کد خبر: 1623845
تاریخ انتشار : ۰۷ بهمن ۱۳۸۶ - ۱۵:۰۰
20 سال پس از وفات، يادواره خادم قرآن، مرحوم حاج‌ «علی‌‌اصغر عابدزاده»

تاسيس انجمن پيروان قرآن، نقطه عطف در فعاليت‌های مرحوم «عابدزاده»

گروه فعاليت‌های قرآنی: يكی از فعاليت‌های مرحوم عابدزاده در كنار تلاش‌های فرهنگی و اجتماعی ايشان كه بسيار تاثيرگذار بوده است و هنوز هم منشا خدمات بسياری به علاقه‌مندان به قرآن است، تشكيل انجمن پيروان قرآن بود كه در حال حاضر دارای بيش از 80 شعبه است.

به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) متن زير به بررسی چگونگی شكل‌گيری اين انجمن و خدمات فرهنگی آن می‌پردازد.
حاجی عابدزاده حدود سال 1326 هــ.ش رسماً به فكر تأسيس تشكيلاتی به نام انجمن پيروان قرآن افتاد، سابقه اين انجمن به دورانی برمی‌گردد كه در مدرسه ميرزا جعفر مشغول تدريس علوم حوزوی بودند. آقای عابديان از قديمی‌ترين دوستان ايشان و فردی كه لحظات زيادی از زندگی خود را با مرحوم عابدزاده سپری كرده است، در اين زمينه می‌گويد: «وقتی كه دوران خدمت نظام وظيفه ايشان به پايان رسيد و مشغول تدريس شد به فكر افتاد برای ارشاد مردم جلسه‌ای تشكيل دهد به نام دوره كفاشها، اين جلسه با حضور چند نفری در بازار كفاش‌ها داخل بست بالا در شب‌های جمعه تشكيل می‌شد، كم‌كم جمعيت زيادی از اين جلسه استقبال كردند همانطوری كه اشاره شد حاجی از حدود سال 1323 هــ.ش از مدرسه نواب درس خودش را به مدرسه ميرزا جعفر منتقل كرد و علاوه بر دروس حوزوی، مجلس دعای كميل و تفسير قرآن و دعای ندبه برگزار می‌كرد كه علاوه بر برادران، خواهران هم شركت می‌كردند عمل فوق زمينه‌ای شد برای تشكيل انجمن پيروان قرآن.»
تأسيس اين انجمن بر پايه ترويج دين و قرآن و احكام پايه‌ريزی شده بود. بنابراين برای اين منظور ابتدا برای انجمن اساسنامه‌ای كه حاوی چندين ماده بود تنظيم و گروه‌هايی تشكيل شد به نام‌های گروه مبلغان، گروه مدرسان، گروه محققان، گروه نويسندگان و ناشران. همه اين گروه‌های چهارگانه می‌بايد زير نظر هيئت مديره مشغول فعاليت و كار بشوند و برای هر گروه وظايفی تنظيم شده بود كه مركب از بايدها و نبايدها بود و هدف اين بود كه فعاليت‌های انجمن در چارچوب اساسنامه انجام شود و به ثبت برسد و در نهايت اين انجمن شخصيت حقوقی بگيرد تا كليه اماكن و مدارس و سرمايه‌های منقول و غيرمنقول انجمن وقف، و به انجمن واگذار شود. انجمن پس از تنظيم اساسنامه برنامه‌های دينی خود را اعلام نمود و فعاليت خودش را آغاز كرد.
از آنجا كه مردم مشهد از زمينه مذهبی خوبی برخوردار بودند مضافا بر آن كشور در آن زمان در معرض افكار ماركسيستی قرار داشت و توده‌ای‌ها قد علم كرده بودند و افكار و مرام خودشان را تبليغ می‌كردند، مردم مسلمان و مذهبی استقبال خوبی از تشكيل شعبات اين انجمن كردند و در مدت كمی تعداد آنها به حدود 60 شعبه رسيد و هم‌اكنون هم بيش از 80 شعبه اين انجمن مشغول فعاليت است.
