به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، خسرو باباخانی، داور بخش رمان و زندگینامههای داستانی دفاع مقدس و انقلاب اسلامی سیزدهمین جشنواره ادبی شهید حبیب غنیپور در پاسخ به سؤالات خبرنگاران در نشست رسانهای این جایزه که ظهر امروز، شنبه 14 دی برگزار شد، گفت: اگر امکانی فراهم شود که برخی از حوزهها و بخشهای ادبیات را به صورت مجزا در جشنواره ادبی شهید حبیب غنیپور برگزار کنیم، خیلی خوب است، یعنی برای هر ژانری یک هیئت داورانی در این جشنواره وجود داشته باشد، اما عملاً میدانیم که امکان این مهم فعلاً وجود ندارد.
وی افزود: جشنواره ادبی شهید حبیب غنیپور جزو معدود جشنوارههایی است که به انقلاب میپردازد به همین منظور نباید این نکته را فراموش کنیم که مرحوم فردی، پایهگذار جشنواره داستان انقلاب بوده است و بنده کارشناس ارشد این جشنواره امسال بیش از 400 رمان و داستان انقلاب را مورد بررسی قرار دادم و الان وارد مرحله نهایی شده است. اگر از این تعداد، ما با بدبینانهترین شکل بگوییم، فقط 10 درصد از این آثار حرفی برای گفتن دارند و از آن 10 درصد، باز هم 10 درصد، فقط کارهای خوبی وجود داشته باشد، در نهایت چهار عنوان کتاب یا رمان خوب درباره انقلاب خواهیم داشت.
باباخانی با بیان اینکه مضمون انقلاب، سالها مغفول مانده بود، گفت: این امر دلایل گوناگونی دارد که البته جنگ یکی از دلایل عمده آن به شمار میرود، چرا که این حادثه آن قدر بزرگ بود که اجازه نداد که نویسندگان ما به موضوع انقلاب بپردازند. به همین منظور این خلاء خود به خود همانند روال طبیعی، پُر نشد و در نهایت جشنواره داستان انقلاب پایهریزی شد و جشنواره شهید غنیپور هم به آثار ادبیات انقلاب اسلامی توجه ویژهای میکند.
وی تصریح کرد: اتفاق میمونی که در کشور در حال رخ دادن است، به ویژه برای نسل جوان، این است که این نسل بسیار منطقی هستند و یک اتفاق خوب دیگر این است که به خودمان برمیگردیم و اندک اندک از فرافکنی دوری میکنیم، یعنی به این نتیجه رسیدهایم که اشکال از من است به گونهای که اگر مسئولی به من دروغ میگوید، برای اینکه من آدم دروغگویی هستم و اگر مسئول من چند چهره است، برای اینکه من هم چند چهره هستم که متأسفانه این چند چهره بودن در فرهنگ ما وجود دارد.
باباخانی گفت: ما به شدت آدمهای تنبلی هستیم یعنی به قدر باورنکردنی تنبل هستیم؛ رمان و داستان یک حوزه بسیار وحشتناک در عرصه کار است؛ واقعاً چند درصد ما حاضر به تحمل رنج و زحمت نگارش رمان هستیم؟ کدام یک از ما نویسندگان حدود 5 سال بر روی یک رمان کار میکنیم؟، بنده چیزی را مینویسم که آن را کسب کرده و در خودم جذب کرده باشم اما وقتی در طول سال وقتی چهار عنوان رمان نمیخوانم، چگونه میتوانم کتابی را خلق کنم که شاهکار هم باشد؟
این نویسنده و منتقد تصریح کرد: حال این سوال مطرح میشود، چرا ما در کشور شاهکار ادبی نداریم؟ و دلیل به این خاطر است که آدمهای متوسطی هستیم؛ برای نویسندگان قضاوت دیگران بسیار مهم است، به گونهای که متأسفانه هنرمندان ما جرأت و جسارت تجربه کردن را ندارند، چرا که قضاوت دیگران برای آنها بسیار حائز اهمیت است.
وی افزود: نویسندگان سایر کشورها تجربیات نابی را کسب میکنند، بدون اینکه فکر کنند قضاوت دیگران نسبت به آنها چه چیزی هست؛ بسیاری از نویسندگان ما شاید دفاع مقدس را ندیده باشند، حال این نویسنده وقتی میخواهد درباره انقلاب اسلامی و یا دفاع مقدس بنویسد چقدر برای آن وقت میگذارد؟ این موضوع که میگوید، فیلم بر ما بیشتر از کتاب تأثیر میگذارد به خاطر راحتطلبی ماست.
باباخانی ادامه داد: انسانها به گونهای هستند که رفتار، کردار و اعمالشان را توجیه میکنند، همه ما میدانیم که به شهداء بدهکار هستیم، حال چگونه میتوانیم این بدهی را پرداخت کنیم، آیا تنها با نامگذاری چندین کوچه، خیابان و میادین به نام آنها و انجام کارهای سطحی از این دست دین خود را نسبت به آنها ادا کردهایم، در صورتی که عرصه ادبیات داستانی، عرصه بسیار سختی است.
این منتقد گفت: یکی دیگر از دلایلی که ما به خلق شاهکار ادبی نمیپردازیم همان خودسانسوری است. گاهی اوقات میشنویم که برخی از نویسندگان معتقدند که آثارشان سانسور میشود. اما بنده معتقدم که 99 درصد آثار توسط خود نویسنده، خودسانسوری میشود و متأسفانه در کارهای ما عشق و همسر هم بودن، هیچکدام معنی خاص خود را ندارند و از سوی دیگر، 99 درصد کتابهایی که برای جانبازان نوشته میشود، برای جانبازان اعصاب و روان و یا شیمیایی است که معتقدم نویسنده برای انتقال حس به مخاطب هیچ کاری را انجام نمیدهد، بلکه سوژه به اندازه کافی حسبرانگیز است.
وی در ادامه بیان کرد: حدود یک سوم از محتوای برخی از آثار قابل حذف هستند و اگر حذف شوند، هیچ خلاء و مشکلی در متن آنها ایجاد نمیشود، از این رو در زبان نگارش اثر، از طنز استفاده نمیشود در صورتی که در زبان و روابط عمومی مردم از طنز بسیار استفاده میشود، اما در ادبیات از این طنزها بهرهمند نمیشویم؛ همچنین برخی از نویسندگان، جشنوارهپسند به نگارش کتاب میپردازند، به گونهای که رگ خواب داوران را به خوبی فهمیدهاند و بیشتر آثارشان عامه مردمپسند نیست، بلکه داورپسند است.