کد خبر: 1347477
تاریخ انتشار : ۰۷ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۱
آیت‌الله‌العظمی مظاهری:

سعادت و نحوست ایام بازتاب عمل انسان است

گروه اندیشه: سعادت و نحوست ایام ناشی از اعمال انسان است؛ اعمال انسان اگر زشت و ناپسند باشد، به همراه خود نحوست دارد و اگر خوب و نیکو باشد، میمنت و مبارکی به همراه خواهد داشت.


به گزارش خبرگزاری‌بین‌المللی قرآن (ایکنا) به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت‌الله‌العظمی مظاهری، معظم له در سخنرانی خود در روز پنجشنبه، پنجم دی‌ماه به شرح مبحث سعد و نحس ایام پرداختند که مشروح آن در ادامه می‌آید:



بسم الله الرحمن الرحیم



«رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی یَفْقَهُوا قَوْلِی» ‏



 در جلسۀ گذشته، راجع به سعد و نحس بعضی ماه‌ها و روز‌ها و ساعات، مطالبی بیان شد و گفتم روایاتی دربارۀ سعد و نحس وجود دارد که نمی‌توان از آن‌ها صرف‌نظر کرد. هم‌چنین بیان شد که اگر نحوستی نیز در برخی اوقات وجود داشته باشد، با اعمالی نظیر قرآن خواندن، صدقه دادن و توکّل جدّی بر خداوند متعال، می‌‌توان نحوست آن را رفع کرد.



 تأثیر قطعی اعمال بر نحوست و سعادت



بحث به این‌جا رسید که به جای سعد و نحس ایّام، باید در خصوص سعادت و نحوست ناشی از اعمال انسان صحبت شود؛ اعمال انسان اگر زشت و ناپسند باشد، به همراه خود نحوست دارد و اگر خوب و نیکو باشد، میمنت و مبارکی به همراه خواهد داشت. این بحث از نظر آیات و روایات بسیار ارزنده است. مثلاً قرآن کریم می‌فرماید: انسان بی‌نماز، زندگی ناراحت کننده‌ای دارد: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى، و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور مى‏کنیم‏» 1. همچنین می‌فرماید: افراد متّقی، زندگی بانشاط و آرامی خواهند داشت: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً، وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ، و هر کس از خدا پروا کند [خدا] براى او راه بیرون‏شدنى قرار مى‏دهد، و از جایى که حسابش را نمى‏کند به او روزى مى‏رساند». ۲



قرآن کریم در سوره انعام، ابتدا در مقام پرسش می‌فرماید: «فَأَیُّ الْفَریقَیْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ، پس اگر مى‏دانید کدام یک از [ما] دو دسته به ایمنى سزاوارتر است» 3، چه کسی استحقاق یک زندگی منهای غم و غصه و منهای دلهره و اضطراب خاطر را دارد؟



سپس خود پاسخ می‌دهد: «الَّذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ، کسانى که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالوده‏اند آنان راست ایمنى و ایشان راه‏یافتگانند،» ۴ یعنی آنکه مؤمن و متقی است و گناه در زندگی ندارد، لایق برخورداری از امنیّت خاطر و هدایت است.



قطع نظر از اینکه قرآن جواب سؤال را می‌دهد، تأکید می‌کند و می‌فرماید: «أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ»، سپس دوباره تأکید می‌کند و می‌فرماید: «وَ هُمْ مُهْتَدُونَ» شاید بتوان بیش از صد آیه با مضمون سعد و نحس اعمال، در قرآن کریم یافت.



 تجسّم عمل



به مناسبت بیان این مبحث، لازم است اشاره‌ای به «تجسّم عمل» بشود. تجسّم عمل در قرآن کریم به سه گونه تصویر شده است که یک نوع آن مربوط به دنیاست و شکل دیگر آن مربوط به آخرت و نوع سوّم آن، هم در دنیا و هم در آخرت وجود خواهد داشت.



