نقد رویکرد فلسفی به عدالت، در شماره پنجاهم سفینه
کد خبر: 3521612
تاریخ انتشار : ۲۰ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۷

نقد رویکرد فلسفی به عدالت، در شماره پنجاهم سفینه

گروه اندیشه: شماره پنجاهم فصلنامه تخصصی مطالعات قرآن و حدیث «سفینه»، منتشر شد، در مقالات متعددی از این شماره رویکرد فیلسوفان مسلمان به عدالت به نقد کشیده شده است.

به گزارش خبرگزاری بین‎المللی قرآن (ایکنا)، فصلنامه علمی-تروجی مطالعات قرآن و حدیث «سفینه» شماره پنجاهم خود را منتشر کرد. صاحب‌ امتیاز این نشریه موسسه فرهنگی نبا مبین است و با مدیر مسئولی محمدحسین شهری و سردبیر دکتر منصور پهلوان، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران منتشر می‌شود.
در این شماره از این نشریه می‌خوانیم:‌ «تاریخچه بحث عدل» نوشته محمدرضا نوروزی، «بررسی تطبیقی نقش خدای متعال در عالم تکوین، بر اساس دیدگاه‌ فلسفی و ادله نقلی» نگاشته محمد پارچه‌باف‌دولتی و سعید رحیمیان، «اهل بیت و مقابله با جبرگرایی» کاری از مهدی قندی و مهدیه رجایی، «منشاء اختلاف اشیاء و عدل الهی» نوشته محمد بیابانی اسکویی، «راز تفاوت‌ها» کاری از عبدالکریم همایونی، «جبر و تفویض در آثار مرحوم میرازمهدی‌اصفهانی» نگاشته عباس شاه‌منصوری، «تعلیقات علی بن‌محمد‌عاملی بر احادیث ابواب عدل» کاری از عبدالحسین طالعی، «شرح دو جمله از دعای کمیل» نوشته آیت‌الله سیدابوالقاسم کاشانی و «معرفی کتاب خدا، ‌اختیار و شر»‌نگاشته سمیه خلیلی آشتیانی.
تاریخچه بحث عدل
در چکیده این مقاله می‌خوانیم: نگارنده پس از اشاره مختصر به تاریخ مباحث عدل الهی در اندیشه دانشمندان مسلمان، به معنای عدل از نظر اهل لغت، متکلمان و فیلسوفان می‌پردازد. آنگاه کلیات دیدگاه‌های شانزده تن از دانشمندان مسلمان، از سده چهارم تا کنون در مورد عدل الهی را به اختصاد بیان می‌کند،‌ همچون شیخ مفید، سیدمرتضی و میرزا حسن لاهیجی.
بررسی تطبیقی نقش خدای متعال در عالم تکوین، بر اساس دیدگاه‌ فلسفی و ادله نقلی
نگارندگان این مقاله در چکیده آن می‌نویسند: نظام علیت فلسفی، در حد «نیاز پدیده به پدید‌آورنده» متوقف نشده، و بر لزوم ضرورت علی-معلولی و نیز تعلق خاص به علت معین تاکید و اصرار دارد، لذا نظامی ثابت و غیرقابل تغییر و تبدیل، ‌برای کل عالم هستی رقم زده است. این نظام، از علت‌العلل شروع شده و تا پایین‌ترین مراتب هستی ادامه می‌یابد. در این دیدگاه، گمان می‌شود که تغییر در عالم، بنابر دلیلی عقلی محال است، بدین روی این امر را حتی از ناحیه خدای متعال نیز ممتنع دانسته‌اند. در عین حال تصور می‌شود که به قادریت خداوند نیز خللی وارد نمی‌شود، ‌چون قدرت،‌ بر امور محال تعلق نمی‌گیرد. به همین ترتیب دیدگاه خاصی در خصوص معنی صحیح عدالت خداوند متعال طرح شده است که کاملا با مبانی فوق‌الذکر ارتباط دارد. مقاله حاضر می‌کوشد این نظریه را تببین کرده و نسبت آن با آیات و روایات را بسنجد.