آقای صالحی درباره تشكيل اين شعبه‌ها می‌گويد:«اولين كار اين شعبه‌ها اين بود كه پرچمی به شكل مربع ــ مستطيل كه در وسط آن نام انجمن پيروان قرآن و شماره شعبه مورد نظر با خط بسيار درشت و خيلی زيبا گلدوزی شده بود تهيه كرده بودند كه نظر هر بيننده‌ای را به خود جلب می‌كرد.»
صالحی می‌افزايد: اقدام دوم تهيه تابلوهای جعبه‌ای بود كه سه طرف آن چوبی و يك طرف آن شيشه و آينه بود و به شكل زيبايی رنگ آميزی شده بود و جمله «انجمن پيروان قرآن» به خط تابلونويس معروف آقای «رحيم‌زاده» به صورت زيبايی ترسيم شده بود و شبها بر سر در منازل نصب می‌شد و در وسط آن چراغی قرار می‌گرفت كه از فاصله دور نور تابلو انجمن پيروان قرآن می‌درخشيد.
1. وظيفه افراد هر شعبه اين بود كه در دوره هفتگی آن شعبه شركت كنند، در اين جلسه هفتگی تعليم تلاوت قرآن ميجد و بيان احكام و مسائل شرعی و مقداری هم تفسير قرآن انجام می‌شد.
2. حضور در جلسه عمومی اعضای شعبه‌های مختلف در مجمع عمومی انجمن كه در شب‌های شنبه در مهديه تشكيل می‌شد.
3. اعضای شعبه وظيفه داشتند در مراسمی كه به مناسبت شهادت هر يك از ائمه برگزار می‌شد با پرچم مربوط به شعبه خودشان در مهديه حضور يابند و از آنجا دست جمعی با حالت نوحه‌خوانی و عزاداری به طرف حرم مطهر حضرت رضا (ع) حركت كنند.
4. همه افراد انجمن موظف بودند در هر يك از شب‌های اعياد مذهبی با برداشتن چراغ‌های توری پايه بلند در مهديه حضور يابند و از آنجا با سرود مذهبی به طرف آستان قدس رضوی حركت كنند.
5. همه افراد شعبه وظيفه داشتند كه ماهيانه دو تومان به صندوق انجمن واريز و قبض دريافت كنند همين مبلغ ظاهرا ناچيز سرمايه‌ای شد جهت انجام كارهای مربوط به برنامه انجمن.
6. افراد شعبات وظيفه داشتند در برپايی جشن و چراغانی نيمه شعبان و ولادت با سعادت حضرت مهدی (عج) همكاری كنند.
7. افراد شعب مختلف مكلف بودند كه مرامنامه 23 ماده‌ای را به شرح ذيل رعايت كنند:
اول: در صدد تكميل عقايد حقه خود برآمده تا از جنبه تقليدی وارد جنبه اجتهادی شده به سعادت دنيا و آخرت نائل شويم.
دوم: مطابق دستور مرجع تقليد واجبات را بجا آورده و ترك محرمات كنيم.
سوم: كوشش زيادی در اجرای دو واجب متروك (امر به معروف و نهی از منكر) كنيم.
چهارم: ارشاد همنوعان خود كرده آنها را بدين مرام مقدس سوق دهيم.
پنجم: علم ديانت را به قدر وسع در هر يك از اصول و فروع دين و فروعات اين دو تحصيل كنيم.
ششم: در صورت امكان و تجويز شارع هر يك دارای حرفه و صنعتی باشيم كه تامين امور دنيويه ما شود.
هفتم: هر يك به اندازه امكان مالی خود به امور خيريه كمك كنيم.
هشتم: به افعالی كه در نزد شارع ناپسنديده است كمك نكنيم.
نهم: در هيچ يك از احزاب وارد نشده و در امور سياسی مداخله نكنيم.
دهم: در صدد ادای حقوق آنانكه حق آنها بر ما لازم است كه اول آنها خالق متعال و سپس انبيا و اوصيا و پدر و مادر و معلم و استاد و فرزندان و خويشان و همسايگان و بقيه برادران ايمانی و اسلامی و بقيه افراد هستند در حد توان خود برآييم.
