کد خبر: 4311299
تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۲
در یادداشت آیت‌الله مبلغی مطرح شد

تمرکز بر چرخه‌ها، نه خطوط؛ پیام بوم‌شناختی عمیق قرآن

استاد درس خارج فقه محیط زیست با تأکید بر اینکه قرآن در ترسیم طبیعت به چرخه می‌اندیشد نه خط، گفت: آیات الهی دستورالعملی ژرف برای مدیریت اکوسیستم‌اند و پرده از سازوکارهای خودترمیم‌گر کائنات برمی‌دارند.

شنبه/ تمرکز بر چرخه‌ها، نه خطوط: پیام بوم‌شناختی عمیق قرآنبه گزارش ایکنا، آیت‌الله احمد مبلغی، استاد درس خارج فقه محیط زیست حوزه علمیه طی یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده، به تشریح «شاخص و سیمای نظم اکولوژیک در آیات قرآن» پرداخته و با تأکید بر اینکه «قرآن در ترسیم طبیعت، به خط نمی‌اندیشد بلکه به چرخه می‌اندیشد، بر مبنای آیات قرآن این روند را ترسیم کرده است که در ادامه می‌خوانیم. 

منطق دَوَرانی در ترسیم طبیعت

قرآن در ترسیم طبیعت، به خط نمی‌اندیشد، به چرخه می‌اندیشد؛ نه به رابطه‌های گسسته‌ علت و معلول، که به تپشِ پیوسته‌ هستی. هر آیه‌ مربوط به طبیعت، نشانی از تفکر زیست‌محیطی دارد؛ زیرا ساختارِ آن، بر پایه‌ی منطقِ دورانیِ حرکت بنا شده است. حرکتی که می‌چرخد، می‌زاید و به خویش بازمی‌گردد؛ حرکتی که پایانش، آغاز دیگری است؛ و آغازش، بذرِ تداوم دیگری.

کلام الهی، نقشه‌ جهان را نه با خطوطِ سردِ مکانیکی، بلکه با رشته‌های زنده‌ حیات می‌کشد؛ رشته‌هایی که می‌چرخند، می‌زایند و به خود بازمی‌گردند. در این نگره، آفرینش، دستگاهی از اجزاءِ منفصل نیست؛ شبکه‌ای است زنده از اسباب و آثارِ در گردش.

زمین، گهواره‌ زادن است؛ کوه‌ها، نگهبانانِ تراز و تکیه‌گاهِ ابر و بادند؛ و گیاهان، پیام‌آورانِ باززایی و امید. و همه، در مدارِ بی‌پایانِ خویش به مبدأ بازمی‌گردند؛ چنانکه حیات، در هر بازگشت، از نو زاده می‌شود.

حکمت سه‌تایی (و فراتر) در هندسه‌ آفرینش

کلید گشودن راز این معماریِ شگرف، در حکمتِ عددِ سه و فراتر از آن نهفته است؛ زیرا دو عنصر، تنها خطی از پیوند می‌سازند که آغاز دارد و انجام، اما چون سومی در میان آید، دایره‌ای از تداوم پدید می‌آورد، حلقه‌ای خودزا و خودپایدار که زایش در نهاد اوست و پایایی در جوهرش. به تعبیر دیگر، دو، راهی است از مبدأ تا منتها؛ خطی است که می‌رود و بازنمی‌گردد؛ اما سه، لحظه‌ تولدِ چرخه است.

از خط، دایره می‌سازد؛ از پیوند، پویش و از هستی، نظامی خودزا که بقا در نهاد اوست. پس، راز این هندسه در آن است که «دو» صرفاً امتداد است، اما «سه»، تولدِ نظام است که در آن، رابطه‌ها از خطیّت به دورانیّت می‌رسند و آفرینش، از ترکیب اجزاء به هم‌زیستی و باززایی گام می‌نهد.

جلوه‌های تطبیقی منطق دورانى قرآن

اولین مثال از «جلوه‌های تطبیقی منطق دورانى قرآن» سه گانه زمین، کوه و گیاه (درسِ اولویت‌بندی زیست‌بوم) است. آنچنان که قرآن فرموده است: «وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ؛ و زمين را گسترديم و در آن لنگر[آسا كوه]ها فرو افكنديم و در آن از هر گونه جفت دل‏ انگيز رويانيديم» (سوره ق؛ آیه۷)

در این نگارینه‌ شگفت، زمین فرشی گسترانیده است که در سینه‌اش راز رویش نهفته دارد. کوه‌ها، صندوق‌های امانتِ آسمان‌اند؛ شبنم‌ها را در دل سنگ می‌فشارند و بادهای سرکش را رام می‌کنند. گیاهان، سرود سبز زایشی‌اند که از پیوندِ زمینِ مادر و کوهِ پدر زاده می‌شوند.

در توصیف «پرده‌ علمی» این آیه باید گفت: ترتیب آیه تصادفی نیست؛ بلکه روایت طبیعی چرخه‌ آب را بازمی‌گوید: گستردگی خاک → استواری کوه‌ها → جاری‌شدن چشمه‌ها → شکفتن جوانه‌ها → بازگشت به خاک. این همان «سیکل مقدس» است که علم بوم‌شناسی امروز بر آن گواه است.