 معنای اوّل تجسّم عمل



یک معنا از تجسّم عمل آن است که هر کاری انجام می‌دهیم، چه خوب و چه بد، ولو در ظاهر نبینیم، اما در همین دنیا مجسّم می‌شود که مردم به آن «مکافات عمل» می‌گویند. این معنای از تجسّم عمل،‌‌ همان سعد و نحس دنیوی اعمال است. کارهاى نیک آدمی موجب پیدایش حیات طیّبه یعنى زندگى سالم و با ارزش و سعد مى‏شود و کارهاى بد او موجب حیات همراه با خباثت یعنى زندگى ناسالم و بى ارزش‏ و به تعبیر دیگر، زندگی نحس می‌شود. در حقیقت در بیان معنای سعد و نحس، باید گفته شود: اعمال بد انسان، نحس است و اعمال نیکو، سعادت و خوشبختی به همراه دارد. شرح این معنا از تجسّم عمل، در جلسه گذشته با عنوان «مکافات عمل» بیان شد.



معنای دوّم تجسّم عمل



معنای دوّم تجسّم عمل آن است که هرچه انجام می‌دهیم، از بین نمی‌رود و در قیامت بروز و ظهور آن را می‌بینیم. اعمال خوب، هویدا و بارز می‌شوند و اعمال بد نیز ظاهر و حاضر می‌شوند:



 «یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَیْنَ‌ها وَ بَیْنَهُ أَمَداً بَعیداً وَ یُحَذِّرُکُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ، روزى که هر کسى آنچه کار نیک به جاى آورده و آنچه بدى مرتکب شده حاضر شده مى یابد و آرزو مى‏کند کاش میان او و آن [کارهاى بد] فاصله‏اى دور بود و خداوند شما را از [کیفر] خود مى‏ترساند و [در عین حال] خدا به بندگان [خود] مهربان است»5



هرچه در پروندۀ اعمال انسان باشد، چه خوب و چه بد، ولو ذره‌ای باشد، به عنوان مونسی در قیامت همراه انسان است. خداوند سبحان با رأفت و مهربانی خود، برای این روز مهم، زنگ خطر می‌زند و زود‌تر از قیامت، به انسان‌ها متذکّر می‌شود که مواظب اعمال خود باشید، زیرا آن اعمال در قیامت در کنار شما و با شما هستند. اعمال بد اطراف انسان را می‌گیرند و این صحنه به اندازه‌ای برای انسان شرم‌آور و موجب خجالت است که مرتّب می‌گوید:‌ای کاش بین من و اعمالم فاصله بود. از آیۀ شریفه معلوم می‌شود که در قیامت، خجالت از ظهور اعمال، بیش از خجالت از جهنّم و سوزندگی آن است.



آیۀ دیگری که نظیر آن در قرآن کریم فراوان است، می‌فرماید: «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ، وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ، پس هر که هموزن ذره‏اى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید» 6. بعضی از مفسرین در ذیل این آیه گفته‌اند: انسان در قیامت، جزای عمل را می‌بیند، امّا این‌طور نیست، بلکه «یَرَهُ» می‌رساند که خود عمل را می‌بینند. چنان‌که در آیۀ دیگری می‌فرماید: خود اعمال به آن‌ها نشان داده می‌شود: «یَومَئِذٍ یَصْدُرُ النَّاسُ اشْتاتاً لِیُرَوا اعْمالَهُمْ، آن روز مردم [به حال] پراکنده برآیند تا [نتیجه] کارهایشان به آنان نشان داده شود» 7



عمل خوب، رفیق و مونس خوبی برای انسان در قبر و برزخ و قیامت است و اگر عمل بد باشد، رفیق بدی در قبر و برزخ و قیامت است:



این سخن‌هاى چو مار و کژدُمت‏



مار و کژدُم گشت و مى‏گیرد دُمت‏



 قرآن کریم هشدار می‌دهد که قیامت، روز رسوایی است و اعمال بد، به صورت وحشت‌ناکی همراه و کنار انسان هستند. بداخلاقی‌ و بد رفتاری در زندگی، صورت بدی پیدا می‌کند و این صورت زشت و کریه، رفیق و همراه انسان، از قبر تا قیامت است.



 ظهور و بروز اعمال در عالم قبر



پیامبر اکرم «صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم» فرمودند: «أَنَّ الْقَبْرَ رَوْضَةٌ مِنْ رِیَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النِّیرَانِ»۸



بر این اساس، تجسّم عمل آخرت از قبر انسان شروع می‌شود. یعنی اعمال هر کسی؛ چه خوب و چه بد؛ در عالم قبر، مثل یک رفیق و مونس همیشه همراه اوست و در اثر همراهی اعمال، قبر و عالم برزخ، می‌تواند برای او باغی از باغ‌های بهشت یا گودالی از گودال‌های جهنّم باشد.



