یازدهم ماه شعبان سالروز خجسته میلاد حضرت «علی اکبر (ع)» و روز جوان نامگذاری شده است، روزی که خداوند جوانی را همانند «پیامبر اکرم (ص)» با ضمیر پاک و به دور از گناه و پلیدیها و همچنین شجاع به «امام حسین (ع)» عنایت میکند. وجود حضرت «علی اکبر (ع)» به عنوان الگویی ارزشمند برای جوانان محسوب میشود، زیرا فرزند بزرگ «امام حسین (ع)» دارای صفات نیک و رویکردی ارزشمند در طول زندگی خود بودند و چنانچه ایشان الگو قرار بگیرند، میتوانند راهنمای جوانان برای رسیدن به سر منزل سعادت باشند.
یکی از مسائل مهم جامعه ما، موضوع جوانان و برنامههای ویژه این قشر از جامعه است. اینکه جوانان ما تا چه حد با سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی آشنا بوده و در این راستا گام برمیدارند، از موضوعات بسیار مهمی است که بررسی آن برای دستیابی به جامعهای عاری از مشکلات و آسیبهای اجتماعی ضروری است.
امانالله قرائیمقدم، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی در گفتوگو با ایکنا، در رابطه با مسئله جوانان و چگونگی انس ایشان با هویت ایرانی ــ اسلامی اظهار کرد: مسئله جوانان و آشنا کردن با هویت ملی و میراث فرهنگی و ارزشها و هنجارهای جامعه در همه کشورها اساسیترین و مهمترین مسئله است و تمام برنامهریزی کشورها حول محور جوانان میچرخد. یعنی اصل این است که آنها را با فرهنگ و هویت ملی و میهنی خود آشنا کنند، البته نه به طور مستقیم و با برپایی کلاسها و کارگاههای ویژه بلکه طوری آنها را تربیت میکنند که خودشان متوجه نباشند.
وی ادامه داد: در تمامی دنیا کشورهای مختلف با هر فرهنگی سعی بر این دارند تا جوانان و نوجوانان خود را با ارائه انواع فیلمهای سینمایی، انیمیشنهای مختلف، خیابانها، کاخها و دیگر نمادهای فرهنگی تربیت کنند؛ چراکه هویت ملی حافظ و نگه دارنده کشورهاست، یعنی زمانی که جوانان خودباخته شده و با ارزشهای ملی و میهنی بیگانه شوند، در دامن اجانب قرار گرفته و کشور خود را تسلیم میکنند.
قرائیمقدم بیان کرد: هویت ملی به معنای شناسنامه هر فرد است، اما متأسفانه ما با ندانمکاریها و عدم مقابله صحیح فرهنگی در برابر هجوم بیگانگان نتوانستیم آنگونه که باید و شاید در این زمینه موفق باشیم. مقام معظم رهبری سالها پیش از واژه «ناتوی فرهنگی» نام بردند که باید در برابر آن ایستادگی کرد. براساس تئوری تکامل خطی فرهنگی که سرادوارد تایلور مطرح کرده است، قصد و هدف تمامی ابرقدرتها و غرب آن است که فرهنگ و تمدن آنگلوساکسون را در تمام دنیا ساری و جاری کند؛ چراکه براساس این تئوری، در نوک این پیکان فرهنگ غربی قرار دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی افزود: از نظر غربیها مابقی مردم دنیا در این تئوری در قسمتهای زیرین پیکان قرار دارند. طبق نظریات اندیشمندانی مانند تایلور و ... تمامی دنیا باید بر روی این محور بالا رونده، از لحاظ رفتار و پوشش، آرایش سبک زندگی و ... غربی شده و آنگلوساکسون شوند. بنابراین، از اوایل قرن هجدهم و پیش از آن که استعمار در جهان قوت گرفت، غربیها به فکر انتقال فرهنگ و سبک زندگی خود به جوامع مختلف بودند.