دومین مثال برای «جلوه‌های تطبیقی منطق دورانى قرآن» چهارگانه شتر، آسمان، کوه و زمین است؛ یعنی جریان چرخه‌ حیات آنچنان که قرآن می‌فرماید: «أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ؛ آيا به شتر نمى ‏نگرند كه چگونه آفريده شده (17) و به آسمان كه چگونه برافراشته شده (18) و به كوه ‏ها كه چگونه برپا داشته شده(19) و به زمين كه چگونه گسترده شده است(20)» (سوره الغاشیه: آیات ۱۷تا۲۰)

در این چهارگانه شتر، کاروان‌سالارِ صحرا، پیکر زنده‌ سازگاری با دشوارترین زیست‌بوم‌هاست. آسمان، گنبد مینایی‌ای است که باران رحمت را بر دامن کوه‌ها می‌ریزد. کوه‌ها، قلعه‌های استواری‌اند که ابرها را اسیر می‌کنند و رودها را می‌زایند. زمین، افقِ گشوده‌ آفرینش است؛ فرشی که کاروانِ حیات بر گستره‌اش می‌لغزد و در هر گام، نشانی از بازگشت می‌گذارد.

در ترسیم پرده‌ بوم‌شناختی این آیه باید گفت: حرکت آیه از حیوان به افلاک و بازگشت به خاک، حلقه‌ی ابدی زیست را می‌سراید: حیات از خاک برمی‌خیزد → از آسمان سیراب می‌شود → در سایه‌ کوه‌ها بالنده می‌گردد → و به خاک بازمی‌گردد.

سومین مثال برای «جلوه‌های تطبیقی منطق دورانى قرآن» شش گانه خورشید، ماه، ستارگان، کوه‌ها، درختان، جانوران (کاروان‌سرای کیهانی)، است. آنچنان که قرآن می‌فرماید: «وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ وَالْجِبَالَ وَالشَّجَرَ وَالدَّوَابَّ؛ و خورشيد و ماه و [تمام] ستارگان و كوهها و درختان و جنبندگان» (بخشی از آیه 18 سوره الحج)

در این شش‌گانه‌ آسمانی خورشید، ماه و ستارگان، چراغ‌دان‌های زمان‌اند که زمین را گرمای زیستن می‌بخشند. کوه‌ها و درختان، پالایندگان هوا و نگهداران رطوبت‌اند؛ زمزمه‌ آب در دل‌هایشان جاری است. جانوران، پیونددهندگان حلقه‌ حیات‌اند؛ برگ‌ها را به انرژی بدل می‌کنند و خاک را بارور می‌سازند.

در تشریح «پرده‌ شبکه‌ای» این آیه باید گفت: آیه زنجیره‌ طلایی انرژی را در پهنه‌ گیتی بازمی‌تابد: نور خورشید → فتوسنتز برگ‌ها → آفرینش قند و پروتئین → تغذیه‌ جانوران → بازگشت مواد به خاک.

قرآن و بوم‌شناسی جامع‌نگر

قرآن با این ساختارهای ریزمند: «گسست‌ناپذیری نظام آفرینش را فریاد می‌زند»؛ «پیوند ارگانیک خاک و افلاک را به تماشا می‌نشاند» و «چرخه‌های حیات را سده‌ها پیش از کشف دانش مدرن ترسیم می‌کند». این آیات، بیانیه‌ بوم‌شناختی قرآن‌اند؛ هم‌هستانی مقدسِ همه‌ آفریدگان. پیامی که امروز فریاد زمینِ زخم‌خورده‌ی ماست: «هر برگِ فروافتاده، حلقه‌ای گسسته از زنجیره‌ حیات توست».

قرآن، سند زنده‌ اکولوژی کاربردی

آیات الهی، فراتر از توصیف طبیعت، دستورالعملی ژرف برای مدیریت اکوسیستم‌اند و عددهای سه‌گانه و فراتر، پرده از سازوکارهای خودترمیم‌گر کائنات برمی‌دارند. ترتیب واژگان، نقشه‌ راه احیای چرخه‌های زخمی امروز است. هر تقدّم در آیات، نشانه‌ای است از ضرورتِ بازگرداندنِ «زمین» به جایگاهِ بسترسازِ حیات و هر تأخّر، اشارت است به نقشی از عناصرِ مکملِ این چرخه: گاه کوه، به‌عنوان پاسدارِ تراز و رطوبت؛ گاه آسمان، به‌منزله‌ رساننده‌ رحمت و گاه گیاه و جانور، به‌مثابه‌ تداوم‌بخشِ جریانِ زندگی.

در این نظمِ حساب‌شده، هر جزء در جای خویش آمده تا از گسستِ زنجیره جلوگیری کند. این است پیام پنهانِ الهی: «سدی پیشاپیشِ توفانِ زیست‌بومیِ عصرِ ما».

انتهای پیام
captcha