به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) توافق روز گذشته هستهای میان تیم مذاکرهکننده جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 تحلیلهای عمدتاً مشابه و با نگاه مثبت و بعضاً متفاوت و منفی در داخل و خارج در پی داشته است، این گزارش به بررسی دیدگاه روزنامههای مطرح داخلی نسبت به این توافق که در سرمقالههای شمارههای امروز، دوشنبه چهارم آذرماه بازتاب یافته است، میپردازد.
روزنامه «آرمان روابط عمومی» در سرمقاله خود با عنوان «تجلی قدرت نرم ایران» به قلم عماد افروغ، جامعهشناس و استاد دانشگاه با اشاره به اینکه بدون فهم دنیای نابرابر و ظالمانه کنونی، نمیتوان ارزیابی دقیقی از دستاوردهای تیم هستهای ایران داشت، نوشته است: «ایران توانست در یک چنین زمینه نامنصفانهای از فرصت گفتوگوی هستهای خود کمال بهره را برده و پیام فعالیت صلحجویانه هستهای خود را به دنیا منتقل کند؛ در این مذاکرات ایران سعی کرد تا از تمام ظرفیتهای رسمی و مدنی قدرت نرم خود و از ارتباطات داخلی و خارجی نهادهای مردمنهاد برای تحریک افکار عمومی تا حضور فراگیر مردم در صحنه، به ویژه در سالروز مبارزه با استکبار، یعنی 13 آبان تا فرمایشات قاطعانه و نرم ضداستکباری مقام معظم رهبری تا استفاده کامل وزیر امور خارجه از ظرفیتهای مدنی و مجازی در اختیار خود و بطور خاص انتشار پیام ویدئویی برای اثرگذاری بر متن و حاشیه مذاکرات استفاده کند».
افروغ در ادامه تصریح کرده است: «آن چه به دست آمده بیش از آنکه بیانگر احقاق حق کامل و قانونی باشد شکاف و ترکی در روابط ناعادلانه و تحریمهای غیرانسانی است ... البته قطع نظر از عدم التزام برخی کشورها به معاهدات بینالمللی و با وجود برخوردهای نابرابر باید ثابت کنیم که بهدلیل برخورداری از یک سابقه کهن تمدنی پایبند به قانون هستیم و در چارچوب معاهدات متعارف جهانی حق هرگونه فعالیت و نظارتی را برای خود محفوظ و به رسمیت میشناسیم و در برابر زیادهخواهیهای نامتعارف و البته غالب میایستیم و در این بین از تمام قدرت نرم خود برای آگاهیبخشی ملی و جهانی استفاده میکنیم. به هرحال، همین که در دنیای نابرابر کنونی توانستیم حق غنیسازی خود را به صورت نهادی و قانونی تثبیت کنیم، جای تقدیر دارد».
الیاس حضرتی مدیرمسئول روزنامه «اعتماد» در سرمقالهای که برای شماره امروز این روزنامه با عنوان «قدردان روشهای مدبرانه و معقول باشیم» نگاشته است، گفته است: «متأسفانه طی سالهای اخیر، 7 – 8 سال گذشته، عزیزانی کمتجربه که خیلی اعتقادی به روشهای دیپلماتیک نداشتند و تعامل مثبت با دنیا را بلد نبودند یا اعتقادی به آن نداشتند موضوع پرونده هستهیی ایران را پیچیدهتر کردند».
وی در ادامه خاطرنشان کرده است: «در همین راستا بود که ایرانیان برای نشان دادن رشد و رشید بودن راهی را برگزیدند که در آن همچنان مسائل و مصائب از طریق تدبیر امور و امید به آینده و از کانال صندوقهای رای حل شود و لذا حماسه 24 خرداد خلق شد و مردم به تیمی رای داد که هم به لحاظ اعتقاد به حضور ملت در بازکردن گرههای اصلی مشکلات کشور و هم به لحاظ استفاده از تمام ظرفیتهای فرزندان این مرز و بوم و هم استفاده از همه افراد مجرب و توانمند و معتدل و معقول و استفاده از تمام ظرفیتهای دیپلماسی و تلاش برای ارائه تصویری صلحطلبانه و مهربان پیشگام بود ... باید از رییسجمهور معقول، منطقی و صبور و تمامی تیم مذاکرهکننده بهویژه جناب آقای ظریف قدردانی کرد و به آنها تبریک گفت. بالاتر از همه باید به ملت صبور ایران که مصائب و تندرویهای تندروها و کارشکنیهای دشمنان خارجی را با صبوری تحمل کردند تا شهد شیرین پیروزی را انشاء الله بچشند، تبریک گفت».
