به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، بنا به گفته مسئولان مؤسسه مصابیحالهدی قرار بود، جلد اول «ادب الهی» با نام «تأدیب نفس» از مرحوم آیتالله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی که جلد اول آن در نمایشگاه بینالمللی قرآن رونمایی شده بود، به صورت گستردهتر از قبل توزیع شود. این اثر مجلدی از مجموعه پنج جلدی «ادب الهی» است که در آن به مسئله تربیت و پرورش انسان پرداخته شده.
در بخشی از مقدّمه کتاب تأدیب نفس آمده است: «اوّلین جلد از مجموعه «ادب الهی» با عنوان «تأدیب نفس» پیش روی شما است. مجموعه کامل این مباحث که به کلّیات مباحث تربیتی از دیدگاه اسلام میپردازد، در دو نوبت، یکی در سال 1373 در جلسات عمومی ایشان ایراد شد و بعد از یک وقفه چند ساله مجدّداً در سال 1388 ادامه پیدا کرد و تعداد آن به بیش از 150 جلسه رسید که در پنج جلد منتشر خواهد شد. در حقیقت این مباحث، آخرین حرف و سفارش ایشان بود.»
استاد در ابتدای بحث، طیّ 33 جلسه به بررسی ابعاد مختلف تربیت فردی و اجتماعی از دیدگاه علمای اخلاق و عرفان پرداختهاند که میتواند دستورالعمل تأدیب از منظر اسلام برای مربّیان تأدیبی و تربیتی تلقّی شده و به عنوان کلّیات خودسازی مورد استفاده طالبان سیر و سلوک قرار گیرد.
عنوان «تأدیب نفس» نیز کاملاً مطابق با اصطلاحات علمی نیست؛ چراکه نفس به معنای اعمّ، عامتر از مباحثی است که در کتاب مطرح شده و نفس به معنای اخصّ نیز اخصّ از موضوع کتاب است. بنابراین میتوان اینطور توجیه کرد که نفس در اینجا، به معنای عام است که هم شامل معنای اخصّ بوده و هم شامل قلب، عقل و جوارح میشود. اما از اتمام بیست و یکمین نمایشگاه بینالمللی قرآن که با اتمام ماه مبارک رمضان همزمان بود، تا امروز موعدهای متعددی از سوی مسئولان این مؤسسه برای انتشار و توزیع این اثر اعلام شد که هیچ یک محقق نشده است.
در بررسی روند فعالیت این مؤسسه باید گفت که در سالهای پایانی عمر پربرکت مرحوم آیتالله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی، این نشر با انتشار مجموعه 10 جلدی سلوک عاشورایی به مخاطبان عام خود شناسانده شد و در ادامه چاپ و توزیع «دفتر دل»، «خلاصه مباحث سلوک عاشورایی»، «گذری بر زندگی حاجآقا مجتبی» و «بارگذاری صوت جلسات اخلاق» بیش از پیش خود را به عنوان مرجع اصلی انتشار آثار معظمله معرفی کرد. هر چند همزمان، برخی انتشارات نیز به انتشار برخی آثار استاد اخلاق تهران اقدام کردند.
نکته قابل توجه در این میان آنکه زیبنده این مؤسسه نیست که بیش از این، مشتاقان به معارف و معرفت را منتظر انتشار این آثار قرار دهند؛ البته همین منوال برای جلد اول تفسیر مرحوم آیتالله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی نیز متصور است.
آشنایی اجمالی با زندگی پر برکت حضرت آیتاللهالعظمی حاج آقا مجتبی تهرانی
حضرت استاد در سال 1316 ه.ش در خانوادهای از اهل علم، معرفت و شهادت در تهران به دنیا آمد. پدر ایشان، مرحوم آیتالله میرزا عبدالعلی تهرانی، از شاگردان مرحوم حاجشیخ عبدالکریم حائرییزدی، فقیهی مجاهد و عارفی سترگ بود که در زمان تاریک حکومت پهلوی اوّل، با همراهی و رفاقت مرحوم آیتالله شاهآبادی بزرگ، به اقامه جماعت در مسجد جامع بازار تهران مشغول بود و در امر تربیت نفوس مستعدّ و راهنمایی سالکان الیالله تعالی اهتمام ویژه داشت.
حضرت آیتالله حاجآقا مجتبی تهرانی، طبق رسم تمامی خاندانهای علم و معرفت، تحصیل در علوم دینی و اشتغال به علوم حوزوی را از دوران کودکی آغاز کرد و در امر تحصیل علوم، جدّیت فوقالعادهای داشت. ایشان با هدایت و ارشاد والد بزرگوار خود، برای مدّت چهار سال به مشهد مقدّس مهاجرت کرد و در سایه الطاف حضرت علیبنموسی الرّضا(ع)، مشغول به گذراندن سطح شد و از محضر اساتید برجستهای چون ادیب نیشابوری بهره برد. سپس به قم مهاجرت کرد تا در حوزه نوپای آن دیار که به تازگی تمامی اهل علمِ جهان تشیّع را به سوی خود جذب میکرد، حضور یابد و سطوح عالی دروس حوزوی را نیز به اتمام برساند.
حضرت استاد با جدّیت و پشتکار بسیار، دروس سطح را به سرعت تمام کرد و در سنین نوجوانی به محضر علمی بزرگانی چون امام خمینی، مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی، آیتاللهالعظمی گلپایگانی و مرحوم علّامه طباطبایی راه یافت. در جدّیت و پشتکار معظّمله همین نکته کافی است که به فرموده خودشان، در زمانی که مشغول به دروس سطح بودند، دو مرتبه تمام وسائلالشیعه را مطالعه کردند تا برای شرکت در درس خارج آماده شوند. ایشان با نبوغ و پشتکاری که از خود نشان دادند، در جوانی به درجه رفیع اجتهاد رسیده و به زودی توانستند از نزدیکان و خصّیصین حضرت امام قرار گیرند. مقبولیّت علمی ایشان نزد استاد خویش، به اندازهای بود که حضرت امام به طلبه خوشفکر و جوان خود اجازه داد تا تقریرات و نوشتهجات درس بیعشان را جمعآوری کرده و به صورت یک اثر مستقل منتشر کند. ایشان در همین ایّام، کتاب مکاسب محرّمه حضرت امام، همچنین دو جلد رسائل اصولی ایشان را تنظیم و منتشر کرد.