به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، اگر فعالیت در هر سازمانی را مورد بررسی قرار دهیم و به تحلیل جایگاه اعضای آن بپردازیم، مطمئناً جایگاه پیشکسوت در بالای قله و رأس هرم قرار خواهد گرفت، چنین جایگاهی برای پیشکسوتان قرآنی نیز صادق است، جایگاهی که مستلزم برخی رسیدگیها است، رسیدگیهایی که پیشکسوتان قرآنی خود مدعای آن هستند، تاکنون تنها در قالب چند برنامه جزئی تجلیل به منصه ظهور رسیده است و دیگر هیچ.
برای اینکه نقش گویاتر و واضحتری از وضعیت پیشکسوتان قرآنی در جامعه امروزی را ترسیم کنیم و ببینیم پیشکسوتان قرآنی دارای شرایط مطلوبی هستند یا خیر، نظر چند نفر از صاحبنظران این عرصه را جویا شدهایم؛ نظراتی که در بسیاری از آنها شاه بیت مشترک نامناسب بودن وضعیت فعلی پیشکسوتان قرآنی در جامعه و خلأ وجود یک نهاد تصمیمگیر در این زمینه است.
زمانی میتوانیم مطلوب بودن یا نبودن و نیز مطالبهگری در زمینه پیشکسوتان قرآنی را مورد نظر قرار دهیم که در ابتدا تعریف جامع و کاملی از پیشکسوت قرآنی داشته باشیم تا بر اساس آن چارچوبهایی که یک پیشکسوت قرآنی در آن قرار میگیرد به دست آید، اما آیا چنین کاری تاکنون صورت گرفته است و معیاری برای شناسایی پیشکسوتان قرآنی وجود دارد یا همچنان نظرات شخصی تعیینکننده این امر است؟
ارائه آمار، اولین گام خدمترسانی به پیشکسوتان
اگر از چارچوبها و معیارهایی که مطرح است بگذریم، بحث آمار مطرح است و اینکه آیا آماری از پیشکسوتان قرآنی و تعداد آنها به دست آمده است؟ سؤالاتی که جواب آنها حتی اگر از کسی هم پرسیده نشود، یک چیز است...«نه». بهروز یاریگل، کارشناس قرآنی در این مورد بر این باور است که به دست آوردن آمار تعداد پیشکسوتان کار بسیار سادهای است که نیاز به کمی همت دارد؛ وی با اظهار بیاطلاعی از اینکه تاکنون چنین کاری صورت گرفته است یا نه، میگوید: اگر به مراکزی همچون فرهنگسرای قرآن در سطح شهر تهران، سازمان دارالقرآنالکریم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سطح کشور مراجعه کنیم، میتوانیم به این آمار دسترسی پیدا کنیم.
همچنین سعید رحمانی، قاری بینالمللی نیز در این مورد با بیان اینکه تعریف خاصی از پیشکسوت قرآنی در جامعه وجود ندارد، به بیان این مطلب میپردازد که «باید ضوابط و یا شرایط خاصی را در نظر بگیریم تا بگوییم بر این اساس تعریف پیشکسوت این است، اما چنین چیزی وجود ندارد؛ چیزی که در اینجا مطرح است آن است که با توجه به رشد جمعیت و پیشروی جامعه به سمت پیری، طبیعتاً پیشکسوتان قرآنی نیز به همین نسبت افزایش سن خواهند یافت و همین قضیه لزوم برنامهریزیهای بیشتر برای این افراد را بیش از پیش گوشزد خواهد کرد».
از بحث آمار و تعاریف اولیه که بگذریم بحثهایی همچون انتقال تجربیات، داشتن وضعیت معیشتی و غیر معیشتی مطلوب در جامعه، استفاده از نظرات و ... مطرح میشود که به نظر میرسد تاکنون سازمانهای متولی امر قرآن به صورت تخصصی به آن نپرداختهاند که اگر غیر از این بود، اکنون شاهد چهرههای رضایتمند پیشکسوتان قرآنی از عملکرد نهادهای قرآنی بودیم.
موافقان و مخالفان خلأ مجموعه تخصصی قرآن در زمینه پیشکسوتان
یکی از بحثهایی که در زمینه پیشکسوتان قرآنی وجود دارد و اکثر قریب به اتفاق پیشکسوتان نیز به آن اذعان دارند، خلأ یک مجموعه است که به صورت تخصصی مشکلات و معضلات این قشر از فعالان قرآنی را مورد کنکاش قرار دهد. مجموعهای که با وجود فعالیت تعداد زیادی از نهادهای کوچک و بزرگ در زمینه فعالیتهای قرآنی، هنوز هم خلأ آن حس میشود و این امر چیزی را نشان نمیدهد، جز کم کاری این نهادها در گذشته در قبال پیشکسوتان، کم کاری که این قدر ادامه دار بوده است تا به مطالبهای به صورت یک نهاد تخصصی و مجزا از سوی جامعه پیشکسوتان تبدیل شده است.