«جشنی برای دیپلماسی تدبیر» عنوان سرمقاله روزنامه «ایران» به قلم محمد نوری است که در آن آمده است: «دیروز بسیاری در امضای طلایی نمایندگان شش قدرت بزرگ، پایان مناقشه هستهای ایران را جستند، اما شواهد مختلف دلالت بر این دارد که چراغ معاهده ژنو بیش از آن که ابهام از مسیر هستهای ایران بزداید، افق زندگی شهروندان این مرز و بوم را روشنی بخشیده است؛ در موج خوشامدگویی میلیونها کاربر ایرانی به تیم مذاکره کنندگان ژنو میتوان نشانههای احیای غرور و امید به آینده را دید».
این سرمقاله افزوده است: «اتفاق ژنو را میتوان نقطه آشتی ایرانیها با سیاست و سیاست خارجی به حساب آورد. شاید شهروندان ایرانی در هیچ دورهای این گونه به تدابیر دیپلماتهای کشور امید نبسته بودند؛ بیگمان از خوان گسترده دیپلماسی ژنو، همه قدرتها منافع خویش را خواهند جست اما سهم و نصیب شهروند ایرانی فراتر از دیگران است».
روزنامه «تهران امروز» در سرمقاله خود با عنوان «توافق ژنو و آزمون ارادهها» تألیف دکتر حجت کاظمی نوشته است:« از چشمانداز موقعیت کنونی و مسائل مطروحه در پرونده هستهای ایران،توافق ژنو، یک «توافق خوب» برای ایران تلقی میشود؛ همانطور که برای غرب نیز یک «توافق خوب» است ... دادهها و ستاندههای طرفین متوازن و برابر است و مهمتر از همه آنکه دو طرف ماجرا موفق به تعیین چارچوبی زمانمند و نسبتاً قابل راستی آزمایی برای آینده شدهاند ... این بدان معناست که در چارچوب ترسیم شده همواره امکان راستی آزمایی اقدامات طرفین وجود دارد و بنابراین گامهای داوطلبانه از سوی طرفین قابل بازگشت خواهد بود.
این سرمقاله میافزاید: درخصوص بحث حق غنیسازی و تصریح آن در متن توافقنامه،تا حدی اختلاف تفسیر وجود دارد؛ تفسیر ایران،فرانسه و روسیه از متن توافقنامه دال بر آن است که حق غنیسازی برای تهران به رسمیت شناخته شده است، حال آنکه آمریکاییها در چارچوب تفسیر همیشگی خود از بند چهار «انپیتی» معتقدند که حقی برای ایران تصریح نشده است؛ فارغ از بعد تفسیر بردار توافقنامه که تابعی از یک دعوای تاریخی درخصوص حق غنیسازی کشورهاست، تصریح بر ادامه غنیسازی ایران و بهتبع آن عدم تأکید بر ضرورت توقف غنیسازی از سوی ایران، تأییدیهای است بر تفسیر جمهوری اسلامی ایران از متن توافقنامه؛ هرچند که آمریکاییها تلاش دارند تا موضوع تصریح برحق بودن غنیسازی را به آینده و تفاهمنامه نهایی موکول کنند.
سرمقالهنویس روزنامه «تهران امروز» تصریح کرده است: «آنچه باعث نگرانی در ماههای آینده است عدم اجرای تعهدات از سوی طرف غربی است که تجربه نشان میدهد به دلایل متعددی ممکن است چندان در بند اجرای تعهدات متقابل خود نباشد؛ نباید فراموش کرد که از این پس کشورهای عربی خلیجفارس، اسرائیل،لابیهای قدرتمند حاضر در پایتختهای غربی، کنشگران تندروی مستقر در کنگره آمریکا و رسانههای بینالمللی خواهند کوشید تا در فرایند شکلگرفته اخلال ایجاد کنند و مانع از تحکیم مسیر تفاهم باشند».