يازدهم: هنگام ملاقات با برادران اسلامی خود پس از تحيت، مشغول گفت‌وگو از حقايق دين و تفهيم و تفاهم شويم.
دوازدهم: در هر روز سعی كنيم كه چند عمل خير انجام داده و نيز در صدد برآييم كه بر محسنات اعمال خود بيفزاييم.
سيزدهم: در هر شب چند دقيقه در گوشه خلوتی نشسته بر عمليات روزانه خود نظری نموده تا برنيك و بد آن مطلع شويم.
چهاردهم: با اشخاصی كه مصاحبت با آنها سبب افزايش معارف و عقايد ما می‌شود مجالست كنيم.
پانزدهم: از اشخاصی كه مراوده با آنها در شرع ممنوع است احتراز جوييم (مگر به جهت ارشاد آنان)
شانزدهم: همه روزه به فهرست افعال پسنديده و ناپسنديده در نزد شارع نظری كنيم تا موجب يادآوری شود.
هفدهم: اخلاق اجتماعی و سازش با افراد را به نحو مشروع مراعات كنيم.
هيجدهم: هر يك از رفقای انجمن نسبت به يكديگر موظف باشد كه عيوب يكديگر را گفته و ديگری هم در صدد اصلاح برآمده و از يكديگر دلگير و ناراحت نشويم.
نوزدهم: همه روزه مقداری از قرآن را تلاوت و مدتی به مطالعه كتب دينی مشغول شويم.
بيستم: افعالی را كه به درستی آنها علم و يقين نداريم قبل از سئوال و رسيدن به يقين انجام ندهيم.
بيست و يكم: سئوالاتی را كه علمی به آنها نداريم جواب نگفته و ندانسته به چيزی تكلم نكنيم.
بيست و دوم: در تمام امور خود، اعمال حقيقت نموده و از تدليس و تزوير اجتناب كنيم.
بيست و سوم: در هر يك از امور خود مراعات پيشرفت دين را بكنيم.
كار انجمن با آن شعبات متعددی كه در سراسر مشهد داشت و جلساتی كه برگزار می‌كرد تبليغات وسيعی بود در مقابل گروه‌های مختلف ضد دين مخصوصا توده‌ای‌ها كه از نظر جهان‌بينی پيرو مكتب ماترياليسم بودند. آقای صالحی در اين زمينه می‌گويد: «در هر شبی از شب‌های هفته در هر محله‌ای از محلات مشهد چند تابلوی انجمن پيروان قرآن به چشم می‌خورد و با توجه به اينكه شهر مشهد هم آن زمان نسبت به حالا خيلی كوچك بود و جمعيت كثيری برای آموختن تلاوت قرآن و مسائل شرعی و تفسير قرآن در اين جلسات شركت می‌كردند آثار چشمگيری داشت و جايی برای فعاليت كمونيست‌ها باقی نمی‌ماند. به ياد ماندنی است كه چند ماه قبل يكی از مسئولان آستان قدس چنين اظهار می‌كرد كه ما الان در سال، 60 ميليون تومان صرف خانه‌های قرآن می‌كنيم يك دهم اثر آن شعبات انجمن پيروان قرآن كه يك شاهی خرج برای انجمن نداشت را ندارد.»
چون عمده مخاطبان حاجی عابدزاده قشر كم سواد جامعه بودند مسلما بيشترين تأثير روی اين‌ها بود و اين افراد هم تعداد كمی از جمعيت جامعه نبودند.
از مهمترين و جذاب‌ترين برنامه‌های انجمن پيروان قرآن برپايی جشن نيمه شعبان به مناسبت ولادت با سعادت حضرت مهدی(عج) بود كه تدارك اين مراسم از مدت‌ها قبل از نيمه شعبان آغاز می‌شد. برپايی چادر و تزيين مهديه مدتی طولانی وقت می‌گرفت به جهت اينكه در آن زمان داربست‌های فلزی فعلی وجود نداشت بنابراين افراد دست‌اندر كار مجبور بودند از چوب‌های معمولی استفاده كنند كه خيلی وقت آن‌ها را می‌گرفت و كار پر زحمتی بود. در اينكه چه مدت زمان برای برپايی تزيين وقت لازم بود نظرات مختلفی وجود دارد آقای صالحی در اين زمينه می‌گويد: «دو ماه صدها جوان شب و روز برای برپايی آن جشن زحمت می‌كشيدند.»
