کد خبر: 1362334
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار : ۰۲ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۶:۲۶

جای پای آیات آسمانی در کودکانه‌های زمینی/ هم‌کلام با بانوی حافظ قرآن

گروه چهره‌ها: الهام منگلی که در دوازده سالگی حافظ کل قرآن شده بود، از خاطرات قرآنی و بازی‌های کودکی‌اش با بچه‌های همسایه و آیه «وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ»، می‌گوید؛ پس از هر قهر و آشتی به ذهنش خطور می‌کرد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، معرفی چهره‌های قرآنی و بررسی حضور قرآن در لحظه‌ به لحظه زندگی حافظان و قاریان قرآن کریم می‌تواند ذره‌ای از تجلی قرآن در زندگی آنها را به منصه ظهور بگذارد؛ از این رو میهمان یکی از حافظان قرآن کریم شدیم که حفظ قرآن را از کودکی آغاز کرده و در 12 سالگی حافظ کل قرآن شده است، هم‌اکنون که سال‌های سال از آن روزها می‌گذرد، او که سال‌ها است افتخار حافظ بودن را با خود به همراه دارد؛ درباره روزهای کودکی خود که آغازگر انس او با قرآن بود و خاطرات دیروز و امروز خود با من سخن می‌گوید.

سفر «عمره»؛ اولین جایزه‌ پس از حافظ شدن

سفر عمره اولین جایزه‌ای بود که تا آن زمان دریافت کرده بود، جایزه‌ای که به همراه یک سجاده به او و مادرش داده بودند؛ به دلیل سن و سال کمی که داشت این کلمه تا آن زمان به گوشش نخورده بود و گمان می‌کرد «عمره» که گفته‌ بودند جایزه حافظ شدنش است نیز داخل سجاده است و تمامی جایزه‌اش در همان سجاده خلاصه می‌شود!

آیت‌الله ری‌شهری که آن روزها نیز تولیت حرم حضرت عبدالعظیم‌‌الحسنی(ع) را بر عهده داشت و به کودکان و نوجوانان حافظ قرآن سفر «عمره» جایزه می‌داد، یک روز گفت که می‌خواهم با بچه‌هایی که در کلاس‌های قرآنی حرم، حافظ قرآن شده‌اند، دیداری داشته باشم، «الهام» به همراه مادرش که همواره همراه او به حفظ قرآن می‌پرداخت، در این دیدار حاضر شد و به تلاوت آیاتی از قرآن کریم به صورت حفظ پرداخت؛ تلاوت او مورد توجه تولیت حرم عبدالعظیم(ع) قرار گرفت و نتیجه آن، سفر «حج عمره» برای او و پدر و مادرش شد.

«الهام منگلی» در آن سال، کودک 10 ساله‌ای بود که با حفظ 12 جزء از قرآن کریم سعادت سفر معنوی حج عمره را نصیب خود و خانواده‌اش کرد و پس از دریافت این جایزه برای ادای شُکر به همراه مادر به زیارت حرم عبدالعظیم‌الحسنی(ع) رفت؛ مهر 78 بود که برای نخستین بار عازم سرزمین وحی شد و در طول سفر کتاب‌های درسی خود را نیز به همراه داشت تا به گفته خودش، خانم معلمش گمان نکند که قرآن باعث شده تا درس او ضعیف شود و او همان‌ گونه که در حفظ قرآن ممتاز بود در درس و مدرسه نیز باید ممتاز می‌شد.

حال که بیش از 14 سال از آن روزها می‌گذرد، این حافظ کل قرآن کریم که سال‌های سال است افتخار حافظ بودن را با خود به همراه دارد؛ درباره روزهای کودکی خود که آغازگر انس او با قرآن بود، می‌گوید: هنوز پنج سال نداشتم که به دلیل علاقه خاص به فعالیت‌های مختلف در کلاس زبان انگلیسی و نقاشی ثبت نام کردم تا اینکه یکی از دوستان مادرم که فرزند خود را در کلاس روخوانی قرآن ثبت نام کرده بود، من را نیز به آن کلاس معرفی کرد؛ در این کلاس، ابتدا الفبای فارسی و عربی را یاد گرفتم و پس از آن تصمیم گرفتم که همزمان با یادگیری زبان انگلیسی و نقاشی، روخوانی قرآن را نیز دنبال کنم.

