نگاهی به آثار استاد حسان از ترجمه تا تألیف/ تبرک احساس و اندیشه با ذکر اهل بیت(ع)
کد خبر: 3668533
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۸

نگاهی به آثار استاد حسان از ترجمه تا تألیف/ تبرک احساس و اندیشه با ذکر اهل بیت(ع)

گروه ادب: مرحوم استاد حبیب الله چایچیان(حسان) آثار متعددی از تألیف و ترجمه گرفته تا سرودن اشعار عاشورایی از خود به یادگار گذاشته است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، حبیب‌الله چایچیان، متخلص به «حسان» در سال 1302 در تبریز چشم به جهان گشود. در 6 سالگی همراه خانواده‏‌اش به تهران مهاجرت كرد. تحصیلات خود را در تهران در مدرسه‏ ایران و آلمان به پایان رساند. با تشویق‌های مادرش كه از عاشقان اهل‏بیت(ع) بود، به سرودن اشعار مذهبى در مدح و مرثیه ائمه اطهار(ع) پرداخت. 
وی حدود نیم قرن در حوزه شعر آئینی و اهل بیت(ع) قلم زد و طبع شعری‌اش را وقف اهل بیت(ع) کرد و شب گذشته نهم آذرماه، در سن 94 سالگی و پس از دو سال تحمل درد و رنج بیماری، دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت. 
بر همین اساس، نگاهی به آثار این شاعر برجسته داریم که در ادامه می‌خوانید؛ مرحوم حسان برحسب همین سروده‌ها مورد محبت و لطف خاص کسانی چون مرحوم علامه امینى(ره) صاحب كتاب «الغدیر» قرار گرفت و همچنین رابطه تنگاتنگی با مرحوم علامه عسکری داشت و از این عالم الهام گرفته است.
تاکنون آثار متعددی از این شاعر به چاپ رسیده است، «گل‌هاى پرپر»، «خزان گلریز»، «باغستان عشق»، «سایه‏‌هاى غم»، «اى اشک‏‌ها بریزید»، «خلوتگاه راز»، «زینب بانوى قهرمان کربلا» (ترجمه)، «بنال اى نى»، «اللّه‏ اکبر»، «نداى برتر»، «فاطمه‏ الزهرا» (تقریرات علامه امینى)، چهل حدیث جالب از علی بن ابیطالب(ع)، و جلد سوم دیوان اشعار با عنوان «زمزمه‌های قلب من» این آثار را شامل می‌شود.
کتاب «زینب بانوی قهرمان کربلا»، ترجمه کتاب «بطله کربلا» تألیف بانوی مصری «بنت الشاطی» است. این کتاب سرگذشت زنی است که مقدر بود در زندگی کوتاهش با حوادث هولناک و پیشامدهای سهمگینی روبرو شود و نقش مهمی را در صحنه تاریخ اسلامی بازی کند، که در کمتر توصیف آن می‌توان گفت؛ مقام ارجمندی داشت. اسم «زینب» در تاریخ اسلامی ما و تاریخ بشریت همیشه قرین نام واقعه هولناکی است، به نام «فاجعه کربلا» که به عقیده تمام تاریخ‌نویسان، یکی از بزرگترین کشتارهای تاریخ اسلامی و به ویژه تاریخ شیعه بوده است.
کتاب «ای اشک‌ها بریزید» جلد نخست دیوان اشعار استاد حسان است که وی در مقدمه این کتاب می‌نویسد؛ «اى اشک‌ها بريزيد ... و اى قلب‌ها بسوزيد ... بر غربت و مظلوميت آن برگزيدگان خداپسند، كه سراپا مظهر مهر و صفا خير و بركت و لطف و مرحمت بى‌پايان الهى بودند، ولى سراسر عمر خويش را در كمال غربت، ناشناخته بسر بردند، و در پايان زندگى، به دست درندگان انسان‌نما، در اوج محنت، مظلومانه جان سپردند».
کتاب «خلوتگاه راز» جلد دوم دیوان اشعار و «زمزمه‌های قلب من» جلد سوم دیوان اشعار این شاعر را شامل می‌شود که دربرگیرنده مجموعه اشعار عاشورایی است.
یکی از سروده‌های وی که به شهرت رسید، «شب عاشورا» است که در ادامه از ابیاتی از آن را می‌خوانید؛
امشب شهادت‌نامه‌ عشاق، امضا مي‌شود 
فردا ز خون عاشقان، اين دشت دريا مي‌شود 
امشب كنار يک‌دگر، بنشسته آل مصطفي
فردا پريشان جمعشان، چون قلب زهرا مي‌شود 
امشب بُوَد برپا اگر، اين خيمه‌ شاهنشهي 
فردا به دست دشمنان، بركنده از جا مي‌شود
امشب صداي خواندنِ قرآن به ‌گوش آيد ولي 
فردا صداي «الامان»، زين دشت بر پا مي‌شود
امشب كنار مادرش، لب‌تشنه اصغر خفته است 
فردا خدايا! بسترش، آغوش صحرا مي‌شود
امشب كه جمع كودكان، در خواب ناز آسوده‌اند 
فردا به زير خارها، گم‌گشته پيدا مي‌شود
امشب رقيّه حلقه‌ زرين اگر دارد به‌ گوش
فردا دريغ! اين گوشوار، از گوش او وا مي‌شود
امشب به خيل تشنگان، عباس باشد پاسبان 
فردا كنار علقمه، بي‌‌دست، سقا مي‌شود 
امشب كه قاسم زينتِ گلزار آل مصطفاست
فردا ز مركب سرنگون، اين سرو رعنا مي‌شود
امشب بُوَد جاي علي، آغوش گرم مادرش
فردا چو گل‌ها پيكرش، پامال اعدا مي‌شود
امشب گرفته در ميان، اصحاب، شاهنشاه را 
فردا عزيز فاطمه، بي ‌يار و تنها مي‌شود
امشب به دست شاه دين، باشد سليماني نگين
فردا به دست ساربان، اين حلقه يغما مي‌شود
امشب سر سر خدا، بر دامن زينب بُوَد
فردا انيس خولي و دير نصاري مي‌شود
ترسم زمين و آسمان، زير و زبر گردد، «حسان»!
فردا اسارت‌نامه زينب چو اجرا مي‌شود

صداقت در شعرهای مرحوم حبیب الله چایچیان موج می‌وزد و با اخلاص می‌سرود و همین امر سبب ماندگاری اشعارش در میان مردم شده است و شاید کسی نام حسان را به خاطر نیاورد اما شعرهایش برای اغلب مخاطبان و اهل ادب آشناست و آن را زمزمه می‌کنند و بسیاری با عاشورا سروده‌هایش اشک ریخته‌اند.
اندیشه و شعرهای استاد حسان با یاد اهل بیت(ع) و ائمه اطهار(ع) متبرک است. شعر معروف دیگری که برای همگان آشناست و برای علی بن موسی الرضا(ع) سروده شده است، در ادامه از نظر می‌گذرد؛
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
ای گل بی‌خار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت مَثل کهرباست
شوق و سبک خیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جان‌سوز به آهم بده
لشکر شیطان به کمین منند
بی‌کسم ای شاه پناهم بده
از صف مژگان نگهی کن به من
با نظری یار و سپاهم بده
در شب اول که به قبرم نهند
نور بدان شام سیاهم بده
ای که عطابخش همه عالمی
جمله حاجات مرا هم بده
آن چه صلاح است برای «حسان»
از تو اگر هم که نخواهم بده

captcha