«بسترها و بایستهای توافقنامه هستهای ژنو» عنوان سرمقاله روزنامه جوان است که توسط عباس حاجینجاری به رشته تحریر در آمده و در آن میخوانیم: «حصول توافق در چنین نشستی [نشست ژنو] نابرابر که در مقابل ایران بهطور تقریب 80 درصد ظرفیت اقتصادی، نظامی، سیاسی و... جهان صف کشیده بودند برای تیم ایران موفقیتی قابل توجه بود و سبب شد که تلاش صهیونیستها و کاخ سفید و دیگر همراهان آنها برای تعطیلی فرآیند غنیسازی هستهای ایران با اتهام انحراف در روند فعالیتها به شکست کشیده و 1+5 ناچاراً تداوم روند غنیسازی هستهای ایران را پذیرا شود».
در ادامه این سرمقاله آمده است: «حفظ وحدت و انسجام داخلی در حمایت از تیم مذاکرهکننده هستهای و پرهیز از دو قطبی شدن در داخل به عنوان موافقین و مخالفین مذاکره، نکتهای بود که در روند مذاکرات رعایت شد و تیم مذاکرهکننده، متکی بر حمایتهای عمومی توانست مذاکرات را پیش برد، اگرچه ممکن بود در این روند انتقاداتی نسبت به مباحث از سوی نشریات از سوی همه جناحهای سیاسی مطرح شود ... مؤلفه اقتدار نظامی و دستاوردهای ارزشمند نظام اسلامی در عرصه دفاعی و عامل اصلی تمکین غرب به عنصر مذاکره برای پیشبرد تعاملات بود. نظام سلطه اگر اقدام نظامی را در سرکوب توانمندی هستهای ایران کارآمد میدانست، به طور قطع برای مهار و از بین بردن توان هستهای ایران تردیدی به خود راه نمیداد. پذیرش حق غنیسازی ایران مرهون توانمندی و ایستادگی و صلابت نیروهای مسلح و حمایتهای مردمی است».
سرمقالهنویس جوان تأکید کرده است: «بهرغم محدودیت دستاوردهای اقتصادی این توافقنامه برای ایران، منافع بعد سیاسی این توافقنامه برای ایران بر بعد اقتصادی آن غلبه دارد، و از همین روست که امریکاییها به ویژه با اندک نشان دادن منافع اقتصادی تلاش دارند دستاوردهای سیاسی آن را نیز تحتالشعاع قرار دهند ... اما ... محدودیت آوردههای اقتصادی این توافقنامه برای ایران ایجاب میکند که دولتمردان در بزرگنمایی آن در رفع مشکلات اقتصادی کشور بپرهیزند و از ایجاد توقعات کاذب در مردم خودداری کنند ... توافق مذکور تنها در بحث هستهای صورت گرفته و نه دیگر عرصههای محل اختلاف، بنابراین نوع تبلیغات و واکنشها نباید میدان را برای فرصتطلبانی فراهم کند که تلاش کنند این رویه را به سایر عرصههای سیاست خارجی کشور تعمیم دهند».
روزنامه «خراسان» در سرمقاله خود به قلم علی ماروسی، دبیر شورای مشورتی مرکز حقوقی و داوری لاهه با عنوان «توافق هستهای و حق غنی سازی ایران» خاطرنشان کرده است: «کسانی که مختصر آشنایی با پروسه مذاکرات بین المللی دارند، همگی بر این امر اذعان دارند که دفاع از حقوق ملی و مدیریت همزمان مذاکرات پیچیده حقوقی ـ سیاسی با شش کشور که هر کدام از آنها سابقه و امکانات بسیاری در زمینه مذاکرات بین المللی دارند امری است بسیار دشوار ... از منظر حقوقی متن مورد توافق طرفین در ژنو یک معاهده و یا قرارداد نیست بلکه یک نقشه راه برای رسیدن به یک توافقنامه جامع است. بر همین اساس است که طرفین عنوان سند مورد توافق را “ Joint Plan of Action” اعلام کردهاند؛ به دیگر سخن این توافق به عنوان یک قدم اولیه برای رسیدن به یک توافق جامعی است که آن توافق نیازمند مذاکرات و اقدامات بسیاری توسط طرفین در طول شش ماه آینده است؛ ولی سوالی که اکنون مطرح است این است که آیا حق غنیسازی ایران به رسمیت شناخته شده یا خیر؟ نگاهی به مصاحبههای وزرای خارجه شرکتکننده در مذاکرات، این نکته را القا میکند که از همان ابتدا بین طرفین در خصوص این حق اختلاف وجود دارد»!
