به گزارش ایکنا، نشست نقد کتاب «همبستگی اجتماعی و دشمنان؛ مکتب موس و دورکیم در برابر فایدهگرایی و فاشیسم» با مقدمه سارا شریعتی، 16 آذرماه از سوی مؤسسه شهر کتاب برگزار شد.
در ابتدا، آرمان ذاکری، نویسنده این کتاب در سخنانی گفت: دو هدف در این کتاب دنبال شده است؛ یک هدف از حیث نظریههای جامعهشناسی و دیگری از حیث مسائل جامعهشناسی؛ در بخش اول برخلاف قرائت غالب از سنت دورکیمی در ایران، خوانش دیگری ارائه دادهام که عموما در حاشیه بوده است به خصوص در جامعهشناسی که در آمریکا وجود داشته است، زیرا خوانشی محافظهکارانه از دورکیم ارائه شد و برخی آثار وی کنار گذاشته شد و او از زمینه خود منقطع شد.
وی افزود: بنابراین هم گریزی به زمینه و زمانه دورکیم و کسانی که در نشر آراء وی مؤثر بودهاند زدم و هم تلاش کردهام آثاری از دورکیم را که به حاشیه رفته است به میدان آورده و متنی درسی و آموزشی برای دانشجویان فراهم کنم. البته هدف دیگر بنده هم پرداختن به همبستگی است که مهمترین مسئله برای جامعه امروز ایران است زیرا قراردادهایی که در گذشته بین مردم ما حاکم بوده و آنها را به هم پیوند میداد در بخشهایی از جامعه اعتبار خود را از دست داده و به واسطه مشکلات و مسائل مختلف اقتصادی و اجتماعی و قومیتها و مذاهب و محیط زیست به نظر میرسد یک قرارداد مشترک برای همبستگی اجتماعی وجود ندارد.
ذاکری بیان کرد: پیمایشهای انجام شده در سالهای اخیر نشان از کاهش اعتماد و سرمایههای اجتماعی و زوال اخلاقی و نومیدی به آینده دارد و انسانها را تبدیل به سوژههای فردگرای خودخواه به تعبیر دورکیم میکند، ویژگی این افراد این است که از برقراری پیوند با سایر اعضای جامعه و ورود به قراردادهای مشترک اجتماعی ناتوان است و به سرعت تلاش میکند خود را از مهلکهای که تصور میکند نجات دهد و به دنبال این، فساد اداری و خشونت و ... در جامعه زیاد میشود.
وی با طرح این سؤال که سنت دورکیمی چه حرفی برای گفتن دارد، اضافه کرد: در اینجا بحث موس مهم میشود؛ اهمیت موس از دو حیث است؛ یکی از حیث مطرحکردن نقدهای دورکیم و نقدهایی که در سنت فرانسوی بر فایدهگرایی وجود داشته است. وی چارچوبی نظری برای فایدهگرایی طرح کرد تا توضیح واقعیت اجتماعی را از لحاظ تاریخی بدهد و از حیث روششناسی هم بیان کرد که ما نمیتوانیم واقعیت اجتماعی را به اجزای خرد و یا یکی از ساحات آن فروبکاهیم. تحلیل وی، امر تام اجتماعی است و اینکه باید واقعیت را به مثابه امر تام اجتماعی تحلیل کنیم.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: موس حرفش این است که امر اقتصادی در امر اجتماعی، مذهبی و سیاسی و ... حک شده است؛ پس صورتها، فرم و دلایل مبادله را بیان کرده و تلاش میکند تا مبادله بیش از هر چیزی با مبادلات انسانی و اجتماعی پیوند بخورد و نه صرفا با هدف کسب سود اقتصادی، البته نه اینکه سود جزئی از مبادله نباشد ولی هدف اصلی تحقق امر دینی، اجتماعی، سیاسی و ... است.
