در قلمروی فراخنای ادبیات، آنجا که کلمات، بارقه تجلی معنا میشوند و جملهها، آینهدار ژرفای باورهای یک ملت، «ادبیات دینی» همواره چونان گوهری تابناک، درخششی بیبدیل داشته است. ادبیات دینی، تنها بازگوکننده متون مقدس نیست، بلکه زاینده جهانی از رمز و راز، حماسه و عرفان، صبر و ایثار است که جان تشنه حقیقتجوی آدمی را سیراب میسازد.
در این میان، نام بانوی قهرمان کربلا، حضرت زینب کبری(س)، چون ستارهای پرفروغ، بر تارک این ادبیات میدرخشد؛ بانویی که شخصیتاش، خود، حماسهای زنده و شعری جاودان در دفتر ایثار و رسالت است.
ادبیات دینی، وقتی به وادی زینبی گام مینهد، از حد روایت یک زندگی فراتر رفته و به جایگاه رفیع «اسوهشناسی تاریخی» بدل میشود. حضرت زینب(س)، تنها یک راوی نیست؛ او یکی از ارکان «مانایی و پایداری اسلام» و «زنده نگاه داشتن نهضت حسینی» پس از حادثه عاشوراست.
امروز دیگر بر هیچ فردی پوشیده نیست که اگر شهادت امام حسین(ع) خون تازه در رگهای اسلام بود، خطبههای آتشین و حضور استوار حضرت زینب(س) در کوفه و شام، بود که این خون را در پیکره تاریخ جاری ساخت. این اسوه بلندنام بود که نهضت عاشورا را از یک تراژدی محض، به یک «مکتب» تبدیل کرد؛ مکتبی که بر پایه شهادت، صبر، پیامرسانی و مبارزه با تحریف استوار است.
بنابراین، ادبیاتی که به جایگاه، شخصیت و ساحت بلندبانویی چون حضرت زینب(س) میپردازد، تنها به توصیف یک شخصیت تاریخی بسنده نمیکند، بلکه به بازخوانی و بازآفرینی بنیادهای اندیشهای جاویدان میپردازد؛ اندیشهای که مقاومت در برابر ظلم را فریضه میداند و رساندن پیام حق را، حتی در سختترین شرایط، یک تکلیف.
اما پرسش بنیادین امروز این است که برای «مواجهه با نسل مخاطب امروز»؛ ادبیات دینی ما، بهویژه در حوزه معارف زینبی، چه باید کند؟ نسل امروز، با انبوهی از اطلاعات و جذابیتهای رسانهای روبهروست. آیا تکرار همان شیوههای سنتی روایت و نگارش میتواند دل و ذهن او را با خود همراه کند؟
پاسخ، منفی است! امروز، نیازمند «ادبیات دینی خاص با نگارش و نگرشی متفاوت» هستیم. نگرشی که بتواند عمق معنا و فلسفه کربلا و عظمت نقش حضرت زینب(س) را نه در قالب گزارههای خشک تاریخی، که در هیئت روایتهایی زنده، پرکشش و ملموس ارائه دهد. نگارشی که از سطوح شعارزده فراتر رفته و به لایههای پیچیده روانشناختی، جامعهشناختی و سیاسی این واقعه بپردازد. اینجاست که «مستندنگاری خلاق» و «روایتپردازی هنرمندانه» خودنمایی میکند.
نمونه درخشان و متأخر این تلاش ارزشمند، کتاب «عقیله» به قلم الهام امین است. این اثر، که به عنوان برگزیده جایزه ادبی «جلال آلاحمد» در بخش مستندنگاری شناخته شد، روایتی از زندگی بانوی بینشان آب و آئینه، «عقیله بنیهاشم» است. آنچه «عقیله» را شایسته توجه ویژه میسازد، تنها جایزه معتبر آن نیست، بلکه مسیر پرپیچوخم و «صعب» انتشار آن است.
الهام امین در گفتوگو با ایکنا، به مناسبت میلاد حضرت زینب(س)، به درستی اشاره کرد که این اثر، با وجود ارزش ادبی و تاریخی بالایش، متأسفانه در ابتدا با «بیتوجهی برخی ناشران» مواجه شد. این بیتوجهی، خود، نمادی از یک چالش بزرگتر در حوزه ادبیات دینی است؛ گسستی که گاهی بین متولیان فرهنگی و ذائقه پویای مخاطب امروز و همچنین جسارت نویسندگان نوگرا به وجود میآید.
