رضا اسماعیلی، عضو هیئت مدیره انجمن قلم ایران در گفتوگو با ایکنا، درباره نقش بسیج در مردمی شدن ادبیات در کشورمان گفت: بسیج در سادهترین تعریفی که میتوان از آن ارائه داد، یعنی حضور مؤمنانه، عاشقانه و داوطلبانه آحاد ملت در تمامی صحنههای علمی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه. فرهنگ که مجموعهای متشکل از باورها، رفتارها و عقاید است، بهترین عرصه برای حضور تأثیرگذار بسیج و بسیجی است. چنان که به شهادت تاریخ، بسیج از فردای پیروزی انقلاب با حضور مقتدرانه خود به صیانت از ارزشهای انقلاب پرداخت و این حضور روشن و پربرکت تا به امروز تداوم یافته است.
وی افزود: حضور بسیج در عرصه «شعر و ادبیات» که یکی از پربارترین شاخههای فرهنگ است، از همین منظر قابل ارزیابی و تحلیل است. فرزندان انقلاب از فردای پیروزی احساس کردند که انقلاب به نسلی از شاعران و ادیبان متعهد و آرمانخواه نیاز دارد. شاعرانی برآمده از متن و بطن انقلاب شکوهمند اسلامی که رسالتشان احیای کرامتهای انسانی و تعالی جامعه باشد. از همین رو، برای خلق و آفرینش آثاری متناسب با نیاز انقلاب، به سنگرداری در عرصه ادبیات پرداختند.
اسماعیلی با بیان اینکه تأثیر انقلاب اسلامی بر مردمی شدن شعر و ادبیات معاصر از زوایای گوناگون قابل بررسی است، ادامه داد: امروز بعد از گذشت بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب باید از سوی ادیبان و محققان مورد بررسی جدی و عالمانه قرار گیرد. انقلاب اسلامی شعر و ادبیات را از دایره بسته مخاطبان خاص بیرون کشید و به متن جامعه وارد کرد. در واقع انقلاب شعر را از انحصار نحلههای ادبی کاذب آزاد کرد و با دمیدن روح معنویت در کالبد شعر، مردم را دوباره با شعر آشتی داد.
وی در ادامه درباره ضعف آثار منتشر شده در نشان دادن جایگاه و مفهوم بسیج در ادبیات در سالهای اخیر بیان کرد: بسیج تنها یک نام نیست، یک مکتب اعتقادی است، یک فرهنگ انسانساز است. بسیج یعنی حقطلبی، عدالتخواهی، آزادگی، مردمداری و سادهزیستی. وقتی جامعه – به هر علت – از فرهنگ بسیجی فاصله بگیرد و به سمت تجملگرایی، اشرافیگری و زیادهخواهی حرکت کند، روحیه بسیجی در جامعه میمیرد و بسیج به حاشیه میرود. البته ممکن است بگویید مگر رسالت بسیج مبارزه با ضد ارزشها، زشتیها و پلشتیها نیست؟ پس چرا از استحاله فرهنگی جامعه جلوگیری نمیکند؟ در جواب باید گفت وقتی در جامعهای رفته رفته ضد ارزشها جانشین ارزشها میشوند و خواص جامعه از فرهنگ بسیجی فاصله میگیرند، روحیه بسیجی در آن جامعه میمیرد. زیرا چنان که امام علی(ع) در نهج البلاغه میفرماید: «الناس علی دین ملوکهم: یعنی مردم به روش و طریقه حاکمان و دولتمردان خویش زندگی میکنند». بدیهی است وقتی خواص جامعه دنیازده شوند، فرهنگ بسیجی به انزوا رانده میشود و قدرت نفوذ خود را از دست میدهد. در چنین شرایطی ارزشها به ضد ارزش تبدیل میشود و روحیه دنیاطلبی بر روحیه ایثارگری و شهادتطلبی غالب خواهد شد.
شاعر «تفسیر طوفان» تصریح کرد: البته هنوز بسیج و فرهنگ بسیجی در جامعه ما زنده است، وگرنه ما شاهد رویشهای مبارکی، چون مدافعان حرم و شهیدان والامقامی همچون سلیمانیها و حججیها نبودیم. من بر این اعتقاد و باورم که نسل شاعران انقلاب – در کسوت شهیدان زنده - با تحمل همه مصائب و ناملایمات و با به جان خریدن همه زخم زبانها، همچنان در کسوت یک بسیبجی جان بر کف در صحنه حضور دارند و با تمام توان از آرمانها و ارزشهای انقلاب دفاع میکنند.
تغییر رسالتهای بسیج با مقتضیات زمان
وی در پاسخ به اینکه آیا امروز مفهوم بسیج تغییر یافته است، گفت: ذات بسیج که حضور مخلصانه و جهادی در تمامی صحنهها برای پاسداری و دفاع از آرمانها و ارزشهای برآمده از بطن انقلاب اسلامی است، هیچ تغییری نکرده است اما رسالت بسیج متناسب با مقتضیات زمان تغییر پیدا میکند. اگر رسالت بسیج در دوران دفاع مقدس حضور در جبهه و پاسداری از مرزهای میهن اسلامی بود، امروز رسالت بسیج همراهی با مدافعان سلامت است.
اسماعیلی در ادامه افزود: بسیج از آغاز تولد خود تا به امروز همواره در تمام رخدادها و ابتلائات در کنار مردم و در خط مقدم بوده است. در دوران دفاع مقدس، در دوران سازندگی، در بلایای طبیعی مثل سیل و زلزله، و در حال حاضر در کنار مدافعان سلامت برای مقابله با ویروس «کرونا».
این پژوهشگر و منتقد ادبی در پاسخ به اینکه در شرایط فعلی که درگیر ویروس کرونا هستیم و حضور بسیج مردمی در کنار مدافعان سلامت یک ضرورت است، چطور میتوان نسل جوان امروز را با مفهوم بسیج آشنا کرد، بیان کرد: بزرگترین درسی که نسل جوان امروز باید از بسیج بیاموزند، حضور جهادی و مخلصانه در تمامی صحنهها به هنگام فراخوان انقلاب است. نسل جوان جامعه ما این درس را از شهیدان والامقامی، چون شهدای هستهای، شهدای مدافع حرم، و شهیدان مدافع سلامت به خوبی آموخته و از عرصه این آزمون سربلند بیرون آمدهاند.
وی با اشاره به کارکردهای ادبیات در رابطه با تقویت مفهوم و فرهنگ بسیج در میان نسل جوان گفت: رسالت هنر و ادبیات در بحرانهای اجتماعی همواره تقویت همبستگی، همدلی و همزبانی ملی بوده است. اگر صفحات تاریخ را ورق بزنیم، در مییابیم که شاعران و ادبا همواره در مصائب و سختیهای روزگار در کنار مردم بوده و با آفرینش آثار ادبی و هنری توانستهاند بر آلام مردم مرهم بگذارند و تسلای خاطرشان باشند. امروز نیز لذت در کنار مردم بودن برای مقابله و پیشگیری از همه گیری ویروس کرونا، با هیچ لذت دیگری قابل مقایسه نیست.
کارکردهای ادبیات در روزهای کرونایی
به گفته اسماعیلی، کارکردهای ادبیات در شرایط فعلی را میتوان اینگونه خلاصه کرد؛ امیدبخشی به جامعه در مقابله با «کرونا»، زیرا امید قویترین اسلحه در بحرانها و مصائب و نامرادیهاست. تقویت باورهای معنوی و همنشینی و همنفسی با خدا که موجب آرامش قلب همه انسانها میشود. توصیه به توکل بر خدا، به همراه رعایت مسائل عقلانی و عمل به توصیههای بهداشتی. متأسفانه برخی در شبکههای اجتماعی و یا فضای مجازی راه افراط و تفریط را پیش گرفتهاند، یعنی برخی به توکل بیتوجهاند و برخی نیز بدون عمل به توصیههای بهداشتی فقط به دعا و توسل تکیه میکنند که این افراط و تفریط آسیبزاست. چشمان عقلانیت را باید با توکل و معنویت پرفروغ کرد و برای پرواز انسان به ملکوت سعادت و رستگاری، این دو بال باید در کنار هم باشند.
وی ادامه داد: از دیگر کارکردهای ادبیات در این روزهای کرونایی، همراهی و همدلی با مردم است. در این روزهای سخت و دشوار که هر روز شاهد از دست دادن تعداد زیادی از عزیزانمان هستیم، اصحاب فکر و فرهنگ و شاعران و نویسندگان هم همچون مدافعان سلامت و کادر پزشکی باید در کنار مردم باشند و با روشنگری و آگاهی بخشی از طریق هنر و ادبیات، برای قطع زنجیره انتقال ویروس کرونا تلاش کنند. این همراهی روشنگرانه که با خلق و آفرینش آثار فاخر ادبی و هنری صورت میگیرد، برای مردم جامعه ما شوقآفرین و امیدبخش است. همچنین دمیدن روح مقاومت و پایداری در مردم برای مقابله با «کرونا» و عبور پیروزمندانه از این گردنه سخت و دشوار میتواند کارکرد دیگری از ادبیات در شرایط فعلی باشد.
این شاعر گفت: رسالت اصحاب فکر و فرهنگ روشنگری و آگاهیبخشی است و مصداق بارز این روشنگری، راهاندازی پویشهای ادبی «در خانه بمانیم» و «من ماسک میزنم» بود که تاثیر زیادی در بالا بردن حس وظیفهشناسی و مسئولیتپذیری در جامعه داشت. رسالت شاعران و نویسندگان در بحران کنونی که یک بحران فراگیر و جهانی است، روشنگری و آگاهیبخشی با خلق و آفرینش آثار فاخر ادبی – شعر و داستان و... است. اشعار و داستانهایی که برای مقابله با ویروس خطرناک و کُشنده کرونا، مردم را به رعایت دستورالعملهای بهداشتی و عمل به توصیههای دلسوزانه پزشکان و پرستاران ایثارگر تشویق و ترغیب کند. در جامعه ما، شعر یکی از مولفههای فرهنگسازی است. از این رو، نباید به شعر صرفاً با دیده تفنن و سرگرمی نگاه کنیم، چون شعر تأثیرگذارتر از سایر هنرهاست و بهرهگیری هوشمندانه از آن باعث ارتقا و اعتلای فرهنگی جامعه میشود. با توجه به اینکه هجوم مرگبار ویروس کرونا باعث شده بسیاری از خانوادهها داغدار عزیزانشان باشند، هنر و ادبیات میتواند اثرگذاری مثبتی در تسلی دادن به آنها داشته باشد و باعث تحکیم بنیانهای عاطفی خانوادهها در این شرایط سخت شود.
این عضو هیئت مدیره انجمن قلم ایران در پایان یادآور شد: کرونا در کنار مشکلاتی که برای ما ایجاد کرده، در مواردی نیز باعث برکاتی شده که از جمله آنها بازگشت به خویشتن و در کنار خانواده بودن است. باید بپذیریم که در دو دهه اخیر، شتابزدگی زندگی در عصر تکنولوژی و «زندگی فست فودی»، ناخواسته باعث گسست نسلی و سردی و بیمهری فرزندان نسبت به پیوندهای خانوادگی شده بود. کرونا این فرصت را برای خانوادهها فراهم کرد که بار دیگر دور یک سفره جمع شوند و طعم «در کنار هم بودن» را بچشند. در این روزها درهای همدلی و همزبانی بار دیگر بین والدین و فرزندان باز شد و فرصتی خجسته فراهم شد که اعضای خانواده با محبت در چشمهای هم بنگرند و از فیض مصاحبت و همنشینی همدیگر بهرهمند شوند.
گفتوگو با سمیه قربانی
انتهای پیام