ذاکری اضافه کرد: او تلاش کرده تا بگوید اینکه مبادله صرفا به امر اقتصادی تبدیل شده و اینکه ما نباید در بازار دخالت کنیم در حقیقت نادیده گرفتن ساحات سیاسی و حتی دینی و اخلاقی است. او فایدهگرایی را به نقد کشیده است و روششناسی او در این نقد مهم است. البته نقد وی از حیث اجتماعی هم هست و نه صرفا روششناسانه؛ که تداوم بحث دورکیم است.
نویسنده کتاب اظهار کرد: دورکیم در پیشگفتار تقسیم اجتماعی حرف مهمی دارد و جریان بازار آزاد دوره خود را نقد کرد و آورده؛ اینکه گفته میشود آزادی مساوی عدم دخالت در امر اجتماعی و مقررات نگذاشتن است اشتباه گرفتن بیماری با سلامت است؛ او معتقد است آزادی زاییده اخلاق است و نباید جامعه را بدون اخلاق به دست بازار بسپاریم تا خود بخود تنظیم شود. او تاکید دارد باید مقررات اخلاقی وجود داشته باشد تا از اینکه افراد از قدرت و موقعیت خود برای محدوسازی آزادی دیگران استفاده نکنند و از استفاده سوء از قدرت و مال از سوی برخی افراد جلوگیری شود.
ذاکری تصریح کرد: در اینجا ضرورت تنظیم حیات اجتماعی و رها نکردن عرصه اقتصاد به دست بازار و اهمیت نهادهای واسط اجتماعی مانند انجمنها و سندیکاها که بین فرد و دولت واسط میشوند مهم تلقی میشود، در اندیشه وی مهم و قابل توجه است که امر اقتصادی افسارگسیخته نشود. در اینجا تاثیر سوسیالیست انجمنگرا در آراء دورکیم جلوه دارد.
وی افزود: شاخه دیگر در رویکرد نقدگرایانه دورکیم، نقدی است که اینها بر دولتهای توتالیتر وارد کردهاند به خصوص بر انقلاب بولشویکی که سرکوب اتحادیهها و حلقههای واسط آغاز شد؛ موس وقتی طلیعه ظهور قدرتهای فاشیتی را دید مجموعه مقالاتی در نقد فاشیسم نوشت و آنها را هم به نقد کشید، او از سه گانهای در نظریه دورکیم دفاع کرده که فرد، تشکلهای واسط و دولت هستند و در این سهگانه است که جامعهشناسی سیاسی شکل میگیرد و دولت میتواند نمایندگیکننده خیر عمومی بشود و از اینکه تشکلها فرد را و دولتها تشکلهای واسطه را سرکوب کنند جلوگیری کند. بنابراین مقابله با دولتگرایی فاشیستی و مقابله با جریان اصلی اقتصاد و فایدهگرایی دو وجه مهم خوانش رادیکال از دورکیم است.
نویسنده این کتاب اظهار کرد: جمعی از متفکران فرانسه جنبش ضد فایدهگرایی را در دهه 80 ایجاد و تلاش کردند تا همبستگی اجتماعی را پررنگ جلوه دهند و به خصوص به محیط زیست توجه شد که امروز هم برای ما خیلی مهم است. این جریان، ضد جریانی بود که در مکتب شیکاگو شکل گرفت. اینها توضیح دادند که پاردایمهای فایدهگرا بر تاکید بر رشد اقتصادی که مساوی با مصرف بیشتر و تولید زباله بیشتر است محیط زیست را تخریب میکنند.
وی تاکید کرد: این جریان با رشد مصرفگرایی برخورد کردند زیرا آن را عامل تولید انبوه زباله و گرم شدن کره زمین و تولید گازهای گلخانهای میدانستند؛ این مسئله برای کشورهای جهان سوم مانند ایران اهمیت بیشتری دارد زیرا ما همین مدل توسعه را طی میکنیم و برای رفع فقر بر تولید تاکید داریم و به شدت به زیستبوم و محیط زیست ما آسیب وارد شده و از اینها بدتر پارادوکس فقر و محیط زیست در این مدل توسعه بیشتر نمایان است.