حفظ قرآن تا 8 سالگی در حد سوره ناس و توحید بود

این حافظ قرآن کریم که حالا دیگر استاد قرآن در جلسات قرآن و در دانشگاه‌‌هاست، توانسته بود، روخوانی و روان‌خوانی قرآن را در شش سالگی به پایان رساند؛ در آن سال می‌توانست تمام قرآن را بدون غلط روخوانی کند؛ اما شرکت در کلاس‌های روخوانی قرآن، زبان انگلیسی و نقاشی را تا هشت‌ سالگی ادامه داد و حفظ قرآن را تا آن زمان فقط در حد سوره ناس و توحید که همه بچه‌ها در همین سنین از مادران خود یاد می‌گیرند، انجام داده بود.

وی با اشاره به شروع حفظ قرآن از ورود به کلاس‌های قرآن حرم عبدالعظیم‌الحسنی(ع)، می‌گوید: من و مادرم حفظ قرآن را همزمان با هم آغاز کردیم که در ابتدا مجبور بودیم قرآن را در خانه حفظ کنیم و در کلاس تحویل دهیم و من به مادرم می‌گفتم که اول شما تحویل بده، بعد من و همین مسئله باعث شد تا مادرم نیز همزمان با من قرآن را حفظ کند؛ تا اینکه پس از حفظ پنج جزء از قرآن کریم در کلاس حفظ قرآن ثبت نام کردم؛ در کلاسی که کوچک‌ترین عضو آن بودم و ثبت نام در این کلاس سبب خیری شد تا در سن 10 سالگی به همراه مادرم حافظ 12 جزء از قرآن شوم.

پس از حفظ 12 جزء از قرآن کریم، در دیداری با آیت‌الله ری‌شهری، تولیت حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع)، جایزه سفر به حج عمره را دریافت کرد و این سفر که نخستین سفر او به خانه خدا بود موجب شد تا پس از بازگشت از سرزمین وحی، 18 جزء باقیمانده از قرآن را با سرعت بیشتری حفظ کند و در مدت هشت ماه، حفظ 18 جزء باقیمانده از قرآن را نیز به پایان برساند که در نهایت با پایان یافتن کلاس چهارم ابتدایی، حفظ کل قرآن را نیز به پایان رساند.

این حافظ قرآن کریم که با یادآوری نخستین سفر خود به خانه خدا در سن هشت سالگی لبخند دلنشینی بر لبانش نقش می‌بندد، درباره این سفر می‌گوید: طی حضورمان در مکه، مادرم از من قرآن می‌پرسید و من هم به تلاوت قرآن از حفظ می‌پرداختم و هنوز به یاد دارم که در حین تلاوت قرآن بسیاری از زائران و حتی عرب‌زبانان دور ما جمع می‌شدند و می‌گفتند که شما عرب هستید؟ که قرآن را به این زیبایی و با لهجه عربی می‌خوانید و من به آنها توضیح می‌دادم که نه! من به این دلیل که قرائت‌های استاد منشاوی را گوش می‌کنم و از آن قرائت‌ها تقلید می‌کنم، لهجه غلیظ عربی دارم.

حفظ فشرده قرآن برای خردسالان به یک قاعده کلی تبدیل نشود

وی که عنوان می‌کند اعتقادی به حفظ کل قرآن در یک سال و به صورت فشرده ندارد، ادامه می‌دهد: گاهی اوقات مشاهده می‌کنیم که خانواده اصرار دارند فرزندانشان در مدت یک سال حافظ کل قرآن شوند که البته این روش شاید برای برخی‌ها خوب باشد، اما نمی‌تواند عمومیت داشته باشد و ممکن است از 100 حافظ قرآن کریم که به روش یک ساله به حفظ قرآن پرداخته‌اند، تنها 10 نفر از آنها موفق شوند، پس دلیلی وجود ندارد که این روش را به یک قاعده کلی در کشور تبدیل کنیم، زیرا همین تعجیل در حفظ قرآن موجب می‌شود که افراد با فشارهای عصبی و استرس روبرو شوند و حتی در نهایت در زندگی آنها تأثیر منفی نیز بگذارد.

