کد خبر: 4315633
تاریخ انتشار : ۱۸ آبان ۱۴۰۴ - ۰۹:۵۴
بیگدلی مطرح کرد

اعتراف ترامپ به رهبری حمله به ایران؛ نمایش قدرت و ابزاری برای فشار سیاسی

کارشناس مسائل بین‌الملل با اشاره به اعتراف دونالد ترامپ درباره پذیرش مسئولیت رهبری حمله رژیم صهیونیستی به ایران گفت: هدف ترامپ از طرح این موضوع، نمایش قدرت، فشار بر تهران و زمینه‌سازی برای بازگشت به میز مذاکره در قالب یک توافق جامع‌تر از برجام بود.

علی بیگدلی

علی بیگدلی، کارشناس مسائل بین‌الملل، در گفت‌وگو با ایکنا در تحلیل اظهارات اخیر دونالد ترامپ مبنی بر پذیرش رهبری و مسئولیت حمله رژیم صهیونیستی به ایران در جریان جنگ 12 روزه گفت: آمریکای دوران ترامپ از ابتدا به دنبال نمایش قدرت بود. حمله اسرائیل به ایران بدون تردید با اطلاع و اجازه واشنگتن صورت گرفت. از سال ۲۰۱۵ که نارضایتی در میان جمهوری‌خواهان نسبت به برجام شکل گرفت، سیاست خروج از توافق در دستور کار قرار گرفت و در نهایت در سال ۲۰۱۷ آمریکا از برجام خارج شد.

این استاد بازنشسته دانشگاه شهید بهشتی تصریح کرد: اظهارات ترامپ مبنی بر پذیرش مسئولیت حمله به ایران را باید در چارچوب همان سیاست نمایشی آمریکا برای اثبات قدرت در سطح داخلی و بین‌المللی تحلیل کرد. او با این سخنان هم برای پایگاه رأی داخلی خود در آستانه انتخابات پیامی دارد و هم می‌خواهد به تهران نشان دهد که همچنان قادر است در برابر ایران دست به اقدام بزند.

این کارشناس مسائل بین‌الملل افزود: در عین حال این اقدام می‌تواند نتیجه‌ای معکوس برای آمریکا داشته باشد؛ زیرا ممکن است تهران به جای عقب‌نشینی، در سیاست‌های منطقه‌ای و دفاعی خود قاطع‌تر شود. حمله اخیر اگرچه خسارت‌هایی برای ایران در پی داشت اما کشور توانست برای نخستین‌بار به‌صورت مستقیم به تل‌آویو موشک پرتاب کند؛ اقدامی که از منظر بازدارندگی، پیام روشنی برای دشمنان منطقه‌ای داشت.

امکان پیگیری حقوقی اعتراف ترامپ 

بیگدلی در ادامه درباره امکان پیگیری حقوقی اعتراف ترامپ در مراجع بین‌المللی اظهار کرد: از نظر حقوقی، ایران می‌تواند پرونده‌ای در دیوان بین‌المللی دادگستری لاهه مطرح کند اما نتیجه عملی چندانی از این مسیر حاصل نخواهد شد؛ زیرا آمریکا عضو این دیوان نیست و احکام صادره علیه مقامات آن الزام‌آور نیستند. همان‌طور که حکم دیوان علیه پوتین یا نتانیاهو نیز در عمل به نتیجه نرسید.

وی با بیان اینکه استدلال غربی‌ها این است که ایران با نپذیرفتن نظارت‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و جلوگیری از نصب دوربین‌ها، تعهدات خود را نقض کرده است، اظهار کرد: این موضوع بهانه‌ای برای آن‌ها فراهم کرد تا حمله اخیر را به‌عنوان اقدامی در پاسخ به «نافرمانی ایران» توجیه کنند. از این منظر، یکی از راه‌های کاهش تنش، بازگشت به تعامل سازنده با آژانس و اجازه فعالیت کارشناسان آن در چارچوب توافقات گذشته است تا سطح التهاب موجود کاهش یابد.

وی گفت: اعتراف ترامپ اگرچه از منظر سیاسی اهمیت دارد و می‌تواند سندی برای پیگیری حقوقی در آینده باشد، اما مهم‌تر از آن، درسی برای ماست که باید دیپلماسی فعال و عقلانی را جایگزین سیاست‌های واکنشی کنیم. 

مشکل واشنگتن با تهران چیست

بیگدلی با بیان اینکه ترامپ در همان سال‌ها به‌صراحت اعلام کرده بود که مشکل واشنگتن با تهران تنها برنامه هسته‌ای نیست، بلکه توان موشکی و نفوذ منطقه‌ای ایران نیز باید مهار شود، گفت: او معتقد بود که باید توافقی جامع با ایران امضا شود که همه این حوزه‌ها را پوشش دهد. اکنون نیز وقتی ترامپ از کاهش برد موشک‌های ایران به زیر ۴۵۰ کیلومتر و توقف حمایت از گروه‌های منطقه‌ای سخن می‌گوید، در واقع همان خواسته‌های پیشین را تکرار می‌کند.

