به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «استعارههای مفهومی و فضاهای قرآنی» شب گذشته، ۱۴ مهر، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقهمندان در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد.
مجید معارف، استاد گروه قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، در این نشست بیان کرد: یکی از امتیازات این کتاب، میانرشتهای بودن موضوع آن است که عبارت است از جمع بین دانش زبانشناسی و قرآنشناسی. بهرهبرداریهای دینی است که استعارههای مفهومی را در حوزه دینی وارد کرده و مثالهای خوبی از آیات قرآن آورده و تحلیل کرده است. برای اینکه این اثر میانرشتهای خوب پیش برود بعد از مقدمه نسبتاً جامعی که دارد، دو فصل را به عنوان پایه کار پرداخته است.
وجوه زبانشناسی تحمیلی نیست
وی افزود: نویسنده در ابتدا استعارههای مفهومی و مؤلفههای آن را توضیح داده و سپس فضاهای ذهنی که محل ورود اطلاعات است را توضیح داده که کاملاً یک بحث صد درصد اختصاصیِ زبانشناسی شمرده میشود و در آخر فصل دوم است که چشممان به یک یا دو آیه از قرآن میافتد. خواننده نیز احساس کار تحمیلی نمیکند، یعنی از فصل سه که نگارنده وارد میشود و مباحث قرآنی را آغاز میکند و در فصول چهار و پنج بحث قرآنی میشود، خواننده احساس تحمیل نمیکند که یک قالب از قبل تعیین شده وجود داشته باشد که آیات به آن تحمیل شود.
معارف بیان کرد: نکته دیگری که از امتیازات کتاب محسوب میشود، مسئله فارسینویسی نظریههای جدید و دشوار زبانشناسی است. گاهی خودم را جای ایشان میگذاشتم و میگفتم چقدر ایشان هنرمندانه این مباحث را به فارسی روان نوشتهاند. گرچه معتقدم این کتاب باید تدریس شود و کارگاههای آموزشی در اطراف آن باشد، اما برای کسی که خلوت کند، امکان خواندن و فهم آن وجود دارد. نکته دیگر نیز داشتن مقدمهای جامع و مبتنی بر ذکر تاریخچه و تحولات این موضوع در جهان غرب است. همچنین اشاره دارند که این مباحث دارد وارد ایران نیز میشود و باید با آن روبرو شویم. علاوه بر این، ایشان متوجه شده که کتاب از نظر علمی سنگین است. لذا در پایان هر فصلی با عنوان خلاصه و مرور مطالبی را مطرح و چکیده آن را ارائه کرده است.
مراجعه مستقیم به منابع خارجی
این استاد دانشگاه گفت: نکته دیگر، استفاده از منابع تخصصی در سطح سه زبان فارسی، عربی و انگلیسی است. همچنین نقل مستقیم نظریههای خارجی از همان منابع اصلی یک امتیاز است و ایشان خیلی محتاج به کتب ترجمه نبودهاند و خود ایشان ظاهراً مراجعه مستقیم دارند و توانستهاند نظریههای علمی را با همان زبان اصلی بخوانند و برای ما بیاورند و ارجاع به زبان انگلیسی است. کتابنامه ایشان نیز همین را نشان میدهد. نکته دیگر اینکه قبل از اینکه این اثر بخواهد داوری و در جشنوارههای مختلف برگزیده شود، ماهیتاً طرح پژوهشی بوده و به همین دلیل پروپوزالی که داشتند با داوری همراه بوده و خروجیاش نیز با داروی همراه بوده که بر استحکام کار میافزاید که از ابتدا نقشهای داشتند و سعی کردند با کمک داورانی به جنگ یک مطلب پیچیده علمی بروند تا بتوانند آن را بیان کنند.