منگلی در ادامه عنوان می‌کند: در مدت زمانی که به حفظ قرآن می‌پرداختم وقتی از مدرسه برمی‌گشتم، پس از کمی استراحت، مادرم جزء‌هایی که باید آماده می‌کردم را از من می‌پرسید و تا زمانی که کل قرآن را حفظ کنم همیشه همراهم بود و این موضوع را همیشه جدی می‌گرفت تا جایی که خود او نیز در کنار من توانست حفظ کل قرآن را به پایان برساند.

«وقتی حافظ کل قرآن می‌شوید، فکر نکنید که کار تمام شده، بلکه باید فکر کنید که دارید کنکور می‌دهید و همان گونه که پس از قبولی در کنکور تحصیل تمام نمی‌شود، حفظ قرآن هم به این شکل است و زمانی که حفظ کل قرآن تمام می‌شود بحث تثبیت محفوظات باید جدی گرفته شود». این بخشی از صحبت‌های این بانوی حافظ است که به نظر می‌رسد از مهم‌ترین دغدغه‌های او بوده و به گفته خودش در کلاس‌های حفظ نیز این نکته را همواره به قرآن‌آموزان یادآوری می‌کند.

تدریس و آموزش قرآن را از 13 سالگی و پس از پایان یافتن حفظ کل قرآن کریم آغاز می‌کند و معتقد است کسی که حافظ قرآن می‌شود یک «توفیق اجباری» است که برای همیشه باید محفوظات خود را مرور کند و اگر غیر از این باشد هر آن چه که در حافظه خود جای داده، رفته‌رفته از یاد او می‌رود و کم‌رنگ می‌شود.

وی درباره ادامه فعالیت‌های خود پس از تثبیت محفوظات می‌گوید: باید بحث تجوید را هم تقویت می‌کردم تا دستگاه تکلم من شبیه زبان عربی شود و به همین منظور در کلاس‌های استاد سیدمحسن موسوی‌بلده و راضیه جمالی شرکت می‌کردم؛ در این سال‌ها، کسب رتبه هیچ گاه برایم اهمیت نداشت و مهم این بود که ببینم در چه زمینه‌ای رشد کرده‌ و در چه زمینه‌هایی نیاز به رشد دارم.

قرائت‌های تقلیدی استاد عبدالباسط، استاد منشاوی و مصطفی اسماعیل را گوش می‌کردم

منگلی ادامه می‌دهد: سال 79 که برای نخستین‌ بار در مسابقات قرآن شرکت کردم، نفر چهاردهم شد و به دلیل ضعفی که در بحث تجوید و صوت و لحن داشتم به همراه مادرم تصمیم گرفتیم روی تجوید کار کنیم و یک سال بر روی تجوید کار کردم تا اینکه در سال 82 با شرکت در مسابقات قرآن اوقاف، رتبه دوم را کسب کردم و پس از آن نیز احساس کردم که هر چند توانایی‌ام در بحث تجوید به حد عالی رسیده است، اما هنوز در صوت و لحن مشکل دارم و همین مسئله موجب شد تا پس از آن بر روی صوت و لحن کار کردم و قرائت‌های تقلیدی استاد عبدالباسط، استاد منشاوی و مصطفی اسماعیل را گوش می‌کردم.

دیدار با «استاد اربابی» از خاطرات شیرین این حافظ کل قرآن است که شش ماه قبل از فوت استاد انجام شد و وی درباره این دیدار می‌گوید: در این دیدار تلاوت سوره «بقره» مصطفی اسماعیل را برای مرحوم استاد اربابی انجام دادم که وی نقطه نظرات خود را درباره تلاوتم بیان کرد.

با وجودی که چهار سال از سال‌های نوجوانی خود را شاگرد استاد موسوی‌بلده بود، اما فعالیت‌های این حافظ کل قرآن تنها محدود به حفظ قرآن و آموزش قرآن نمی‌شد و عضویت در گروه‌ همخوانی «ضحی» به سرپرستی «راضیه جمالی» نیز از دیگر فعالیت‌هایی بود که دنبال می‌کرد؛ که این گروه مدیحه‌سرایی در همان سال‌ها به دلیل مشغله بالای بانوانی که در آن عضو بودند، تعطیل شد و فعالیت‌های این بانوی حافظ قرآن در حوزه مدیحه‌سرایی و هم‌خوانی قرآن کریم نیز در همان جا متوقف شد.

