گرامیداشت هفته دفاع مقدس؛
گروه چندرسانهای ــ برگی از خاطرات شهیدسرلشکر ولیالله فلاحی: «سرلشکر سلیمی میگفتند: همیشه در میدان جنگ بودند. در جبهه که بودیم ما سرهنگ بودیم و آن زمان جنگ شلوغ شد و ترکش از این طرف و آن طرف میآمد. تیمسار فلاحی سرپا ایستاده بودند، گفتیم تیمسار سرتان را پایین بیاورید اما ایشان همانطور ایستاده بودند و از جایشان تکان نمیخوردند، آنجا بود که یکبار دیگر به خود اجازه دادیم تا صدایمان را بالاتر ببریم و دوباره تذکر بدهیم که کمی سرخود را خم کند که بعد از این تذکر تیمسار گفتند: آقای سلیمی چقدر سخت است که انسان در مملکت خودش نتواند سرش را بالا نگه دارد؛ این جمله قشنگی بود که در آن زمان گفتند.»
کد خبر: ۳۷۵۱۲۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۷
گرامیداشت هفته دفاع مقدس؛
گروه چندرسانهای ــ برگی از خاطرات شهيد يوسف كلاهدوز: بمب كه منفجر شد، مردم از كوچههای اطراف خيابان پاستور دويدند به طرف محل حادثه. با فرياد الله اكبر دنبال راهی بودند كه بروند داخل ساختمان و آتش را خاموش كنند .. ريش يوسف سوخته بود. همين طور مژه ها و كمي از ابروهايش. سرش درد می كرد. به متكاهای توی پذيرايی تكيه داده بود و حسابی دمغ بود. در آخرين لحظه با رجايی رو در رو بود و حالا انگار جا مانده بود. بمب كه منفجر شده بود، يوسف از روی صندلی به طرف در اتاق جلسه پرتاب شده بود و بيرون افتاده بود.
کد خبر: ۳۷۵۱۲۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۷
گرامیداشت هفته دفاع مقدس؛
گروه چندرسانهای ــ برگی از خاطرات شهید سیدموسی نامجوی: یک روز خدمت نامجوی رسیدم و جمله ای را که با خطی زیبا روی برگه ای نوشته بودم، به ایشان دادم. آن جمله این بود:«این میز باقی نمی ماند. اگر باقی می ماند، هرگز به دست من و شما نمی رسید.» با دیدن این جمله، لحظه ای به فکر رفت و بعد از لحظاتی گفت: «به خدا به این جمله اعتقاد دارم و همین طور است.» برگه را زیرشیشه میز کارش کرد و ادامه داد: «این جمله باید همیشه جلوی چشمم باشد.» بعد خطاب به من گفت: «این یکی از هدیه های ارزشمندی است که از یک دوست گرفتم و بسیار از شما متشکرم.»
کد خبر: ۳۷۵۱۱۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۰۷