مؤلف افزوده است: «نگاهی به محتویات سند منتشر شده، مبین این واقعیت است که طرفین به روشنی ولی مشروط پذیرفتهاند که در آینده و پس از انجام تعهدات قید شده در سند مورد توافق ،از جمله تعلیق غنی سازی 20درصد در نهایت کشور ایران نیز مانند دیگر کشورهای عضو «ان. پی. تی»، حق برخورداری از حقوق تصریح شده در آن را دارا میباشد ... لذا در صورتی که طرفین خود را ملزم به انجام اقدامات قید شده در متن نمایند و مشکلی در روند اجرای آنها پیش نیاید، بهطور مسلم یکی از موضوعاتی که نهایتاً در سند نهایی که پس از شش ماه بین طرفین منعقد خواهد شد، شناسایی حقوق ایران در چارچوب NPT خواهد بود ... اکنون سؤال این است که چرا بعضی از کشورها، اعلام داشتند که حق غنی سازی ایران به رسمیت شناخته نشده است»؟
وی پاسخ داده است: «در سند مورد توافق ایران و ۱+۵ حقوق ایران بر اساس «ان. پی. تی» بهرسمیت شناخته شده و از آنجایی که تا کنون تفسیر حقوقی مشخصی توسط یک نهاد صالح برای تفسیر معاهده «ان. پی. تی» بهعمل نیامده است، لذا برداشت کشورها از حقوق ناشی از «ان. پی. تی» متفاوت است».
محمدکاظم انبارلویی در سرمقاله امروز روزنامه رسالت که با عنوان «مقاومت 10ساله جواب داد» بیان کرده است: برای اولین بار طرف گفتوگو مجبور به دادن امتیاز شد؛ اگر چیزی داده شد، چیزی هم گرفته شده است؛ شرارت و ادامه خصومت غربیها در قالب تهدیدها و تحریمها متوقف شده است و این دستاورد کمی نیست ... بیانات قاطعانه مقام معظم رهبری در هفته گذشته در دیدار با فرماندهان نظامی بسیج و نیز راهپیمایی عظیم یومالله 13آبان، آب پاکی را روی دست دشمنان اسلام و نظام ریخت و به آنها فهماند که ملت ایران از حق غنیسازی و برخورداری از انرژی صلحآمیز هستهای ذرهای کوتاه نخواهد آمد ... بیاعتمادی دولت و ملت ایران به 1+5 همچنان باقی خواهد ماند؛ چون یک بار هم در سال 82 چنین توافقهایی داشتیم، اما آنها به اقدامات صادقانه ایران وقعی ننهادند و به تعهدات خود عمل نکردند ... پس هر زمان امکان به هم زدن توافقات و زدن زیر میز مذاکرات وجود دارد، خوشبختانه پیشبینیهای لازم شده است و ما چیزی را از دست نمیدهیم و به قول آقای ظریف اگر در این شرایط قرار گیریم، «انتخابهای دیگر در اختیار داریم».
انبارلویی ادامه داده است: توافق نشان میدهد، غربیها به این نتیجه رسیده بودند که تحریمها فعالیتهای هستهای ایران را متوقف نکرده بود، لذا افزایش سانتریفیوژها را به بیش از این مقدار که هست، یک کابوس برای خود میدانستند، لذا مجبور به تن دادن به توافقات بودند؛ ملت و دولت ما باید هوشمندانه نسبت به نیات طرف مقابل بر خورد کند؛ هر لحظه انتظار بدعهدی و نقض عهد وجود دارد ... توقف خصومت ظاهری دشمن با تدبیر دیپلماتیک جمهوری اسلامی نباید ما را از خصومت پنهان و باطنی آنها غافل کند، ضمن آنکه، مشکلات اقتصادی کشور به قوت خود باقی است؛ نباید سطح انتظارات را بالا برد و از دولت توقع داشته باشیم در رفع گرانیها و نگرانیها و بیکاری و تورم معجزه کند.
