نقد نظر ونزبرو درباره تدوین قرآن در قرآن‌پژوهی خاورشناسان
کد خبر: 3962654
تاریخ انتشار : ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۷

نقد نظر ونزبرو درباره تدوین قرآن در قرآن‌پژوهی خاورشناسان

بیست و نهمین شماره از نشریه «قرآن‌پژوهی خاورشناسان»، به صاحب امتیازی جامعةالمصطفی(ص) العالمیة به زیور طبع آراسته شد.

به گزارش ایکنا، در این شماره از نشریه «قرآن‌پژوهی خاورشناسان»، مقالاتی با عناوین «بررسی نظریه تجربه نبوی یوسف دره حداد»، «نقد مقاله اسطوره‌ها و قصه‌ها در قرآن EQ»، «نقد نظریه خاورشناسان درباره‌ تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه»، «نقد دیدگاه تأثیرگذاری یهود و مسیحیت در اسلام، هارالد سوئرمن»، «نقد نظر ونزبرو مبنی بر تدوین قرآن در قرن سوم»، «نقد تحلیل مستشرقان از عقاید شیعه اثناعشریه»،‌ «بررسی مقاله علی بن ابی‌طالب (ع) از دایرة‌المعارف قرآن لیدن «EQ»»،‌ «ارزیابی دیدگاه جان ونزبرو درباره سنت‌های قرآن»، «بررسی مقاله «قرآن و علم» دائرة‌المعارف الیور لیمن»،‌ «بررسی مقاله «اعداد» دایرةالمعارف قرآن الیورلیمن»، «بررسی مدخل «غلوّ» در دانشنامه قرآن الیور لیمن» و «ارزیابی آرای قرآنی برخی خاورشناسان معاصر» منتشر شده است.

بررسی نظریه تجربه نبوی یوسف دره حداد

در چکیده مقاله «بررسی نظریه تجربه نبوی یوسف دره حداد» آمده است: در جهان غرب و به‌طور عمده دنیاى مسیحى، به دلیل تحریف‌های کتب عهد عتیق و جدید و نارسایى آموزه‌های مذکور، نظریات گوناگونى پیرامون وحیانى بودن یا نبودن این کتب مطرح شده که صرف‌نظر از درستى یا نادرستى آن عقاید و آراء در مورد عهدین، تعمیم آن نظرات به قرآن کریم جفایی در حق این کتاب آسمانی است. دره حداد یکی از مستشرقان غیرمسلمانانی است که سعی کرده است با مقایسه تطبیقی قرآن و عهدین و تقسیم‌بندی رسالت پیامبر اکرم (ص) در پنج مرحله زمانی متفاوت، قرآن کریم را حاصل تجربه پیامبر اکرم (ص) معرفی نماید. این مقاله بر آن است با روش تحلیلی ـ انتقادی و با توجه به تفاوت محتوایی و هنری بسیار از آموزه‌های قرآنی (قصص) با عهدین و الهی بودن منشأ دریافت‌های وحیانی حضرت محمد (ص)، دیدگاه وی در این خصوص را بررسی نماید. افزون بر این‌که با توجه به عصمت آن حضرت در دریافت وحی، معجزه بودن قرآن، امّی بودن پیامبر (ص) و آیات فراوان قرآنی، تجربی بودن وحی نبوی و تأثیر از یهود و مسیحیت، نیز تأثیرپذیری قرآن کریم از فرهنگ زمانه جاهلیت و به‌طورکلی ایده همسان‌انگاری وحی قرآنی با تجربه دینی مردود می‌گردد.

نقد نظریه خاورشناسان درباره‌ تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه

نویسنده مقاله «نقد نظریه خاورشناسان درباره‌ تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه» در طلیعه نوشتار خود آورده است: یکی از مسائل نوپدید قرآن‌پژوهی در دو حوزه معرفتی جهان اسلام و جهان غرب، مسئله تأثیرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه است. در این میان مستشرقان پس از قبول خودآگاه یا ناخودآگاه پیش­فرض بشری بودن قرآن، به دنبال تبیینی بشری و طبیعی از این پدیده شگفت و یافتن مصادری دنیوی برای آن بوده­اند. این مسئله در قرن نوزدهم بیش‌تر موردتوجه اسلام­پژوهان غربی قرار گرفت. مقاله پیش‌رو به دنبال بررسی سیر تاریخی و تبیین نظریه تأثر قرآن از فرهنگ زمانه، با بهره جستن از روش توصیفی ـ تحلیلی، با رویکرد انتقادی همراه با گردآوری و تجزیه‌وتحلیل اطلاعات سامان‌یافته و به مهم‌ترین موارد ادعایی این نظریه ازجمله:‌ مناسک حج، بوسیدن حجرالأسود و ... ‌داشته است. به نظر نگارنده موارد فوق‌الذکر با اندیشه‌ دینی اسلامی در تضاد است که هر یک از این موارد ادعایی با اشکالات جدی مواجه است. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که محققان غربی و خاورشناسان با تمسک به این موارد و با توجه به مشابهت‌های موجود در قرآن و فرهنگ عصر جاهلیت،‌ فرضیه‌های موجود را درباره مصادر قرآن مطرح کرده‌اند که هیچ‌کدام موردقبول مسلمانان نیست.

نقد نظر ونزبرو مبنی بر تدوین قرآن در قرن سوم

در چکیده مقاله «نقد نظر ونزبرو مبنی بر تدوین قرآن در قرن سوم» آمده است: یکی از مباحث مهم در تاریخ قرآن، مسئله جمع و تدوین قرآن است. بسیاری از خاورشناسان، با استناد به روایاتی که تدوین مصحف کامل را به زمان پس از رحلت پیامبر (ص) مربوط می‌دانند، در اصالت متن قرآن حاضر تشکیک کرده و به نوعی در صدد اثبات تحریف لفظی آن برآمده‌اند. این شبهات در صورت اثبات تدوین مصحف کامل در زمان پیامبر اکرم (ص)، قابل پاسخ‌گویی خواهد بود. در این پژوهش، اسناد روایات دال بر تدوین مصحف کامل در زمان پیامبر (ص)، با روش تحلیل اسناد، از دیدگاه رجالی ارزیابی و پس از بررسی تک‌تک احادیث، این نکته اثبات شده است که بیشتر این روایات، از نظر سندی، دارای اسنادی صحیح یا دست‌کم حسن است و تنها شمار اندکی از این روایات، دارای ضعف سندی است.

نقد تحلیل مستشرقان از عقاید شیعه اثناعشریه

در چکیده مقاله «نقد تحلیل مستشرقان از عقاید شیعه اثناعشریه» می‌خوانیم: نگاهی که مستشرقان در پیدا شدن مذهب شیعه اثناعشری دارند، تشیع را یک مکتب همه‌جانبه به‌صورت امروزه از آغاز رسالت پیامبر (ص) نمی‌دانند، بلکه معتقدند: شیعه اثناعشری، مذهب سیاسی است که به‌تدریج در یک فرایند زمانی بعد از فوت پیامبر اکرم (ص)، شکل گرفته و تکامل یافته است. درحالی‌که یافته پژوهش در این نوشتار، بیانگر آن است که این اعتقاد، خلاف عقیده شیعه اثناعشری و حتی برخی نقل‌های منابع سنی است. تبیین نادرست پدید آمدن شیعه ازلحاظ تاریخی و تشبیه عقیده شیعه به عقیده مسیحیت درباره حضرت عیسی و نیز تحلیل ناصحیح عقیده شیعه درباره وجود حضرت مهدی (عج) به همراه عقیده شیعه درباره شفاعت، ازجمله نکاتی است که مؤلفان «دائرة‏المعارف الاسلامیه لیدن» در مدخل مربوط به «شیعه» و نیز مدخل «اثناعشری» گرفتار آن شده‌اند که در این مقاله، سعی گردید، موارد مذکور با دیده انتقادی، درستی عقاید شیعه به اثبات برسد.

ارزیابی دیدگاه جان ونزبرو درباره سنت‌های قرآن

در طلیعه نوشتار «ارزیابی دیدگاه جان ونزبرو درباره سنت‌های قرآن» آمده است: به باور ونزبرو چارچوب وحی حاوی شماری از سنت‌هاست که در سه فرم بداهتی، استسفاری و نقلی برای معرفی درون‌مایه‌های اصلی توحیدی قرآن به‌کاررفته و از دامنه نسبتاً محدودی از لغات و قطعات غیر مرتبط تشکیل شده‌اند. ازآنجاکه ونزبرو با روش تحلیل ادبی به بررسی پرداخته است، این مقاله نیز با بهره‌گیری از همین روش، به تبیین و ارزیابی فرضیات وی در این سه فرم می‌پردازد: نخست، فرم بداهتی: در دو کلیدواژه «قل» و «یا ایّها»: به‌منظور صحت‌سنجی این فرم، امکان انتساب یا جایگزینی کلام بشر (به‌طور ویژه بیانات نبوی) با سخنان خداوند و ارتباط میان «یا بنی‌آدم» و «ابن آدم» موردبحث قرار می‌گیرد؛ دوم، فرم استسفاری: در کلیدواژگانی چون «ربّی، ربّنا»؛ «الّلهم»؛ «الحمدلله، له الحمد، بحمد ربّکَ، بحمدکَ و.. یا سبحان الّله، سبحان الذی، سبحان ربک، سبحانکَ و...» و حرف تأکید «ایا». برای ارزیابی این فرم به بررسی کلیدواژگان و تطبیق میان مناسک اسلامی و اعمال جاهلی اقدام می‌شود؛ زیرا ونزبرو اعمال عبادی پیش از اسلام را منبع اشارات قرآنی در این فرم می‌شمرد و بر این باور است که مناسک اسلامی همچون «طواف»، «وقوف»، «قربانی» و «حج» از عهد میان خدا با ابراهیم (ع) و اسماعیل (ع) در مکه اخذ گردیده و با برخی از رسوم بیگانه و تحرف شده آمیخته ‌شده ‌است؛ سوم، فرم نقلی: برای بررسی این فرم به ارزیابی ادعاهای ونزبرو درباره داستان‌ها و تطبیق میان داستان‌های قرآن و کتب مقدس پرداخته می‌شود؛ زیرا وی این فرم را دربردارنده مجموعه‌ای از داستان‌ها می‌داند که بیان دوباره و بدون بازسازی داستان‌های عهدین هستند و با کمک شمار محدودی از قواعد بلاغی به‌گونه‌ای از یکپارچگی ساختاری دست‌یافته‌اند.

انتهای پیام
captcha