قرائیمقدم ادامه داد: یکی از روشهای غربیان برای انتقال مفاهیم و فرهنگ خود، قدرتمند کردن ابزار ارسال پیام بود تا بتوانند به خوبی بر روی نسل جوامع مختلف تأثیر بگذارند. ابزارهای رسانهای همچون تلگراف، سینما، تلویزیون و امروز نیز فضای مجازی همگی در این راستا به کار گرفته شدند. با قدرتمند شدن ابزار رسانه، محتوای پیامها نیز از سوی غربیها به اشکال مختلف و به صورت جذاب و شیرین(محتواهای سکسی، آرایشی، انیمیشنی، سینمایی و ...) در اختیار نسل جوان ملتها قرار گرفت تا بتوانند آنها را با فرهنگ خود عجین کنند.
وی تصریح کرد: با از بین رفتن هویت ملی، افراد جامعه به هیچ چیز پایبند نیستند. بنابراین، غربیان محتوای پیامهای خود را طوری از طریق رسانه و دانشگاه ارائه دادند که هویت جوانان جهان را تغییر دهند. در کشور ما نیز همین حالت رخ داده و فروریختگی فرهنگی ایجاد شده است و بدون اینکه کلاس و معلمی در کار باشد، از در و دیوار کوشیدند تا هویت ملی و ارزشی جوانان را تغییر دهند که متأسفانه تا حدودی نیز در این زمینه موفق بودهاند؛ اما ما به جای اینکه همانند خود غربیها و از راه صحیح در برابر این تهاجمات بایستیم، فقط به ظواهر پرداخته و فکر کردیم که میتوان با برپایی کلاسهای درسی و افزایش تعداد مربی پرورشی در برابر تهاجم فرهنگی غرب ایستاد.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی ادامه داد: امروز جوانان ما با اسطورهها و نمادهای اسلامی و حتی باستانی کشور خود آشنا نیستند. جوانان قهرمانان ملی و اسطورههای سرزمین خود همچون فردوسی، رستم، بابک خرمدین، افشین و ... را نمیشناسند؛ درحالی که برای مثال آمریکاییها مجسمه بسیاری از بزرگان و رؤسای جمهور پیشین خود همچون لینکلن و واشنگتن و ... را به صورت جذاب در دل کوههای خود بنا کرده و آنجا را به پرستشگاهی برای جوانان خود تبدیل کردهاند.
قرائیمقدم اظهار کرد: آمریکاییها و غربیان امروز طوری فرزندان خود را به صورت غیر مستقیم تربیت میکنند که تمامی برنامههای از پیش تعیین شده خود را در وجود آنها نهادینه کردهاند. اما چنین برنامهای در کشور ما پیادهسازی نشده است. مقام معظم رهبری سالها پیش در سخنرانی خود در مشهد مقدس فرمودند که «فناوری فرهنگ میآورد» که سخن کاملاً صحیح و بجایی است، یعنی انسان بر اثر استفاده از تکنیک به توسعه دست پیدا کرده است. فناوری از زمانی که ماشین دودی و دوچرخه وارد جامعه ما شد، زندگی مردم ایران را نیز تغییر داد. بنابراین، این ابزار مدرن فکر و ذهن مرد و زن ایرانی را تغییر داد و دانستند که چیزهایی وجود دارد که از آن بیخبر هستند. این مسئله باعث شد تا جامعه به سمت و سویی حرکت کند که موجبات بیخبری از هویت ملی ایشان شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: پدیدههایی همچون فرار مغزها، خودباختگی، خودکشی، انواع آسیبهای اجتماعی، روابط نامشروع، بیاعتقادی، بی دینی و ... همگی از آثار و تبعات این مسئله است؛ در حالی که ما قصد داشتیم تا جوانان خود را به سمت و سوی سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی سوق دهیم.
قرائیمقدم در مورد تأثیر عملکرد مسئولان در انس گرفتن و یا گریز جوانان از هویت ایرانی ـ اسلامی نیز بیان کرد: پیش از انقلاب اسلامی کوشیدند دین را ضایع کنند، اما اعتقادات دینی ایرانیان اجازه چنین کاری به دستگاه حاکم نداد. انتقادات زیادی به آموزش و پرورش و مربیان پرورشی وجود دارد؛ چراکه متخصصان تعلیم و تربیت بر اریکه تربیت قرار نداشته و ندارند. اینگونه رفتار یعنی افزودن معلم پرورشی صرف و .. باعث شد تا جوانان با عناد برخورد کرده و از دین زده شوند. البته تبلیغات فراوان و سنگین نیز از آن سوی مرزها در این زمینه تأثیر فراوان داشت.
وی ادامه داد: دین مقولهای است که جوانان باید از طریق آن مجاب به انتخاب رفتار دینی شوند نه اینکه فقط آن را اجابت کند. مجاب شدن باطنی و قلبی است اما اجابت به زور انجام میشود. روند صحیح در ارائه دین و سبک زندگی ایرانی ـ اسلامی این است که جوان اینگونه دریابد که دین نیاز زندگی است. آموزش و پرورش وظیفه سنگینی در این زمینه دارد و تمامی معلمان در هر رشتهای باید رفتار و کردارشان اسلامی بوده و دین را برای جوانان توجیه کنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز میشود؛ چراکه راه درستی طی نکردهایم. ما نمیتوانیم طبق فرمایش امیرالمؤمنین(ع) دین را به زور به مردم تحمیل کنیم. امروز تقریبا دیگر در برابر ناتوی فرهنگی مات شدهایم. فضای مجازی امروز به نوعی در کشور نهادینه شده و همگان ساعتها از آن بهره میبرند و جوانان نیز در معرض برنامههای جذاب و شیرین غربیان در این فضا قرار دارند.
قرائیمقدم بیان کرد: ما باید به جایی برسیم که ایرانی بمانیم و از تمدن عقب نمانیم. باید در عین اینکه از توسعه و مدرنیته برخوردار شویم، هویت ملی خود را نیز تحت هر شرایطی حفظ کنیم. امروز بسیاری از جوانان ما که حتی در دانشگاه درس تاریخ میخوانند، از اسطورهها و بزرگان ملی و دینی خود بیخبرند. بسیاری از ایشان حتی آثار باستانی کشور خود را ندیده و نمیشناسند.
وی گفت: بیشترین عوامل مخرب در این زمینه، عوامل درونزا هستند. البته که از بیرون نیز دشمنی و هجمه فرهنگی به شدت وجود دارد، اما عامل مؤثرتر در این زمینه عامل درونی است. دین را باید به گونهای برای جوانان معرفی کنیم که جنبه درمانگری آن به وضوح مشاهده شود نه اینکه با زور و اجبار به آنها القا کنیم. جامعهشناسان اعتقاد دارند که دین لازمه زندگی است، یعنی همگان باید دین داشته باشند اما نه از طریق زور و اجبار. بازگشت به هویت ملی یکی از راهکارهای مبارزه با هجمههای بیرونی و عوامل درونی مؤثر بر دوری از دین و فرهنگ است.
عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: امروز نیازمند بازنگری در ارزشها و هنجارهای ملی و میهنی هستیم. آنچه که ما را در طول تاریخ از گزند اجانب و بیگانگان مصون و محفوظ نگه داشته، هویت ملی و فرهنگی ماست. در جنگ تحمیلی با رژیم بعث عراق نیز آنچه به کمک ما آمد، ارزشهای ملی و میهنی بود. ما باید انسانسازی را با تربیت غیر مستقیم نوجوانان و جوانان خود و به دور از زور و جبر در دستور کار قرار داده و هویت ملی خود را بازیابی کنیم.
گفتوگو از فاطمه بختیاری
انتهای پیام