی خورشید در مقابلش می‌تابید... صبح‌ها بسیار پیر بود، و عصرها ضعیف می‌شد و وزن کم می‌کرد

ابن عباس گفت: اینطور نیست. او پرسید: پس چطور این را گفت؟ سپس او برایش خواند:

رأت رجلا أما إذا الشمس عارضت ..  فيضحى وأمّا بالعشيِّ فيخصَرُ

و دختر مردی را دید که هرگاه خورشید سوزان بر وی تابیدن می‌گرفت..صبح، غذا می‌خورد و عصر، غیبش می‌زد.

او گفت: فکر نمی‌کنم این بیت را حفظ کرده باشی. او گفت: بله! و اگر بخواهی، می‌توانم تمام شعر را همانطور که برایت خوانده‌ام، برایت بخوانم. او گفت: بله، خواهم خواند. پس برایش خواند تا به آخر آن رسید.

اهمیت این خبر، به علاقه به غرایب زبان و پیدایش فرهنگ‌های لغت محدود نمی‌شود، این علاقه‌ای قدیمی است که توسط صحابه بزرگ ترویج می‌شد و در بسیاری از سخنان آنها مشهود است؛ مانند گفته عمر بن خطاب که می‌گوید: شعر را بیاموزید، زیرا در شعر فضایلی است که باید مورد توجه قرار گیرد و رذایلی است که باید از آنها اجتناب شود. شعر حکمت خردمندان است و نشانگر اخلاق والا است.

روایت شده است که او به مردم شهرهای مختلف نوشت: به فرزندان خود سوارکاری، شنا و شعر بیاموزید.

این موضوع به چندین مورد اشاره دارد که مهمترین آنها عبارتند از:

اول: میزان توجه ابن عباس به زبان عربی و یکی از بزرگترین هنرهای آن، یعنی شعر.

دوم: مشکل نداشتن او با شعر گفتن و شعر خواندن در بیت الله الحرام.

سوم: تدوین برنامه درسی برای دو علم عربی: اول علم کلمات غریب قرآن و دوم علم لغت.

سایر علوم عربی

در مورد سایر علوم عربی، از جمله صرف، نحو، تجوید، آواشناسی، قرائت، بلاغت و سایر موارد نیز وضعیت به همین شکل بود. هر یک از این علوم در چارچوب قرآن پدید آمده، به آن خدمت کرده است. هر کسی که تاریخ این علوم، ریشه‌های آنها و روایات نقل شده در مورد آنها را دنبال کند، با حکایات و عجایبی روبه‌رو خواهد شد که این موضوع را تأیید و تصدیق می‌کند.

در این باره، استاد ما، سعید الافغانی می‌گوید: ارتباط نزدیکی بین علوم قرآن و علوم زبان عربی وجود دارد. هر چقدر هم که در علوم عربی تسلط داشته باشید، اگر در علوم قرآن دست خالی باشید، دانش شما ناقص است، جای پای شما در آن محکم نیست، تصور شما از زبان مبهم است و شما را در معرض دام‌هایی قرار می‌دهد که هر لحظه در آستانه سقوط در آنها هستید. دلیل این امر برای هر کسی که درک کاملی از تاریخ زبان عربی داشته باشد، روشن است، زیرا او به خوبی می‌داند که زبان عربی پیرامون قرآن و در خدمت آن پدید آمده‌ است.

گزارش از میترا فرهادی

انتهای پیام
captcha