به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، کتاب «لطیف عشق» را انتشارت شاهد در معرفی شهید لطیف رنجبری به زیور طبع آراسته است. در طول داستان کتاب «لطیف عشق»، نویسنده در موقعیتهای مختلف یکی از ویژگیهای اخلاقی شهید لطیف رنجبری پرده بر میدارد و مخاطب را برای شناخت بیشتر این شهید با خود همراه میکند.
در نیمههای کتاب، نویسنده برای مخاطب، تصویری از جبهه و جنگ و حال و هوای آن روزها میسازد و رفته رفته فضای کتاب رنگ و بوی جنگ به خود میگیرد.
نویسنده در این کتاب به خوبی توانسته است زندگی شهید رنجبری را به گونهای توصیف کند که به گفته خود وی و سربازان و دوستان شهید، با واقعیت انطباق دارد. میرزا بابایی، نویسنده این اثر در آغاز کتاب، داستان را با لطیف در طبیعت کردستان شروع میکند و در همان جا با شهادت لطیف، آرام داستان را تمام میکند.
نویسنده در کتاب لطیف عشق با نثری شیوا و خودمانی، زندگی این شهید بزرگوار را روایت کرده و برای زنده ماندن حس کتاب و محیط داستانی آن، کلمات محلی کردی به کار برده و در پاورقی معنای آنها را آورده است.
در بخشی از کتاب «لطیف عشق» آمده است: «برای لحظاتی از هر چیزی به جز یاد خدا غافل شد. انگار که در عالمی دیگر سیر میکرد. بلند شد و نشست. بی اختیار به سوی میز رفت و پشت آن، روی صندلی نشست و روی کاغذ سفیدی نوشت: «خدایا! از تو سپاسگزارم که به من توفیق جهاد خالص را عنایت کردی ...؛ خدایا! خودت فرمودی اگر میخواهید شما را به یک تجارت سودمند بخوانم و از جهنم دور کنم، با مال و جانتان در راه خدا جهاد کنید. خدایا! من از خود چیزی ندارم، اینهایی که دارم و میخواهم با آنها جهاد کنم، از آن توست، پس تو پذیرایم باش.»
در ادامه این مطلب آمده است: «این شهید حس کرد خلاء عمیقی در جانش به وجود آمده است. یک حفره در میان سینهاش باز شده بود و انگار با هیچ چیزی نمیتوانست آن را پر کند. مدتی به همین حال گذشت. حالا توانسته بود از عالم خیال قدم به دنیای واقعی بگذارد، ولی حفرهای در قلبش گشوده مانده بود و نمیدانست که باید چگونه آن را پُر کند. هر چه بیشتر کوشید، کمتر موفق شد و سَر آخر گذاشت تا زمان، این جای خالی را پُر کند. جایی که با وجود گرمای اتاق، تنش سرد و یخ زده مینمود...»
«لطیف عشق» دربردارنده 61 تصویر و 12 سند از شهید رنجبری است که انتشارات «شاهد» با شمارگان سه هزار نسخه، در قطع رقعی، 160 صفحه و به قیمت 40 هزار ریال روانه بازار نشر کرده است.