کد خبر: 1326063
تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۲ - ۱۴:۱۷

«چهل عکس، چهل داستان»؛ روایت چهل حدیث از مقاومت مردم ایران

گروه ادب: «چهل عکس، چهل داستان» نام مجموعه‌ای است که در همراهی عکس و داستان به روایت مقاومت مردم در جنگ تحمیلی می‌پردازد.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، کتاب «چهل عکس، چهل داستان» نام مجموعه‌ای است که به کوشش سیدمهدی مدیرواقفی و توسط انتشارات افراز منتشر شده است.



در این مجموعه و در صفحات فرد، عکسی از دوران دفاع مقدس چاپ شده که در صفحه مقابل یکی از نویسندگان داستان کوتاهی را خلق کرده است. این مجموعه همانطور که از نام آن نیز برمی‌آید، دارای چهل عکس و چهل داستان مرتبط با هر عکس است که اسامی جالب توجهی دارند. برای نمونه می‌توان به «لطفاً با کفش وارد نشوید» را امیرمالک‌پور نوشته و «خاکریز» داستان کوتاه امید کوره‌چی است؛ «عابس» به قلم مهدی کفاش که شاید طولانی‌ترین داستان این مجموعه است و همراه خود عکسی از پست صلواتی در جبهه‌ها دارد و «گریه» نام داستانی از علی‌ کریمی است که با بدرقه رزمندگان توسط خانواده‌های آنها و گریه کودکی پشت جمعیت رزمندگان، گره خورده است.



بخشی از داستان «پل» به قلم فرید قدمی در این مجموعه به این شرح است: «نبرد چه زمانی آغاز شد؟ در اسطوره‌ها شاید همان زمانی که آز، شهریار جهان تاریکی، پا بر قلمرو زروان، شهریار جهان روشنایی، گذاشت و خواست که روشنایی را «بنده» تاریکی کند؛ یا وقتی که زئوس به جنگ تیتان‌ها رفت و کرونوس را به بند کشید، یا در روایت هگل شاید آن زمان که دو انسان برای اثبات ارج خویشرو در روی هم به نبرد ایستادند، تا یکی «ارباب» شود و آن یکی «بنده».



بنده اما سرانجام به بندگی‌اش راضی نماند و علیه اربابش برآشفت. کار بنده را استوارتر از پیش کرده بود و بی‌کاری ارباب را کاهل‌تر. پس این‌بار، بنده پیشین اربابی نو؛ و تاریخ آنگاه تاریخ اربابان و بندگان شد، تاریخ آنهایی که همواره یا زیر یوغ بندگی‌شان در آرزوی اربابی بودن، یا در خرقه وهمی اربابی‌شان خرامان و از خود راضی. پس نبرد کی‌ تمام خواهد شد؟...



حالا شما روی پل ایستاده‌اید. مردمان این سوی پل در آرزوی به بندگی گرفتن مردمان آن طرف و مردمان آن طرف هم، در آرزوی اربابی بر مردمان این سو. اما شما نه احساس بندگی دارید، نه توهم اربابی. نه زوران را می‌‌شناسید نه آز را. روی پل ایستاده‌اید، با گیتاری در دست. می‌نوازید و می‌خوانید. در دو سوی پل نخل‌ها یا درخت‌های سبز با نوای شما به رقص می‌آیند. نه به ارباب می‌اندیشید، نه به بنده. به «جشن» فکر می‌کنید.



به آپولون می‌اندیشید که در معبد دلفی نشسته مستِ نغمه سازش. آنها که در هر دو سو از صدای گلوله‌ها و دشنام‌ها خسته‌اند، صدای گیتارتان را خواهند شنید، شک نکنید! شاید اولش تردید کنند، اما بی‌تردید به «جشن» شما خواهند پیوست. از دو سوی پل صدای ناپلئون، هیتلر، چرچیل، صدام، بوش و بن‌لادن می‌آید. بی‌خیال! مراقب گلوله‌ها باشید، حتی اگر به سرنوشت ویکتور خارا دچار شوید.»



این مجموعه در 100 صفحه و توسط انتشارات افراز با قیمت 20 هزار تومان با شمارگان هزار و 100 نسخه‌ای منتشر شده است.

captcha