ذاکری گفت: یکی از آرمانهای مسئولان ما رشد اقتصادی و کاهش فقر است ولی همین رشد اقتصادی موجب تخریب محیط زیست شده است؛ این یکی از چالشهای مهم جامعه هست که هم باید در سطح خرد و هم در سطح کلان اصلاح شود و صرف توسعه اقتصادی نباید عاملی برای از بین بردن محیط زیست باشد. رواج ایده تعمیر به جای خرید کالای نو، مبادله کالا و ... راههایی است که میتواند مشکلات این عرصه را کمتر کند.
وی اضافه کرد: حوزه جامعهشناسی نقد در کشور ما هنوز تاسیس نشده است، اینکه ما به سنتهای انتقادی نگاه انتقادی کنیم و بگوییم چه چیزی را به متن آورده و چه چیزی را به حاشیه میبرند، مثلا در دهه 70 نقد، معطوف به فهم و شیوه فهم و هرمنوتیک بود، در این دوره حاکم شدن این پادارایمهای فرهنگی نقد اجتماعی و اقتصادی را به حاشیه برد و روشفنکران ما تا الان متوجه مسائل معرفتشناسانه و فرهنگی بودند و کمتر درگیر مسائیل اقتصادی شدند لذا فاصله آنها با مردم بیشتر شد. بنابراین خود نقد هم دست جریانات قدرت وسلطه میشود بنابرای بازگشت به خود نقد مهم است.
در ادامه سارا شریعتی، نویسنده مقدمه این کتاب و ناقد نشست، گفت: این کتاب از جنس حرفهای متفاوت و آگاهی متعین در زمان و مکان است و کلیدواژههای آن مسئولیتپذیری، هدیه و بخشش است. این کتاب از یکسو تالیفی و آموزشی و از سویی دیگر جدلی با جهتگیری نظری است و خواسته روایتی رادیکال از مکتبی ارائه دهد که تاکنون به عنوان مکتب محافظهکار شناخته میشده است.
شریعتی بیان کرد: عنوان کتاب ما را به یاد کتاب «جامعه باز و دشمناش»، اثر پوپر میاندازد، در این کتاب هدف، نقد فردگرایی خودخواهانه و فایدهگرایی و فاشیسم است. جهتگیری کتاب معرفی دورکیم رادیکال است، این رادیکالیسم در تناسب با انقلابهای صنعتی و تبار سوسیالیسم فرانسوی است و در وجه آموزشی، تصویر روی کتاب دورکیم _ موس است که یکی بنیانگذار جامعشناسی و دیگری انسانشناسی است.
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: نویسنده قصد دارد سرخطهایی از پارادایمهای هدیه و جنبش ضد فایدهگرایی به دانشجویان ارائه دهد. بازتاب دوگانه این اثر برگرفته از همان آراء دورکیم موس است، به دنبال انتشار زندگینامه جدیدی از مارسل موس و دورکیم، ما با چهره دیگری از او روبرو شدیم، کسی که میخواهد نظریه را با میدان پیوند بزند و در جنبش تعاونیها فعال است، او مبارز علیه توتالیتاریسم و فاشیسم است.
وی افزود: باید این نوع مباحث در جامعه ما زمینهمند شود، کاری که نویسنده کتاب در این اثر آغاز کرده و نیازمند پرداخت بیشتر است تا از صورت نظریات عام بیرون بیاید و در ربط با مسائل و موقعیتهای خاص کشور قرار بگیرد.
همچنین سیدمحمدمهدی خویی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، گفت: کتاب آقای ذاکری متنی است که به انسان انرژی میدهد و میتواند متنی برای تدریس نظریات دورکیم در سطح دانشگاه باشد. به دانشجویان توصیه میکنم این کتاب را بخوانند. این کتاب به لحاظ نظری و رجوع به مسائل ایران و ارائه راه حل، محتاج خوانده شدن است.