اما سرنوشت کتاب «عقیله» نشان داد که میل، خواست، اراده و ذوق مخاطب در نهایت پیروز میدان است. پس از انتشار این اثر توسط انتشارات «به نشر»، این کتاب در فاصله زمانی بسیار کوتاهی، با استقبال چشمگیر و اقبال مخاطبان روبهرو شد. این اتفاق، یک پیام روشن داشت: جامعه کتابخوان ایران، تشنه روایتهای اصیل، عمیق و هنرمندانه از تاریخ و معارف دینی خود است. آنها نه تنها از این گونه آثار استقبال میکنند، که آن را به عنوان بخشی از هویت فرهنگی خویش میپذیرند.
موفقیت «عقیله» ثابت کرد که میتوان با نگاهی پژوهشمحور و بیانی ادبی و جذاب، به شخصیتهای تاریخ اسلام نیز جان تازه بخشید و آنان را به دایره گفتوگوی فرهنگی با نسل جدید وارد کرد.
به بهانه میلاد پربرکت حضرت زینب(س)، گفتوگوی ایکنا با الهام امین، بار دیگر این ضرورت را به ما یادآوری میکند که حوزه «ادبیات دینی» و به طور خاص «معارف زینبی»، با وجود «اقبال گسترده مخاطبان»، هنوز در میانه میدانی نابرابر با بیتوجهیهای برخی ناشران و گاه سیاستگذاریهای فرهنگی دستوپا گیر قرار دارد. این تناقض، هشداری است برای تمامی دستاندرکاران عرصه فرهنگ و نشر که فرصتهای طلایی ارتباط با نسل جوان را از دست ندهند.
ادبیات دینی امروز ما، نیازمند آثاری است که بتوانند همچون حضرت زینب(س)، «پیام» را درست، بُرنده و تأثیرگذار به قلب مخاطب برسانند. نیازمند روایتهایی که درد امروز جامعه ما را در آیینه گذشته ببینند و پاسخی برای پرسشهای بنیادین انسان معاصر بیابند. تجربه موفقیتآمیزی مانند کتاب «عقیله» نشان میدهد که این راه، هرچند سخت و صعب، اما شدنی است. وظیفه ماست که این مسیر را هموارتر کنیم و فضایی فراهم آوریم تا صدای نویسندگان متعهد و خلاقی که میخواهند با نگاهی نو، گنجینه معارف دینی را واکاوی کنند، بیش از پیش شنیده شود.
ادبیات دینی میتواند نقش واقعی خود را به عنوان میراثدار و تداومبخش مکتب تابناک حسینی(ع) و زینبی(س) در عصر حاضر ایفا کند.
در ادامه گفتوگوی ایکنا با الهام امین، نویسنده اثر تحسین شده «عقیله» را از خاطر میگذرانید.

ایکنا - کتاب «عقیله» با نگاه و روایتی متفاوت درباره بزرگ بانویی چون حضرت زینب(س) از یک سو میان عموم مخاطبان و جامعه منتقدان ادبی درخشیده و از سویی دیگر، برگزیده جایزه ادبی معتبر «جلال آلاحمد» در بخش مستندنگاری بوده است. درباره تولد و خلق ایده این اثر برای آغاز گفتوگو بگویید؟ شاید پرسشی تکراری باشد اما انگیزه اصلی شما از نگارش «عقیله» چه بود؟
نگارش «عقیله» برای من یک فرآیند کاملاً جوششی و درونی بود؛ گویی آن را در پاسخ به ندای قلب و روح خود نوشتم.
