چگونه رذیلت‌های ذهنی ما را تبدیل به متفکران بدی می‌کند
کد خبر: 4066898
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۸
میردامادی توضیح داد:

چگونه رذیلت‌های ذهنی ما را تبدیل به متفکران بدی می‌کند

میردامادی ضمن اشاره به نقش رذیلت‌های ذهنی در معرفت‌شناسی توضیح داد: اگر شما می‌خواهید یک فاعل معرفتی خوب شوید باید یکسری فضائل ذهنی در شما وجود داشته باشد یا در خودت بپرورانی و یکسری رذائل ذهنی را از خودت بزدایی.

یاسر میردامادیبه گزارش ایکنا، نشست معرفت‌شناسی رذیلت با سخنرانی یاسر میردامادی، پژوهشگر دین شب گذشته در فضای مجازی برگزار شد که خلاصه آن را در ادامه می‌خوانید؛

بحث اول چیستی معرفت‌شناسی رذیلت است، بعد به هستی‌شناسی رذیلت معرفتی خواهیم پرداخت. قبل از سخن گفتن درباره چیستی معرفت‌شناسی رذیلت مفردات بحث را بررسی کنیم. رذیلت عبارت است از رفتار مستمر یا عادت اخلاقی ناپسند مثل کسی که دروغگو است. اگر کسی یکبار دروغ بگوید تبدیل به رذیلت نمی‌شود بلکه باید استمرار داشته باشد. معرفت‌شناسی هم عبارت است از بررسی فلسفه چهار چیز: سرشت معرفت و توجیه، امکان معرفت و توجیه، حدود و ثغور معرفت و توجیه، منابع معرفت و توجیه. معرفت‌شناسی رذیلت شاخه نوپدید از معرفت‌شناسی است و قدمتش دو دهه بیشتر نیست. معرفت‌شناسی فضیلت که روی دیگر این سکه است چهار دهه سابقه دارد.

معرفت‌شناسی رذیلت ناظر به بررسی فلسفی آن دسته از رذائل است که اهمیت مستقیم معرفتی دارد. همه رذائل اهمیت معرفتی دارد ولی برخی مستقیما اهمیت معرفتی دارند و می‌شود گفت رذائل معرفتی هستند. قبل از اینکه وارد مثال‌ها شوم یک سوال این است؛ ربط معرفت‌شناسی رذیلت با معرفت‌شناسی سنتی چیست؟ یکی دیگر از سوالاتی که در معرفت‌شناسی سنتی از آن بحث می‌کنیم این است تحت چه شرایطی باور ما تبدیل به معرفت می‌شود؟ هر باوری معرفت نیست. اگر باور داشته باشم اسب تک‌شاخ وجود دارد معرفت نیست و به ما شناخت نمی‌دهد. حتی باوری که صادق هم هست معرفت نیست. آیا هر باور صادقی که برایش توجیه داریم معرفت است؟ ادموند گتیه نشان داد ممکن است چیزی باور صادق موجه باشد ولی معرفت نباشد. بر این اساس بعد از گتیه با یک سوال استخوان‌سوزی مواجهیم که تحت چه شرایطی باور تبدیل به معرفت می‌شود؟ معرفت‌شناسان رذیلت و فضیلت سعی کردند بگویند برای پاسخ به این سوال باید پای رذائل و فضائل ذهنی را وسط بکشیم.

رذائل ذهنی، ما را متفکران بدی می‌کند

تا اینجا گفتیم معرفت‌شناسی چیست، رذیلت چیست، معرفت‌شناسی رذیلت چیست، اهمیتش را هم گفتیم. در معرفت‌شناسی رذیلت و فضیلت ادعای اصلی این است برخی فضائل ذهنی معرفت‌زا هستند و برخی رذائل ذهنی معرفت‌زدا هستند یعنی اگر شما می‌خواهید یک فاعل معرفتی خوب شوید باید یکسری فضائل ذهنی در شما وجود داشته باشد یا در خودت بپرورانی و یکسری رذائل ذهنی را از خودت بزدایی. به تعبیر دیگر رذائل ذهنی، ما را متفکران بدی می‌کند و فضائل ذهنی، ما را متفکران خوبی می‌کند. بر این اساس اگر می‌خواهی متفکر خوبی شوی فقط نباید دانش بیشتری داشته باشی ممکن است دانش بیشتری داشته باشی ولی متفکر بدی باشی مثلا به شواهد نقض توجه نداشته باشی و انبوه چیزهایی که نظریه‌ات را تایید می‌کند جمع کنی. پس یکسری فضائل ذهنی لازم است. اینجا پای اخلاق و دین عرفان وسط می‌آید.

حالا می‌خواهیم وارد محتوای معرفت‌شناسی رذیلت شویم. یک راه برای اینکه بفهمیم یک چیز چیست این است که انواعش را بشناسیم. ما سه نوع رذائل ذهن و فکر داریم. یکی رذائل معرفتی فردی مثل کبر و تنگ‌نظری و تعصب. دسته دوم رذائل که جذاب‌تر است رذائل جمعی است مثل اتاق‌های پژواک که از طریق رسانه‌های جمعی ایجاد شده است. مورد سوم که از همه مهمتر است رذائل معرفتی نهادی است یعنی ما نهادهایی داریم که رذیلت معرفتی دارند و رذیلت معرفتی‌پروند هستند.

حسن آقامیری موقعیت‌گرا است

نکته دیگر اینکه یک عده گفتند اگر مثلا کسی به سن دیگران گیر می‌دهد و با آن شوخی می‌کند یا تعصب جنسیتی دارد ربطی به رذیلت ندارد. این افراد از اساس با معرفت‌شناسی رذیلت مخالفند و معتقدند اگر کسی خطایی می‌کند باید آن را بر اساس موقعیت توضیح دهید. در واقع این گروه موقعیت‌گرا هستند. به عنوان مثال حسن آقامیری موقعیت‌گرا است. مثلا می‌گوید وقتی یک نفر، یک نفر دیگر را می‌کشد نگویید این فرد آدم‌کش است بلکه یک لحظه خون‌به مغزش نرسیده است، عصبانی شده و دیگری را کشته است. این افراد نسبت به اصل فضیلت و رذیلت به مثابه تبیین‌گر خطای اخلاقی و معرفتی نگاه شکاکانه دارند. بر این اساس معرفت‌‌شناسی رذیلت و فضیلت ضد موقعیت‌گرایی است یعنی معتقد است بخشی از خطای صورت گرفته با توسل به فضائل و رذائل قابل توضیح است.

مطلب بعدی که در هستی‌شناسی رذیلت مطرح می‌شود این است چه چیزی یک رذیلت معرفتی را بد می‌کند. ما که فرشته نیستیم و هر روز رذائل زیادی را با خودمان حمل می‌کنیم. چه چیزی این رذائل را بد می‌کند؟ دو نظریه مطرح است. پاره‌ای از معرفت‌شناسان رذیلت می‌گویند انگیزه رذیلانه عامل بد شدن رذیلت معرفتی است. نظریه دیگری که مطرح شده است نظریه عینی‌گرا است که می‌گوید رذیلت‌های معرفتی بد هستند چون مانع معرفت می‌شوند. اینها اصلا به نیت افراد کار ندارند و عینی‌گرا هستند. از نظر این گروه آن چیزی که رذیلت معرفتی را بد می‌کند این است که مانع معرفت است. نکته آخر در این بخش اینکه رذائل معرفتی می‌تواند از صاحب رذیلت پنهان باشد، مثلا عدم گشودگی فکری مانع می‌شود که بفهمی گشوده فکری نیستی.

بحث آخر من راجع به معرفت‌شناسی بومی رذیلت است که ناظر به ایران است. در این رابطه دو پیشنهاد پژوهشی دارم. پیشنهاد اول اینکه چه نهادهایی در ایران رذیلت معرفتی تولید می‌کنند. به نظرم یکی از این نهادها، نهاد گزینش است یعنی شما یک نهادی می‌سازید که به صورت سیستماتیک رذیلت تولید می‌کند. اگر می‌خواهیم فاعلان معرفتی خوبی باشیم باید این نهادها را متحول کنیم. پیشنهاد دوم بررسی معرفت‌شناسی رذیلت در سنت ایرانی اسلامی است یعنی در کجای سنت ایرانی اسلامی به معرفت‌شناسی رذیلت پرداختیم. مثلا مولوی می‌گوید: فقه فقه و نحو نحو و صرف صرف/ در کم‌آمد یابی ای یار شگرف. یعنی اگر می‌خواهی فاعل معرفتی خوبی باشی باید تواضع پیشه کنی.

انتهای پیام
captcha