زهرا افضلی، روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه در گفتوگو با ایکنا درباره نقش پدر در تابآوری خانواده گفت: مهارت تابآوری در خانواده موضوعی است که در درجه اول هر فرد باید آن را در خود تقویت کند و سطح تحمل خود را بالا ببرد. والدین، بهعنوان تکیهگاه اصلی خانواده، زمانی که تصمیم به فرزندآوری میگیرند و افرادی را به این جمع اضافه میکنند، قطعاً باید روی این موضوع کار کرده باشند و تابآوری خود را تا حد قابل قبولی افزایش دهند. به ویژه زمانی که مشکل یا بحرانی در محیط خانواده به وجود میآید، باید بتوانیم آن را به سرعت مدیریت کنیم و بر اوضاع مسلط شویم نه اینکه کنترل خود را از دست بدهیم؛ چراکه آرامش خانواده از بین خواهد رفت.
وی افزود: این مسئله به زمانهایی برمیگردد که بحرانها و عوامل استرسزا پیش میآیند و همسر و فرزندان در شرایطی قرار میگیرند که سلامت روانی و روحیشان تحت تأثیر قرار میگیرد. تابآوری یک مرد در خانواده به این معنا نیست که احساسات اعضای خانواده را نادیده بگیرد یا آنها را حذف کند، بلکه یعنی بتواند احساسات آنها را درک کند، در کنارشان باشد و همراهی و همدلی لازم را داشته باشد. او باید بتواند فضایی که پر از استرس و تنش شده را به محیطی امن و مثبت تبدیل کند.
افضلی ادامه داد: استفاده از جملات امیدبخش و کلمات مثبت در مواقع بحرانی، بهکارگیری شوخطبعی و خنده برای ایجاد آرامش در خانواده و قرار دادن فرزندان در فضایی که به آنها اطمینان دهد، زیر پوشش حمایت یک تکیهگاه امن هستند، از جمله کارهایی است که یک پدر میتواند انجام دهد. پدر بهعنوان شخصیت محوری خانواده در نگاه فرزندان شناخته میشود و باید در ساعاتی که تنش و هیجانات منفی بالا میگیرد، حضور پررنگی داشته باشد، همراهی کرده و با همدلی، فضایی آرام و مطمئن برای اعضای خانواده ایجاد کند.
وی در ادامه با تأکید بر حرکت به سوی تابآوری گفت: در خانواده، بسته به مقطع سنی فرزندان، میتوانیم رویکردهای مختلفی داشته باشیم. اما مهمترین اصلی که در زمانهای استرس مدنظر داریم، این است که فرزندان، چه خردسال، چه نوجوان و چه جوان، در مواجهه با بحران، اولین نگاهشان به والدین است. وقتی فرزندان در شرایط بحرانی، والدین را در کمال آرامش و وضعیت عادی میبینند، این اطمینان در آنها شکل میگیرد که اتفاق خاصی نیفتاده و آنها هم باید مانند والدینشان آرامش خود را حفظ کنند. برعکس در خانوادهای که هنگام بروز بحران، مثلاً در شرایطی مانند جنگ، رفتارهای تنشزا و هیجانی از خود نشان میدهند، مانند پدری که بیقرار قدم میزند یا مادری که مضطرب به سمت پنجره میرود و بیتابی میکند، این رفتارها به فرزندان القا میکند که در شرایط بسیار سخت و خطرناکی قرار دارند. در نتیجه، استرس درون آنها رشد کرده و تشدید میشود. بنابراین، در درجه اول، حرکت ما باید به سمت آرامش و عادیسازی شرایط باشد.
این روانشناس تصریح کرد: عادیسازی بحران میتواند به این شکل باشد که به فرزندانمان اجازه دهیم درباره احساسات مثبت یا منفی خود با ما صحبت کنند. همین صحبت کردن درباره احساسات، به تخلیه روانی او کمک میکند و آرامش را به او بازمیگرداند. همچنین، در آغوش گرفتن یا گرفتن دست فرزند در چنین شرایط بحرانی، از نظر زبان بدن تأثیر بسیار مهمی دارد. این کار به او این آرامش روحی را منتقل میکند که پدری قدرتمند و قوی او را در آغوش گرفته و دستانش در دستان تکیهگاهی امن و مطمئن قرار دارد.
وی در ادامه گفت: این حرکت به سمت تابآوری در دوران کودکی، خردسالی و نوجوانی، در واقع تکنیکهایی هستند که فرزند ما را برای زندگی آینده آماده میکنند، زندگیای که قطعاً با فراز و نشیبهای زیادی همراه خواهد بود. این مهارتها به او میآموزد که بیتابی و بیقراری در مواجهه با مشکلات، نتیجهای ندارد. بلکه باید احساسات خود را مدیریت کند، شرایط موجود را درک کرده، تجربیات دیگران را بشناسد و با اطمینان خاطر، به سمت زندگیای که برایش رقم خورده، حرکت کند.
