
رسول اولیازاده از چهرههای اثرگذار عکاسی معاصر است که در سال ۱۳۸۴ بهعنوان رئیس خانه عکاسان ایران انتخاب شد و در این دوره با حمایت و ابتکار خود زمینه شکلگیری انجمنهای تخصصی تازهای مانند انجمن عکاسان تئاتر را فراهم کرد. او در ادامه مسیر فعالیتهای فرهنگیاش، در سال ۱۳۹۲ «خانه عکاسان جوان» را بنیان گذاشت تا فضایی برای آموزش نسل تازه عکاسان و ایجاد فرصت نمایش آثار جوانان در قالب گالری فراهم شود. اولیازاده طی سالهای اخیر به خلق آثاری فراواقعگرا و نزدیک به سوررئالیسم پرداخته است؛ رویکردی که در کنار قلمگذاری و فضای امپرسیونیستی آثارش، جهان تصویری منحصر به فردی از او ساخته است. وی دارای مدرک درجه یک هنری بوده و از سال ۱۳۹۷ نیز به عضویت مؤسسه هنرمندان پیشکسوت درآمده است.
رسول اولیازاده، پیشکسوت هنر عکاسی در گفتوگو با ایکنا با بیان اینکه برای تصویرسازی از مفاهیم دینی و شخصیتهای ائمه معصومین(ع) در هنر عکاسی باید زبان هنرهای نوین و مکاتب مختلف را شناخت و به کار گرفت، اظهار کرد: خلق آثار اثرگذار در این حوزه نیازمند مطالعه، شناخت مکاتب هنری و آشنایی با زبان بیان مفاهیم معنوی در قالبهای جدید است. زمانی که درباره هنر مفهومی یا فاینآرت سخن گفته میشود، برخی تصور میکنند اینها دستاوردهای صرفاً غربی هستند و نباید به آنها نزدیک شد، در حالیکه اگر هنرمند بتواند این زبان را بیاموزد و مفاهیم اعتقادی و معنوی خود را از این مسیر ارائه دهد، هیچ تناقضی با هویت دینی و فرهنگی ما نخواهد داشت. همانگونه که یک هنرمند اگر مکتب سورئال را بشناسد و از آن برای بیان مسائل ماورایی بهره ببرد، کار کاملاً مشروع و ارزشمندی انجام داده است. در حقیقت هنرمند باید با این زبانها مأنوس شود تا بتواند مفاهیمی چون عاشورا، حجاب، ایثار و معصومین را در هنر تجسم دهد.
وی ادامه داد: تجربه شخصی من این بوده که با تکیه بر همین نگاه توانستم آثاری را درباره حضرت علیاصغر(ع)، حضرت ابوالفضلالعباس(ع)، حضرت فاطمه زهرا(س) و حضرت ولیعصر(عج) خلق کنم. سال ۱۳۹۸ نمایشگاهی با عنوان «تمنای بهشت» برگزار کردم. در آن مجموعه تلاش شد مفاهیم بهشت و جنات تحتالانهار با زبانی هنری برای مخاطب معاصر بازنمایی شود؛ به گونهای که نه تنها برای مخاطبی که با فضای کویری زیسته و این مفاهیم برایش ملموس است جذاب باشد، بلکه مخاطب اروپایی نیز که در جهان متفاوتی زندگی میکند، از دیدن این تصاویر حس تعالی و کشش معنوی پیدا کند. هدف این بود که تصویر، انسان را از زمین جدا کند و به سوی عالم ملکوت ببرد.
اولیازاده با اشاره به محدودیتهای تصویری در نمایش چهره معصومین(ع) در هنر عکاسی توضیح داد: در عکاسی با واقعیت فیزیکی سروکار داریم و هر تصویر باید از دریچه لنز و قوانین نور عبور کند تا ثبت شود. بنابراین هنرمند باید اتفاقی واقعی و قابل ثبت بیافریند، اما با زبان فاینآرت و سورئال آن را به حقیقتی معنوی پیوند دهد. به همین دلیل تلاش کردم چهره معصومین(ع) را ارائه ندهم، بلکه حس، نور، نگاه معنوی و فضای قدسی مربوط به ایشان را در تصویر متجلی سازم. این نوع کار نیازمند بهرهگیری هوشمندانه از هنر مفهومی و ادراکات معنوی است.