وی افزود: سؤال اساسی من در مطالعه این کتاب به خصوص در تبیین نظریات دورکیم و موس این است که همبستگی ایدهآل، مستلزم داشتن نوعی از تعهد و فضیلت اخلاقی است که در همه کتاب برجسته است، موس معتقد است که این فضیلت اخلاقی، ماتریالیستی است ولی خوانش نویسنده ارجاع آن به نوعی اخلاق استعلایی است. نویسنده هر نوع انتفاع عینی در تقسیم کار را نقد کرده و به نوعی شاهد تقلیلگرایی هستم زیرا فایدهگرایی و انتفاع را صرفا به فایدهگرایی اقتصادی نسبت داده است.
خویی بیان کرد: استنباط بنده این است که نویسنده معتقد است عدالت شرط تحقق همبستگی اجتماعی است ولی تقدم و تاخر این دو چگونه است و کدام یک سبب ایجاد دیگری است؟ چگونه برقراری عدالت در جامعهای که ساختارهای آن ناعادلانه است، ممکن است؟
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: در جامعه کنونی ایران که ساختار طبقاتی منتج از تفوق سرمایهداری رانتی و بورژوازی دولتی و رانتی است چگونه میتوان این افراد را به سمت بازآرایی ساختار اجتماعی برد و آنها را متقاعد کنیم که برای نیل به عدالت، اصناف و شوراها احیاء شوند تا ما به همبستگی اجتماعی برسیم.
وی افزود: بر مبنای ساختار طبقاتی امروز، شاهدیم هر کسی که میخواهد سیاست را مورد خطاب قرار دهد و یا به سمت تقویت گروههای ثانویه و نقد بورژوازی برود غیر از استیصال چیزی به دست نمیآورد. بازآرایی ساختار سیاسی به نوعی مرتبط با قانون هم هست و قوانین باید طوری بازتعریف شوند که منجر به عدالت شود.
وی تاکید کرد: سؤال دیگر این است که چگونه میتوان قدرت را به بازآرایی قانون عادلانه و برابر سوق داد و چه راه گفتوگویی در این مسئله وجود دارد؟
خویی بیان کرد: در این کتاب، برای احصاء اخلاق، ادعا شده که باید عرف و قوانین مدنی را مدنظر قرار دهیم ولی وقتی خود قوانین مدنی سرکوبگر باشند و قدرت سلطهگر دست خود را در قوانین پنهان کند، چگونه برای عدالت میتوان به جایی رجوع کرد که دست قدرت در آن وجود دارد؟ در یک جمله معتقدم که اخلاق استعلایی تام نیست و اخلاق تام، استعلایی نیست.
وی افزود: در شرایط امروز کشور، فروپاشی اجتماعی مورد توافق جامعهشناسان انتقادی است لذا در این دوره اهمیت دادن به استفاده از شیوههای دیالکتیکی، وظیفه روشنفکران است، ما در دورهای از نخوت در سطح جهانی مواجه هستیم و روشنفکر عملگرا باید بتواند بر دوش آگاهی سوار شود و با خطاب قراردان سوژه بتواند نور امید را از شبی بیرون برده و به صبح روشن برساند.
وی تاکید کرد: شما گفتید آزادی زائیده اخلاق است ولی چه کسی باید چارچوب را معین کند، همچنین گفتید دین موجب همبستگی اجتماعی است ولی دورکیم مفهوم دین را در شرایط متفاوت فرانسه سکولار بعد از انقلاب مطرح کرد، ولی ما در جامعهای هستیم که به خاطر پیوند دین با قدرت و سیاست در ساحاتی باعث گسستگی پیوندهای اجتماعی شده است.
انتهای پیام