اهل بیت و مقابله با جبرگرایی
در جمع‌بندی این مقاله می‌خوانیم: بیان شد در جامعه اسلامی انگیزه‌های متعددی برای ترویج جبرگرایی وجود داشته است. در برابر جریان جبرگرایی، امامان شیعه دو راهبرد تربیتی و علمی را پیش گرفته بودند که گزارش‌های فراوانی از آن در دست است و ما در این مقاله به برخی از آن‌ها اشاره کردیم. از آنجا که نفی جبر روی دیگر اصل اعتقادی عدل به شمار می‌آید،‌ به خوبی می‌توان دریافت که امامان شیعه تا چه حد بر انکار جبرگرایی تاکید داشته‌اند.
  منشاء اختلاف اشیاء و عدل الهی
در چکیده چنین آمده است که نگارنده، عدل الهی را بر اساس لغت و حدیث معنا می‌کند،‌ راه شناخت جایگاه اشیاء را بر اساس روایات نشان می‌دهد،‌ آنگاه امتحان و تکلیف استدراج را به عنوان سه عامل مهم اختلاف اشیاء بر می‌شمارد، ‌بر امتحان و تکلیف پیشین و عرضه ولایت به عنوان عامل اختلاف در دنیا تاکید می‌ورزد؛ آنگاه «ماء» را به عنوان جوهر اصل همه مخلوقات می‌شناساند و مهم‌ترین عامل تعیین کننده تفاوت‌ها را مشیت و تقدیر الهی می‌داند.
راز تفاوت‌ها
در این نوشته که بر اساس درس گفتاری از استاد فقیه محمدحسین عصار نوشته است می‌خوانیم: اساس شریعت بر این است و وجدن ما هم در دعا و درخواست، این است که می‌توانیم حالت بهتری از این داشته باشیم. شرایع ما را بر اساس همین وجدانیات تشویق می‌کند و می‌گوید: ببین! من همان جوان با استعداد را به حکمتی ویژه، در سن جوانی جانش را می‌گیرم و گاه چنین می‌شود که فلان شخصی که هیچ استعدادی نداشت، در اثر گریه و دعا، من به او استعداد دادم و این قدر پیشرفت کرد. استعدادی که خداوند برای هر موجود قرار داده و استعداد و اصلا شیئیت آن شی،‌ آن گوهر ذات است و شیئیت شی و منیت و انانیت به همان ماهایت است.
جبر و تفویض در آثار مرحوم میرازمهدی‌اصفهانی
نویسنده در جمع‌بندی مقاله خود می‌نویسد: پذیرش اصل علیت- که بر اساس دیدگاه مرحوم میرزا، مبتنی بر قیاس و تشابه میان امور است- و ساختن مفهومی کلی به نام واجب الوجود که شامل همه موجودات می‌شود و...، همه و همه از آن دست مبانی است که خود به خود تناقض‌آمیز و ناسازگار است، ‌چه رسد به اینکه با این مبانی قصد فهم پیام الهی شود که با عمق جان و روح بشر آمیخته و آشناست. خلاصه آنکه میرزای اصفهانی که با تکیه بر معرفت فطری که معرفت بنیادین و مشترک در تمام انسان‌هاست، بطلان جبر و تفویض و حقانیت اختیار عباد در ضمن قدرت خداوند بر دخالت در امور را متذکر می‌شود و با بیان مبانی و ادله قائلان به جبر و تفویض، ‌نظر به بطلان آن‌ها دارد. در این دیدگاه لازمه روشن شدن به معرف فطری، تسبیح و زدودن افکار و قیاسات بشری است،‌ نه ساختن تصور و تصویر نمودن آنچه با حواس درک شده و نه این که این تصورات را، مبانیی برای اندیشه‌ای راسخ و استوار قرار دهیم.

captcha