یکی از علمای بزرگ اصفهان که من به ایشان بسیار ارادت داشتم، مرد وارسته‌ای بود و در سیر و سلوک، به مقاماتی دست یافته بود. ایشان هنگام تدریس، با گریۀ شدید فرموده بود: «در خواب دیدم مرگم فرا رسیده است؛ مردن را‌‌ همان طورى که براى ما توصیف شده است، در خواب یافتم؛ خویشتن را جدا از بدنم مى‏دیدم، و ملاحظه مى‏کردم که بدن مرا به قبرستان براى دفن حمل مى‏کنند. مرا به گورستان بردند و دفن کردند و رفتند. من تنها ماندم و نگران که چه بر سر من خواهد آمد؟! ناگاه سگى سفید را دیدم که وارد قبر شد. در‌‌ همان حال حس کردم که این سگ، تندخویى من است که تجسّم‏ یافته و به سراغ من آمده است. مضطرب شدم. در اضطراب بودم که امام حسین «سلام‌الله‌علیه» تشریف آوردند و به من فرمودند: غصّه نخور، من آن را از تو جدا مى‏کنم».



آن عالم ربّانی، با آنکه بسیار متّقی و در علم و عمل، سرمشق دیگران بود، تجسّم تندخویی خود را به آن صورت دیده بود. امّا چون نسبت به توسّل به حضرت سیّدالشّهداء «سلام‌الله‌علیه» علاقه و اهتمام فراوانی داشت، آن حضرت به او کمک کرده بودند.



 بهشت و جهنّم، ظهور و بروز اعمال



از نظر قرآن، بهشت و جهنّم، اعمال خود انسان است. قیامت عالم حَیَوان است؛ همه چیز در آنجا جان و عقل و شعور دارد و حرف می‌زند. در بهشت از جانب خداوند یا ملائکه یا از خود بهشت، به بهشتیان خطاب می‌شود: نعمت‌های بهشت، از خودتان است و پیش از این، خودتان فرستاده‌اید: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا هَنیئاً بِما أَسْلَفْتُمْ فِی الْأَیَّامِ الْخالِیَةِ، بخورید و بنوشید گواراتان باد به [پاداش] آنچه در روزهاى گذشته انجام دادید» ۹. هم‌چنین در جهنّم وقتی آتش جهنّم، افراد گناهکار را می‌سوزاند و داد و فریادشان بلند می‌شود، به جهنّمیان خطاب می‌شود: آتش جهنم را خود ایجاد و درست کرده‌اید: «ذلِکَ بِما قَدَّمَتْ أَیْدیکُمْ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبیدِ، این [کیفر] دستاوردهاى پیشین شماست و [گر نه] خدا بر بندگان [خود] ستمکار نیست» 10بنابراین، اعمال انسان، می‌تواند برای او بهشت‌ساز یا جهنّم آفرین باشد.



مشابه این دو آیه که راجع به تجسّم عمل بیان شد، در قرآن کریم فراوان است. در روایات نیز بر آن تأکید شده و اهل معرفت از این آیات و روایات استفاده فراوانی کرده‌اند.



 سعد و نحس اعمال در قیامت



قرآن می‌فرماید: «فَأَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ، یاران دست راست کدامند یاران دست راست» 11 «دست راستی‌ها، چقدر مبارک هستند». در واقع می‌توانیم آیه را چنین معنا کنیم: «افرادی که مبارکند، در اثر اعمالشان مبارک و عالی هستند.» هم‌چنین، قرآن می‌فرماید: افراد شوم، چقدر شومند! «وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ، و یاران چپ کدامند یاران چپ» 12