سالها پیش، کتابی درباره زندگی حضرت زینب(س) مطالعه کرده بودم و این برداشت در من شکل گرفته بود که اطلاعات ما درباره زندگی و ابعاد گوناگون شخصیت این بانوی بزرگ اسلام، به شدت محدود و ناچیز است. از این رو، تصمیم گرفتم خود دست به قلم شوم و درباره ایشان بنویسم. حدود دو سال را صرفاً به فعالیتهای پژوهشی در این زمینه اختصاص دادم تا اطلاعات جامعی کسب کنم و سپس کار نوشتن را آغاز کردم؛ اما از آنجا که تخصص من در تاریخ اسلام نبود، در جستوجوی فردی بودم که بتواند در زمینه شناخت منابع و اسناد تاریخی راهنماییم کند. به صورت کاملاً اتفاقی با استاد «محمدحسین رجبیدوانی» آشنا شدم و ایشان نیز با بزرگواری و بدون هیچ چشمداشتی، در سراسر مسیر نگارش همراه من بودند. استاد رجبیدوانی در فاصله نگارش تا زمان چاپ، سه بار متن کتاب را مطالعه کردند و ویرایشهای تاریخی لازم را به انجام رساندند. همچنین در شناخت منابع نیز کمک شایانی به من کردند. نگارش این کتاب با توجه به مشغلههای کاریام، در مجموع حدود پنج سال به طول انجامید.
ایکنا - محتوای کتاب «عقیله» دارای چه نوع ساختاری است؟
در این کتاب کوشیدهام تا نگاهی همهجانبه به ابعاد مختلف زندگی حضرت زینب(س) داشته باشم. با توجه به اینکه ایشان در دوران حیات خود، محضر هفت معصوم(ع) را درک کرده بودند، تلاش کردم فصول مختلف کتاب را براساس همراهی ایشان با معصومین(ع) تنظیم کنم.
به جز امام محمد باقر(ع) که در زمان حیات حضرت زینب(س) در دوره طفولیت به سر میبردند، کوشیدم دستهبندی پنج فصل کتاب را به گونهای ترتیب دهم که در فصل نخست، وقایع زندگی پیامبر اکرم(ص) و حضرت فاطمه زهرا(س)، در فصل دوم همراهی با امیرالمؤمنین علی(ع)، در فصل سوم همراهی با امام حسن مجتبی(ع)، در فصل چهارم همراهی با امام حسین(ع) و در فصل پنجم، حضور ایشان در کنار امام سجاد(ع) به تصویر کشیده شود.
این اثر، علیرغم پشتوانه پژوهشی قوی، با زبانی روایی به بازگویی ابعاد شخصیت ایشان میپردازد. علاقه شخصی من به تاریخ اسلام و نیز پیشینه شاعری، در غنای اثر نقش بسزایی داشت. اگرچه رشته تخصصی من تاریخ اسلام نبوده، اما همواره علاقه فراوانی به این حوزه داشته و مطالعاتی در این زمینه انجام دادهام. افزون بر این، مطالعه رمانهای تاریخی نیز از جمله علاقمندیهای من محسوب میشود و تمامی این عوامل در نگارش این اثر یاریام کردند. همچنین، سابقه شاعریام تأثیر مثبتی در نگارش داشت و به من کمک کرد تا قلمی متمایز به کار گیرم.

ایکنا - کتاب «عقیله»، اثر شما موفق به دریافت تقدیر در جایزه ادبی «جلال آلاحمد» شده، اثری در مضمون، روایی است اگر نگوئیم تام و تمام دل داده به جهان داستانِ ادبی است؛ اما با این حال در بخش مستندنگاری جایزه جلال مورد تقدیر قرار گرفته است. این انتخاب را چگونه تحلیل میکنید؟
این موضوع برای خود من نیز جالب توجه بود، چراکه ماهیت اصلی «عقیله» یک اثر داستانی به شمار میرود. با این وجود، احتمال میدهم دلیل این امر، اتکای عمیق اثر به وقایع و دادههای تاریخی است. روایت کتاب به طور کامل در بستر رویدادهای تاریخی شکل گرفته و عنصر تخیل در آن نقشی بسیار محدود و فرعی ایفا میکند. تنها در مواردی معدود و به منظور ایجاد پیوند میان رخدادهای مستند یا غنای بخشیدن به فضای روایی، از تخیل بهره گرفتهام.
