به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، عبدالمجید فرائی، شاعر آئینیسرای کشورمان به مناسبت میلاد ختم رسل، حضرت محمد مصطفی(ص) دو قطعه از اشعار خود با عنوان «سّر عظیم» و «لولاک لما خلقت الافلاک» را سروده و به آستان آن حضرت تقدیم کرده که متن آنها به این شرح است:
«لولاک لما خلقت الافلاک»
«لولاک به گوش جان شنیدم
نازت، به بهای جان خریدم
تو، ناز و نیاز آفریدی
کوشیدم و ناز تو کشیدم
با فطرت خویش خو گرفتم
از نفخهی(1)، تو به تو رسیدم
نشناخته، عمق ذات پاکت
از باغ تو، خوشه خوشه چیدم
از خویش که، بهرهای ندیدم
در کوی تو، خانهای گزیدم
هر روز ارادتم، فزون شد
یک چشمه، ز رمز و راز دیدم
شوریدگییم، فزونتر از پیش
چون قلب تپنده، میتپیدم
مانند کبوتران عاشق
در گرد حریم تو، پریدم
خوبان، همه با تو بسته پیمان
دیدم، سخنانشان شنیدم
صحبت ز محّمد(ص) امین شد
در سایهی نامش آرمیدم
مستی بکند، از این سخن خاک
لولاک(2)، لما خلقت الافلاک»
«سّر عظیم» عنوان دومین شعر از این شاعر است که بر این قرار است:
از نور جمال تو، زمین زیبا شد
از دیدن تو، کل جهان شیدا شد
خورشید، برای دیدنت کرد طلوع
در عرش و فلک، ولولهای پیدا شد
مه روی چو ماه تو، تماشا میکرد
از حال تو ماه هاشمی، جویا شد
آن لحظه ستارگان مشوش بودند
یک گل به وجود آمده و مولا شد
از سطوت تو، کاخ مدائن لرزید
در کاخ ستم، قیامتی برپا شد
آتشکده از هیبت تو گشت خموش
روشن ز جمال ماه تو، دلها شد
آن قصّه که راویان حق میگفتند:
با آمدنت حبیب دل، معنا شد
ای واسطهی فیض خداوند کریم
چشم دل ما، به لطف تو بینا شد
ای رحمت بیکران حق، از نفسات
میر مرده دلی از دم تو، احیا شد
ما را ز کرم، همیشه بنواختهای
این موهبت ناب، ز تو اهدا شد
صد شکر، هدایتگر ما بودی تو
دین و دل ما به دست تو یغما شد
از چشمهی جوشان تو، ای سرّ عظیم
جوشید از آن چشمه، به ما املا شد
تفسیر نگاه تو، معّمایی بود
یعنی، گل باغ مصطفی، زهرا(س) شد
زهرا(س) به جز از علی(ع) همانند نداشت
زهرا به علی، علی به او همتا شد
از وصلت دو گوهر رخشان وجود
از پردهی غیب، یازده گل، وا شد
مجموعهی عشق چون فراهم آمد
قانون مدوّن خدا، مینا شد
چون شعر خمیر مایهاش بود، خلوص
تردید مکن، که شعر تو امضا شد»
1- و نفخت فیه من روحی
2- اگر تو نبودی افلاک را خلق نمیکردم