تدریس قرآن لذت‌بخش‌ترین کاری است که انجام می‌دهم

تدریس قرآن از لذت‌بخش‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین کارهایی است که او از 13 سالگی انجام می‌دهد و حالا پس از گذشت سال‌ها، این کار را به صورت تخصصی‌تر دنبال می‌کند؛ او در این باره می‌گوید: سال اول که تدریس قرآن را آغاز کردم کلاس دوم راهنمایی بودم و شاگردان من در آن سال بچه‌های چهارم و پنجم ابتدایی بودند، اما از سال دوم تدریس، شاگردانم خانم‌های بزرگ‌تر هم بودند و هر چند که تدریس در آن سال‌ها شاید کمی برایم مشکل بود، اما آن چه که بیشتر برایم اهمیت داشت، این بود که بتوانم شاگردانم را جذب کنم و انگیزه بیشتری برای حفظ قرآن در آنها ایجاد کنم.

کار تدریس و آموزش قرآن را در سال‌های اول با حفظ قرآن آغاز کرد و رفته‌رفته که در حوزه صوت و لحن و تجوید، تخصص لازم را کسب کرد کلاس‌های آموزشی خود را در حوزه‌های صوت و لحن نیز گسترش داد و از سال 86 تاکنون بیشتر در حوزه آموزش ترتیل قرآن کار کرده و با حافظانی سروکار دارد که می‌خواهند ترتیل‌خوانی خوبی داشته باشند.

یکی از نکاتی که هیچگاه از آن غافل نشد، بحث ترجمه قرآن بود و این حافظ قرآن کریم در این باره می‌گوید: از همان زمانی که حفظ قرآن را آغاز کردم توجه خاصی به مفاهیم و ترجمه آیات قرآن داشتم و به یاد دارم که مادرم می‌گفت: در دوران خردسالی که قرآن خواندن را تازه شروع کرده بودی من آنقدر اطلاعات مفاهیمی نداشتم، اما تو هر چه می‌خواندی از من می‌پرسیدی که این یعنی چه؟ و من هم مجبور بودم که بنشینم و این ترجمه‌ها را بخوانم تا بتوانم به زبان ساده برای تو بگویم.

همیشه دوست داشتم قرآن در زندگی من جریان داشته باشد

وی ادامه می‌دهد: یکی از اصطلاحاتی که من در دوران کودکی و نوجوانی خود همواره از آن استفاده می‌کردم «این یعنی چه؟» بود و برای تک‌ تک آیاتی که می‌خواندم یک سوال داشتم که «این یعنی چه؟» تا اینکه کم‌ کم خودم وارد بحث ترجمه قرآن شدم؛ همیشه دوست داشتم قرآن در زندگی من جریان داشته باشد، نه اینکه انس من با قرآن تنها در قالب شرکت در یک مسابقه و تلاوت قرآن در یک برنامه خاص باشد و دوست داشتم اگر یک مسئله‌ای در زندگی برایم پیش می‌آید قرآن به سراغم بیاید و آیات قرآن راه درست را به من نشان دهند.

او که از هشت سالگی آیات قرآن را همواره در حافظه خود مرور می‌کند، می‌گوید: وقتی کوچک بودم و با بچه‌های همسایه در حیات خانه‌مان بازی می‌کردیم زمانی که بچه‌ها با هم قهر می‌کردند، یک لحظه یادم می‌آمد که «وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ؛ و میان دلهایشان الفت انداخت» و هر چند که این آیه را نمی‌توانستم به آنها بگویم؛ زیرا آنها خیلی از قرآن نمی‌دانستند، اما همین که در آن لحظه این آیه به ذهنم خطور می‌کرد برایم بسیار لذت‌بخش بود و احساس می‌کردم که به هدفم رسیده‌ام.

وی ادامه می‌دهد: کم‌ کم در بخش مفاهیم قرآن کار کردم، زیرا به هر حال اگر بخواهیم هر زبانی را ترجمه کنیم، نمی‌توانیم به اصل ترجمه برسیم و اگر یک متن انگلیسی به فارسی ترجمه شود این ترجمه کامل نخواهد بود؛ به این دلیل که در زبان انگلیسی ویژگی‌هایی وجود دارد که در زبان فارسی نداریم و در زبان عربی هم همین‌ طور و من سعی کردم به نحوی روی صرف و نحو کار کنم تا همزمان که قرآن را می‌خوانم مفاهیم را نیز متوجه شوم؛ نه اینکه احتیاج داشته باشم یک عبارت را بخوانم بعد ترجمه را بخوانم.

