کد خبر: 1346591
تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۱۸
مسعود فراستی:

اندیشه دینی فیلمساز باید با گذر از فرم سینمایی به بیننده منتقل شود

گروه هنر: یک منتقد سینما با تأکید بر اینکه در مدیوم سینما دو مقوله فرم و محتوا به یک اندازه اهمیت و اعتبار دارند گفت: موضوع و اندیشه دینی که فیلمساز به آن فکر می‌کند تنها باید از مسیر فرم و ساختار و گزاره‌های سینمایی به بیننده منتقل شود.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، نشست نمایش و نقد و بررسی  فیلم «سر به مهر»، روز گذشته سه‌شنبه 3 دی با حضورهادی مقدم‌دوست، کارگردان فیلم و مسعود فراستی منتقد در سالن بصیرت مجتمع فرهنگی دانشجویی 13 آبان برگزار شد.



مسعود فراستی پس از نمایش فیلم در سخنانی راجع به کلیت سینمای ایران گفت: همچنان به نظر می‌آید که اسیر موضوع هستیم و گویا این غایت معضل در سینماست و وقتی به آن دست یافتیم دیگر کار تمام می‌شود در صورتی که تنها با یافتن موضوع، چیزی که ساخته می شود نامش فیلم نیست.



وی ادامه داد: در چنین شرایطی نتیجه این می‌شود که با نمایشی خسته کننده و رادیویی روبرو می‌شویم و در مورد بسیاری از فیلم‌های ساخته شده که البته پز روشنفکری دارند، چیزی از ساختار و فرم دستگیرمان نمی‌شود و هر آنچه که هست دیالوگ و گفتار است که اگر چشمان خود را ببندیم و با حس شنوایی ماجرای فیلم را دنبال کنیم چیزی از دست نمی دهیم.



این منتقد سینما تصریح کرد: این در حالیست که به نظر من باید پس از طرح موضوع فکری اساسی در مورد آن صورت گیرد؛ صرف پیدا کردن یک موضوع قابلیت برای فیلمسازی ندارد و فیلم را در حد و اندازه یک طرح فیلمنامه‌ای چند خطی باقی نگاه می‌دارد، باید به این مسئله فکر کنیم که این موضوعی که ما یافته‌ایم باید به محتوا تبدیل شود، بدل به مدیوم سینما شود؛ سینما یعنی مابه ازاهای تصویری از آنچه که در فکر و اندیشه کارگردان و یا فلیمنامه‌نویس وجود دارد.



«سر به مهر» مانند اکثر فیلم‌های ایرانی اندیشه تصویری ندارد



فراستی به فیلم «سر به مهر» اشاره کرد و گفت: این فیلم مانند اغلب فیلم‌های ساخته شده در ایران اندیشه تصویری ندارد و تنها روی کلام رد و بدل شده میان بازیگران خود سرمایه‌گذاری کرده است، لذا حتی طرح فیلمنامه ای آن به یک طراح جامع با همه جزئیات بدل نشده است و در حد یک طرح کلی باقی مانده است؛ شکل شعاری پیدا کرده و داعیه فیلم ارزشی را دارد که البته تنها به این دلیل دوستانی که دغدغه مباحث ارزشی را دارند به این فیلم جایزه هم می‌دهند.



این منتقد و کارشناس سینما تأکید کرد: ما داریم به سینما فکر می‌کنیم، سینما باید حس ما را برانگیزد و آن‌گاه به سر و اندیشه ما نزدیک شود؛ در برخی آثار سینمایی حس برانگیخته می‌شود اما اندیشه عقیم باقی می‌ماند و گاه با انگ روشنفکری اساساً به حس مخاطب توجه نمی شود و تنها اندیشه هدف قرار می‌گیرد.



وی با موضوع فیلم «سر به مهر» اشاره کرد و گفت: زنی تردید دارد که نماز بخواند و یا نخواند، این موضوع است، موضوعی که باید آن پرداخته شود، شخصیت فیلم باید پیش زمینه داشته باشد، فایل شخصیتی برای او در نظر گرفته شود، ما در این فیلم با دختر فقیری روبرو هستیم که مشکل مالی دارد، سر و وضعش مدرن است، تکلیف ما با این دختر مشخص نیست، اگر مشکل مالی دارد پس 3 میلیون تومان پول در حسابش چه می‌کند، چگونه است که سرخوش بیشتر وقت خود را صرف چت کامپیوتری با دوستان وبلاگیش می‌گذارند؟ اینهاست که موجب می‌شود من بگویم که این فیلم در حد یک طرح و موضوع چند خطی باقی مانده و جلو نرفته است که البته همه اینها مشکل فیلمنامه نیست مسئله فیلمنامه‌نویس است که برایش مشخص شدن این ابهامات برای او مسئله نیست.



