سینمای دینی در ایران همواره یکی از مهمترین جریانهای هنری و فرهنگی بوده که علاوه بر جنبههای هنری، رسالت فرهنگی و اجتماعی ویژهای را نیز بر دوش داشته است. در جامعهای که دین و معنویت بخش جداییناپذیر از زندگی مردم محسوب میشود، این سینما توانسته بستری برای بازتاب ارزشها، آرمانها و هویت ملی فراهم آورد. با این حال، پرسش اساسی آن است که این سینما امروز در چه موقعیتی قرار دارد و چگونه میتواند در برابر موج پرقدرت سینمای تجاری و سرگرمیمحور همچنان کارآمد باقی بماند. بهویژه در دورانی که نسل جوان به دنبال پاسخ به پرسشهای بنیادین خود است، ضرورت بازتعریف نقش سینمای دینی بیش از گذشته احساس میشود.
از سوی دیگر، یکی از ویژگیهای برجسته سینمای دینی، کارکرد اصلاحی آن در جامعه است. این نوع سینما قادر است با نمایش نمونههای انسانی و اخلاقی، الگوهای رفتاری سالم را به مخاطبان معرفی کند و در برابر برخی نابسامانیهای اجتماعی نقش بازدارنده داشته باشد. سینمای دینی اگر درست هدایت شود، میتواند در کنار سایر ابزارهای فرهنگی به تقویت بنیان خانواده، ترویج عدالت و تقویت روحیه همبستگی کمک کند. بنابراین توجه به این سینما تنها به معنای حمایت از یک ژانر خاص نیست، بلکه اقدامی در جهت تقویت سرمایههای اجتماعی و فرهنگی کشور به شمار میآید.
با این حال، تهدیدهایی نیز در کمین این جریان سینمایی وجود دارد که مهمترین آن کلیشهای شدن و گرفتار آمدن در تکرار روایتهای محدود است. اگر فیلمسازان نتوانند روایتهای تازه و خلاقانه از مفاهیم دینی ارائه دهند، این سینما به مرور جایگاه خود را نزد مخاطب از دست خواهد داد. آنچه مخاطب امروز به آن نیاز دارد، دیدن داستانهایی زنده، شخصیتهایی باورپذیر و روایتهایی منطبق بر دغدغههای معاصر است. به بیان دیگر، سینمای دینی تنها در صورتی میتواند نقشآفرین باقی بماند که از سطح شعار عبور کند و به عمق تجربه انسانی برسد.
در همین راستا، گفتوگو با چهرههایی که سالها در این عرصه فعالیت داشتهاند، اهمیت زیادی دارد. شفیع آقامحمدیان بهعنوان یکی از مدیران و سینماگران شناختهشده، تجربهای ارزشمند در حوزه سینمای دینی و آثار ارزشی دارد و دیدگاههای او میتواند مسیر آینده این جریان را روشنتر سازد. ایکنا در این گفتوگو تلاش کرده است تا ابعاد مختلف اهمیت سینمای دینی، کارکردهای اصلاحی آن، ظرفیتهای بینالمللی، آسیبهای ناشی از نگاه کلیشهای و افقهای پیش روی این سینما را بررسی کند. در ادامه با این گفتوگو همراه میشویم.
ایکنا - با توجه به اینکه جامعه ایرانی جامعهای مذهبی است و ریشههای فرهنگی آن در دین و ارزشهای الهی نهفته، چه جایگاهی برای سینمای دینی در عرصه فرهنگ عمومی قائل هستید؟ آیا این سینما میتواند همچنان پاسخگوی نیاز نسل جوان باشد؟
سینمای دینی در ایران نقشی فراتر از سرگرمی صرف بر عهده دارد و توانسته بستری برای انتقال مفاهیم فرهنگی و اعتقادی باشد. این سینما نه تنها هویت ملی را تقویت کرد، بلکه توانست در مقابل موجهای فرهنگی بیگانه، ایستادگی و فضای سالمی را برای مخاطب ایجاد کند. اهمیت سینمای دینی دقیقاً در این است که با باورهای مردم گره خورده و نمیتوان آن را از جریان اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه جدا کرد. از سوی دیگر، نسل جوان امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازشناسی هویت و ریشههای فرهنگی است. در جهانی که رسانهها با سرعت به انتقال پیامهای متنوع میپردازند، اگر سینمای دینی غفلت کند، جای آن را تولیدات بیهویت پر خواهد کرد. بنابراین توجه به این نوع سینما، نه فقط یک انتخاب فرهنگی، بلکه یک ضرورت اجتماعی است.
از زاویه دیگر، سینمای دینی اگر بهروز باشد و زبان معاصر را بشناسد، میتواند مخاطب جوان را هم جذب کند. تنها کافی است این سینما به پرسشهای واقعی جامعه و دغدغههای نسل جدید پاسخ دهد و صرفاً به بازتولید روایتهای تکراری بسنده نکند. در این صورت، همچنان کارآمد و تأثیرگذار باقی خواهد ماند.
ایکنا - شما همواره به نقش اصلاحی سینما در جامعه اشاره داشتهاید. به طور خاص، سینمای دینی چه کارکرد اصلاحی میتواند داشته باشد؟ آیا میتوان گفت این سینما قادر است در مسیر تربیت نسلها و تغییر نگرشها نسبت به ارزشهای انسانی و اخلاقی مؤثر واقع شود؟
سینما بهعنوان یک هنر تأثیرگذار، توانایی اصلاح اجتماعی دارد و این موضوع در سینمای دینی پررنگتر است. این سینما میتواند به مخاطب نشان دهد که چگونه ارزشهایی چون صداقت، ایثار، بخشش و عدالت، نه در قالب شعار، بلکه در زندگی واقعی قابل تحقق هستند. همین جنبه اصلاحی است که باعث میشود سینمای دینی، ابزاری در جهت هدایت فرهنگی جامعه محسوب شود. اگر به آثار شاخص سینمای دینی نگاه کنیم، درمییابیم که بسیاری از آنها توانستهاند نه تنها پیام اخلاقی بدهند، بلکه بر ذهنیت و رفتار اجتماعی نیز اثر بگذارند. برای مثال، فیلمهایی که درباره ایثارگری، شهیدان یا مفاهیم معنوی ساخته شدهاند، توانستهاند الگوهای رفتاری ارائه دهند که به انسجام اجتماعی کمک کرده است.
آثاری از سینمای ایران که در جشنوارههای جهانی مطرح شدند، نشان دادند که زبان دینی اگر با روایت هنرمندانه همراه باشد، برای تماشاگران غیرایرانی نیز جذاب است
نکته مهم این است که کارکرد اصلاحی سینما تنها در نقد مسائل منفی خلاصه نمیشود، بلکه بیشتر در نشان دادن راهکارهای درست جلوه میکند. مخاطب اگر ببیند شخصیتهای یک فیلم چگونه از مسیر خطا به سوی ارزشها حرکت میکنند، بهطور ناخودآگاه انگیزه پیدا میکند تا خود نیز مسیر مشابهی را تجربه کند. این همان اصلاح فرهنگی از راه سینما است.
ایکنا - با توجه به تجربههای جهانی، سینمای دینی میتواند دستاوردهایی فراتر از حوزه داخلی داشته باشد. به نظر شما این نوع سینما چه ظرفیتهایی برای عرضه بینالمللی دارد؟
سینمای دینی در ذات خود حامل پیامهایی است که فراتر از مرزهای جغرافیایی معنا پیدا میکنند. مفاهیمی چون عدالت، صلح، معنویت و حقیقت، نیاز مشترک بشریت هستند و از همین رو سینمای دینی میتواند یک پل ارتباطی میان فرهنگها باشد. بهویژه در دنیای امروز که بسیاری از مردم از خشونت و ابتذال خستهاند، چنین سینمایی انتظار میرود جایگزین سالمی ارائه دهد. در این میان تجربههای موفقی هم وجود داشته است؛ آثاری از سینمای ایران که در جشنوارههای جهانی مطرح شدند، نشان دادند که زبان دینی اگر با روایت هنرمندانه همراه باشد، برای تماشاگران غیرایرانی نیز جذاب است. حتی بسیاری از مخاطبان خارجی توانستهاند با قهرمانان این آثار همذاتپنداری کنند، چون پیامها جهانی و انسانی هستند. به همین دلیل، میتوان گفت سینمای دینی نه تنها محدود به ایران یا جوامع مسلمان نیست، بلکه میتواند به گفتمان مشترک جهانی کمک کند. تنها لازم است سازندگان این سینما به استانداردهای جهانی در روایت و تکنیک توجه کنند تا بتوانند پیامهای خود را به بهترین شکل منتقل کنند.