در این زمینه سیدعلی سرابی، قائم مقام شورای عالی قرآن از لزوم شکلگیری صندوق حمایت از پیشکسوتان قرآنی حرف میزند و معتقد است: «در حال حاضر صندوق حمایت از فعالان فرهنگ و هنر در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود دارد که حمایتهای لازم از فعالان حوزه فرهنگ و هنر را به عمل میآورد؛ اگر چنین چیزی برای پیشکسوتان قرآنی نیز تصویب شود و بودجه کافی هم اختصاص داده شود، بسیار کمک کننده خواهد بود».
سیدمحسن موسویبلده، استاد علم قرائت قرآن کریم نظری خلاف این امر دارد و بر این باور است که: «در حال حاضر نهادهای قرآنی متعددی در کشور فعالیت دارند و عمدهترین آنها نیز سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیریه، شورای عالی قرآن، شورای توسعه فرهنگ قرآنی و معاونت قرآن و عترت وزارت ارشاد هستند که به عنوان نهادهای حکومتی عمده در عرصه قرآنی برنامهریزی میکنند و علاوه بر آن نیز نهادها و ارگانهای ریزتری نیز وجود دارد که کار قرآنی می کنند، بنابر این خلاً نهاد، صندوق و یا ارگانی در این زمینه وجود ندارد».
نظراتی که هیچ خریداری ندارد
اگر پای درد دل بسیاری از پیشکسوتان قرآنی بنشینیم، یک گلایه مشترک را خواهیم شنید و آن هم استفاده نشدن از نظرات پیشکسوتان قرآنی در برخی تصمیمات است. پیشکسوتان قرآنی که سالها با آزمون و خطاهای گوناگون به ذخیره با ارزشی از تجربیات قرآنی دست یافتهاند، در زمان پیشکسوتی انتظاری جز این ندارند که روزگاری از این تجربیات به نحو مطلوب استفاده شود تا از طریق آن به گسترش فرهنگ قرآن در جامعه کمکی کرده باشد، اما استفاده نشدن از این نظرات تداعی کننده این امر برای پیشکسوتان خواهد بود که چند دهه حضورشان در عرصه فعالیتهای قرآنی کشور آن هم در بالاترین سطح همراه با هیچ آوردهای نبوده است.
در اینکه استفاده نکردن از نظرات پیشکسوتان قرآنی و دخالت ندادن نظرات آنها در برخی تصمیمگیریها در پیشبرد و ارتقاء فعالیتهای قرآنی اثرگذار خواهد بود، هیچ شکی نیست؛ ضمن اینکه استفاده از نظرات پیشکسوتان میتواند یکی از راههای ایجاد انگیزه در بین فعالان این عرصه جهت حضور بیشتر و مستمرتر باشد.
علیاکبر حنیفی، پیشکسوت قرآنی کشور دیدگاهش در این باره بر محور ایجاد شورایی متشکل از پیشکسوتان قرآنی میچرخد. وی معتقد است: «اگر معاونت قرآن وزارت ارشاد مطابق با شرایط و امتحانی که افراد از خود پس دادهاند، برخی از پیشکسوتان قرآنی را در قالب شورای عالی قرآن وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جمع کند و نظرات و پیشنهادات آنها را بررسی کند، شاید بتوان حتی انقلابی را در زمینه فعالیتهای قرآنی در کشور ایجاد کرد».
در این زمینه محمود لطفینیا، مبتهل برجسته کشور نیز بر این باور است که «سیاستگذاران عرصه فعالیتهای قرآنی باید به هر نحو ممکن آینده شخصیتی که وارد حوزه فعالیتهای قرآنی میشود را در نظر قرار دهند و حمایتهای مادی و معنوی از پیشکسوتان میتواند امیدواری را در افق دید این افراد به وجود بیاورد و امیدوارانهتر فعالیتها را ادامه دهند». ترسیم افق برای افرادی که در این عرصه حضور دارند و دارای توقعات بسیار اندکی هم هستند، باید با در اختیار قرار دادن امکانات حداقلی همراه باشد تا باعث ارتقاء فعالیت آنها شود.