فرم و ساختار جزئیات فیلم را برای بیننده بازنمایی می‌کند



فراستی در ادامه گفت: بازهم تأکید می‌کنم که محتوا بدون فرم به وجود نمی‌آید، فرم و ساختار فیلم است که جزئیات مختلف یک فیلم را برای بیننده بازنمایی و نقاط ابهام را برطرف کرده و موجب می شود تا محتوای فیلم بر روی ذهن مخاطب بنشیند و در مورد این فیلم باید بگویم که نه فرم دارد و نه محتوایی در کار است.



وی با اشاره به اینکه فرم است که محتوا را می‌سازد گفت: ایده‌ای که در ذهن فیلمنامه‌نویس شکل می‌گیرد حق ندارد مستقیم به فیلم تبدیل شود بلکه باید در یک استخوانبندی و شاکله ای که آن را مدیوم سینما می‌خوانیم و در آن مولفه‌های تصویری مختص خود فیلم تعریف شده است به بیننده ارائه شود و باید گفت که فرم و محتوا لازمه و ملزوم هم هستند و تا فرم نباشد محتوا نیست و محتواست که بر فرم نشسته و معنا می یابد، چیزی که در این فیلم وجود ندارد و لذا ماجرا در خلأ شکل می‌گیرد و شخصیت فیلم روی هواست.



فراستی در جای دیگری از سخنان خود به فیلم و سینمای دینی پرداخت و گفت: گفته می‌شود فیلم سر به مهر دینی است اما من می‌گویم که این فیلم دینی نیست همچون سایر تولیدات سینمایی که با وجود پرداختن به موضوعی دینی و یا استفاده از یک شخصیت دینی، داعیه دینی بودن دارند اما به نظر من آنها ازحد یک فیلم فارسی اغلب مستهجن فراتر نرفته‌اند.



 باورپذیری معضل سینمای ایران است



وی ادامه داد: باور پذیری معضل سینمای دینی، بلکه معضل کل سینمای ایران است، این باور از دیدن می آید باید چیزی را در سینما ببینی تا باور کنی، کارکرد سینما باورپذیری از رهگذر دیدن است و نه از راه شنیدن و لذا هر اثر تصویری سینما نیست، «سر به مهر» می‌توانست یک تله فیلم کشدار باشد که در تلویزیون و در یک روز تعطیل پخش می‌شد و البته رضایت بیشتری از سوی مخاطب را نیز در پی داشت.



این منتقد سینما افزود: گروهی می‌گویند ما با این فیلم ارتباط خوبی پیدا کردیم، پس این را دلیل بر خوب بودن فیلم می‌دانند، در مورد سایر فیلم های دینی نیز توجیهی که می آورند و می گویند این فیلم فیلم خوبی است همین است که توانسته اند با آن ارتباط برقرار کنند در حالی که به اعتقاد من بیننده به این دلیل با فیلم به ویژه فیلمی که یک موضوع دینی را مطرح کرده است همراه می‌شود که آن وضعیت را بارها در زندگی خود تجربه کرده‌اند و به دنبال آن هستند که ببینند واکنش شخصیت فیلم در قبال این اتفاقات چیست در حالی که باید باور داشت که فیلم تجربه لحظات و موقعیت‌هایی است که قبلاً تماشاگر آن را تجربه نکرده است.



وی گفت: اغلب آثار سینمایی و تصویری غالباً چیزی را به یاد مخاطب می‌اندازند که آنها بارها آن را خارج از اثر تجربه کرده‌اند لذا ربطی به اثر  ندارد، تا این مرحله اثر سینمایی چون انعکاسی از رفتارهای روزمره زندگی افراد است پس هنوز وارد پرسه باورپذیری نشده است.