 

فعالیت این بانوی حافظ قرآن در سال 86 و با کسب رتبه اول مسابقات کشوری قرآن به اوج خود رسید، البته به گفته او کسب رتبه اول مسابقات کشوری قرآن زمانی اتفاق افتاد که آن قدر در مسابقات قرآن شرکت کرده و رتبه آورده بود که دیگر کسب رتبه برایش مهم نبود و به همین دلیل در مسابقات قرآن سال 86 بدون هیچ استرسی تلاوت کرد و از جهت تجوید و صوت و لحن تلاش کرد در سطح بالایی باشد و پس از کسب این رتبه بود که به مسابقات قرآن اردن اعزام شدم و سال 87 نیز رتبه اول مسابقات قرآن اردن را از آن جامعه قرآنی ایران کرد.

تغییر در نتایج مسابقات قرآن لیبی سال 86/ تغییر رتبه اول به دوم

حضور در مسابقات قرآن لیبی در سال 86 از دیگر سوابق این حافظ قرآن کریم است و این بانوی حافظ قرآن با شرکت در مسابقات قرآن لیبی رتبه دوم را از آن خود کرد، البته وی درباره رتبه خود در این مسابقات می‌گوید: آن سال به لطف خدا تمامی سوالات را خوب خوانده بودم و با حضور 11 داور از کشورهای اسلامی موفق شدم هر چهار سوال حفظ را پاسخ دهم و همچنین قرائت و ترتیل‌خوانی من نیز در سطح بسیار بالایی بود تا جایی که داوران این مسابقات که حتی تصور هم نمی‌کردند یک خانم از ایران بتواند در چنین سطح بالایی تلاوت داشته باشد در شب قبل از مسابقه پس از برگزاری یک آزمون آزمایشی به من گفتند که اگر فردا همین‌ طور بخوانی حتما اول خواهی بود، اما در نهایت پس از پایان رقابت‌ها نتایج را تغییر دادند و رتبه دوم به من رسید.

وی درباره مشکلاتی که در سفر به لیبی برای شرکت در مسابقات قرآن داشت، می‌گوید: در این مسابقات به تنهایی از ایران اعزام شده بودم و حتی جای یک خبرنگار از ایران در این مسابقات خیلی خالی بود و نه تنها حتی یک استاد قرآن در کنار ما نبود، بلکه یک خبرنگار هم نبود که احساس کنم کسی از ایران در کنارم است و تنها نیستم؛ این در حالی بود که شرکت‌ کنندگان از دیگر کشورهای اسلامی به همراه استاد قرآن و یا خبرنگاران و گزارشگران آمده بودند.

«البته به طور کلی فعالیت خانم‌ها متأسفانه کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد!» این جمله را می‌گوید و ادامه می‌دهد: در مسابقات قرآن اردن نیز همین مشکل را داشتم و به تنهایی برای مسابقات قرآن اردن اعزام شده بودم و همین مسئله نیز باعث می‌شد تا اطلاع‌رسانی کمتری از حضور ایران در مسابقات قرآن اردن وجود داشته باشد.

فعالیت‌های قرآنی بانوان در کشور جدی گرفته نمی‌شود

وی با بیان اینکه «حیف است که مسابقات بین‌المللی قرآن برای بانوان در ایران برگزار نمی‌شود»، می‌گوید: مایه تأسف است با وجودی که فعالیت‌های قرآنی بانوان از پتانسیل بالایی برخوردار است، اما آن گونه که انتظار می‌رود در سطح بین‌المللی جدی گرفته نمی‌شود و نه تنها مسابقات بین‌المللی قرآن برای بانوان در ایران برگزار نمی‌شود؛ بلکه بانوانی که به مسابقات قرآن سایر کشورها اعزام می‌شوند نیز در شرایط خوبی نیستند و خیلی جدی گرفته نمی‌شوند.

