رویکرد اجتماعی و نظام‌وارگی؛ عامل تمایز فقه و فتاوای امام(ره)
کد خبر: 3928405
تاریخ انتشار : ۱۹ مهر ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۸
محسن اسماعیلی در رونمایی از کتاب «فقه، سیاست و حکومت» بیان کرد؛

رویکرد اجتماعی و نظام‌وارگی؛ عامل تمایز فقه و فتاوای امام(ره)

محسن اسماعیلی با بیان اینکه فقه امام(ره) برخلاف فقه رایج فردی و فرعی نبود، اظهار کرد: امام(ره)، فقه را از فردی به اجتماعی و از فرعی به یک سیستم و نظام تبدیل کردند. در واقع ایشان فقه را نظام‌واره‌ای برای اداره جامعه دیدند که این نگاه باعث شد نظر امام نسبت به بسیاری از احکام متفاوت باشد و در مباحث مختلفی با این نگاه فتاوای خود را تغییر دادند.

محسن اسماعیلی، عضو مجلس خبرگان رهبری

به گزارش ایکنا، مراسم رونمایی از کتاب «فقه، سیاست و حکومت»، تألیف علی دارابی و مسعود مطلبی، امروز، 19 مهرماه، با حضوری جمعی از اندیشمندان در تالار هویزه موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس برگزار شد. در ادامه متن صحبت‌های محسن اسماعیلی، عضو مجلس خبرگان رهبری و همچنین استاد دانشگاه تهران را می‌خوانید؛

وقتی می‌خواهیم یک کتاب را بررسی کنیم، می‌توانیم از منظرهای مختلف به آن نگاه کنیم. گاهی خود کتاب را از لحاظ محتوا، نوع نگارش و ترتیب مطالب و امثال اینها بررسی می‌کنیم که روش خوبی است و گاهی هم به مؤلفان نگاه می‌کنیم که سابقه اینها چیست، پشتوانه‌های فکری اینها چه چیزی است و از این مهم‌تر اینکه، سابقه اخلافی اینها چیست که به دانشِ منهای اخلاق اعتقادی ندارم و آن را مضر می‌دانم. یکی از نکاتی که مرحوم استاد ما آیت‌الله مجتبی تهرانی مرتب به ما می‌فرمود که حرف را از دهان پاک بشنوید. می‌فرمود مطالب علمی را نیز اگر از دهان پاک یاد بگیرید فرق می‌کنید. نوشته‌ها نیز همین طور است و باید از قلم پاک بشنویم.

به خاطر دارم که سال‌های 1373 - 1374 تازه وارد سیتسم اداری شدم و آنجا آقای دارابی را دیدم و تا امروز یک بار هم عدم تعادل از ایشان ندیده‌ام. عدالت و تعادل ویژگی بارز ایشان است و حالا جزو ذاتیات ایشان شده است و این برای کسی که کار تاریخی می‌کند، بسیار لازم است. کتاب جریان‌شناسی ایشان را هم برای فرزند خودم که وارد به اجتماع می‌شد، گرفتم و در مورد آن نیز گفتم که این تعادل و عدالت یک کیمیاست که انسان خودش را بر تاریخ و مطالب دیگران تحمیل نکند و در برخورد با دشمنان نیز انصاف داشته باشد و این مسئله در اثر حاضر هم به راحتی مشاهده می‌شود.

تلاش علمی باید برای رفع نیاز باشد

فعلاً از این دو منظر نمی‌خواهم وارد شوم، اما منظر سومی که وجود دارد و به آن می‌پردازم سوژه و موضوع کتاب است. شهید مطهری می‌توانست کتب دیگری هم بنویسد و در جامعه روحانیت کشور برای او بهتر هم بود که مثلاً شرح طهارت برای عروه می‌نوشت، اما در این صورت دیگر شهید مطهری نبود. امتیازی که مطهری را مطهری کرد این بود که می‌دید چه چیزی نیاز است و همان را می‌نوشت، ولو داستانِ راستان باشد. اگر نیاز می‌دید، حاشیه‌ای هم بر فلسفه و روش رئالیسم بزند، آن کار را می‌کرد. مقدمه کتاب داستان راستان، درس بزرگی برای زیستن است. روح تعبد و خدمت‌گزاری و سوز و گداز برای اصلاح جامعه در آن فراهم است. ایشان می‌گوید برخی از بزرگان خواندند و گفتند عالی است، اما ای‌ کاش به اسم خودت منتشر نمی‌کردی، اما می‌گوید به آنها گفتم که شأنیت به خدمت‌گزاری است.

اینکه ببینید جامعه به چه چیزی نیاز دارد و وقت خود را برای آن صرف کنید و این نعمت را در آن راه به کار بگیرید یک هنر است و در این کتاب آقای دارابی و دیگر کتب هم این روند را می‌بینیم و دلیلش نیز این است که ایشان در متن جامعه است و با قشر جوان و دانشجو سال‌هاست که سروکار دارد و با همه مسئولیت‌های سخت و وقت‌گیرش این کار را کنار نگذاشته است. ایشان چون در متن جامعه هستند و با دانشجویان و جوانان سروکار داشته‌اند، خوب دریافه‌اند که وقت را کجا باید مصرف کرد.

