به گزارش ایکنا؛ رادیکالیسم دینی به دنبال ظهور و بروز مدرنیته در جهان اسلام در مدت زمان دو قرن نمود پیدا کرده است. در اصل پیروان این اندیشه خواهان اقدامات تند، سخت و ریشهای هستند که تصور میکنند با استفاده از این اندیشهها اوضاع جامعه بهبود مییابد.
باید گفت که افراطگرایی دینی برگرفته از شیوه و رفتار رادیکالی است که بر مبنای باوری ناصحیح از دین شکل گرفته و پیروان این اندیشه به خود حق میدهند که با تندروی در اجرای پایهها و اندیشههای دینی گام بردارند.
افراد معتقد به رادیکالیسم دینی میکوشند که حکومتها را سرنگون کنند و قدرت را به دست بگیرند. آنان درصددند درک خود از اسلام را به دیگران ارائه کنند.
افراطیگری
رامین کمانگر، محقق افغانستانی، که تحقیقاتی در این باره انجام داده است، اظهار میکند: آنچه در قالب مباحث درسی نظام سیاسی اسلام در دانشگاهها تدریس میشود موجب روی آوردن دانشجویان به افراطیگری شده است. مطالبی که در قالب دروس دینی در دانشگاههای این کشور تدریس میشود، رویکردی افراطگرایانه دارد و این موضوع باعث میشود که دانشجویان دچار تندروی و افراطگرایی شوند.
بنا به گفته این محقق، آنچه به عنوان علوم اسلامی در دانشگاههای افغانستان تدریس میشود، حاصل مصوباتی است که در 18 اسفند 85 در کمیسیون وزارت تحصیلات عالی این کشور به تصویب رسید. دلیل اینکه گرویدن افراد به این سمت و سو سبب نگرانی میشود آن است که جامعه در اثر چنین رویکردی دچار مسائل مختلف میشود و از توسعه و پیشرفت بازمیماند. چنین نظام آموزشی سبب تربیت افراد رادیکالی میشود و امروزه جامعه افغانستان با چنین مسائلی دست به گریبان است.
وی در تحقیقات خود متوجه این موضوع شده است که توجه به تغییرات اساسی و سریع که حتی میتواند با رفتارهای تحریکآمیز و خشن همراه باشد، یکی از ویژگیهای رادیکالیسم دینی به شمار میرود. همچنین کمالخواهی و غیرتسازی و لحاظ کردن تبعیض فرهنگی از دیگر خصیصههای این اندیشه محسوب میشود. یکی دیگر از ویژگیهای این اندیشه، طرد کردن یا حذف افرادی است که به اصطلاح فرهنگ یا دینی غیر از دین فرد معتقد را دارند. چنین ویژگیهای اخلاقی سبب بروز مشکلات در جامعه و تنش میان افراد میشود.
براساس تحقیقات این محقق، آنچه در این قالب محتوایی به دانشجویان ارائه شده است موجب میشود که آنان رویکرد گروه طالبان یا داعش را انتخاب کنند. مصاحبه با 8 استاد گروه علوم اسلامی و دانشجویان سه دانشگاه در هرات، ننگرهار و کابل باعث دستیابی به مستنداتی شده است که به آنها پرداخته میشود.
همزیستی با پیروان دیگر ادیان
پژوهشها درباره برخورد مسلمانان این کشور با پیروان دیگر ادیانی که در افغانستان زندگی میکنند نشان میدهد که 79 درصد در هرات، 60 درصد در کابل و 72 درصد در ننگرهار پاسخی برای این موضوع نداشتند.
در این باره بین 2 تا 8 درصد دانشجویان دانشگاههای یاد شده اظهار کردهاند که باید از پیروان ادیان دیگر مالیات گرفته شود. همچنین 4 درصد دانشجویان هراتی، 6 درصد دانشجویان کابلی و 15 درصد دانشجویان ننگرهار معتقدند که چنانچه ادیان دیگر حاضر به پذیرش دین اسلام نشوند، باید از نظر فیزیکی حذف شوند. همچنین، در ننگرهار 10 درصد، کابل 18 درصد و هرات 16 درصد به دعوت پیروان دیگر ادیان به اسلام معتقدند.
نتایج پژوهشها نشان میدهد که 8 ـ 16 درصد دانشجویان در سه شهر ننگرهار، هرات و کابل کاملاً موافق هستند که در کنار دیگر ادیان زندگی کنند. در این راستا، به ترتیب 32، 42 و 55 درصد از دانشگاههای ننگرهار، هرات و کابل موافقاند و بین 13 ـ 32 درصد نیز نظری ندارند و 7 ـ 13 درصد دانشجویان مخالف همزیستی با پیروان دیگر ادیان هستند.
دروسی که در این قالب و طی هشت ترم مستمر در دانشگاهها تدریس میشود، تغییرات بنیادین، اساسی و سریع افراد را به دنبال دارد. یکی از مفاهیم ارائه شده در این قالب درسی در دانشگاه کابل به بررسی دموکراسی و اسلام میپردازد؛ چنین اندیشهای، دموکراسی را به عنوان جاهلیت برمیشمرد و پیروان این اندیشه معتقدند جامعهای که از دموکراسی بحث میکند، موضوع جاهلیت را مورد توجه قرار میدهد که تبعاتی دارد.
قریب به اکثریت دانشجویان افغانستانی اعتقاد دارند که اسلام کاملترین دین به شمار میآید و افراد باید پیرو این آئین باشند. 14 درصد از دانشجویان دانشگاههای هرات، ننگرهار و کابل معتقدند نظام کنونی افغانستان اسلامی نیست. در همین راستا نیمی از دانشجویان بر این باورند که این نظام تا حدودی رویکرد اسلامی دارد.