این پیشکسوت عکاسی درباره میزان تأثیرگذاری این آثار توضیح داد: زمانی که اثر مربوط به حضرت ولیعصر(عج) را خلق و در اتاق کار نصب کردم، دوستی به صورت اتفاقی وارد شد و مدت طولانی مقابل تابلو ایستاد. پس از چند روز تماس گرفت و بیان کرد همان چند دقیقه قرار گرفتن مقابل اثر سبب شد گرهای در زندگیاش با توسل و توجه به آن تابلو باز شود و آرامش و گشایش در امورش پیدا کند. استاد برجستهای نیز پس از بازدید آثار، یکی از تابلوها را انتخاب کرد و بعد از نصب در منزل پیام داد که فضای خانه حال و هوای بهشتی پیدا کرده است. این بازخوردها نشان میدهد اگر چنین تصاویر معنوی به شکل گسترده در اختیار جامعه قرار گیرد و هنرمندان بیشتری به این مسیر وارد شوند، ارتباط مردم با معارف دین و فضای قدسی قویتر و عمیقتر خواهد شد.
در ادامه این گفتوگو، اولیازاده با تاکید بر ضرورت پرداختن به شخصیت حضرت فاطمه زهرا(س) در هنر عکاسی گفت: تصویری از آسمانی بودن وجود مقدس این بانوی بزرگ خلق کردهام و امکان تصویرسازی درباره ابعاد مختلف شخصیت ایشان کاملاً وجود دارد. اما برای انتشار گسترده این آثار و خلق مجموعههای بزرگمقیاس به حمایت نیاز است. سالهاست بر موضوع حجاب کار کردهام و طرحهای مفهومی متعددی ارائه شده، اما علیرغم ارائه طرحها به نهادهای فرهنگی، حمایتی عملی دریافت نکردهام. همه در سخن از ارزشها میگویند، اما زمان عمل، همراهی کمرنگ میشود.
وی تأکید کرد: اگر قرار باشد پروژهای جدی درباره مفاهیم دینی انجام شود، هنرمند باید مدتی طولانی از کارهای دیگر فاصله گیرد و تمام انرژی و زمان خود را روی آن بگذارد. طبیعی است بدون حمایت مالی، امکان چنین کاری وجود ندارد. در عمل جامعه برای نذر غذا برای هیئتها بسیار فعال است، اما برای نذر فرهنگی که غذای روح مردم است، کمتر قدمی برداشته میشود. کسی که برای چاپ کتاب دینی، تولید آثار هنری مذهبی، یا گسترش مفاهیم ایمانی در سطح فرهنگی بخواهد کمک کند بسیار کم پیدا میشود. در حالیکه امروز بیش از هر زمان دیگر نیاز داریم نذر فرهنگی و حمایت از هنرمندان دغدغهمند جدی گرفته شود تا بتوانیم مفاهیم اهل بیت علیهمالسلام را در قالبهای عمیق و هنرمندانه به جامعه عرضه کنیم.
اولیازاده در بخش دیگری از سخنان خود تأکید کرد: هنر دینی زمانی میتواند نقش هدایتگر خود را ایفا کند که هنرمند پیش از آمیختن نور و سایه روی قاب تصویر، دل خود را با دانش، معرفت و نیت پاک روشن کرده باشد. اگر هنرمند بدون تهذیب درونی و شناخت عمیق از موضوع معنوی وارد میدان شود، اثر شاید زیبا باشد اما آن روح قدسی که باید در جان مخاطب بنشیند را نخواهد داشت. عکاس دینی تنها تصویر نمیآفریند، بلکه آئینهای میان زمین و آسمان مینهد تا مخاطب لحظهای مکث کند و فاصلهاش با حقیقت غیب کوتاهتر شود. برای همین مطالعه متون دینی، دعا، مناجات و حتی خلوت با خود، مانند ابزارهای تکنیکی عکاسی ضروری است.
وی اضافه کرد: دنیای امروز با سیل تصویر و سرعت حیرتآور رسانه روبهرو است، اما در همین شلوغی تصویری، مردم از تصویرهای عمیق و نورانی استقبال میکنند. هرگاه اثری خلق شود که بوی حقیقت دهد و از سطح عبور کرده باشد، دلها به سمت آن میروند. نوجوانی که از هزاران تصویر مجازی عبور کرده، اگر با تصویری روبهرو شود که دریچهای به معنویت باز کند، توقف میکند، تماشا میکند و حتی گاهی مسیر فکریاش عوض میشود. هنر دینی باید این توان را پیدا کند که نگاه را از هیاهوی سطحی امروز بگیرد و به سوی سکوت، تأمل و طهارت ببرد؛ این وظیفه سنگین و زیبایی است که پیش روی هنرمندان قرار دارد.