سرمقالهنویس روزنامه «رسالت» با اشاره به مشارکت 85 درصدی در انتخابات چهار سال پیش ریاست جمهوری نوشته است: عدهای ... با طرح دروغ تقلب در انتخابات، بزرگترین ضربه را به اقتدار ملی زدند و کشور را هشت ماه دچار آشوب کردند؛ منطق آنها این بود که «دیگی که برای ما نجوشد نمیخواهیم برای هیچ کس بجوشد» ... آنها فرصتهای پیشرفت را از کشور گرفتند و به مدد قدرتهای جهانی شتافتند تا تهدیدها و تحریمها را تشدید کنند ... امروز ... دولت آقای روحانی مورد تأیید همه جناحها و گروهها قرار دارد و این همبستگی متضمن اقتدار ملی است، به همین دلیل دشمن در برابر اتحاد ملت زانو زده است.
سرمقاله روزنامه «سیاست روز» در ذیل موضوعی متفاوت و با عنوان «الزاماتی بر گزارش یکصد روزه دولت» به توافق هستهای ایران و 1+5 در ژنو پرداخته و نوشته است: حضور قوی و مقتدرانه دولت در صحنههای بینالمللی و هیئت مذاکرهکننده ایران در ژنو ستودنی وجای مباهات است که به حول و قوه الهی و دعای ملت ایران با حفظ منافع ملی و حقوق مسلم ملت ایران در استفاده صلحآمیز انرژی هستهای از جمله حق غنیسازی و رفع تحریمهای غیرقانونی غرب علیه ایران را به ارمغان داشت؛ جای سؤال اینجاست که توجه بیش از حد به مسائل خارجی و مرتبط دانستن حل مشکلات داخلی به خارج از مرزها با سیاستهای کلان کشور مغایرت ندارد؟ و آتویی به طرفهای مذاکرهکننده غربی نمیدهد که فشارها و تحریمها را بیشتر نمایند. به حمدالهی با درایت رهبری، سطح توقعات مردم در مذاکرات کاملاً واقعبینانه و منطقی شده است؛ تعدیلی نیز در نگاه برخی از مسئولان خیلی خوشبین نیز حاصل شده است که از دستاوردهای این دوره از سیاستهای کشور درنرمش قهرمانانه جهت مواجهه با غرب میباشد.
احمد نقیبزاده، استاد دانشگاه تهران سرمقاله امروز روزنامه «شرق» با عنوان «ملت بزرگ و دیپلماسی بزرگ» را نگاشته که در آن آورده است: چند سال پیش، از یکی از مسئولان بلندپایه دیپلماسی کشور پرسیدم بالاخره در این باب تا کجا خواهید رفت، پاسخ داد مقاممعظمرهبری فرمودهاند وقتی به مرحله بازگشتناپذیری در انرژی هستهای رسیدیم در
همانجا خواهیم ایستاد؛ آفرین بر کِلک این استاد باد؛ اینک به همان مرحله رسیده، به صف کشورهای صاحب دانش و فناوری هستهای پیوسته و اقتدار را تا به آنجا رساندهایم که شش کشور بزرگ را در یک طرف و خود را در طرف دیگر بنشانیم و مذاکره کنیم.