آقای چمنی يكی از همراهان مرحوم عابدزاده هم در اين زمينه می‌گويد: «آماده‌سازی و تزيين مهديه از 27 رجب شروع می‌شد و دو سه گروه كار می‌كردند تا نيمه شعبان كار آماده می‌شد» ايشان چنين ادامه می‌دهد«معمولا هر سال تزئينات به جهت تنوع با سال قبل تفاوت داشت همين امر در مدت زمان آماده‌سازی و تزيين اثر داشت. تزيين هم با وسايل خيلی ساده‌ای كه هر كسی از مردم به نسبت امكاناتشان می‌آوردند با ابتكار مرحوم عابدزاده انجام می‌شد. اين وسايل عبارت بود از قالی، قاليچه‌های شامی، قنديل، آينه، آبفشان، ساعت ديواری، پارچه‌‌های الوان و مرغ ‌های نغمه‌خوان مانند قناری و بلبل اينها يك تركيبی می‌شد در آن زمان كه يك وجد و نشاطی ايجاد می‌كرد.»
در زمينه تزيين مهديه آقای صالحی می‌گويد: «تزيين اگرچه با وسايل ساده انجام شده بود اما هر كس وارد آن محوطه می‌شد گويا در يك دنيايی از هنر و زيبايی وارد شده است.»
آقای هادی حسن‌پور يكی از شاگردان مدارس مرحوم عابدزاده هم در اين باره می‌گويد:«مهديه يك ماه قبل از نيمه شعبان تزيين می‌شد و آينه‌كاری و آزين‌بندی با قاليچه و چراغ‌های مخصوصی كه طراحی شده بود انجام می‌شد.»
با اينكه عكس در تزيين نقش موثری دارد عجيب اين است كه حتی از يك عكس هم استفاده نمی‌شد تا بهانه‌ای به دست ديگران داده نشود در اين باره آقای محمد وقوعی يكی از شاگردان مرحوم عابدزاده می‌گويد: «در آن جشن‌هايی كه مرحوم عابدزاده در نيمه شعبان در مهديه برپا می‌كرد هيچ عكسی را از مجتهدی از كسی يا شخصی نصب نمی‌كرد تا اينكه كسانی توقع نداشته باشند كه عكس شاه را بزنند، مثلا بگويند آن عكس‌ها را زدی چرا عكس شاه را نزدی. يكی دوبار استاندار آن زمان در جشن مهديه شركت كرده بود از طرف شهربانی به حاج آقا گفتند عكس شاه را در مراسم جشن مهديه بزن ايشان گفته بود ببينيد كه ما عكس ديگران را داريم يا نه اگر ما عكس شاه را نزديم عكس هيچ كس را نزديم و اصلا در اين تزئينات مفصل ما عكس وجود ندارد بعد از اينكه اصرار كرده بودند مرحوم گفت: شما اگر در اين مورد با ما مخالف هستيد ما اين مراسم را بر هم می‌زنيم همين الان كه شما در اينجا حضور داريد ما بلافاصله تزئينات را جمع می‌كنيم، مرحوم در اين كارها با كسی ذره‌ای تعارف نداشت و اهل مسامحه و مجامله نبود و كاملا در مقابل مسائل غير اسلامی می‌ايستاد.»
نحوه حضور پيدا كردن در اين جشن با شكوه كه بعضی‌ها مدتها انتظارش را می‌كشيدند تا نيمه شعبان برسد و در اين جشن شركت كنند به و سله كارت دعوت زيبايی كه به افراد داده می‌شد انجام می‌گرفت در طراحی كارت حتی نكاتی ملاحظه شده بود كه بعضی رنگ سياسی و حزبی به آن مراسم ندهند زيرا در سال‌های بين 1320 تا 1332 فضای باز سياسی فراهم شده بود احزاب زيادی فعال بودند مخصوصا حزب توده در مشهد از ساير احزاب فعاليت بيشتری داشت بنابراين در كارت‌های دعوت به اين ترتيب عمل می‌شد. به مناسبت چندمين سال تولد حضرت ولی عصر (عج) و چندمين سال تأسيس انجمن پيروان قرآن و چندمين سال تأسيس مهديه بدين ترتيب اثر دينی و مذهبی مراسم حفظ می‌شد و آن مراسم را از تحزب مبرا می‌داشت.