ایکنا- مثل همیشه یکی از پرسشها در مواجهه با نویسندگانی که قلم خود را بر بلندای نام ائمه اطهار(ع)، یا تاریخ اسلام قراردادهاند بر حوزه منابع استوار میشود. شما برای تألیف این اثر از چه منابعی بهره گرفتید و فرآیند تحقیق و مطالعه چگونه بود؟
برای این منظور به منابع و مآخذ بسیار گستردهای مراجعه کردم. از آنجا که غالب کتابهای قابل دسترس تنها به دو سال پایانی زندگی ایشان پرداخته بودند، با چالشهای فراوانی مواجه شدم. به همین دلیل، حتی اگر شنیده میشد که در کتابی خاص، تنها چند سطر درباره حضرت زینب(س) نگاشته شده، آن را مطالعه میکردم.
شاید باورکردنی نباشد، اما در شرایطی که صرف زمان طولانی برای تألیف یک کتاب از توجیه اقتصادی چندانی برخوردار نیست، من بیش از دو سال را صرف جستوجو و مطالعه پیشنیازهای لازم کردم.
البته که در این مسیر نیز استاد محمدحسین رجبیدوانی، مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام و استادیار دانشگاه امام حسین(ع)، بسیار یاریگر من بود. ایشان همچون راهنمایی در حوزه اسناد و منابع، مسیر درست را به من نشان دادند، به ویژه که رشته تحصیلی بنده علوم سیاسی است و تخصصی در زمینه تاریخ نداشتم.
ایکنا - تألیف آثاری با درونمایه دینی و تاریخی، همواره با حساسیتهای ویژهای همراه است. آیا این دغدغهها شما را از ادامه مسیر بازنداشت؟
به قطع و یقین همینگونه بود. هنگامی که نویسنده قصد تألیف اثر داستانی با محوریت زندگی معصومین(ع) را دارد، با پرسشها و ملاحظات بیشماری روبرو میشود.
ایکنا- حال ورود به گفتوگوی تخصصی را آغاز کنیم. انگیزه اصلی شما از نگارش کتاب «عقیله» چه بود و این اثر در پاسخ به کدام نیاز در میان آثار موجود پدید آمده است؟
براساس پژوهشها و بررسیهایی که در مورد آثار منتشر شده در این حوزه داشتم، به این دریافت رسیدم که عمده آثار موجود، به ویژه آثاری با رویکرد روایی و داستانی، تنها بر یک بُعد و بخش خاص از زندگی حضرت زینب(س) تمرکز داشته و سایر ادوار زندگی ایشان عملاً نادیده گرفته شده است. اگرچه بیتردید حادثه عاشورا و رویدادهای پس از آن و نقش محوری حضرت زینب(س) در این واقعه، از اهمیت و تأثیرگذاری فوقالعادهای برخوردار است و این برهه از زندگی ایشان، سایر بخشها را تحتالشعاع قرار داده و آثار موجود نیز عمدتاً از همین منظر به ایشان نگریستهاند؛ اما کاری که من در کتاب «عقیله» انجام دادم، نگاهی جامع به تمامی بخشهای زندگی حضرت زینب(س) است؛ از دوران جوانی، زندگی خانوادگی، همسرداری و تربیت فرزندان، تا عرصههای اجتماعی، فقهی، علمی، ارتباط و تعامل با مردم، مسائل اجتماعی و یاری رساندن به نیازمندان.

ایکنا - روایت زندگی حضرت زینب(س)، به نوعی بازگوکننده بخشی از تاریخ اسلام نیز به شمار میرود، بخشی که به قول قاطبه اهل فن بسیار منابع و اطلاعات محدودی با محوریت این بانوی بزرگ از آن در میان اسناد موجود است. هست. کتاب «عقیله» چه میزان اطلاعات تاریخی در اختیار خواننده قرار میدهد؟
به نکته بسیار درستی اشاره کردید. روایت زندگی حضرت زینب(س)، در حقیقت روایتی از بخشی از تاریخ اسلام نیز محسوب میشود. به باور من، این کتاب در قالب پنج فصل، مروری کامل بر حوادث مهم تاریخ صدر اسلام ارائه میدهد. به عنوان نمونه، در فصلی که به زندگی ایشان و پدر بزرگوارشان میپرداختم، ناگزیر بودم به تمامی رویدادهای مهم آن دوره اشاره کنم. همچنین فصلی که به زندگی امام حسن مجتبی(ع) اختصاص دارد، ماجرای صلح امام حسن(ع) و دوران خلافت ایشان را نیز در بر میگیرد. بنابراین، کتاب «عقیله» به نوعی مروری است بر تاریخ صدر اسلام از دوران پیامبر اکرم(ص) تا زمان وفات حضرت زینب(س) که مقارن با دوران امامت امام سجاد(ع) نیز هست.
ایکنا - یکی از مهمترین و متفاوتترین دلایل درخشش «عقیله» در کنار روایت داستانی از بزرگ بانویی چون حضرت زینب کبری(س)؛ زبان متفاوت این نثر که گاه پهلو زده به زبان شاعرانه است به شمار میرود. اینجاست که عقبه شما در حوزه شعر رُخنما میشود. نقش نگاه و زبان شاعرانه را در موفقیت کتاب «عقیله» چقدر میدانید؟
این عامل به قطع تأثیرگذار بوده و اگر پیشینه شاعری نداشتم، شاید توفیق نگارش این اثر حاصل نمیشد. البته بخش عمده توفیق در نگارش این کتاب را مرهون توجه خاص حضرت زینب(س) و لطف و بزرگواری ایشان میدانم و در این مورد کوچکترین تردیدی ندارم. اما به هر روی، سابقه بیش از 20 ساله من در حوزه شعر و آشنایی با ادبیات فارسی، به من کمک کرد تا متنی قویتر ارائه دهم.
اغلب مخاطبانی که این کتاب را مطالعه کردهاند، متن فاخر آن را به عنوان نقطه قوت اثر برشمردهاند و البته برخی نیز اظهار داشتهاند که اگر متن سادهتر بود، برای عموم مردم قابل درکتر بود.
ایکنا - به حتم درباره بازخورد مخاطبان از این نثر ورود خواهیم کرد؛ اما با توجه به همین نگاه مخاطبان خود شما جایگاه کتابهای دینی را در جامعه و بازار کتاب ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
به لحاظ منطقی، جایگاه کتابهای دینی میبایست مناسب باشد، اما متأسفانه در عمل اینگونه به نظر نمیرسد. تجربه شخصی من از انتشار این کتاب نشان داد که اگرچه ممکن است مخاطبان استقبال خوبی از این آثار داشته باشند، اما متأسفانه ناشران اغلب در این حوزه کوتاهی میکنند.
از تجربه شخصی خود میگویم. برای چاپ این کتاب، دو سال به دنبال ناشر میگشتم و هیچ ناشری حاضر به چاپ آن نبود، به این بهانه که کتابی با موضوع مذهبی بازار ندارد. به نظر من این ادعا کلیشهای و فاقد پشتوانه کارشناسی است، چرا که پس از انتشار، کتاب در کمتر از ۹ ماه به چاپ پنجم رسید. این امر نشان میدهد که مخاطبان از این کتاب استقبال کرده و خواهان انتشار چنین آثاری هستند. اگر اثر به خوبی ارائه شود، به قطع و یقین مخاطب خود را خواهد یافت. اگر از کتابی استقبال نمیشود، مشکل را باید در خود آن اثر جستوجو کرد، نه در موضوع آن.
ایکنا - در مقام مخاطب با شما سخن میگویم؛ روایت کتاب «عقیله» به گونهای است که گویی نویسنده با حضرت زینب(س) به گفتوگو نشسته است. ایده این شیوه روایت خلاقانه و تا حدی جسورانه چگونه در ذهن شما شکل گرفت؟
در مسیر نگارش این اثر مدام با خود میاندیشیدم که نباید همانند یک فرد عادی با چنین شخصیت فاخر و بزرگی از اسلام سخن بگویم، با توجه به اینکه بلاغت در سخنوری از ویژگیهای بارز ایشان بوده است. بنابراین، بهرهگیری از پیشینه شاعری در این زمینه به من کمک کرد تا سبک نوشتاری خود را انتخاب کنم.

ایکنا- آنچنانکه پیشتر هم اشاره شد کتاب «عقیله» در بخش مستندنگاری جایزه ادبی جلال آلاحمد موردتقدیر قرار گرفت و برگزیده شد. آیا این درخشش در اقبال به این کتاب مؤثر بوده است؟
جایزه ادبی جلال آلاحمد در حوزه ادبیات کشور از اعتبار و جایگاه ویژهای برخوردار است و هر نویسندهای آرزوی دریافت آن را در سر میپروراند. سالهای متمادی اخبار و رویدادهای این جایزه ادبی را پیگیری میکردم. اگرچه نویسنده نبودم و در حوزه شعر فعالیت داشتم، اما همواره مشتاق بودم بدانم این جایزه به کدام نویسندگان تعلق میگیرد. در نهایت به خواست خدا و به برکت لطف حضرت زینب(س) این توفیق شامل حال من نیز شد و خداوند را برای این رویداد سپاسگزارم. به ویژه که این اثر، اولین کار من در حوزه نثر محسوب میشود و پیش از این تنها در عرصه شعر قلم میزدم.
اطمینان دارم این موفقیت، هم بر سرنوشت این کتاب و هم بر مسیر نویسندگی من تأثیر ماندگاری خواهد گذاشت. این جایزه سبب شد تا با انگیزه و نیروی مضاعفی کار را ادامه دهم و گویی خون تازهای در رگهایم به جریان افتاد.
ایکنا- به نظر شما یک اثر مستندنگاری موفق به ویژه مرتبط با تاریخ اسلام و یکی از بزرگان و اسوههای ائمه اطهار(ع) باید از چه ویژگیهایی برخوردار باشد؟
آنچه میتواند یک اثر مستندنگاری را به موفقیت برساند، علاوه بر برخورداری از قلمی توانا، شیوا و روان، دقت نظر نویسنده در روایت و استناد به منابع دست اول و معتبر تاریخی است. یک اثر مستندنگاری ماندگار و موفق، نیازمند پشتوانه پژوهشی عمیق و مستحکمی است که ضمانت بقا و تأثیرگذاری آن را فراهم آورد.
ایکنا- در نمایشگاه کتاب و هنگام سخن گفتن از این اثر به خاطر دارم از مسیر سخت و پیچیده برای نشراین کتاب سخن گفتید. دلیل آن چه بود؟ امکان بازگویی آن وجود دارد؟
برای چاپ این کتاب با مشکلات عدیدهای روبرو شدم. پس از اتمام نگارش، بیش از دو سال در جستوجوی ناشری بودم که حاضر به چاپ اثر باشد. متأسفانه حتی ناشران دولتی نیز حاضر به مطالعه اثر نبودند و حتی مدیر یکی از این انتشارات که خود از روحانیون بود، به صراحت به من گفت که این گونه کتابها بازار ندارد! این نگاه صرفاً تجاری به یک فعالیت و اثر فرهنگی، آسیبهای فراوانی به دنبال دارد.
با مشاهده چنین برخوردهایی، حتی قصد داشتم با دفتر مقام معظم رهبری مکاتبه کرده و گلایههای خود را در این زمینه مطرح کنم. در اندیشه آن بودم که اگر ناشری حاضر به چاپ کتاب نشد، خود با اخذ وام، اقدام به انتشار آن کنم. زمان و انرژی زیادی را صرف پژوهش و نگارش کتاب کرده بودم و اگر کتاب به چاپ نمیرسید، حاصل همه آن زحمات بر باد میرفت. اما در نهایت، مدیران «به نشر» پذیرفتند که کتاب را چاپ کنند. جالب آنکه از زمان چاپ کتاب، در مدتی کمتر از یک سال، این کتاب هفت چاپ رسید و در زمره کتابهای پرفروش این انتشارات قرار گرفت.
برخلاف این تصور که کتابهای با چنین موضوعاتی خریدار نداشته و برای ناشر از توجیه اقتصادی برخوردار نیستند، انتشار این کتاب و تجدید چاپهای مکرر آن نشان داد که جامعه به شدت به چنین آثاری گرایش دارد و بسیاری از ناشران، درک درستی از بازار ندارند.

ایکنا - بار دیگر میخواهم به نثر و ادبیات کتاب باز گردم. شاید زبان شاعرانه و خطرپذیری شما در انتخاب چنین لحنی سبب شده تا بازگشت و پرسشهایم در حوزه ادبیت این اثر مدام بر مدار تکرار باشد. جز معدود نویسندگانی مانند سیدمهدی شجاعی؛ تجربه اغلب نشان داده ادبیات دینی با لحن شاعرانه چندان خاطرات خوشی در ذهن مردم از خود به یادگار نگذاشته و نمیگذارند؛ چراکه بیشتر این آثار توسط نویسندگانی قلمی میشوند که سفارش دریافت میکنند ولی محتوای کافی در اختیار ندارند؛ در حقیقت آن نویسندگان از این حربه برای پُر کردن صفحات استفاده میکنند و این امر، ذهنیتی منفی در مخاطب ایجاد کرده است.
به هیچ وجه چنین ذهنیتی نداشتم و این موضوع را برای اولین بار است از شما میشنوم. دلیل اصلی انتخاب این سبک قلم، این بود که با خود اندیشیدم وقتی از یک شخصیت منتسب به معصوم سخن میگویم، فردی که برای من از احترام والایی برخوردار است، باید با زبانی محترمانه درباره ایشان بنویسم.
برخی از کتابهایی که در این حوزه نوشته میشوند و از زبان محاوره استفاده میکنند، مورد پسند من نیستند. سلیقه شخصی من این بود که با چنین شخصیت والامقامی، باید محترمانه سخن گفت و شاید همین امر در نهایت به چنین نتیجهای انجامید.
ایکنا - زیرنویسها و منابع انتهایی این کتاب نشان دهنده دامنه بسیار متعدد و متکثر شما در حوزه تحقیق و پژوهش برای نگارش این اثر است. اما با وجود تأکید شما مبنی بر آنکه منابع متقن درباره حضرت زینب کبری(س) به نسب بسیار دیگر از ائمه محدود است آیا در میان منابع مورد مطالعه، با تناقض یا ابهام تاریخی مواجه شدید؟
بله، بارها با چنین مواردی روبرو شدم. در این میان هم هرگاه به نقطهای مبهم یا متناقض برمیخوردم، به سراغ استاد دوانی میرفتم و نظر نهایی او را معیار قرار میدادم. برای مثال، درباره تاریخ ولادت ایشان، منابع متعدد و متفاوتی وجود دارد که مسئله بسیار مهمی بود و نه میتوانستم آن را نادیده بگیرم و نه به راحتی رد کنم. در چنین مواقعی، آقای دکتر دوانی با تکیه بر اطلاعات و دانش گسترده خود، راهنماییام میکردند.
یکی دیگر از نمونههای این ابهامات، درباره محل وفات حضرت زینب(س) است که در منابع، موارد مختلفی مانند مدینه، شام و مصر ذکر شده و این نیز از جمله چالشهای پیش رو بود.
ایکنا - در پایان از بازخوردهایی که از مخاطبان این اثر دریافت کردید بگویید.
بازخوردهای مثبت بسیار زیادی دریافت کردم. در فضای مجازی اتفاقات جالبی برای کتاب رخ داده است. بسیاری پیام یا نظر، احساسات خود را بیان کردهاند که مرا بسیار خوشحال کرده و تقریباً تمامی کسانی که با من ارتباط گرفتند، از کتاب ابراز رضایت کردهاند. مسلماً افرادی نیز بودهاند که رضایت کامل نداشتهاند اما نظری ثبت نکردهاند، اما آنان که نظر دادهاند، عموماً راضی بودند. در نقدهایی که بر کتاب نوشته شده نیز، اکثریت قریب به اتفاق نگاه مثبتی داشتهاند. یکی دو مورد نیز با دیدگاه انتقادیتر وجود داشت که از آنها نیز بهره بردم.
یکی از جالبترین موارد برای من، خانمی بود در کانادا که کتاب به دستش رسیده بود -نمیدانم چگونه- او در صفحهای که درباره مهاجرت صحبت میکرد، کتاب مرا معرفی کرده بود و با تیتری با عنوان «چرا باید به زن بودن خود افتخار کنیم» مطالب مفصلی در توصیف کتاب نوشته بود. برای من بسیار جذاب بود که کتاب تا آنجا نفوذ کرده و به دست فردی ساکن در آنجا رسیده و برایش جذابیت داشته است. این تجربه بسیار شیرینی برای من بود.
گفتوگو از امین خرمی
انتهای پیام