افضلی با اشاره به عوامل مؤثر در تابآوری فردی و اجتماعی گفت: در تابآوری فردی و اجتماعی، با مجموعهای از عوامل درونی و بیرونی مواجه هستیم. عوامل درونی مؤثر بر تابآوری فردی شامل ویژگیهایی مانند خوشبینی به خود، توانایی خودتنظیمی و مهارتهای مقابلهای است که هر یک به نوبه خود تأثیر بسزایی در تحمل شرایط دشوار برای فرد دارند. از سوی دیگر، عوامل بیرونی مؤثر بر تابآوری شامل حمایت اجتماعی، دسترسی به منابع مورد نیاز و کیفیت ارتباطات فرد با محیط اطرافش میشود.
وی افزود: خانوادهای که از هر دو جنبه درونی و بیرونی بتواند به تقویت این عوامل کمک کند، قطعاً در ایجاد آرامش در مواجهه با بحرانها و شرایط استرسزا نقش کلیدی خواهد داشت. در خانوادههایی که پدر و مادر به خوبی نقش حمایتگر خود را ایفا میکنند، این حمایت دقیقاً در مواقعی ظهور مییابد که نیاز فرزند - چه از طریق بیان کلامی و چه از طریق مشاهده رفتار و حالات او - آشکار میشود. برای مثال، وقتی فرزندی در مواجهه با اخبار نگرانکننده یا شرایط بحرانی مانند جنگ، آرامش خود را حفظ میکند و واکنش هیجانی شدیدی نشان نمیدهد، لزومی ندارد والدین با مداخله بیمورد، ناخواسته موجب برانگیختن هیجانات منفی در او شوند. اما در مقابل، فرزندی که با شنیدن صداهای انفجاری رنگش میپرد، گریه میکند و بیتابی نشان میدهد، قطعاً نیازمند حمایت والدین است تا بتواند به آرامش واقعی دست یابد.
این روانشناس تأکید کرد: نقش پدر به عنوان فرد قوی و تکیهگاه خانواده بسیار حیاتی است. پدر میتواند با رفتارهای حمایتگرانه، آرامش لازم را به فرزند مضطرب منتقل کند و در تقویت تابآوری فردی و اجتماعی او مؤثر باشد. حتی بازدید از مناطقی که درگیر بحرانهایی مانند جنگ شدهاند و توضیح این موضوع که علیرغم خرابیها، مردم با کمک یکدیگر توانستهاند زندگی خود را بازسازی کنند، میتواند به فرزند کمک کند تا از نظر اجتماعی به درک بهتری برسد. بیان اینکه «خانهها دوباره ساخته میشوند، بیماران درمان میشوند و مردم به زندگی عادی بازمیگردند»، به کودک این اطمینان را میدهد که جامعه در شرایط سخت از افراد حمایت میکند و در نهایت، همه چیز به دست قدرت الهی و انسانهای نیکوکار بهبود مییابد.
وی با اشاره به تربیت معنوی فرزندان بیان کرد: در تربیت معنوی فرزندان نیز میتوانیم آنها را به ریسمان محکم الهی متصل کنیم؛ این باور که خداوند منشأ همه خیرات و برکات است و همواره بهترینها را برای بندگانش رقم میزند، آرامش عمیقی در وجود کودکان ایجاد میکند. وقتی کودک بداند قدرتمندترین دست هستی، پشتیبان اوست و بهترین سرنوشت را برایش میخواهد، با اطمینان کامل در زندگی قدم برمیدارد. این باور حقیقی، نهتنها ایمان و توکل به خداوند را در وجود فرزندان تقویت میکند، بلکه هویت معنوی آنها را نیز استوار میسازد.
افضلی ادامه داد: از پدران گرامی بهویژه انتظار میرود که در شکلدهی به هویت قوی فرزندانشان، این نقش مهم را به بهترین شکل ایفا کنند. گفتوگوی صمیمانه و اعتمادبهنفس با فرزندان در مورد مسائل بحرانی، شنیدن احساسات آنها و هدایتشان به سمت آرامش درونی، از مسئولیتهای خطیر پدران است. همراهی با مادر و حمایت از او در این مسیر نیز نقش کلیدی در حفظ آرامش و سلامت روان خانواده دارد. پرورش بعد معنوی کودکان و تقویت ایمان و توکل در وجود آنها، آرامشی پایدار ایجاد میکند که در تمام مراحل زندگی، پشتیبان آنها خواهد بود.
گفتوگو از سمیه قربانی