این هنرمند عکاس افزود: بسیاری تصور میکنند هنر دینی یعنی روایت مستقیم و صریح از مناسک و رویدادها؛ در حالی که خیلی از اوقات اشاره، استعاره و رمزآلودگی تأثیر عمیقتری دارد. همانگونه که شعر عاشقانه همیشه از بیان مستقیم دوری میکند و با لطافت و اشاره، قلب را تسخیر میکند، هنر درباره اهل بیت(ع) نیز میتواند با نور، سایه، گلبرگ، آب، رنگ سفید، بال کبوتر، یا حتی سکوت و خلأ معنایی سخن گوید. در عکاسی این ظرافت بیشتر احساس میشود، زیرا یک تابلو میتواند تنها با هالهای از نور یا اشک روی گونه کودکی بینام، رویدادی چون عاشورا را به ذهن و روح مخاطب متصل کند. این زبان نیازمند تمرین، فهم دقیق و ایمان قلبی است.
اولیازاده در ادامه با ابراز امیدواری نسبت به آینده هنر دینی گفت: اگر جریان حمایتی و نگاه راهبردی نسبت به هنر متعهد به وجود آید، نسل جدیدی از عکاسان، فیلمسازان و هنرمندان میتوانند پرچم بیان تصویری معارف دینی را برافراشته نگاه دارند. جوانان امروز هوشمند، خلاق و آشنا با ابزارهای نو هستند؛ کافی است اعتماد شود، فرصت داده شود و مسیر برای حضور آنان در میدان معنویت گشوده بماند. هنر دینی میتواند پلی میان گذشته نورانی و آینده این سرزمین باشد، به شرط آنکه باور کنیم زیبایی اگر با حقیقت همراه شود، جهان را دگرگون خواهد کرد.
وی افزود: هنرمند دینی باید پیش از هر چیز خود را در آئینه باورهایش تماشا کند. بیان شد که هنرمند اگر در مسیر تهذیب و خودسازی قدم نگذارد، تصویرش سطحی و کمعمق میشود و حتی اگر با تکنیکهای مدرن و تجهیزات پیشرفته کار کند، مسیر نگاه مخاطب را روشن نخواهد کرد زیرا نگاه هنرمند زمانی نورانی میشود که در کنار مطالعه و شناخت مکاتب هنری، به سیر در متون دینی، تاریخ هنر قدسی و مفاهیم قرآنی نیز اهتمام ورزد تا اثر او نه فقط ثبت لحظه، که ثبت حقیقت باشد.
این عکاس تأکید کرد: هنر دینی برای اثرگذاری، نیازمند پیوند با تجربه زیسته جامعه است. اگر هنرمند از دردهای مردم، از شادیهای آنان و از دغدغههای معنوی این روزگار بیخبر باشد، نمیتواند پلی میان زمین و آسمان ایجاد کند. هنر معنوی تنها با تکرار نمادها و نشانههای شناختهشده شکل نمیگیرد، بلکه با لمس زندگی مردم امروز و کشف راههای نو برای روایت زیباییهای ایمان پدید میآید؛ همانگونه که خطاطان گذشته از دل زندگی دینی خود شکلهای تازه آفریدند و نگارگران، نور ایمان را در رنگهای خود دمیدند.
اولیازاده در بخش دیگری از سخنان خود بر اهمیت تربیت نسل تازه هنرمندان تأکید کرد و گفت: دانشگاهها و مراکز هنری باید فضایی فراهم کنند تا جوانان با تاریخ هنر اسلامی و روشهای نوین بیان هنری آشنا شوند. نسل امروز تشنه معنا است، اما برای رسیدن به زبان بیان این معنا به راهنمایی نیاز دارد. اگر در آموزش هنر فقط بر تکنیک تکیه شود و از عمق اندیشه غفلت شود، نتیجه کار هنرمند تنها یک تصویر زیبا خواهد بود، نه تصویری که روح را به تأمل وادارد و دل را روشن کند.
وی در پایان درباره نگاه خود به آینده هنر معنوی بیان کرد: مسیر پیش رو هرچند سخت و پرچالش است، اما پر از امید و امکان است. جامعه امروز بیش از همیشه به تصویری نیاز دارد که از هیاهوی روزمره عبور دهد و انسان را به یاد حقیقتهای فراموششده بیندازد. اگر حمایت کافی از هنرمندان متعهد صورت گیرد، نمایشگاههای بزرگ با موضوعات اهلبیت و مفاهیم قدسی در سراسر کشور برپا خواهد شد و مخاطبان میتوانند لحظههایی از آرامش معنوی را در قابهای نورانی تجربه کنند. این مسیر، نیازمند اراده، حمایت و ایمان به قدرت هنر در ساختن دلها و جانهاست.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام