«دادستان» دهمین اثر مسعود ده نمکی در مقام کارگردان است. در این کار که تهیهکننده آن را محمد خزاعی بر عهده دارد داستان دانشجویانی روایت میشود که با راهاندازی یک سایت خبری به نام دادستان پرسشگریهایی را از مسئولان مطرح میکنند که حواشی بسیاری برایشان دارد.
اولین قدم در نقد این مجموعه به فیلمنامه این کار بر میگردد. سناریو به شدت شعارزده و توخالیست و عمق معنایی ندارد. در حقیقت کاراکترها تنها جملاتی را بیان میکنند که ما پایبندی به آن شعارها را در زندگی آنها به صورت عینی نمیبینیم. درضمن گرههای داستانی جذابیت لازم را ندارد، زیرا بارها تکرار آن را شاهد بودهایم. برای مثال به بخشی اشاره میکنم که علی سلیمانی (بازیگر نقش نیروی امنیتی) قرار است نقش یک خلافکار را بازی کند تا بتواند اعتماد رضا استادی (تبهکار قصه) را جلب کند. نحوه رخ دادن این امر، بچهگانه و تکراری است و باور آن با منطقهای مخاطب همخوانی ندارد.
نکته منفی دیگری که در این این میان وجود دارد، شخصیتپردازیهای ضعیف در کار است. همانگونه که پیشتر گفته شد، سطحی بودن قصه روی شخصیتها نیز تاثیر منفی خود را گذاشته است. این اتفاق نه تنها برای شخصیتهای مثبت، بلکه برای کاراکترهای منفی هم رخ داده است و البته لوث بودن این معضل در نقشهای مثبت شکلی جدیتر دارد، چون اصولاً در تولیدات تلویزیون سفیدها هیچگاه رگه خاکستری به خود نمیگیرند.
درباره کارگردانی سریال هم این کار در کارنامه دهنمکی نمرهای مطلوب محسوب نمیشود، به ویژه در سریال «معراجیها» ما شاهد اتفاقات بهتری نسبت به این کار را شاهد بودیم. در ضمن قابهایی که ده نمکی برای کارهایش میبندد به واسطه تکرار در کارهای قبلی دیگر نخنما شده است، همچنین شتابهای دوربین برای این سریال توجیه منطقی ندارد. یکی دیگر از معضلات جدی این مجموعه چینش بازیگران است که بهنظرم چندان مقبول نیست. به ویژه انتخاب هومن برقنورد یا علی سلیمانی برای نقش دو مامور امنیتی مناسب نبود، زیرا پیشزمینه طنز این دو بازیگر پذیرش آنها را برای این نقش دشوار میکند. درباره بازیگران مثبت این فیلم هم انتخابهای خوبی را شاهد نیستم. تنها گزینه مقبول در این سریال رضا استادی است که توانسته نقش خود را به درستی جان بخشد.
نکته دیگری که در این سریال به عنوان ضعف وجود دارد، رویکرد پلیسی امنیتی سریال است که بیشتر به یک کار طنز میماند تا اثری اکشن. بگذارید از سریالهای «خانه امن» و «گاندو» به عنوان نمونههای موفق این ژانر نام ببرم. در «خانه امن» حمیدرضا پگاه و امین زندگانی به اندازهای روی نقش خود سوار هستند که تماشاگر آنها را میپذیرد، اما در «دادستان» بازی دو نفره هومن برقنورد و علی سلیمانی به هیچ وجه واقعی از کار در نیامده است. این امر هم ربطی به توانایی فنی بازیگرانش ندارد، بلکه انتخابهای نادرست چنین وضعیتی را به وجود آورده است.
همچنین در سریال «گاندو» به موضوع آقازاده پرداخته میشود، اما نقد مطرح شده در خدمت داستان است، ولی داستان در دادستان رها شده و تنها شعار باقی مانده است، انگار که کارگردان در پی موقعیتی بوده که شعار دهد، بدون اینکه برای قوام داستان اهمیتی قائل باشد. تمام انتقادات پیرامون این سریال یک طرف و تیتراژ بسیار بد و شعاری آن نیز در یک طرف دیگر، چون در این بخش خواندن رپر و تصاویری سطحی نهتنها اشتیاقی در مخاطب ایجاد نمیکند، بلکه باعث میشود که برخی نظرشان را تغییر داده و کانال تلویزیون را عوض کنند. حال که بحث مقایسه این سریال پیش آمده بگذارید سکانسی دیگر را نقد کنیم. در بخشی از «دادستان» حمله تروریستی به مجلس نقد میشود، اما این اتفاق را مقایسه کنید به حملاتی تروریستی سریال «خانه امن» تا متوجه شوید کار تا چه اندازه ناپخته است.
اما درباره این سریال خود عوامل معتقد هستند که بحث عدالتطلبی و نقد آقازادگان هدف اصلی کارگردان است، اما آیا صرف اینکه اثری بخواهد با دیالوگ حرفهایش را بزند دلیلی برای دستیابی به هدف است؟ درضمن نقدهای این سریال شکلی جناحی هم به خود گرفته است و این تصور را به وجود آورده که تنها دولت فعلی مشکل اصلی معضلات پیش آمده است، درصورتیکه یک سریال منصف باید ضعفهای همه قوههای را ببیند، نه اینکه صرفاً بخواهد جریانی خاص را نقد کند.
درباره حاشیههای این سریال باید به بازی سحر فریشی که در سالهای اخیر در نشریات مختلف نظرهای آنچنانی پیرامون موضوعات داده و یا اینکه با پوششهای غیرمتعارف خود خبرساز شده اشاره کرد. این امر نیز تنها به واسطه حضور در سریال دهنمکی قابل انجام بود، چون مطمئن اگر این بازیگر در کار کارگردانی دیگری حضور میداشت اتفاقات دیگری را شاهد بودیم.
در انتهای باید گفت که «دادستان» یکی از کارهای ضعیف مسعود دهنمکی در مقام کارگردان است، فیلمسازی که دو یا سه کار نسبتاً خوب در کارنامهاش دارد، اما این سریال برای او برگشتی معکوس است که در کارنامهاش یه عنوان نمرهای خوب یاد نخواهد شد.
به قلم؛ داوود کنشلو
انتهای پیام