کد خبر: 1318490
تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۴
به بهانه سالروز شهادت سردار مهدی زین‌الدین؛

فرماندهی که به واسطه رشادت‌هایش؛ عنوان سردارخط شکن را دریافت کرد

گروه جهاد و حماسه: فرماندهی که زمان شهادتش تنها 25 سال داشت، اما عزم راسخش به حدی بود که حتی عراقی‌ها نیز به آن معترف بودند؛ مهدی زین‌الدین زندگانی‌اش را با مبارزات انقلابی آغاز کرد و پس از پیروزی، جان خود را نیز در راه حفظ آن داد.


26 آبان‌ماه، سالروز شهادت بزرگمردی‌است که در عین گمنامی، تاریخ دفاع مقدس را با خون خود نوشت. سرداری که در 22 سالگی، کوهی از تجربه را با خود همراه داشت.



مهدی، مهرماه سال 38 شمسی در تهران دیده به جهان گشود. خانواده‌اش بسیار مذهبی و پیرو خط ائمه‌اطهار(ع) بودند. پدرش از فعالان سیاسی بود که توسط عمال رژیم منحوس پهلوی چندین بار دستگیر و حتی تبعید نیز شد.



شهید زین‌الدین، قرآن را در دامان مادری پاکدامن و اهل کتاب فرا گرفت. پنج سال بیشتر نداشت که به همراه خانواده‌اش به خرم‌آباد رفت. نوجوانی‌اش را در محضر علمای گرانقدری همچون ، آیت‏اللّه‏ مدنی گذراند.



با اخذ مدرک دیپلم در رشته تجربی، دوران دبیرستان را به اتمام رساند. طولی نکشید که پدر بزرگوارش به جرم فعالیت علیه رژیم پهلوی دستگیر و به سقز در استان کردستان تبعید شد. وی علاقه وافری به درس و تحصیل داشت به طوری که بعد از اخذ دیپلم، در کنکور شرکت کرد و توانست رتبه 4سراسری را به خود اختصاص داده و در دانشگاه شیراز در رشته پزشکی قبول شود. اما اوضاع بر وفق مراد مهدی نبود. خفقان دوران پهلوی و فعالیت‌های سیاسی پدرش علیه این رژیم، باعث شد تا وی انصراف داده و نزد پدر در مغازه مشغول به کار شود.



مهدی نیز به تبعیت از پدر، وارد جریان‌های سیاسی و مبارزه علیه طاغوت شد. مغازه زین‌الدین، کانون تبلیغات علیه رژیم شده بود. پخش اعلامیه و سخنرانی‌های امام خمینی(ره) از سوی مهدی انجام می‌گرفت. با صدور فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر لزوم اجرای اعتصابات عمومی و خودداری مردم از انجام فعالیت‌های اقتصادی، مهدی زین‌الدین مغازه پدر را تعطیل کرد.



شهید زین‌الدین علاقه خود به تحصیل را همواره با خود همراه داشت. کمی بعد با وجود اینکه موفق به دریافت پذیرش از یک دانشگاه فرانسوی شده بود؛ با سفارش امام خمینی(ره) که به یکی از دوستان وی فرمودند:«به ایران برگردید؛ زیرا ایران به جوانانی مثل شما نیازمند است»، از عزیمت به خارج از کشور برای ادامه تحصیل منصرف شد.



خانواده زین‌الدین دیگر در سقز نمانده و به کانون و مرکز اصلی مبارزات علیه رژیم پهلوی، یعنی شهر قم عزیمت کرده و مبارزه علیه محمدرضا را ادامه دادند. این امر تا پیروز انقلاب اسلامی ادامه یافت. با تاسیس جهاد سازندگی به فرمان امام خمینی(ره)، مهدی مشغول فعالیت‌های عمرانی و خدمت‏رسانی به محرومان شد.



مهدی انقلابی با تاسیس سپاه پاسداران، عضو این نهاد انقلابی شد و بازهم مشغول به دفاع از آرمان‌هایش گشت. پس از مدتی، به علت تعهد، درایت و پشتکاری که از خود نشان داد، به پیشنهاد فرماندهی سپاه پاسداران قم و حکم ستاد مرکزی سپاه، به عنوان مسوول واحد اطلاعات سپاه قم انتخاب و به انجام وظیفه پرداخت.



با آغاز غائله کردستان، راهی این منطقه شد و توانست در کنار دیگر همرزمان دلاورش در آزادسازی شهرهای کردستان از دست اشرار، نقش بسزایی ایفا کند. اما این پایان کار شهید زین‌الدین نبود چراکه وی خستگی ناپذیر بود. طولی نکشید که مهدی به همراه خانواده‌اش راهی جنوب و دفاع از کشور شدند.



رشادت‌های مهدی، زبان زد خاص و عام بود. مسئولیت شناسایی یگان‌ها، مسئول اطلاعات عملیات سپاه دزفول و سوسنگرد را بر عهده گرفت و به بهترین نحو، انجام وظیفه کرد. در عملیات رمضان، به فرماندهی لشگر 17 علی‏ابن‏ابی‏طالب قم منصوب شد. مهدی در این مسند و به واسطه رشادت‌ها و دلیری‌هایی که از خود نشان داد، عنوان سردار خط شکن را از آن خود کرد.



زندگی مهدی، مملو از رشادت بود. جبهه جنوب یا غرب هم فرقی نداشت. یکجا باقی نمی‌ماند. مهدی به غرب بازگشت و در بیست و ششم آبان 1363 در غرب آذربایجان و زمانی که به سوی سردشت در حرکت بود، با اکراد یاغی و ضد انقلاب‌های بی دین درگیر شده و شربت شهادت نوشید و در سن 25 سالگی، به دیدار معبودش شتافت.

captcha