چشم امید جوانان به جلسات سنتی قرآن برای کسب آموزههای بیشتر
بحث انتقال دادن تجربیات پیشکسوتان قرآنی به گروههای جوانتر جامعه نیز از جمله مواردی است که به اعتقاد بسیاری از فعالان قرآنی ضوابط و چارچوب خاصی برای آن در نظر گرفته نشده است و چنین جریانی در جامعه وجود ندارد و یا اگر هم وجود داشته باشد، بسیار جزئی است که عمدتاً از طریق جلسات سنتی قرآن کریم صورت میپذیرد. مطمئناً جلسات سنتی قرآن کریم بهترین شیوه انتقال تجربیات است، اما تنها ایراد این شیوه همهگیر نبودن آن است و تنها افرادی از این شیوه بهره خواهند گرفت که در اطراف خود جلسات سنتی پرباری داشته باشند، بنابر این در این جریان انتقال تجربیات، شهرها و استانهای کمتر برخوردار از اساتید برجسته قرآنی، محروم خواهند شد.
پورمعین، رئیس جمعیت قرآنی استان تهران از جمله فعالانی است که بر نامطلوب بودن جریان انتقال تجربیات پیشکسوتان قرآن اعتقاد دارد. وی با نامطلوب خواندن این روند میگوید: «متأسفانه راههای ارتباطی بین نخبگان، پیشکسوتان، صاحبنظران و خادمان قرآن با سایر مردم و بدنه جامعه بسیار محدود است و در مواقعی این ارتباط قطع شده است».
بنابر این مسئولان و سیاستگذاران قرآنی در کشور باید راهی برای انتقال تجربیات پیشکسوتان به نسل جوان پیدا کنند که همه علاقهمندان به این عرصه در شهرها و روستاهای کوچک نیز به راحتی به آن راه دسترسی کامل و آزادی داشته باشند.
هر جا سخن از پیشکسوت است، اقتصاد هم هست
اگر صحبت از پیشکسوتان به میان بیاید و از مشکلات معیشتی برخی از پیشکسوتان قرآنی حرفی به میان نیاید، حق کلی مطلب ادا نشده است. زمانی از پیشکسوت و راههای کمک و حمایت از آنها سخن به میان میآید، نگاهها و اذهان بیدرنگ به سمت مشکلات اقتصادی و معیشتی کشیده میشود، یک پیشکسوت قرآنی در مکتب قرآن آموخته است که فعالیت در این عرصه را تنها برای آرامش روحی خود و عمل به دستورات امامان معصوم(ع) دنبال کند و مطمئناً هیچ فعال قرآنی در گذشته و در زمان حاضر رسیدن به منافع مادی را جزئی از سرفصلهای برنامه خود برای حضور در عرصه قرآنی قرار نداده است و بر اساس مناعت طبعی که در مکتب قرآن آموخته است، به خود اجازه مطرح کردن چنین مطالباتی را نمیدهد.
وقتی نگفتن معادل نبودن میشود
اما آیا اینکه یک پیشکسوت قرآنی بر اساس آموزههای دینی مطالبات اقتصادی و معیشتی خود را به کناری نهاده و پیگیری نمیکنند، نهادها و ارگانهای فعال قرآنی در جامعه نیز باید چراغ خاموش از کنار چنین مطالباتی عبور کنند و هیچ برنامهای برای رفع مشکلات معیشتی و مادی افرادی که تمام زندگی خود را روزگاری صرف پیشبرد فرهنگ قرآنی کردهاند، در نظر نداشته باشند.
همیشه پای اقتصاد در میان است
مسعود نیکدستی، یکی از قاریان بینالمللی و جوان کشور است که بحث اقتصادی را یکی از چالش برانگیزترین بحثها در زمینه پیشکسوتان قرآنی عنوان میکند و بر این باور است که بحث اقتصادی و حمایتهای مادی از پیشکسوتان قرآنی بیش از هر چیز نیاز به برداشته شدن مبانی قانونی دارد. وی معتقد است: «برای حمایتهای اقتصادی از پیشکسوتان قرآنی باید در مواردی خاص مستمری نیز در نظر گرفته شود، زیرا در مواردی دیده شده است که برخی پیشکسوتان قرآنی در زندگی شخصی و به لحاظ اقتصادی با مشکلات عدیدهای مواجه شدهاند».
