محرم سال 1361 در اوج درگیری میان نیروهای عراقی و رزمندگان اسلام، گردانهای عزادار امام حسین(ع) با دستههای سینهزنی در خطوط جنگی و یگانها به راه میافتند و خاطرات جنگهای صدر اسلام را متجلی میکنند.
سوگوارانی که امام حسین(ع) را پیش روی خود میدیدند، عباسوار به مصاف دشمن رفتند تا خواب را بر یزیدیان زمان آشفته کنند.
میگویند آن سالها نیروهای عراقی با فرا رسیدن ماه محرم، از ترس در آماده باش کامل بودند و حتی شبها را نیز به آسودگی به صبح نمیرساندند. به راستی چه چیز باعث آشفتگی بعثیها میشد؟ از همان ابتدای جنگ، ایستادگی در مقابل دشمن عراقی در طول سال و در دستور کار رزمندگان قرار داشت، اما چرا محرم که میرسید، واهمهای عجیب بعثیها را فرا میگرفت؟
جواب این سؤال به هیچ وجه دشوار نیست؛ چرا که مردم ایران با الگوبرداری از سرور شهیدان، قدم در کارزار نبرد میگذاشت. ماه محرم، نیزجلوهای خاص را به جبههها میداد. فرا رسیدن ماه محرم، دستیابی به فرهنگ عاشورا را نزدیکتر میکرد و ابعاد آن را نمایانتر.
عملیات «محرم» سال 61 از منطقه موسیان آغاز شد. شور عاشورائی این خطه از ایران اسلامی را فرا گرفته بود. لشکرهای 25 کربلا، نجف اشرف، علیبن ابیطالب(ع) و امام حسین(ع)، سپاه پاسداران مأموریت یافتند تا خود را در خطوط درگیری سازماندهی کنند.
ارتفاعات جبال حمرین خط مرز ایران و عراق را پوشانده بود. رودخانه چیخراب، دویرج و میمه از دیگر موانع برای رسیدن به مقصود بودند که فصلی و وحشی بوده و به هنگام طغیان، ارتفاع آب آن بعضاً به 10 برابر معمول میرسید.
اما هیچ چیز مانع از دستیابی رزمندگان اسلام به اهدافشان نمیشد. عزمشان راسخ بود و قلب دشمن را هدف گرفته بودند. فرا رسیدن ماه محرم، شور و حالی عجیب برایشان فراهم کرده بود که کوهها و دریاها هم نمیتوانستند مانعشان شوند.
سرانجام لحظه موعود فرا میرسد. ساعت 22:8 دقیقه، با رمز مبارک «یا زینب(س)» در منطقه عملیاتی موسیان و شرهانی، زبیدات، جنوب شرقی دهلران در غرب عینخوش، با اهداف آزادسازی ارتفاعات حمرین در جنوب دهلران و تهدید و دسترسی به امکانات نفتی داخل خاک عراق و شهرک زبیدات آغاز میشود.
میگویند باران شدیدی میبارید. طغیان آب باعث ایجاد شکاف میان نیروها شد. هوا که روشن شد، هواپیماهای عراقی دست به کار شده و منطقه را تا میتوانستند، بمباران کردند. بچههای هوانیروز به امداد سپاه زمینی آمد و امنیت آسمان بالای سرشان را برقرار کرد تا پیشروی همچنان ادامه یابد.
مرحله اول در حالی به پایان رسید که دستاوردهای فراوانی را با خود به همراه داشت. آزادی 550 کیلومترمربع از خاک میهن اسلامی، 2600 بعثی کشته و زخمی، 1970 نفر اسیر،90 دستگاه تانک و نفربر و 13 دستگاه خودرو منهدم شده، از جمله دستاوردهای مرحله اول بود. اما مقصود به طور کامل نائل نشده بود.
عراقیها که ضربه سختی خورده بودند، باور نمیکردند که با وجود این همه موانع طبیعی و مشکلات جوی، نیروهای ایرانی بتواند تا این اندازه پیشروی کنند، اما این پایان کار نبود. روز دوم نیز عملیات ادامه یافت. یگانهای رزمی به سرعت آماده میشوند تا نقطه ضعف را پر کنند.
پس از عبور از موانع ایذایی و میدان مین، ابتدا گردان سیدالشهدا(ع) که مهمترین گردان لشکر 25 محسوب میشود خود را به مواضع بعثیان میرساند که با شلیک تعداد زیادی گلوله و آرپیجی اقدام به عملیات ایذایی میکند؛ بدین صورت زمینه برای هجوم لشکرهای امام حسین(ع) و علی بنابیطالب(ع) آماده میشود.
کار به درگیری تن به تن میرسد. اینجاست که دیگر ایدئولوژی بعثی در مقابل عزم حسینوار رزمندگان حرفی برای گفتن ندارد. خیلی از بعثی راهی جز فرار را نمییابند. انگار نیروهای ایرانی قدرت مضاعفی را به دست آورده بودند. آری این همان نیرویی بود که از عاشورای حسین بر رگهای ایرانیان تزریق شده بود.
نیروهای بعثی دیگر نمیدانستند چه کار کنند. کنترل بسیاری از مناطق از دستشان خارج شده بود. تلفات زیادی داده بودند. ادوات زیادی نیز یا نابود شده بود یا به دست سپاه اسلام افتاده بود.
مرحله سوم عملیات در حالی آغاز شد که هدف تسخیر ارتفاعات غربی، دامنههای غربی جبال حمرین، جادههای تدارکاتی دشمن و تأمین اهداف فتح شده مورد نظر قرار گرفته بود.
برای سومین بار پس از عبور از بلندیهای حمرین به سوی چاههای نفت منطقه یورش میبرند و تمام موانع را پشت سر میگذارند. در آستانه ورود به شهرک «زبیدات»، تانکهای مستقر در بلندیها و شیارها، آخرین تلاش را انجام میدهند تا مانع ورود به شهر شوند.
آرپیجیزنها تعدادی از آنها را شکار میکنند و باقیمانده تانکها میگریزند و در سمت زبیدات موضع میگیرند. پس از در هم شکسته شدن آخرین مقاومتهای دشمن، رزمندگان اسلام وارد شهر تخلیه شده زبیدات میشوند و کار تعقیب تا غرب شهرک ادامه مییابد. بدین ترتیب این عملیات غرورآفرین با پیروزی پایان مییابد.
عملیات محرم، دستاوردهای زیادی را با خود به همراه آورد. «خارج کردن جاده دهلران – عینخوش به طول 100 کیلومتر از زیر دید و تیر دشمن»، تأمین امنیت شهرهای «موسیان»، «دهلران» و پادگان «عینخوش»، «دشت اژیه» و دهکدههای اطراف آن و آزادسازی کوههای «حمرین»، «آزادسازی منابع نفتی موسیان»، «بیات» و «حوضچههای نفتی زبیدات»، «تلمبهخانه و 70 قطعه چاه» و «تأمین قسمتی از مرز به طول 50 کیلومتر» از جمله این دستاوردها بود.
شایان ذکر است که در این عملیات غرورآفرین؛ 3400 نفر از نیروهای بعثی به اسارت درآمدند که این امر باعث ضربه روحی شدیدی به ارتش بعث شد.