کد خبر: 1349172
تاریخ انتشار : ۰۹ دی ۱۳۹۲ - ۱۶:۱۰

بخشی از سخنان «ایران ترابی» را در نشریه مهر بخوانید

گروه ادب: صد و نود و سومین شماره از نشریه تخصصی سوره مهر، گفت‌وگویی تفصیلی از «ایران ترابی» را در خود جای داده است که به خاطرات هشت سال دفاع مقدس مربوط می‌شود.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، صد و نود و سومین شماره از نشریه تخصصی کتاب انتشارات سوره مهر با محوریت کتاب و کتابخوانی منتشر شد. در بخش پرتو این شماره از نشریه مهر به بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری(مد ظله العالی) درباره کتاب و کتابخوانی با عنوان «کتاب تا اعماق وجود من اثر می‌کند» آمده است که در این بخش می‌خوانیم: «کتابی که من می‌خوانم، خودم متأثر می‌شوم؛ یعنی تا اعماق وجود من اثر می‌کند.»



معظم‌له در ادامه افزوده‌اند که «یک مقدار عکس‌العمل آن تأثر است، اما یک مقدار هم برای این است که من با مردم مرتبط هستم و قضایا و نبض تحرک عمومی جامعه در دست من هست و من بی‌اطلاع نیستم. من می‌خواهم به شما بگویم که ... این کتابتان، این نوشته، این فیلم یا این شعرتان بسیار مؤثر بود؛ چراکه ما در برآورد کار خودمان دچار چنین اشتباهی بشویم و خیال کنیم که این کار، کار کم‌اثری است؟»(من و کتاب، انتشارات سوره مهر: تهران، صفحه 26).



در بخش دیگری از این نشریه، گفت‌وگویی با ایران ترابی انجام شده است که مجموعه خاطرات او از دفاع مقدس در کتاب «خاطرات ایران» منتشر شده. در بخشی از این مصاحبه سؤالی به این شرح آمده است که یکی از مشکلاتی که خاطره‌نگاری زنان با آن مواجه بوده و است، عدم تمایل زنان حاضر در دفاع مقدس برای سخن گفتن درباره خاطرات خود است. چطور شد شما این تمایل را پیدا کردید؟



ترابی در پاسخ اظهار کرده است که «یکی از این خانم‌ها خود من بودم. چند سال دهان‌مان را بستیم و چیزی نگفتیم. خواستیم کاری که برای رضای خداوند و ولایت فقیه انجام داده‌ایم پیش خدا محفوظ بماند، اما یکی از دوستان پیش خانم سیده اعظم حسینی رفته بود و اسمی هم از بنده آورده‌ بود. در واقع تشویق‌های خانم حسینی بود که می‌گفتند ما نمی‌خواهیم شما را مطرح کنیم، می‌خواهیم بگوئیم که در این سال‌ها چه اتفاقاتی افتاد. خب همانطور که می‌دانید ناگفته‌ها درباره جنگ هنوز هم بسیار زیاد است و من قانع شدم برای به یادگار ماندن خاطرات جنگ، از خاطرات خودم بگویم.»

در ادامه این گفت‌وگو خطاب به ایران ترابی درباره اینکه در کتاب به جز چند صفحه از خاطرات پس از جنگ خود سخن به میان نیاورده‌اید. آیا دلتان نمی‌خواست کتاب به زندگی شما بعد از جنگ بپردازد، به خصوص که شما به علت آلوده‌ شدن به سموم شیمیایی، مشکلات زیادی هم داشتید، سؤال شده است.



ترابی نیز گفته است که «واقعیت اتفاقاتی که بر رزمندگان پس از جنگ گذشت، در عالم واقع هم تا حدود زیادی سربسته مانده‌ است. بچه‌های جنگ بعد از تمام شدن دوران دفاع مقدس به فراموشی سپرده شدند. آلودگی آنها به گازهای شیمیایی مورد بررسی قرار نگرفت و تأثیرات مخرب دوران سخت جنگ بر اعصاب و روان آنان نیز مغفول ماند. با این حال هزگر نخواستیم که غم‌های ما پس از جنگ بر دوش مردم سنگینی کند. در واقع شهادت، اسارت و مجروحیت سرنوشتی بود که خداوند برای رزمندگان ما رقم زده‌ بود. به همین علت هیچ رزمنده‌ای اهداف مقدس خود را با زرق و برق دنیا عوض نمی‌کند و ترجیح می‌دهد گله و شکایتی نداشته‌ باشد. گله و شکایت کردن از جفایی که به رزمندگان شد، نه تنها دوستان ما را ناراحت می‌کند، بلکه باعث خوشنودی دشمنان نیز خواهد شد.»



«زنگ کتاب‌خوانی»، «کلیدی که به کمک آموزش و پرورش رسید»، «دانشگاه نمی‌تواند فرهنگ‌ساز باشد»، «مدرسه عامل ترویج یا ضدترویج»، «دیده‌بان عراقی‌ها و ایرانی‌ها بودم» و ...، عناوین دیگر بخش‌های این شماره را شامل می‌شوند.

captcha