کد خبر: 4320548
تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۰
یادداشت

سرگردانی انسان بی‌اختیار در «Pluribus»؛ حکایتی از گم‌شدن «نفس» در جمع

سریال «Pluribus» جهانی را نشان می‌دهد که در آن «جمع»، با وعده آرامش و خوشبختی مصنوعی، انسان را از اختیار و مسئولیت جدا می‌کند؛ همان نعمتی که قرآن آن را معیار برتری انسان بر ملائک می‌داند. اگر رنج و انتخاب، بخشی از ابتلای الهی برای رشد انسان است، پس زیستن بدون درد و اراده چه نسبتی با نفس و انسانیت دارد؟

سرگردانی انسان بی‌اختیار در «Pluribus»؛ حکایتی از گم‌شدن «نفس» در جمعبه گزارش ایکنا، داستان سریال «Pluribus»(از میان جمع) از آنجا شروع می‌شود که با یک ویروس غیرعادی، تقریباً تمام انسان‌ها «به ذهن جمعی» متصل و همه خوشحال، سرخوش، موافق و «هماهنگ» می‌شوند، مگر چند نفر معدود مثل شخصیت اصلی(کارول). این طرح، امکان نقد مفاهیمی مثل «همگونی اجباری»، «از بین رفتن فردیت»، «خوشحالی سطحی ـ مصنوعی»، و فشار اجتماعی برای «تنظیم احساسات» را باز می‌کند.

سریال با تأکید بر تنش بین فرد و جمع، انتخاب و اراده فردی در برابر جمعی ‌شدن توده‌ها، تأمل برانگیز است و مخاطب را به بازاندیشی درباره «انسانیت»، «نفس»، «انتخاب»، «جبر» و «هویت فردی» دعوت می‌کند.

این سریال یادمان می‌آورد که انسان اگر رنج نکشد، نمی‌بالد؛ و اگر درد را واگذارد، خودش را واگذار کرده است. در این جهان پرهیاهوی خاموش، تنها صدایی که می‌ماند، صدای کسی است که هنوز جرئت دارد «من» بگوید.

۱. انسان؛ موجودی برای انتخاب

تمام انسان‌ها وارد ذهنی جمعی می‌شوند؛ ذهنی که اختلاف را می‌زداید و شادی یکسانی به همه می‌دهد. این تصویر، به روشنی یادآور آیاتی است که بر «مسئولیت فردی» تأکید می‌کنند:

«کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهینَةٌ»(آیه 38- سوره المدثر)

هر کسی در گرو اعمال خویش است.

در جهان سریال، وقتی انتخاب از انسان گرفته می‌شود، انسان از خودش نیز گرفته می‌شود.

۲. شادی بدون رنج؛ کمال یا فریب؟

جمع، وعده «شادی» می‌دهد؛ شادی بدون درد، بدون تضاد. اما در قرآن، رنج، بخشی از مسیر تکامل معرفی شده است:

«لَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ فِی کَبَدٍ»(آیه 4 سوره بلد)

 ما انسان را در رنج آفریدیم.

سریال دقیقاً همین نکته را برجسته می‌کند: وقتی رنج حذف شود، رشد نیز حذف می‌شود.

۳. محو شدن نفس؛ تعطیلی مسئولیت

در Pluribus، ذهن‌های جمعی چنان در یکدیگر حل می‌شوند که «نفس» در معنای قرآنی‌اش (شخصیت مستقل، اراده، تعهد) از میان می‌رود و وقتی نفس محو شود، مسئولیت نیز محو می‌شود.

این همان خطری است که قرآن بارها هشدار داده: بی‌فکری جمعی، تقلید، تبعیت بی‌چون‌وچرا.

سرگردانی انسان بی‌اختیار در «Pluribus»؛ حکایتی از گم‌شدن «نفس» در جمع

وینس گیلیگان(Vince Gilligan) نویسنده، تهیه‌کننده و کارگردان آمریکایی است و مشهورترین آثار وی سریال برکینگ‌بد است که برای این سریال برنده جوایز متعددی شده است.

 Pluribus اثری جسورانه، متفاوت و متفکرانه است برای مخاطبانی که بعد از تماشا، درباره معنا و پیام آن فکر می‌کنند، نه فقط تماشا، از آن دسته سریال‌هایی است که بیش از آن‌که به‌دنبال سرگرم‌کردن مخاطب باشد، می‌خواهد او را به شک بیندازد؛ شک‌کردن به واقعیت.

بزرگ‌ترین موفقیت سریال در فضاسازی آن است؛ فضایی که نه کاملاً آینده‌نگر است و نه شبیه امروز، بلکه در یک فاصله‌ مبهم شکل می‌گیرد. همین فاصله اجازه می‌دهد داستان جنبه‌ای استعاری پیدا کند و مخاطب به‌جای دنبال‌کردن ماجرا، به دنبال معنی باشد. طراحی صحنه مینیمال، نورپردازی سرد و قاب‌های بسته، حس خفقان و کنترل‌شدگی را برجسته می‌کند؛ انگار شخصیت‌ها همیشه زیر یک نگاه ناپیدا حرکت می‌کنند.

سریال ترکیبی از ژانرهای «علمی‌ ـ تخیلی»، «درام ـ روان‌شناختی»، و حتی کمدی سیاه دارد که این تلفیق، آن را برای کسانی که دنبال چیزی متفاوت و عمیق هستند، جذاب می‌کند.

آنچه منتقدان در ستایش Pluribus می‌گویند: سریال امتیاز عالی 98/100 گرفته است در Tomatometer و در وب‌سایت تحلیل حرفه‌ای مانند: Metacritic  امتیاز «Universal Acclaim» ثبت شده: 86/100 بر پایه ۳۷ نقد محوری است.

فصل اول سریال 9 قسمت دارد و تاکنون پنج قسمت آن با استقبال جهانی و هیاهوی بسیار مخاطبان پلتفرم‌های آنلاین داخلی و خارجی و نظرات مثبت منتقدان روبه‌رو شده است.

برخی منتقدان معتقدند قسمت‌های میانی سریال با کندی روایت روبه‌رو می‌شود و برخی پیچیدگی‌ها بدون آن‌که به جمع‌بندی مشخصی برسند، تنها بر بار اطلاعاتی داستان می‌افزایند. همین موضوع باعث شده بخش‌هایی از سریال در مقایسه با آغاز پرقدرت آن، از ضرباهنگ مناسب فاصله بگیرد.

انتهای پیام
خبرنگار:
روح انگیز انوشی
captcha