بیگدلی ادامه داد: سطح انتظارات آمریکا از ایران بسیار بالا و تحقق آن دشوار است. ایران نمی‌تواند به‌راحتی از توان هسته‌ای یا موشکی خود صرف‌نظر کند؛ زیرا در این زمینه‌ها سرمایه‌گذاری عظیمی صورت گرفته است. علاوه بر این، اتخاذ تصمیماتی از این دست، برای رهبری کشور نیز از لحاظ سیاسی و اجتماعی هزینه‌بر است و ممکن است به تضعیف جایگاه داخلی منجر شود.

وی با اشاره به شرایط داخلی کشور گفت: اکنون ایران با نوعی «انجماد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی» مواجه است که مانع پویایی و تصمیم‌گیری مؤثر در حوزه سیاست خارجی شده است. سیاست خارجی ما فاقد یک چارچوب منسجم و استراتژیک است؛ به‌گونه‌ای که هر حادثه یا تهدیدی علیه کشور، واکنش مقطعی و محدود از سوی دستگاه سیاست خارجی را در پی دارد. تعدد مراکز تصمیم‌گیری نیز موجب شده است که در لحظات حساس، تصمیم واحد و قاطعی اتخاذ نشود.

پرهیز مقامات کشور از اظهارات غیر ضرور و اختلاف‌انگیز 

وی ادامه داد: با این حال، تأثیرات اقتصادی و اجتماعی این جنگ کوتاه‌مدت در داخل کشور بسیار سنگین بوده است. افزایش قیمت‌ها، کاهش قدرت خرید مردم و نارضایتی اجتماعی پیامدهای مستقیم آن هستند. دولت ممکن است تلاش کند با برگزاری جشن‌ها و برنامه‌های نمادین، روحیه جامعه را بهبود بخشد اما در شرایطی که اقتصاد کشور در رکود عمیق است، این اقدامات تأثیر ماندگاری ندارد و حتی می‌تواند باعث بی‌اعتمادی بیشتر شود.

این کارشناس مسائل بین‌الملل هشدار داد: ادامه وضعیت فعلی ممکن است زمینه بروز اعتراضات اجتماعی را فراهم کند. فاصله میان دولت و ملت رو به افزایش است و این شکاف یکی از خطرناک‌ترین تهدیدهای داخلی است که باید جدی گرفته شود. از سوی دیگر، اختلاف‌نظر میان مقامات ارشد کشور نیز به این وضعیت دامن می‌زند.

بیگدلی با اشاره به برخی اظهارات غیرضروری مقامات گفت: اظهار نظرهای علنی که اختلاف دیدگاه‌ها را نشان می‌دهد، باید کنترل شود. این رفتارها برای افکار عمومی داخل و همچنین نگاه جهانیان نسبت به وحدت نظام تصمیم‌گیری ایران پیام مثبتی ندارد.

لزوم بازتعریف سیاست خارجی ایران

وی با تأکید بر لزوم بازتعریف سیاست خارجی ایران افزود: متأسفانه ما سال‌هاست در موضع واکنشی قرار داریم و ابتکار عمل در تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی را از دست داده‌ایم. سیاست خارجی موفق، کشور باید توان پیش‌بینی، طراحی و اقدام پیش‌دستانه داشته باشد، نه اینکه منتظر بماند تا دیگران علیه او اقدام کنند و سپس واکنش نشان دهد.

این استاد روابط بین‌الملل تصریح کرد: برای خروج از بحران کنونی، ایران باید به سمت کاهش تنش و آرام‌سازی فضا در سیاست خارجی حرکت کند. ما باید از ظرفیت دیپلماسی و ابزارهای نرم خود بهره بگیریم تا از محاصره سیاسی ایجادشده توسط آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و آژانس خارج شویم.

بیگدلی تأکید کرد: اقتصاد تابعی از سیاست است. تا زمانی که فضای سیاسی کشور ملتهب باشد، هیچ سیاست اقتصادی موفقی نمی‌تواند به ثبات منجر شود. حتی اگر میلیاردها دلار نقدینگی به بازار تزریق شود، در شرایط بی‌ثباتی سیاسی، اثر مثبتی بر رفاه مردم نخواهد داشت. بنابراین، اصلاح و آرام‌سازی سیاست خارجی، پیش‌شرط هرگونه بهبود اقتصادی است.

انتهای پیام
خبرنگار:
سعید امینی
دبیر:
مهدی مخبری
captcha