ایکنا - برخی معتقدند یکی از تهدیدهای جدی سینمای دینی، افتادن در دام کلیشهها و تکرار روایتهای محدود است. به نظر شما این خطر تا چه اندازه جدی است و چگونه میتوان از کلیشهای شدن در روایتهای دینی پرهیز کرد؟
کلیشهای شدن بزرگترین آفت هر جریان هنری است و سینمای دینی هم از این قاعده مستثنی نیست. وقتی روایتها محدود به تکرار چند موضوع یا شیوه بیان خاص شوند، مخاطب احساس میکند با اثری از پیش قابل پیشبینی روبهرو است و دیگر جذابیتی برای او باقی نمیماند. این موضوع میتواند به مرور سینمای دینی را به حاشیه ببرد. برای جلوگیری از این آسیب، باید به تنوع موضوعی و روشهای خلاقانه روایت توجه کرد. زندگی معصومان، آموزههای قرآنی یا ارزشهای انسانی ظرفیتهای بیپایانی دارند که هرگز تمام نمیشوند؛ مهم آن است که فیلمسازان بتوانند این مضامین را با زبان امروز، در قالبهای نوین و با شخصیتپردازیهای زنده بازآفرینی کنند.
همچنین استفاده از نگاه پژوهشی و بهرهگیری از مشاوران دینی و هنری در کنار هم میتواند کمک کند تا روایتها هم دقیق باشند و هم خلاقانه. در این صورت، سینمای دینی از دام تکرار و سطحینگری رهایی مییابد و همچنان میتواند تماشاگر را به وجد بیاورد و او را درگیر کند.
ایکنا - یکی از دغدغهها در سینمای دینی، تعادل میان وفاداری به اصول دینی و جذابیتهای سینمایی است. چگونه میتوان این تعادل را برقرار کرد تا هم فیلم ارزش دینی داشته باشد و هم برای مخاطب عام جذاب باقی بماند؟
وفاداری به اصول دینی به معنای خشک بودن یا فقدان جذابیت نیست. برعکس، آموزههای دینی سرشار از داستانهای پرکشش و شخصیتهای چندلایه هستند که اگر به درستی پرداخته شوند، حتی بیش از داستانهای تخیلی میتوانند برای مخاطب جذاب باشند. هنر فیلمساز در این است که این مفاهیم را در قالبی روایت کند که تماشاگر با آن ارتباط برقرار کند. از سوی دیگر، استفاده از تکنیکهای حرفهای سینمایی مانند ریتم درست روایت، موسیقی تأثیرگذار، جلوههای بصری و بازیگری قوی میتواند به غنای اثر کمک کند. وقتی فیلمی استانداردهای هنری داشته باشد، دیگر مخاطب آن را صرفاً یک اثر دینی خشک نمیبیند، بلکه بهعنوان یک اثر سینمایی جدی میپذیرد.
مهم این است که فیلمساز هم به محتوای دینی پایبند باشد و هم به زبان هنری مسلط. در چنین شرایطی، نه تنها جذابیت و ارزش دینی با هم در تضاد قرار نمیگیرند، بلکه یکدیگر را تقویت میکنند و فیلم به اثری ماندگار تبدیل میشود.
ایکنا - در شرایطی که سینمای تجاری با موضوعات سطحی و سرگرمیمحور مخاطب زیادی جذب میکند، چه راهکارهایی وجود دارد تا سینمای دینی هم بتواند در گیشه موفق باشد و صرفاً در سطح آثار جشنوارهای باقی نماند؟
سینما بهعنوان یک هنر تأثیرگذار، توانایی اصلاح اجتماعی دارد و این موضوع در سینمای دینی پررنگتر است. این سینما میتواند به مخاطب نشان دهد که چگونه ارزشهایی چون صداقت، ایثار، بخشش و عدالت، نه در قالب شعار، بلکه در زندگی واقعی قابل تحقق هستند
موفقیت در گیشه برای سینمای دینی به معنای از دست دادن هویت نیست، بلکه نیازمند شناخت ذائقه مخاطب و همزمان پایبندی به اصول است. اگر فیلمی بتواند داستانی جذاب، پرتعلیق و پرهیجان روایت کند، مخاطب بدون توجه به برچسب «دینی» یا «غیردینی» جذب آن میشود بنابراین کلید کار در کیفیت روایت است. همچنین تبلیغات و عرضه درست نیز اهمیت فراوان دارد. بسیاری از آثار دینی صرفاً بهدلیل ضعف در معرفی و تبلیغ، نتوانستهاند تماشاگر جذب کنند، در حالی که ظرفیت بالایی داشتند. اگر سینمای دینی بتواند کمپینهای تبلیغاتی حرفهای و بهروز طراحی کند، موفقیت در گیشه دور از دسترس نخواهد بود.
نکته دیگر این است که سینمای دینی باید بهروز بماند و به زبان امروز سخن بگوید. اگر فیلمها مشکلات و دغدغههای معاصر مخاطب را بازتاب دهند، خودبهخود به آثار پرمخاطب تبدیل خواهند شد. اینجا همان نقطه تلاقی سینمای ارزشمدار با سینمای پرفروش است.
ایکنا - به نظر شما نقش نهادهای فرهنگی و حمایتی در تقویت سینمای دینی چیست؟ آیا میتوان گفت که بخشی از مشکلات این سینما به کمبود حمایتهای جدی و ساختاری برمیگردد؟
نهادهای فرهنگی و حمایتی بیتردید نقشی کلیدی در تقویت یا تضعیف سینمای دینی دارند. وقتی این نهادها سیاستهای شفاف، حمایتهای مالی و بسترسازی مناسب برای تولید آثار دینی فراهم کنند، فیلمسازان انگیزه و امکان بیشتری برای خلق آثار ارزشمند خواهند داشت. نبود چنین حمایتهایی سبب میشود بسیاری از ایدهها نیمهتمام بماند. از طرف دیگر، حمایت صرف هم کافی نیست؛ مهم این است که این حمایتها هدفمند و براساس کیفیت باشد. اگر هر فیلمی صرفاً به دلیل داشتن برچسب «دینی» حمایت شود، نتیجهای جز کاهش سطح آثار نخواهد داشت. باید معیاری روشن برای تشخیص آثار جدی و باکیفیت وجود داشته باشد.
نکته مهم دیگر آن است که حمایتها باید هم در مرحله تولید و هم در مرحله اکران و پخش ادامه پیدا کند. بسیاری از فیلمهای دینی ساخته میشوند، اما به دلیل ضعف در اکران به دست مخاطب نمیرسند. این چرخه ناقص باید اصلاح شود تا سینمای دینی بتواند جایگاه شایسته خود را پیدا کند.