معارف تصریح کرد: بنده رویکرد کتاب حاضر را با تولید علم مناسب میدانم. البته نه در بخشهایی که از نظریههای خارجیها ترجمه کردهاند، بلکه در عزمی که داشتند تا آنها را تعدیل کنند و تلاش در بومیسازی آن و قرار دادنش در خدمت مطالعات دینی و فهم قرآن کریم تولید علم محسوب میشود.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنان خود به نقادی کتاب نیز پرداخت و بیان کرد: در ارتباط با مقدمه کتاب چند نکته دارم؛ نکته اول اینکه در مقدمه از استعاره به معنای سنتی و استعارههای مفهومی و فضاهای یاد شده از اهمیت آنها سخن به میان آمده و شبهات آن نیز گفته شده، اما قرار است بعد از مقدمه، استعاره مفهومی معنا شود و در فصل اول و دوم فضاها و تلفیق فضاها بحث شود. لذا مجبور شدم مقدمه را رها کنم و فصل اول و دوم را در ابتدا و قبل از مقدمه بخوانم، چون دو اصطلاح استعارههای قرآنی و فضاهای مفهومی در فصل اول و دوم تشریح میشود و شاید بتوان این عنوان را در مقدمه به صورت ساده بیان کرد و تفصیلش را به فصول اول و دوم ارجاع داد.
رگههای نظریه در مطالعات پیشین
وی ابراز کرد: برخلاف درونمایه فصلها که با تیتربندی و بیان جزئیات مطالب در تیترهای زیبا باعث تنوع برای خواننده میشود، کل بیستوسه صفحه مقدمه با یک تیتر واحد به صورت یک کلامِ پیوسته است. در حالی که استعداد تقطیع دارد و میتواند تنوعبخشی به آن حاکم شود. سومین نکته در مورد مقدمه رگههای نظریه در مطالعات پیشین است که شاید در مقدمه بتوان اشارهای به رگههای نظریه در مطالعات پیشین کرد. برای نمونه نظریه تصویرسازی سیدقطب است که میگوید هنر قرآن این است که مسائل ذهنی را در قالب تصاویر حسی به خواننده ارائه میکند؛ بنابراین جا داشت که این ملاحظات تدارک دیده شود.
معارف تصریح کرد: در بلاغتِ قدیم تکلیف ما روشن و مجاز در برابر حقیقت است. به همین دلیل برخی از ظاهرگرایان، منکر وقوع مجاز در قرآن بودند و تا اینجا پیش رفتند که منکر شدند. چون از نظر آنها مجاز در برابر حقیقت بود، اما سؤال این است که استعاره مفهومی در مقابل چیست؟ حق داریم که استعاره مفهومی را در مقابل پدیدهای تصور کنیم؟
جایگاه تصورات در استعارههای مفهومی
وی افزود: فصلی از کتاب به بررسی فضاهای ذهنی اختصاص یافته است. از فضا نیز به عنوان جایی که ورودی اطلاعات ذهن است تعبیر شده و علاوه بر ورود اطلاعات، مقداری به پردازش اطلاعات هم اشاره شده، اما سؤال دیگر این است که این فضاها همان تصورات ذهنی یا قدرت تحلیل و تجسم ما هستند که تا وجودبخشی نیز پیش میروند یا اینها ماسوای تصورات هستند؟ اگر این است جایگاه تصورات در بحث استعارههای مفهومی چیست؟
این استاد دانشگاه اظهار کرد: مطلب دیگر اینکه معمولاً چون بحث ذهن و شناخت ذهن مطرح است، برخی از روانشناسان به تقسیمبندی آگاهی و ناخودآگاه معتقد هستند و میگویند که اکثر خلاقیتها معلول تراوشهای ناخودآگاه است، اما آیا علوم شناختی جدید و استعارههای مفهومی چیزی به نام ناخودآگاه را به رسمیت میشناسند یا خیر؟ بنابراین مسائلی که مطرح شد جای کار دارد. همچنین با توجه به پیچیدگیهای کتاب، باید برای سادهسازی بیشتر مطالب، تدارکی دیده شود.
انتهای پیام