قرآن کریم، در ادامه، علّت شومی این افراد را بیان می‌دارد و می‌فرماید: «فی‏ سَمُومٍ وَ حَمیمٍ، وَ ظِلٍّ مِنْ یَحْمُومٍ، لا بارِدٍ وَ لا کَریمٍ، إِنَّهُمْ کانُوا قَبْلَ ذلِکَ مُتْرَفینَ، وَ کانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظیمِ، در [میان] باد گرم و آب داغ، و سایه‏اى از دود تار، نه خنک و نه خوش، اینان بودند که پیش از این ناز پروردگان بودند، و بر گناه بزرگ پافشارى مى‏کردند» ۱۳



افراد شوم، یعنی جهنّمیان، قبل از رفتن به جهنم، زیر دود و هُرم جهنم هستند و خودشان این وضعیّت را برای خود درست کرده‌اند. آنان با گناه روی گناه، با اتراف و عیّاشی و سایر گناهان، این‌چنین شوم شده‌اند. گناهان، شوم و نحس بودند و انجام آن اعمال نحس، موجب ایجاد نحسی برای آن افراد شده است؛ چنان‌که سعد و سعادت نیز بر اثر اعمال خود انسان پدید آمده است.



معمولاً بزرگان مانند علامه مجلسی «ره» در بحار الأنوار، تجسّم عمل را همین‌گونه معنا می‌کنند و بحث‌های مفصلی نیز روی تجسّم عمل به این معنا دارند.



معنای سوّم تجسّم عمل



شکل سوّم تجسّم عمل به این معنا است که اعمال انسان، تأثیر به سزایى در تکوین هویّت او دارد و عمل هرکسی براى او «ملکه» مى‏سازد. این هویّت و شخصیّت، در دنیا و آخرت همراه اوست. از نظر قرآن کریم و روایات، بلکه از نظر عقل، تناسخی در انسان‌ها وجود دارد و آن این‌ است که اعمال او؛ خوب یا بد؛ به تدریج، شخصیّت او را تغییر می‌دهد. این تناسخ، غیر از آن تناسخِ باطل است و ربطى به آن‏ندارد؛ زیرا به قول مرحوم صدرالمتألّهین «ره»، پذیرش آن تناسخِ باطل، پذیرش تناسخ به معنای برگشت از فعل به قوه است و برگشت فعل به قوه محال است.



بزرگانی نظیر مرحوم صدرالمتألّهین «ره»، ضمن قبول دو معنای اوّل و دوّم از تجسّم عمل، بر شکل سوّم آن پافشاری دارند و این معنا از تجسّم عمل را اصل می‌دانند.



بر اساس شکل سوّم تجسّم عمل، عادت به گناه و انجام اعمال زشت و ناپسند، انسان را از صورت انسانی خارج می‌کند و شخصیّت درونی او را به یک حیوان تبدیل می‌کند. مثلاً پیروی از هوا و هوس، شهوت‌رانی، اتراف و متوغّل شدن در شهوات نفسانی، او را به صورت میمون درمی‌آورد. ظلم، جنایت، حقّ‌النّاس و درنده‌خویی، او را مبدّل به سگ می‌کند. حقّه بازی و نیرنگ، او را شبیه یک حیوان موذی و بدجنس مانند روباه می‌سازد. اگر کسی در دنیا توبه نکند و درون خود را شستشو ندهد، کم کم تناسخ باعث می‌شود به صورت یک حیوان درآید.



همچنین اعمال صالح و شایسته، هویّت و شخصیّت درونی انسان را به یک انسان کامل تغییر می‌دهد. بروز این شخصیّت، هم در دنیا و هم در آخرت است و در بهشت، حورالعین از عشق او حیران می‌مانند. در حالی که حورالعین از نظر زیبایی بی‌نظیر هستند، امّا در مقابل انسان کامل که زیبایی خاصّی دارد و از نظر روحی، منهای صفات رذیله، منهای جهل و مرض و نقصان است، متحیّر می‌مانند.



تحلیل تشبیه انسان به حیوانات در قرآن کریم



آیاتی در قرآن کریم وجود دارد که برخی از انسان‌ها را به حیواناتی نظیر سگ ۱۴ یا الاغ ۱۵تشبیه می‌کند یا بعضی از افراد را مثل حیوانات و پست‌تر از آن‌ها می‌شمارد 16 و حتی در جایی می‌فرماید: آن‌ها از هر جنبنده‌ای پست‌تر هستند۱۷. دسته‌ای از مفسّران، آن آیات شریفه را از باب تشبیه و یا از باب سرزنش شمرده‏اند، امّا باید گفت: این آیات شریفه، از حقیقت شخصیّت برخی انسان‌ها خبر می‌دهد و با بیان واقعیّات، هویّت آن افراد را تبیین می‌فرماید. بنابراین خداوند متعال نه قصد اهانت به بندگان خود را دارد، نه از این آیات قصد انشاء دارد، بلکه این‌گونه آیات اخباری است و صرفاً خبر از واقعیّت می‌دهد.