«بودجهای برای این کار نداریم»، پاسخ مدیران به پیشکسوتان
مهدی عادلی نیز یکی دیگر از قاریان بینالمللی و جوان کشور است که هنوز چند سالی از کسب رتبه برتر در مسابقات بینالمللی قرآن جمهوری اسلامی ایران که به دست آورده است، نمیگذرد؛ وی در مورد مباحث اقتصادی میگوید: «بارها شده که پیشکسوتان برای رفع برخی مشکلات به وجود آمده در مسیر زندگیشان به نهادها و سازمانهای مرتبط مراجعه کردهاند و با این جواب که بودجهای در این زمینه اختصاص نیافته است، مواجه شدهاند؛ البته نباید منکر برخی فعالیتها در این زمینه شد، اما چنین فعالیتهایی اگر هم صورت میگیرد، به شکل بسیار محدودی است که باید گسترش بسیار بیشتری داشته باشد».
پیشکسوتان در جستوجوی یک نگاه مهربانانه
از بین همه فعالان قرآنی که با موضوع پیشکسوتان مورد پرسش قرار گرفتند؛ حسین اخواناقدم، داور بینالمللی مسابقات قرآن از نگاه مهربانانه به پیشکسوتان سخن به میان آورد، وی بر این باور است که «نگاهها به پیشکسوتان قرآنی چندان مهربانانه نیست و باید به هر صورتی که شده توسط سازمانهای کشوری و یا هر سازمان و ارگان دیگری که ممکن است، نیازهای مادی و معنوی پیشکسوتان قرآنی برآورده شود».
گفتن این نکته نیز الزامی است که پیشکسوتان قرآنی انتقادات بسیار زیادی در مورد رسیدگی به وضعیت خود دارند و تنها دنبال گوشی شنوا برای بیان این انتقادات میگردند. شاید برخی مدیران در دفاع از عملکرد خود در این زمینه به برگزاری همایشهای تجلیل از فعالان و پیشکسوتان قرآنی اشاره کنند، اما این تجلیلها در مرحله اول به صورت اختصاصی برای پیشکسوتان قرآنی نیست و در ادامه نیز چنین همایشهایی تنها به عنوان یک مسکن کوتاه مدت عمل میکند و برای چند روز فعالان قرآنی مورد توجه قرار میگیرند و پس از آن به حال خود رها میشوند.
یک سؤال از مدیران نهادهای قرآنی
مدیران نهادهای قرآنی در خلوت خود این سؤال را مطرح کنند که اگر یک پیشکسوت قرآنی بر اساس آموختههای قرآنی به خود اجازه معامله آموختههایش با مطالبات اقتصادی را نمیدهد، دلیل بر وجود نداشتن چنین مطالباتی است؟ یا نگفتن دلیل بر نبودن است؟
قبل از آنکه مسئولان به پیشکسوتان توجه فرمایند پیشکسوتان باید حرمت خویش را نگه دارند ما در جامعه قرآنی دچار یک نوع حسادت و عدم تحمل یک دیگر شده ایم
تحقیر یکدیگر را باید کنار بگذاریم اینکه فلانی در فلان شکور رتبه کسب کردم و من در فلان مسابقه ارزش نیست
وقتی ارزشهای مادی در مسیر قراء محترم چشمشان را پر می کند روشن است قاری در نگاه دیگران جلوه نخواهد داشت و حرمتش شکسته میشود قاری که ارزشهای این جامعه را به پول می فروشد کاری ترین ضربه را بر پیکر قرآن و قرآنیان زده اند
مهمترین بی مهری را به قران کسانی روا داشته اند که به رهبری بی مهری نموده اند و با عنوان سازمان قرآنی .... خنجر به جامعه قرآنی می زنند
بی مهر ی آنگاه آغاز می گردد که خود را داعیه رهبری کار قرانی کشور دانستن و همه را با تیغ تهمت افتراء و ... قلع و فمع کردن
موفق باشید
معیشت قرآنیان مهم است اما به شرطی که نیاز داشته باشند من اغلب قاریان بینالمللی را میشناسم، اغلب این افراد مشکل معیشتی ندارند و حتی افراد توانمندی هستند
بهتر است دائم به دنبال کمکهای دولتی نباشیم و نخبگان قرآنی متمول به دیگر نخبگان کمک کنند.
کمک به معنی پول دادن نیست بلکه افراد معروف میتوانند کمتر به محافل تلاوت بروند و فرصت را برای سایر قاریان ایجاد کنند
این بزرگترین کمک به قاریان قرآن است زیرا با تلاوت بیشتر در محافل هم قاری معروف میشود هم تلاوتش قوی تر و هم از نظر مالی به او کمک میشود.
امیدوارم قاریان قرآن خصوصاً افراد بینالمللی این پیام من را بخوانند و به جای تلاوت در دهها محفل فرصت را به دیگران هم بدهند و همه تقصیر را بر زمین دولت نیندازند.
خدا شاهد است که من قاری قرآن نیستم و هیچ نفعی از اینحرفها نمیبرم