فقه پایه اصلی نظام جمهوی اسلامی است

این نظام مقدس نورانی که خداوند به برکت خون شهیدان پایه‌های آن را برای همیشه مستحکم بدارد و از گزند حوادث مصون بدارد، بر مبنای فقه پایه‌گذاری شده است. آن روح بلندی که سلسله‌جنبان این حرکت شد، در کنار همه مزایای دیگری که داشت، یک فقیه برجسته بود. امام خمینی عارفی بدون خدشه بود و همه هم این را قبول دارند و شرح دعای سحر ایشان را که ببینید مشخص می‌شود که در عرفان و فلسفه چه کرده است. اما آن زمانی که خواست این نظام را پایه‌گذاری کند، شاه و دستگاه تبلیغاتی‌اش، می‌خواستند بعد فقاهتی شخصیت امام را زیر سوال ببرند و بگویند ایشان فقیهی زبردست نیست، لذا امام از این پایگاه شروع کرد و نباید فقه را دست‌کم گرفت.

با همین نگاه بود که حماسه هشت سال دفاع مقدس را اداره کرد. همه دنیا به ما هجوم آورده بود و با فتوای فقهی ایشان این مقاومت‌ها رقم خورد و این عزت به وجود آمد. از نگاه حقوقی هم اگر بخواهم تحلیل کنم، در اصل چهار قانون اساسی آمده که همه مقررات این کشور باید بر اساس موازین شرعی باشد. وقتی مبنای فکری یک نظام سیاسی، یک نظریه خاص است، طبیعتاً به هر اندازه که در تقویت این مبنا کوشش کنیم، در حفظ نظام کوشش کرده‌ایم و به برخی‌ها عرض می‌کنم که به هر اندازه که قلم و بیان ما ضربه‌ای به اساس این طرز تفکر بزند، پیش خدا مسئول هستیم.

فقه امام(ره) اجتماعی و نظام‌‎مند بود

حرف‌ها باد هوا نیست و باید مواظب بود، چون این حرف‌ها اثر دارد و با اساس نظام نباید سهل‌انگارانه سخن گفت. امام خمینی(ره) بر مبنای فقه خود این انقلاب را برپا کرد، اما فقه امام که این شجره طیبه را آفرید، دو تفاوت با دیگران داشت؛ فصل ممیزش این است که فقه امام برخلاف فقه رایج فقه فردی و فرعی نبود. فقه رایج ما تا آن زمان فردی و فرعی بود. تولیدات فقهی آن زمان را که ببینید، چنین چیزی مشخص می‌شود. فردی بود و کاری با اجتماع و اقتصاد و امر به معروف و نهی از منکر و ... نداشت و فرعی بود، از این حیث که هر نکته‌ای از فقه به تنهایی مورد بررسی بود و آنچه که امام آورد، این بود که فقه را از فردی به اجتماعی و از فرعی به یک سیستم و نظام تبدیل کرد.

امام فقه را نظام‌واره دید که برای اداره جامعه است و این جمله برای همیشه به یادگار مانده که «فقه تئوری واقعی اداره جامعه از گهواره تا گور است». اگر در میان همه بزرگان بگردید، این نگاه را پیدا نمی‌کنید. این نگاه باعث شد که نظر امام نسبت به بسیاری از احکام متفاوت باشد و در مباحث مختلفی با این نگاه فتاوای خود را تغییر دادند. بر این اساس این حکومت را به دست آوردیم و باید از روز اول به تقویت پایه‌های فکری آن عنایت می‌کردیم. البته که عنایت کردیم اما به دلیل مشکلات، گاهی حق‌مطلب ادا نشد و امروز با شبهاتی مواجه هستیم.

نویسندگان کتاب، از این منظر نیز شایسته تکریم هستند که کم‌کاری امثال بنده را جبران کردند. باید به این کتب زودتر می‌پرداختیم که با یک متن روان و اسلوب شایسته و ترتیب قابل تحسین و عمق و انصاف، یک مسئله به این مهمی را بررسی کند. از اینجا خواهش می‌کنم این کار بزرگ را رها نکنند، چراکه این کتاب به جلدهای دوم و سوم نیز نیاز دارد. این را نیز بگویم که این کتاب برای جامعه دانشگاهی نیست و مخاطبش هرکسی است که دل در گرو این نظام مبارک دارد و بلکه هرکسی است که دل در گرو یافتن حقیقت بایسته است. یک گزارش فشرده، روان و منصفانه از اندیشه فقهی اجتماعی نظامند است.

کتابی بدون پیش‌نیاز

باید به این نکته نیز اشاره کنم که متن کتاب سودمند است و می‌خواهم بگویم ضمائمش نیز همین طور هستند و باید مورد توجه قرار گیرند. معمولاً فکر می‌کنیم ضمیمه در حاشیه است، اما ضمائمی که در این کتاب است، هر سه مهم هستند و باید خوانده شوند. بخش‌هایی که شبهه‌هایی را مطرح کرده، بخشی که مربوط به اصطلاحات است و بخش سوم هم که فرق و مکاتب است مباحثی محسوب می‌شوند که برای جویندگان دانش در زمان ما جزو ضروریات محسوب می‌شود.

حسن دیگر اینکه این کتاب بدون پیش‌نیاز هم می‌تواند خوانده شود. برخی از کتب را بزرگان در مورد فقه سیاسی نوشته‌اند، اما تنها کسانی می‌توانند بخوانند که مقدماتی را طی کرده باشند. این کتاب را بدون پیش‌نیاز نیز می‌شود خواند و هرکسی به اندازه وقتی که می‌گذارد از این سفره بهره‌برداری می‌کند و مهم‌تر از همه، امانت‌دار بودن نویسنده کتاب است که به وجهه اخلاقی نویسندگان برمی‌گردد.

انتهای پیام
captcha