یعنی اگر افکار، گفتار و کردار انسان ناشایست و بد باشد، به تناسب آن اعمال، انسان به صورت حیوانى شهوت پرست یا بوزینه‏اى شکم پرست یا خوکى متکبّر یا پلنگى ظالم یا سگى هار و خلاصه به صورتى زشت و پلید جلوه خواهد کرد. چنان‌که اعمال نیکو و شایسته، از او انسان کامل می‌سازد.



مثلاً قرآن کریم با بیان آیۀ «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذینَ لا یَعْقِلُونَ، قطعا بدترین جنبندگان نزد خدا کران و لالانى‏اند که نمى‏اندیشند» ۱۸، خبر می‌دهد: کسی که تعقّل ندارد، کسی که کور باطن و کر باطن است، در قیامت، به صورت یک جنبندۀ پست و مانند یک میکروب محشور می‌شود.



در آیۀ دیگری می‌فرماید: «مَثَلُ الَّذینَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُو‌ها کَمَثَلِ الْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمینَ، مثل کسانى که [عمل به] تورات بر آنان بار شد [و بدان مکلف گردیدند] آنگاه آن را به کار نبستند همچون مثل خرى است که کتابهایى را برپشت مى‏کشد [وه] چه زشت است وصف آن قومى که آیات خدا را به دروغ گرفتند و خدا مردم ستمگر را راه نمى‏نماید» ۱۹. این آیه نیز به بیان یک خبر می‌پردازد و آن اینکه عالم بی‌عمل در قیامت به صورت الاغی وارد صف محشر می‌شود. به بیان دیگر، آیۀ شریفه، علمِ عالم بی‌عمل را نظیر بار کتاب یک الاغ می‌داند که برای او هیچ فایده‌ای ندارد.



همچنین در قرآن کریم می‌خوانیم: «فَمَثَلُهُ کَمَثَلِ الْکَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُکْهُ یَلْهَث، داستانش چون داستان سگ است [که] اگر بر آن حمله‏ور شوى زبان از کام برآورد و اگر آن را رها کنى [باز هم] زبان از کام برآورد ‏» ۲۰



آیا خداوند متعال در این آیه قصد سرزنش بندگان و ناسزاگویی به آنان را داشته است؟ در اینجا هم باید بگوییم: خداوند سبحان، ناسزا نمی‌گوید، بلکه هشدار می‌دهد و با خبر دادن از یک واقعیّت می‌گوید: برخی افراد در اثر اعمال خود، به صورت یک سگ وارد محشر می‌شوند.



این اشخاص در دنیا هم هویّت حیوانی دارند، امّا هویّت آنان مخفی است و کسانی که چشم بصیرت دارند، می‌توانند شخصیّت حقیقی آن‌ها را ببینند.



این شکل از تجسّم عمل هم با سعد و نحس، رابطۀ مستقیم دارد؛ یعنی اعمال نیکو، هویّت انسانی و سعادت دنیا و آخرت به همراه دارد. چنان‌که اعمال ناپسند، هویّت و شخصیّت انسان را به هویّت حیوانی و نحس مبدّل می‌سازد.



 



پی نوشت‌ها



1.طه / 124



2.طلاق‏ / 2 و3



3.أنعام‏ /81



4.أنعام‏ / 82



5.آل‏عمران / 30



6.زلزلة / 7 و8



7.زلزال / 6



8.ارشاد القلوب، ج 1، ص 75



9.حاقة / 24



10.انفال / 51



11.واقعة / 8



12.واقعة / 9



13.الواقعة / 46-42



14.أعراف / 176



15.جمعه / 5



16.اعراف / 179



17.أنفال / 22



18.أنفال / 22



19.جمعه / 5



20.أعراف‏ / 176

captcha