نقیبزاده افزوده است: جان کری گفت در سال 2003 که نگذاشتند به توافق برسیم؛ ایران فقط هزار و 500 سانتریفیوژ داشت، ولی الان 19هزارسانتریفیوژ دارد و اگر باز نگذارند به توافقی دست یابیم، ایرانیها از این هم فراتر میروند؛ چنین گزاره تلخی از دهان رئیس دیپلماسی آمریکا نتیجه مقاومتهای مردم و مهندسیهای کشتیبان بزرگی است که مستظهر به درایتش آسوده به ساحل سعادت چشم دوختهایم ... دستاوردها تا به آنجا ارزشمند و غرورآفرین است که نویسنده این سطور بهعنوان یکی از سیاستشناسان کشور باید اذعان کند که چارهای جز اصلاح بعضی از نظریههای خود ندارد؛ باید بپذیریم که اراده قوی، بسیاری از ساختارها را شکسته و سلاحهای مدرن را به زانو درمیآورد
سرمقالهنویس روزنامه شرق تأکید کرده است: باید پذیرفت سیطره قدرتهای بزرگ و ترس از آنها بیشتر از آنکه عینی باشد ذهنی است و آنچه ملتهای ضعیف را در ناتوانی نگه میدارد همین ترس است؛ از این پس باید به آینده نظر دوخت و در پرتو تنشزدایی پیشآمده، دشمنان پلید منطقهای را که توانستهاند از انزوای ایران بهره گرفته و ایدئولوژیهای واپسگرا و واپسمانده خود را که بسترساز تروریسم است در منطقه بگسترانند در جای خود بنشانیم ... در چنین موقعیتی که صهیونیستها و سعودیها و پارهای همسایگان به ظاهر دوست، نگران عادیشدن روابط خارجی ایران هستند، جا دارد از طرف آنان از دوستان داخلیشان که همان ساز را با آلتی دیگر مینوازند، تشکر کنیم و بگوییم چه زیباست وقتی آنقدر دستپاچه میشوید که از یاد میبرید سکان دیپلماسی کشور، در نهایت، به دست همان کسی است که خود را مرید او میدانید ... اگر اشتباه کردهاید مانند من به اشتباه خود اعتراف کرده و «فاقم وجهک لدین حنیفا» و مطمئن باشید مردم شما را خواهند بخشید.
روزنامه «کیهان» عنوان «بازهم پیمان شکنی» را به سرمقاله امروز خود به قلم حسین شمسیان، اختصاص داده و نوشته است: مخالفخوانیهای آمریکا، حکایت از تزلزل آنها در برداشتن کوچکترین گام برای به رسمیت شناختن حق مسلم مردم کشورمان دارد. آنها ... همین توافق را هم کمتر از چند ساعت بعد از امضاء، مورد تشکیک و تردید قرار میدهند! این البته همان پیشبینی مقام معظم رهبری در خصوص خوی استکباری آمریکا و عهدشکنی آنهاست ... همزمان شاهد ترویج خطی رسانهای از آن سوی مرزها هستیم که تلاش میکند در داخل کشور، حالت برد و باخت یا موافقت و مخالفت با عملکرد فرزندان کشور را دامن بزند؛ این نگاه که با هدف رخنه در وحدت ملی شکل گرفته ...
در ادامه سرمقاله کیهان میخوانیم: بدعهدی آمریکایی و غیرقابل اعتماد بودن آنها، خیلی زودتر از آنچه که تصور میشد معلوم و مسلم شد ... ساختار اصلی تحریمها به قوت خود باقی است و قرار است درباره آن صحبت شود اما شاهد برخی گشایشها در متن توافقنامه هستیم ... این توافق، توافقی موقت و شش ماهه است و نمونه اول در نوع خودش نیست و ایران قبلا حداقل سه توافق مشابه با غرب داشته است ... توافق حاصله شروع «امری فرایندی و روندی» است که بستگی بسیاری به گامهای بعدی و مذاکرات آتی دارد و نباید با ایجاد هیجانهای رسانهای به جای یک پیروزی به مردم غالب گردد که حداقل نتیجه حاصل از آن، پدید آمدن انتظاراتی است که به دلیل ماهیت توافق حاصله امکان قابل تأمین نبودن آن دور از انتظار نیست.
روزنامه مردمسالاری پرداختن به «زوایای داخلی توافق ژنو» موضوع سرمقاله امروز خود به قلم حمیدرضا شکوهی قرار داده و خاطرنشان کرده است: « میتوان ... این امر [توافق هستهای] را حاصل تجربه بالای تیم جدید دیپلماتیک ایران در عرصه سیاست خارجی و توان بالای تیم جدید در یافتن راه تفاهم با غرب بدون عقب نشینی از حقوق هستهای دانست. مذاکرات نفسگیر ژنو اثبات کرد که آنچه میتواند مذاکرات با طرفهای خارجی را به نتیجه برساند، سپردن سکان هدایت مذاکرات به دست تیمی متخصص و باتجربه است که طرف مقابل را به سمت هدف مورد نظر متمایل سازد ... مذاکرات در دوره فعلی به گونه ای پیش رفت که دو بار وزرای امور خارجه کشورهای مذاکره کننده از چهار گوشه دنیا، خود را به ژنو رساندند تا مذاکرات به نتیجه برسد و این هنر مذاکره کنندگان ایرانی بود.
