به گزارش ایکنا، محمدحسین خنیفر، رئیس دانشگاه فرهنگیان دوم آبان، در نشست علمی «سیره نبوی با تأکید بر معلمی»، گفت: معلم کسی است که آموختهها و ایدههای جدید داشته باشد و طراح سؤالات نو باشد؛ بنده در سخنرانی در مالزی اشاره کردم که وقتی میگوییم ائمه و پیامبر(ص) نوآور، کارآفرین و ایدهپرداز هستند برای آن دلیل دارم زیرا پیامبر(ص) علم و اخلاق و کارآفرینی را با هم داشت؛ امروز سخن از سازمانهای مردم نهاد میشود ولی پیامبر(ص) در آن دوره چنین سازمانهایی را ایجاد کرد.
وی افزود: بنده در آنجا عرض کردم که اولین سازمان مردم نهاد حتی قبل از بعثت پیامبر(ص) و نزول قرآن تشکیل شد و آن پیمان حلف الفضول بود و 18 جوانان شبه جزیره را در این پیمان گرد آورد و با کسانی که نسبت به مظلومان زورگویی و ظلم بکنند، مقابله کردند و بعد از بعثت هم فرمود اگر باز هم مرا به این پیمان بخوانند عضو خواهم شد.
خنیفر گفت: امروز چقدر از قانون حمایت از حیوانات سخن گفته میشود، در حالی که امام علی(ع) در شهر کوفه که ابتدا منطقه نظامی بود و بعد با تلاش امام، مسکونی شد، دستور دادند تا مکانی برای حیوانات اهلی پیر مانند اسب و الاغ درست کنند تا از گزند حیوانات وحشی در امان بمانند و برای آنان علوفه هم تهیه میشد، زیرا در آن دوره وقتی کوفه مسکونی شد حیواناتی مانند اسب و الاغها را رها میکردند و حیوانات وحشی آنها را میخوردند؛ یعنی در 1400 سال قبل امام ما دوره بازنشستگی برای حیوانات درست کرد و چنین حمایتی داشتیم ولی چون غربیها این مسائل را تئوریزه میکنند ما فکر میکنیم حرف اول و آخر را آنها زدهاند.
رئیس دانشگاه فرهنگیان بیان کرد: روایت صحیحی داریم که امام علی(ع) فرمودند، من اراده کنم از آب، نور در میآورم و امروز ما برق را از آب میگیریم ولی ما متأسفانه آگاهی اندکی از پیامبر(ص) و ائمه داریم چون بیش از حقیقتگویی در حال منقبتگویی هستیم؛ خانم آرمسترانگ بعد از سپتامبر 2011 کتابی درباره پیامبر(ص) نوشت که پرفروشترین کتابها بود؛ او در این کتاب آورده است بیشترین تلاش این پیامبر(ص) ایجاد شاکله اخلاق بود و ما مسیحیان معتقد میفهمیم اخلاق ترویجی پیامبر به کجا هدایت میکند؛ محمد دنبال اخلاق بدون خونریزی بود؛ محمد مسلمانان جهاد بود ولی جهاد اخلاق؛ او یک صلح طلب واقعی بود.
وی اضافه کرد: پیامبر(ص) وقتی به یثرب مهاجرت فرمود معلمی کرد و بین اوس و خزرج وحدت ایجاد کرد و جلوی کشتار یکدیگر را گرفت؛ از تفرقه دوری کرد و با ده هزار نفر مردم با هم درگیر بعد از هشت سال سربازان دلیری تربیت و مکه را فتح کرد.
خنیفر اظهار کرد: قرآن، سنت و سیره مبنای آموزش است، طبق تحقیق استاد فلاطوری 90 درصد قرآن آیات حیات و زندگی و سبک زندگی و مهارتهای زندگی است. اگر کس روزانه یک آیه با معنا و تفسیر بخواند به این خصلت آیات پی خواهد بود واینکه ده درصد آن آیات مبارزه و ... است.
وی افزود: چون انسان به داستان علاقه دارد قرآن هزار داستان ریز و درشت را بیان فرموده است و طبق ترتیب فعلی، بعد از سوره حمد، بقره است که داستان گاو بنیاسرائیل در آن مطرح است. قرآن کتابی آموزشی است که با داستان و تمثیل این کار را کرده و بعد از هزار و 400 سال کسی نتوانسته همانند آن بیاورد. امام صادق(ع) فرمودند که قرآن دارای هفتاد بطن است و ممکن است با هربار خواندن مطلب جدیدی به انسان بیاموزد.
رئیس دانشگاه فرهنگیان تصریح کرد: به تعبیر امام صادق(ع) قرآن طوری نازل شده که به در میگوید تا دیوار بشنود و این کنایه سخن گفتن هم دارای آموزههای عالی است. گفته شده سخن گفتن با خدا سه نوع است؛ در نماز انسان و خدا با هم حرف میزنند، در دعا خدا با انسان حرف میزند و در قرآن، خدا با انسان؛ در کنار این قرآن سیره مطرح است؛ یعنی پیامبر(ص) در عمل هم اخلاق قرآن را پیاده کرد.