دعوت از شخصيت‌های بزرگ روحانی و كشوری و لشگری و ديگر اقشار هر كدام در يك موقعيت خاصی انجام می‌شد.
پذيرايی در اين محفل معنوی و روحانی دو جنبه داشت:
1. همان استقبال گرم و سراسر صفا و صميميت ميزبانان و گردانندگان مراسم در بدو ورود مهمانان و نغمه‌های مرغان خوش الحان و چه‌چه بلبلان فضای مجلس را برای مهمانان با نشاط می‌كرد. وقتی علمای بزرگ يا مجتهدين جهت شركت در جشن حضور پيدا می‌كردند مرحوم عابدزاده با تعدادی از همراهان در ورودی مهديه كه فاصله نسبتا زيادی تا محل استقرار افراد بود به استقبال آنها می‌رفتند و كمال عزت و احترام را در مورد آن بزرگواران به جای می‌آوردند.
2. پس از اينكه مهمانان به جايگاه خود هدايت می‌شدند و استقرار پيدا می‌كردند با چای و شيرينی و كاكائو پذيرايی می‌شدند برنامه پذيرايی آنچنان منظم بود و مسئولان پذيرايی در كارشان بسيار ماهر و مقيد به اين بودند كه همه افراد پذيرايی شوند به زعم آنان اگر يك نفر پذيرايی نمی‌شد انگار كه هيچ كس پذيرايی نشده است.
برنامه‌های جشن شامل سرودهای مذهبی، مقاله و خطبه‌های نهج‌البلاغه بود كه مدتها بچه‌های مدارس از سنين 6 و 7 ساله تا 12 ساله روی اين سروده‌هايی كه توسط معلمان مدارس و يا افراد انجمن و يا ديگران سروده می‌شد كار می‌كردند همچنين مقالات پر محتوا و جذابی كه معلمان همين مدارس آماده كرده بودند و خطبه‌های نهج‌البلاغه در شب‌های جشن توسط دانش‌آموزان قرائت می‌شد، اين برنامه‌ها با تزئينات ديگر و چراغانی مفصل آنچنان شور و حالی برای حاضران به وجود می‌آورد كه هرگز احساس خستگی نمی‌كردند و مدت‌ها قبل از 15 شعبان انتظار می‌كشيدند كه كی كارت مهديه به دستشان می‌رسد تا بتوانند در اين جشن شركت كنند. علاوه بر برنامه‌های بچه‌ها مداحان اهل‌بيت(ع) هم با مداحی‌های پرشور و شيوای خودشان مجلس را رونق می‌بخشيدند.
در مورد اينكه اين جشن چند روز طول می‌كشيد گفته‌ها متفاوت است و از يك هفته تا 14 روز ذكر شده است، آقای غفاريان يكی از شاگردان مرحوم درباره جشن مهديه می‌گويد: «در مهديه همه ساله به مناسبت جشن نيمه شعبان (مولود حضرت حجت (عج) 10 شب متوالی از 15 تا 25 شعبان جشن‌های مفصل با برنامه‌های خاص و ابتكاری برگزار می‌شد و چراغانی استثنايی كه در تمام ايران نمونه بود و پذيرايی مهمانان كه تقريبا اكثر شهر مشهد در آن شركت می‌كردند با شربت و شيرينی و سرود دسته جمعی كودكان و مقاله نوجوانان و قرائت خطبه‌های نهج‌البلاغه با صدای شيوا توسط نوجوانان و دعوت از شخصيت‌های بزرگ روحانی و كشوری و لشكری كه يك‌بار هم شهيد نواب صفوی و فدائيان اسلام در سال‌ 1332 در جشن مهديه شركت كردند.»
