یکی از آموزشهای مهمی که در احادیث و روایات آمده است، تاکید بر این امر است که قسمت الهی جز حلال و پسندیده نیست. پیامبر اکرم(ص) در این باره میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى قَسَمَ الْأَرْزَاقَ بَیْنَ خَلْقِهِ حَلَالًا وَ لَمْ یَقْسِمْهَا حَرَاماً فَمَنِ اتَّقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَبَرَ أَتَاهُ اللَّهُ بِرِزْقِهِ مِنْ حِلِّهِ وَ مَنْ هَتَکَ حِجَابَ السِّتْرِ وَ عَجَّلَ فَأَخَذَهُ مِنْ غَیْرِ حِلِّهِ قُصَّ بِهِ مِنْ رِزْقِهِ الْحَلَالِ وَ حُوسِبَ عَلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ؛ خداوند عزیز و با عظمت خلایق را آفرید و روزی آنها را نیز به صورت حلال بین آنها تقسیم کرد. پس اگر کسی چیزی از حرام مصرف کند به همان میزان از حلال محروم میشود و در قیامت نیز مورد ملامت خداوند قرار خواهد گرفت»(اصول کافی- ج5/ 80).
آنچه حلال را حرام میکند، عمل انسان و دخالتهای نامشروع او است
با این تفاسیر، آنچه حلال را حرام میکند، عمل انسان و دخالتهای نامشروع او و توزیعهای ناعادلانه است. به عبارت دیگر، حرام قسمتشده مشروع نیست، بلکه نتیجهای از عمل ستمگران و نادانان است. آیه شریفه 118 سوره مبارکه نحل در این خصوص میفرماید: «وَعَلَى الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَیْکَ مِن قَبْلُ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَکِن کَانُواْ أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ؛ و بر کسانى که یهودى شدند، آنچه را قبلا بر تو حکایت کردیم، حرام گردانیدیم و ما بر آنان ستم نکردیم، بلکه آنها به خود ستم میکردند»(نحل/118). بر این اساس، کسانی که جویای مال بسیارند و در این عرصه طمعورزی میکنند و همچنین کسانی که زمینه توزیع ناعادلانه را فراهم میکنند و باعث آن میشوند، در جرگه ستمکاران هستند.
قسمت الهی با مقیاسهای صلاح آدمی و بقای زندگی مادی انسان و بالیدن زندگی معنوی او صورت گرفته است
به منظور فهم حقیقت تقسیم الهی و فلسفه چرایی حلال و حرام بودن اموال، توجه به آموزهای که از امام رضا(ع) به شیعیان القاء شده، قابل تأمل است. ایشان در خصوص دلیل وجود مال حرام و حلال در اسلام میفرمایند: «انا وجدنا کل ما احل الله تبارک و تعالی ففیه صلاح العباد و بقاوهم و لهم الیه الحاجة التی لایستغنون عنها، و وجدنا المحرم من الاشیاء لاحاجة للعباد الیه و وجدناه مفسدا داعیا الی الفناء و الهلاک؛ ما دریافتیم آنچه خداوند متعال حلال کرده است، سبب صلاح بندگان و بقای آنان است، به آن نیاز دارند و از آن بینیاز نیستند؛ و دریافتیم که بندگان خدا به چیزهایی که حرام است، نیازی ندارند و دانستیم که آنها مایه تباهی و سبب نابودی و هلاکت است».
پس قسمت الهی با مقیاسهای صلاح آدمی و بقای زندگی مادی انسان و بالیدن زندگی معنوی او صورت گرفته است تا تنگدستی و نیازی برجای نماند که او را از دست یافتن به مصلحت خود در دو زندگی دنیا و آخرت باز دارد. این امر نیازمند توجه به این نکته است که در جامعه اسلامی هیچگونه افراط و زیادهروی وجود نداشته باشد تا سبب طغیان و فساد شود؛ یا هیچ تفریط و کوتاهی که راه راست را بر آدمی ببندد و او را از آن منحرف سازد.
مسئله رزق حلال در قرآن کریم نیز اینگونه شناسانده شده است که حلال آن است که در میان دو حد افراط و تفریط قرار گرفته باشد. آیه شریفه 87 سوره مبارکه مائده در اینباره میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تُحَرِّمُواْ طَیِّبَاتِ مَا أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، چیزهای پاکیزهای را که خدا برشما حلال کرده است، حرام مشمارید و از حد در مگذرید که خدا از حدگذرندگان را دوست نمیدارد»(مائده/87) پس چیزهای پاکیزه حرام نیست که مانعی بر مصرف آنها باشد و نه باید با اسراف در مصرف مال حلال موجب محروم ماندن دیگران از نعمات خداوندی شد. پس از اینجا مشخص میشود که تجاوز و افراط مغایر با حلال بودن مال است.
این میانهروی در مصرف و پرهیز از تعدی و تجاوز از منظر امام صادق(ع) با عنوان سپاهیان عقل و سپاهیان جهل معرفی میشود و امام(ع) سپاهیان عقل را میانهروان و تجاوزگران را سپاهیان جهل معرفی میکنند. قرآن کریم به وضوح در آیه 2 سوره مبارکه مائده همیاری و همکاری با متجاوزان را نهی میکند و در این خصوص میفرماید: «وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَى الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ؛ در گناه و تعدى دستیار هم نشوید و از خدا پروا کنید که خدا سخت کیفر است»(مائده/2). پس هر حکومت و دستگاه قانونگذاری که زمینه مصرف مال به شکل حرام را فراهم میکند یا در ارتباط با پیادهسازی آن اقدام میکند، طبعا ظالم است.
شناخت اصل «حق» و موضعگیری با توجه به آموزههای قرآن و سیره عملی ائمه معصومین(ع)
به راستی راه سعادت و ضلالت مشخص و ابزارهای تعالی و کمال بشر اظهر منالشمس است و آنچه در این بین مغفول مانده اعتماد و اعتقادی است که از بین رفته است. اعتماد به پیروزی حق و اعتقاد به آموزههای اسلام، که علیرغم مشخص کردن راه و مسیر سعادت برای همگان به واسطه طمعورزی انسانها عموما در قلّت قرار دارد. مطمئنا بارزترین نمونهای که میتوان در این باره مشاهده کرد صفبندی جبهه حق و باطل است، زمانی که امام حسین(ع) در روز عاشورا خطاب به سپاه عمر سعد میفرمایند: «فَقَدْ مُلِئَتْ بُطُونُکُمْ مِنَ الْحَرَامِ؛ چون شکمهای شما از حرام پرشده است، حرفهای من در شما اثر نمی گذارد». پیروی از حق همواره در ظاهر امر جنبه سختی و مشکلات را به همراه داشته است، اما مطمئنا آنچه در حقیقت موضوع مشخص است، آسایشی است که در پناه حق نصیب انسان خواهدشد. فارغ از هرنوع برداشت سیاسی و وابستگی حکومتی وظیفه هر مسلمان است که با توجه به آموزههای قرآن و پیروی از سیره عملی ائمه(ع) اصل «حق» را شناخته و سپس له یا علیه دیگران موضعگیری کند.
رضا عدالتیپور