وی اضافه کرد: قرآن با نام خدا آغاز میشود ولی با نام مردم تمام یعنی همه کارهایت را با خدا شروع کن و با مردم ختم کن در این صورت هر چه میخواهند به تو بگویند اگر تو بر خدا توکل داری و نهایت کار تو با خداست او تو را حفظ خواهد کرد. برخی تعبیر ذوقی دارند که قرآن با ب«ب» بسمله شروع و با «س» ناس خاتمه یافته؛ یعنی قرآن ما را «بس»؛ یعنی اگر کسی با قرآن باشد در هجوم تمام فتنهها ولو اینکه خانواده هم با فرد نباشند نجات خواهد یافت، این بزرگترین درس روانشناسی است. فرموده است اگر فتنهها مانند پارههای شب تاریک و ظلمانی به سوی شما آمد به سمت قرآن فرار کن و آن را باز کن و از نورس استشفاء بگیر. یا در روایت فرموده است که اگر کسی در جوانی با قرآن مأنوس شود قرآن با گوشت و خون و پوستش آمیخته خواهد شد. یکی از دانشمندان فرانسوی گفته است که زیبایی ظاهری و باطنی و انسجام لفظی قرآن برای همه زمانهاست و پیامبر غیر از قرآن چیزی آموزش نداد.
خنیفر گفت: انیشتین تحت تأثیر معراج پیامبر(ص) بود و حتی یکبار نامهای به آیتالله بروجردی نوشته بود؛ او گفته است که من نظریه نسبیت را از پیامبر اسلام(ص) آموختم؛ پیامبر به معراج رفتند و منبر سوختهای را دیدند و پرسیدند این منبر سوخته برای کیست و جبرئیل گفت برای ابلیس است که چهارهزار سال درس توحید به ملائکه میداد، ولی چون خود را دید و خدا را ندید طرد شد ولی ابراهیم چون خدا را دید و خود را ندید، فرشته خو و نبی و امام و خلیل الله شد؛ خون امام حسین(ع) در کربلا ریخت ولی مکتب او در زمان جاری است. اگر انسان با خدا معامله کند همان اتفاقی رخ میدهد که برای امام خمینی(ره) که دستپرورده مکتب محمد و آل محمد(ص) بود رخ داد؛ ایشان به احمدآقا فرمود اگر همه اینهایی که میگویند درود بر خمینی مرگ بگویند برای من فرقی ندارد.
خنیفر بیان کرد: پیامبر(ص) فرمودند من وقتی به معراج رفتم کوزه آبی در حیات بود که پای من به آن خورد و آبش ریخت و وقتی از معراج برگشتم هنوز هم آب آن میریخت، یعنی کمتر از یک هزارم ثانیه معراج رخ داد و این بهترین نکته برای اثبات نظریه نسبیت از دید انیشتین است زیرا نظریه نسبیت مبتنی بر یک حرکت و لحظه و آن است. آیتالله بروجردی به مرحوم حسابی گفت که به انیشتین بگو تو موفق شدی از فیزیک روزنهای به متافیزیک وارد کنی.
وی با اشاره به ویژگی مشترک قرآن و پیامبر(ص)، گفت: اول سلام که قرآن پر از سلام است، دوم شکیبایی در دنیا زیرا دنیا دار راحتی نیست؛ پیامبر(ص) فرمود بدترین آزارها را نسبت به من انجام دادند و حتی در روزی که مردم از پیروزی در جنگ موته خوشحال بودند فرزندشان ابراهیم فوت کرد و برخی آن را به پدیدههای طبیعی نسبت دادند ولی ایشان آن را رد کرد. حتی به پیامبر(ص) تهمت زدند که این فرزند معلوم نیست برای تو باشد که اگر کسی چنین تهمتی به ما بزنند فرومیپاشیم، فردی که اتهام زد مورد حمله امیرمؤمنان قرار گرفت ولی فرار کرد تا جایی که از یک بلندی افتاد و همه فهمیدند این فرد اساساً نه زن است و نه مرد یعنی خنثی است و او رسوا شد.
وی اضافه کرد: حسن ظن و پرهیز از ظلم از دیگر ویژگیهای پیامبر(ص) بود، خیرخواهی برای دیگران و خوش اخلاقی و خوش زبانی، وفاداری، اعتماد به مردم و حفظ آبرو و عرض مؤمنان هم از دیگر ویژگیهای ایشان بود؛ برخی دو نفر زن و مرد را با هم دیدند که خوش و بش میکنند ولی پیامبر(ص) فرمود که چرا باید بدبین باشیم و چون اصرار کردند فرمود باید ۴ شاهد عادل باشد که عمل آنها را دیده باشد. نظم و پاکیزگی هم از دیگر ویژگیهای آن وجود مقدس بود.
انتهای پیام