به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، مقالات ارائه شده در کمیسیون تخصصی فلسفه و روششناسی علوم انسانی اسلامی، در دومین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی حاکی از محوریت روشمندی مطالعات بر اساس چارچوب نظری اسلامی است.
بر اساس این گزارش، روز گذشته در کمیسیونهای تخصصی دومین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی، دوازده مقاله «پژوهشی در روشهای شناختی و مطالعاتی نابغه بزرگ جهان اسلام: امام محمد غزالی»، «عینیت درعلم دینی»، «نقد ادعای عدم تاثیر امور پیشینی در علوم انسانی تجربی از نگاه دکتر سروش»، «بررسی شرایط امکان اخذ میراث فلسفی یونان در آغاز تاسیس فلسفه در عالم اسلام»، «کاوشی نوین در بکارگیری روش تجربی در پیشرفت علوم اسلامی»، «پاسخی به نقد نظریه علم دینی آیتالله جوادی آملی»، «بررسی رابطه علم و دین و معنای علم دینی در شش ساحت گوناگون»، «نقش آموزه معاد در بازسازی علوم انسانی دستوری»، «علم دینی از منظر دکتر جمالالدین عطیه»، «اسلامیسازی علم؛ راهبردی برای وحدت تمدنی جهان اسلام»، «تحلیلی بر رویکرد ملاصدرا در اسلامیسازی علوم انسانی» و «علوم انسانی از منظر مبانی فلسفی انسانشناسی نوین» در کمیسیون تخصصی فلسفه و روششناسی علوم انسانی اسلامی ارائه شد.
این گزارش میافزاید: هادی رزاقی در مقاله «عینیت درعلم دینی» میکوشد تا به این سؤال که علم دینی تا چه حد میتواند نشانگر واقعیت باشد و تا چه حد از عینیت برخوردار است؟ پاسخ گوید. در این راه، نخست به معیار دینی بودن علم پرداخته و با بررسی معیارهای پنجگانه محتمل، دینی بودن علم را امری ذومراتب و تابع میزان برخورداری علم از آموزههای دینی دانسته است. سپس مفهوم عینیت را با توجّه به انواع سهگانه آن تحلیل کرده و در بحث علم دینی، عینیت را به معنای واقعنمایی و مطابقت علم با واقع خارجی گرفته و آنگاه در بررسی عینیت علم دینی، با تجزیه و شکافتن فرایند تحقیق علمی، تأثیر انواع مداخلات غیرعلمی مانند ارزشها، جهانبینی، پیشدانستهها و پیشداوریهایی که ممکن است محقق را در فرایند تحقیق، از واقع نمایی دورکند، تحلیل کردهاست و در نهایت به قابل دفاع بودن عینیت علم دینی رسیدهاست.
در مقاله «پاسخی به نقد نظریه علم دینی آیتالله جوادی آملی» که به قلم عباس فتحیه آمدهاست: آیتالله جوادی آملی با معرّفی زوایای مثلث معرفت دینی (عقل، نقل، وحی) راهکار تولید علم دینی را استفاده بهجا و حدّاکثری از عقل (به معنای عام شامل عقل تجربی، تجریدی، نیمه تجریدی و شهودی) و نقل (فهم و برداشت روشمند از متون وحیانی) معرفی مینماید. ایشان تعارض علم و دین یا عقل و وحی را بیمعنا دانسته و معتقدند عقل همچون نقل، حجتی الهی و کاشف از وحی است؛ پس تعارضات بدئی احتمالی تنها میان دلیل نقلی و عقلی است که دو منبع و روش دروندینی (داخل در هندسه معرفت دینی) هستند. در این مورد اشکالات و شبهاتی مانند ابهام در روششناسی تولید علم دینی، تبیین نادرست جایگاه نقل مطرح شدهاست که در نوشتار مذکور سعی در ایضاح منظور آیتالله جوادیآملی و پاسخ به شبهات شدهاست.
مقاله دیگری از عباس فتحیه که به رابطه علم و دین پرداخته، مقاله «بررسی رابطه علم و دین و معنای علم دینی در شش ساحت گوناگون» است که در آن با نگاهی به نظرات آیتالله جوادیآملی در خصوص رابطه علم و دین که همه علوم را آیت و فعل حق تعالی میداند، به روشهای دینی کردن علوم پرداخته است و از دینی کردن نگرش به عالم، روش استنباط نظام ارزشی و انگیزه دانشمند و پژوهشگر سخن میگوید.
سیدمحمدتقی موحدابطحی در مقاله خود تحت عنوان «علم دینی از منظر دکتر جمالالدین عطیه»، با معرفی جمالالدین عطیه، به عنوان فعال عرصه اسلامیسازی معرفت در جهان اسلام، پس از اشاره به دیدگاههای مختلف وی در زمینه اسلامیسازی معرفت و روشن ساختن مراد او از این ایده، به برخی از مبادی این بحث اشاره میکند. در این مقاله پس از بیان دیدگاه عطیه درباره اسلامیسازی معرفت به برخی از نقدهایی که بر نظریه وی وارد است، اشاره میشود، تا زمینه برای گفتوگوی جهانی درباره این ایده و گسترش و تعمیق ادبیات این بحث در جهان اسلام فراهم آید.