آقای غلامرضا جلالی در مورد جشن نيمه شعبان می‌گويد:«جشن نيمه شعبان در مهديه كه تا زمان حيات حاجی عابدزاده هر ساله به مدت 14 شب ادامه داشت جشنی بود كه در هيچ جای ايران سابقه نداشت. برای تزيين مهديه از صدها قالی و قاليچه و قناری، قنديل، آينه و آبفشان استفاده می‌شد و از همه طبقات شهر با نظم و روش خاصی طی چند روز پذيرايی می‌كردند و سرودهای دل‌انگيزی در اين شبها خوانده می‌شد.»
آقای ابوطالب طالبيان نيز می‌گويد: «در ايام نيمه شعبان 15 روز مراسم جشن برگزار می‌شد از اول ماه شعبان چراغانی آغاز می‌شد، تمام وسايل را مردم می‌آوردند هركه هرچه داشت برای تزيين می‌آورد، اين جشن از شب چهاردم تا بيست و هشتم شعبان ادامه داشت و روز آخر هم مربوط به بانوان بود. در اين مراسم بچه‌های تربيت شده همين مدارس سرود و اشعاری را متناسب با جشن می‌خواندند هر روز مردم از يك خيابان يا اداره به جشن دعوت می‌شدند كه با نظم خاصی حضور پيدا می‌كردند.»
اين جشن در ايران يك مراسم بی نظير بود و آوازه آن در سراسر كشور پيچيده بود حتی در كويت هم افرادی مشتاق ديدار از اين برنامه و مراسم بودند. آقای قاسمی، داماد مرحوم در اين زمينه می‌گويد: «جشن نيمه شعبان در ايران بی‌مانند بود و عده زيادی را از شهرستان‌ها مخصوصا تهران سراغ داشتم كه به قصد شركت در ميلاد با سعادت منجی عالم بشريت حضرت مهدی(عج) در بنای مبارك مهديه حضور پيدا می‌كردند.» آقای قائمی نيز می‌گويد:«حتی اين جشن برای بعضی‌ها آنقدر گيرايی داشت كه با بليط دو سره هواپيما از تهران در اين مراسم شركت می‌كردند و برمی‌گشتند.»
در يكی از سال‌های 1339 هــ.ش متأسفانه آتش‌سوزی رخ داد كه خسارت زيادی وارد شد. آقای چمنی از دوستان مرحوم عابدزاده در اين زمينه می‌گويد: «چون وسايل تزئينی مربوط به مردم بود اغلب آنها از حق خودشان گذشتند و بخشيدند جز يكی دو مورد كه اصرار داشتند عين اموال خودشان را بگيرند. يكی از صاحبان وسيله كه قاليچه‌ای بود مربوط به تمثال برادران حضرت يوسف اظهار می‌داشت كه قاليچه ايشان بی نظير است و مانند آن در جايی پيدا نمی‌شود با اينكه حاج اقا عابدزاده حاضر بود وجه خيلی بالايی را به ايشان بدهد آن فرد با اصرار عين قاليچه را می‌خواست. پس از آتش‌سوزی بلافاصله استاندار وقت آقای سيد جلال‌الدين تهرانی آمد و گفت غصه نخور حاج آقا جشن را به حرم بياور. بعد از آتش‌سوزی مرحوم عابدازده اعلام كردند كه حاضر است خسارت تمام افرادی را كه وسايل آن‌ها از بين رفته جبران كند. در اين زمينه همكاری بسيار خوب بود حتی يكی از افراد كه نمی‌خواهم اسمش را ببرم مدت‌ها با حاج آقا همكاری بسيار گسترده‌ای داشتند بر اثر اختلاف نظر كارشان بالا كشيده بود و اختلاف عميق شده بود و راه خودش را جدا كرده بود اما روز بعد از آتش‌سوزی آمد و گفت: حاج آقا برای جبران خسارت‌ها اين سند منزل من در اختيار شما هر طوری صلاح می‌دانيد عمل بفرماييد. مردم از اين رفتار انسانی ايشان خيلی خوشحال شدند.»
captcha