این سرمقاله میافزاید: مهمترین نکته در مورد مذاکرات هستهای که باید به آن توجه کرد نقش مقام معظم رهبری در موفقیت دیپلماتیک دولت است ... تدبیر مقام معظم رهبری از زمان انتخابات ریاست جمهوری یازدهم تاکنون که شاهد توافق ژنو هستیم اهمیتی به مراتب افزونتر از موارد پیش گفته دارد ... پس از تشکیل دولت، مهمترین اتفاق در حوزه دیپلماسی با واگذاری سرپرستی مذاکرات هستهای از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه رخ داد که این تغییر بدون نظر مثبت مقام معظم رهبری امکانپذیر نبود؛ جلوگیری از موازی کاری در دستگاه دیپلماسی و شورای عالی امنیت ملی، یکی از مسایلی بود که ضرورت آن از مدتها پیش احساس میشد و دولت تدبیر و امید برای رفع این مشکل قدم برداشت و مقام معظم رهبری زمینه واگذاری مدیریت پرونده هستهای به وزارت امور خارجه را فراهم ساختند.
روزنامه «وطن امروز» ستون سرمقاله امروز خود را به سیدعابدین نورالدینی سپرد تا با عنوان «برگهای رفته و نگرانی گام نهایی» به توافق ژنو بپردازد و بنویسد: براساس آنچه در متن توافقنامه ژنو آمده، تعهدات و وظایف طرفین در گام نخست، متوازن نبوده است؛ داد و ستد هستهای صورت گرفته باید براساس یک فرمول روشن و متضمن تعهد به برخورداری یکسان طرفین از امتیازات باشد؛ به عبارتی، مفهوم برد ـ برد باید به صورت عینی و در تمام گامها ملموس باشد ... توقف غنیسازی 20 درصد و از بین بردن این سرمایه چه از طریق تبدیل به میلههای سوختی و چه با رقیق کردن آن به اورانیوم 5 درصد؛ به معنای از دست دادن یکی از برگهای برنده ایران در چانهزنی با طرف مقابل بود؛ ایران همچنین متعهد به توقف توسعه تأسیسات آب سنگین اراک و نطنز و فردو شده است؛ یکی از معانی این توقف، عدم چرخش سانتریفیوژهای نسل جدید ایران در تاسیسات مربوطه است؛ سانتریفیوژهایی که در صورت کاربردی شدن، قطعاً غنیسازی ایران را از هجوم ویروسهایی نظیر استاکسنت در امان نگهمیداشت.
سرمقالهنویس روزنامه «وطن امروز» در ادامه این سؤال را مطرح میکند: «طرف مقابل در مقابل این اقدامات چه امتیازاتی برای ایران قائل شده است؟ آیا اقدامات طرف مقابل فراتر از امکان محدود برای یک تجارت 8 میلیارد دلاری در یک بازه زمانی 6 ماهه است؟ قطعاً این امکان هیچ آسیبی به ساختار و شاکله تحریم وارد نمیکند و همانطور که در بیانیه 1+5 درباه این توافقنامه تصریح شده، زیرساخت تحریمها همچنان به جای خود باقی است و تضمینی است برای انجام تعهدات احتمالی ایران در آینده مذاکرات؛ حال این سؤال مطرح میشود که در صورت تداوم مذاکرات، ایران برای گام نهایی با چه ابزار و برگهایی به چانه زنی میپردازد؟ گفتنیهای زیادی درباره توافقنامه ژنو هست. توافقنامهای که در آلماتی و با هزینهها و امتیازات کمتری نیز میتوانست امضا شود اما به دلیل عدم تضمینهای محکم طرف مقابل، مورد پذیرش واقع نشد.