ایکنا - به عنوان کسی که سالها در حوزه مدیریت و تولید فرهنگی فعالیت داشتهاید، فکر میکنید آموزش و تربیت نسل جدید فیلمسازان چه جایگاهی در آینده سینمای دینی دارد؟ آیا این حوزه نیازمند نگاهی متفاوت به آموزش است؟
آینده هر جریانی به نسل جدید آن وابسته است و سینمای دینی هم از این قاعده مستثنی نیست. اگر میخواهیم این سینما در آینده هم بالنده و پویا بماند، باید فیلمسازان جوان را به سمت آن جذب کنیم. این جذب نه با اجبار، بلکه با آموزش صحیح، ایجاد انگیزه و فراهم کردن فرصتهای تجربه امکانپذیر است. در حوزه آموزش، باید به ترکیب دانش هنری و معرفت دینی توجه داشت. صرفاً آموزش تکنیکهای سینمایی یا صرفاً آموزش مباحث دینی کافی نیست. جوانان باید یاد بگیرند چگونه این دو حوزه را در کنار هم به کار بگیرند و اثری بسازند که هم هنری باشد و هم محتوای ارزشمند داشته باشد. همچنین باید بستر تجربه عملی برای آنان فراهم شود. برگزاری کارگاهها، جشنوارههای تخصصی و حمایت از تولیدات دانشجویی میتواند زمینهساز شکوفایی استعدادهای تازه باشد. این نگاه آیندهنگر است که تضمین میکند سینمای دینی در سالهای آینده نیز زنده و مؤثر باقی بماند.
ایکنا - در برخی آثار سینمایی شاهد رویکردی شعاری و مستقیم در پرداخت به موضوعات دینی هستیم که اغلب مخاطب را پس میزند. از نگاه شما، چه راههایی برای پرهیز از شعارزدگی و انتقال غیرمستقیم پیامهای دینی وجود دارد؟
شعارزدگی یکی از آسیبهای جدی در سینمای دینی است و دلیل اصلی آن، ضعف در روایت هنری است. وقتی فیلمساز نمیتواند پیام خود را در قالب داستانی جذاب و شخصیتهایی باورپذیر ارائه دهد، ناچار به بیان مستقیم شعار میشود. نتیجه آن است که مخاطب احساس میکند با اثری تبلیغاتی روبهروست نه یک اثر سینمایی. برای پرهیز از این مشکل، باید به اصل «داستانگویی» بازگشت. اگر پیامهای دینی در دل یک روایت پرکشش و پر از تعلیق جای گیرد، مخاطب ناخودآگاه با آن همراه میشود. شخصیتها و موقعیتهای دراماتیک بهترین بستر برای انتقال مفاهیماند، نه دیالوگهای مستقیم و خطابهگونه. همچنین بهرهگیری از تکنیکهای هنری مانند نمادپردازی، استعاره و فضاسازی میتواند پیامها را در لایههای زیرین اثر منتقل کند. این شیوه هم به زیبایی اثر میافزاید و هم سبب میشود مخاطب درگیر کشف معنا شود و اثرگذاری پیام عمیقتر باشد.
ایکنا – با توجه به چالشها و فرصتهای موجود، فکر میکنید این جریان سینمایی چه مسیری را باید طی کند تا بتواند همچنان در متن فرهنگ و هنر ایران حضور پررنگی داشته باشد؟
آینده سینمای دینی به میزان هوشمندی ما در استفاده از فرصتها بستگی دارد. اگر بتوانیم با زبان روز سخن بگوییم و همزمان به ریشههای معنوی وفادار بمانیم، این سینما نه تنها تضعیف نمیشود، بلکه پرقدرتتر از گذشته به راه خود ادامه خواهد داد. مهم این است که نگاهها تازه و خلاق باقی بمانند. چالشها البته کم نیستند؛ از مشکلات مالی و ساختاری گرفته تا رقابت با جریانهای تجاری. اما تجربه نشان داده است که وقتی فیلمسازان با عشق و دغدغه به این حوزه وارد میشوند، آثار ماندگاری خلق میکنند که حتی در میان مردم به جریان اجتماعی تبدیل میشود. این نقطه قوت سینمای دینی است. سینمای دینی باید در آینده بیش از هر زمان دیگری به مسائل روز جامعه بپردازد. اگر این سینما بتواند پاسخگوی نیازها و پرسشهای واقعی مردم باشد، جایگاه خود را در فرهنگ عمومی تثبیت میکند. این همان مسیری است که میتواند آن را به جریان پیشرو سینمای ایران بدل سازد.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام