فیلم سینمایی «استرداد» را باید نمونهای موفق در سینمای ایران محسوب کرد، چون این کار تاریخی برخلاف خیلی از آثار مشابه، زمانی که میخواهند از یک رویداد تاریخی سخن گویند هیچگونه تحریفی را در آن دخیل نمیکنند؛ خط مشیای که تا پایان بدون کوچکترین شعارزدگی در کار حفظ میشود. جدا از این امتیاز باید به حسن سلیقه کارگردان و تهیهکننده برای انتخاب موضوع فیلم تبریک گفت، چون داستان «استرداد» کمتر برای توده مردم آشنا است، درضمن جذابیتی که قصه دارد قادر است به راحتی هر تماشاگری را جذب خود کند.
در کنار رویکرد حرفهای کارگردان «استرداد» به یک واقعه تاریخی، نمیتوان از برخی ضعفها غافل شد؛ امری که نشان میدهد تاریخدان معتبری در تمامی بخشهای فیلمنامه با کار همراه نبوده است. برای مثال باید به استفاده از افسر زن در فیلم اشاره کرد که به لحاظ تاریخی با واقعه «استرداد» همخوان نیست. نکته دیگر اینکه در روایت واقعی این رویداد، موضوع اصلی پولی بوده که شوروی در زمان جنگ جهانی از ایران قرض گرفته و پس از جنگ از دادن آن سرباز میزند. این گفته نیز در برخی نقل قولهای خسرو معتضد به روشنی ذکر شده است.
جدا از بحث تاریخی، درباره بخشهای فنی فیلم که محور اصلی این یاداشت است میتوان نظرات مختلفی داد. در ابتدا باید از لوکیشنهای بسیار خوب فیلم به نیکی یاد کرد که در سینمای امروز ما امری کمیاب است، در صورتی که رسالت سینما ایجاد خیال و رؤیا است و این خواسته نیز تنها با لوکیشنهای زیبا عملی است. مطلب دیگر شخصیتپردازی درست فیلم است، به نحوی که تمام کارکترهای اصلی در طول فیلم به صورت دقیقی مورد ارزیابی قرار میگیرند، حتی گوشهای از این توجه به فیلم شخصیتهای فرعی نیز تعمیم پیدا میکند، هرچند کمی اشکال در این میان وجود دارد و آن هم نگاه سیاه و سفید به برخی از شخصیتهاست. اشکالی که با توجه به برخی مسائل از عهده کارگردان خارج است.
نکته حائز اهمیت در این فیلم شخصیتپردازی مناسب حمید فرخنژاد در نقش فرامرز تکین است. کارکتری که با رفتارهای غیر قابل پیشبینی خود تماشاگر را در برخی از مواقع غافلگیر میکند. این مهم نیز تنها به واسطه توانایی بازی فرخنژاد حاصل نشده است، بلکه نشاندهنده، آشنایی و آگاهی فیلمنامهنویس از کار است. نکته دیگر که بر جذابیت فیلم افزوده، شخصیت زن داستان است؛ این شخصیت در ابتدا تنها یک مترجم است، اما به مرور با قصه همراه میشود و یکی از قهرمانهای فیلم را شکل میدهد. این تغییر چهره امری رایج در سینمای تاریخی است که به شدت بر جذابیت چنین کارهایی میافزاید.
زمانی که که درباره مسائل فنی فیلم سخن میگوییم بیانصافی محض است که در خصوص طراحی صحنه و لباس فوقالعاده فیلم حرفی زده نشود که به وضوح تاریخ آن دوران را برای تماشاچیان زنده میکنند، البته ممکن است عدهای از مخالفان بودجه فیلم را دلیلی بر این حسن بدانند، دلیلی که به هیچ وجه منطقی نیست، چون بسیاری از تولیدات سینمایی و تلویزیونی با وجود بودجه بالا، پرداختی ابتدایی به این حوزه دارند. در کنار طراحی صحنه باید از جلوههای ویژه این کار نیز به نیکی یاد کرد که به نوعی تداعی کننده فیلمهای مربوط به جنگ جهانی دوم است.
هدایت هوشمندانه کارگردان
درباره کارگردانی کار هم باید گفت که غفاری به خوبی از عهده کار بر آمده است، به ویژه اینکه هدایت چنین کارهایی که از اکساسوار بسیاری برخودارند مشکل است، اما فیلمساز به خوبی از عهده کار برآمده است. همچنین بحثهایی چون فیلمبرداری، صدا، موسیقی و مونتاژ این کار نیز از استانداردهای سینمای ایران بالاتر بوده است. در پایان این مطلب باید یادآور شد هزینه کردن برای فیلمهایی که روایت کننده اتفاقات تاریخی کشورمان است ولخرجی نیست، بلکه یک نوع اگاهی بخشی است برای نسل جوان است.