فرم در سینما یادگرفتنی نیست، زیستنی است



فراستی با اشاره به یک قانون کلی در سینما که رسیدن به موضوع و محتوا باید از فرم و ساختار فیلم گذر کند گفت: به نظر من فرم یاد گرفتنی نیست زیستنی است اما لازم این زیستن در اختیار داشتن تکنیک است؛ زمانی می توانیم بگوییم که یک فیلم دینی است که موضوع و محتوای خود را از یک فرم و ساختاری تصویری به سلامت گذرانده و آن را با همان شکل و شمایلی که در اندیشه فیلمساز است به بیننده منتقل کند.



وی در پایان گفت: به همین دلیل است که در مورد اکثر فیلم‌های ساخته شده حتی آنهایی که به زندگی پیامبران الهی اشاره دارند نمی‌توان عنوان سینمای دینی داد چرا که به نظر من، محتوای آنها همچون در حد یک ایده و باور موضوعی چند خطی باقی مانده است و وارد مدیوم تصویری که بتواند با استفاده از فرم و ساختار سینمایی، مؤلفه‌های اندیشه‌ای کارگردان را تبدیل به مؤلفه‌های تصویری و سینمایی کاره و آنها را عرضه کند.



در ادامه این مراسم هادی مقدم‌دوست نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی«سر به مهر» در مورد چگونگی رسیدن به موضوع این فیلم گفت: فیلمنامه‌نویس همواره در پی مواد و مصالحی است و آنها را از بررسی آدم‌ها، شخصیت‌ها، موقعیت‌های اجتماع پیرامونش شکار می کند و در مورد این فیلم باید بگویم که موقعیت یک شخصیت که ما به ازای بیرونی دارد و آن هم بحث شهامت نمازخواندن یک فرد در اجتماع است دغدغه اصلی نگارش این فیلم بود.



«سر به مهر» موقعیتی میان اضطراب و تعهد است



مقدم‌دوست تصریح کرد: در اصل این فیلم موقعیتی میان اضطراب و تعهد را روایت می‌کند که موجب می‌شود شخصیت فیلم کنش‌های گوناگونی از خود نشان دهد و البته چیز دیگری که موجب شد من به عنوان نخستین کار سینمایی مستقلم این فیلم را بسازم این بود که  این فیلم پرداختن به یکی از شعائر دینی و بحث تردید و تبلیغی بود که در جامعه در مورد بجا آوردن آن وجود دارد.



وی در مورد تعریف خود از سینمای دینی گفت: به نظر من سینمای دینی برای خود زبان، قرار و مدار و قواعدی دارد، ارکانی که باید آن را رعایت کرد و البته با این صحبت آقای فراستی که باورپذیری در سینمای دینی بلکه در کل سینمای ایران یک معضل است موافقم و باید بگویم که در این فیلم سعی شد که با انتخاب یک موضوع مبتلا به در جامعه، شکل و شیوه‌ای نو از کارکرد دین در اجتماع کنونی را مورد بررسی قرار می‌دهد.



مقدم‌دوست در مورد روانشناسی دین و کاربرد آن در تولید سینمای دینی گفت: مبحث مطالعات روانشناسی در حوزه دین در سینما نوپاست اما پرداخت مؤثر با آن در تولید فیلم‌های سینمایی نیاز به تصدیق دارد؛ خوشبختانه آنچه که در سینمای موسوم به سینمای دینی در حال انجام است این مسئله را به اثبات می‌رساند که این سینما به سمت و سویی در حال حرکت است که آنچه در آن طرح می‌شود موضوعاتی است که مردم دوست دارند به آنها پرداخته شود و در ادامه از مواجهه دین با این موضوعات  نیز اطلاع پیدا کنند.



این کارگردان سینما در پایان گفت: همواره برای من تفکر در دو حوزه فرم و محتوا مسئله ساز بوده است هر چند که در استخدام کلمات وسواس زیادی دارم اما در روایت سینمایی همچنان امکان تفکر در حوزه فرم و محتوا و اینکه تا چه اندازه توفیق این را یافته‌ام که در مورد هر دوی آنها به یک اندازه بیاندیشم مسدود است اما همیشه سعی کرده‌ام نه به عنوان اینکه خواسته باشم خود را یک کارگردان سینمای دینی معرفی کنم بلکه به عنوان یک دغدغه خواسته‌ام تا موضوعی دینی و پرداختن به یکی از شعائر مذهبی را در فیلم عنوان کنم.



 



  



       



 



 



  



 



 



 



 



   

captcha