این حافظ کل قرآن کریم که حالا علاوه بر تدریس در کلاس‌های قرآن و دانشگاه‌ها به عنوان کارشناس قرآنی در برنامه‌های تلویزیونی نیز حضور پیدا می‌کند در ادامه انتقادات خود درباره بی‌توجهی به فعالیت‌های قرآنی بانوان ادامه می‌دهد: هر سال قاریان و حافظان قرآن در قالب کاروان قرآنی «نور» به حج تمتع اعزام می‌شوند؛ آیا جایش نیست که دو یا سه خانم حافظ و قاری قرآن نیز در قالب کاروان «نور» به سرزمین وحی اعزام شوند و به اجرای برنامه برای بانوان بپردازند؟ پس چرا در بحث اعزام روحانی کاروان‌های حج تمتع، روحانیون خانم (معینه) را نیز اعزام می‌کنند، اما بانوان قرآنی را اعزام نمی‌کنند؟

«نُت صدای آقایان با بانوان متفاوت است و به همین دلیل بسیاری از بانوان در کلاس‌های قرآن همواره بیان می‌کنند وقتی تلاوت یک خانم را گوش می‌کنیم بهتر می‌توانیم تقلید کنیم و با صدای او بهتر تلاوت می‌کنیم، زیرا تُن صدای آقایان با ما فرق دارد»، این عبارت بخش دیگری از سخنان این بانوی حافظ قرآن در گله از اعزام نشدن بانوان قرآنی در قالب کاروان قرآنی «نور» است که با این جمله تمام می‌شود «بانوان حافظ و قاری قرآن نیز باید در قالب کاروان قرآنی «نور» به سرزمین وحی اعزام شوند و برای بانوان به اجرای برنامه بپردازند.»

گله‌مندی از اعزام نشدن بانوان قرآنی به سایر کشورها

الهام منگلی در ادامه عنوان می‌کند: بارها از سوی بانوان قاری و حافظ قرآن به مسئولان مربوطه نامه نوشتیم مبنی بر اینکه بحث اعزام خارج از کشور برای بانوان خیلی کم است و بانوان قرآنی هم باید همانند آقایان به خارج از کشور اعزام شوند، اما هر بار هیچ جوابی نگرفتیم!

بحث درباره بی‌توجهی به فعالیت‌های قرآنی بانوان او را مجدداً یاد مسابقات قرآن لیبی در سال 86 می‌اندازد و در ادامه می‌گوید: در آن سال نفر اول مسابقات لیبی از اندونزی بود، اما نکته جالبی که در مسابقات قرآن لیبی وجود داشت این بود که در طول برگزاری مسابقات از من و شرکت‌ کننده یمن خواستند تا برای شبکه فجر لیبی قرآن بخوانیم و تلاوت ما را ضبط کردند تا در ماه رمضان پخش کنند، اما از شرکت‌ کننده اندونزی هیچ دعوتی صورت نگرفت و فقط در اختتامیه بود که اعلام کردند شرکت‌ کننده از اندونزی رتبه اول را کسب کرده است.

وی ادامه می‌دهد: حضور یک خانم از کشور مسلمان ایران در مسابقات قرآن لیبی برای آنها خیلی عجیب بود، زیرا در میان 50 کشور اهل تسنن فقط من شیعه بودم و بانوان اهل سنت که در آن مسابقات حضور داشتند به من می‌گفتند: «ما از تو خوشمان آمده و تو خیلی دختر خوبی هستی؛ اما حیف که ما تو را در بهشت ملاقات نمی‌کنیم»؛ گویا ما از نظر آنها بهشتی نبودیم!

 

منگلی در ادامه به مسابقات قرآن اردن در سال 87 اشاره می‌کند و می‌گوید: هر چند که به آن مسابقات هم با شرایط بسیار سختی رفتم و مشکلات بسیاری از جهت ویزا و... داشتم، اما در آن مسابقات اول شدم و در اختتامیه آن مسابقات آیه 35 و 36 سوره مبارکه «نور» را تلاوت کردم و پس از آن و با بازگشت به ایران، در جشنواره ملی دانشجویی سال 88 هم برای نخستین‌بار شرکت کرده و یک رتبه اول هم در آنجا کسب کردم.

آغاز داوری رقابت‌های قرآنی بانوان پس از کسب رتبه اول در مسابقات قرآن

کسب رتبه اول در مسابقات کشوری قرآن اوقاف، مسابقات قرآن اردن، جشنواره ملی دانشجویی و کسب رتبه دوم در مسابقات قرآن لیبی موجب شد تا این حافظ کل قرآن کریم از سال 88 شرکت در مسابقات قرآن را برای همیشه کنار بگذارد و وارد بحث داوری مسابقات قرآن شود و هم‌اکنون نیز به عنوان داور در مسابقات کشوری قرآن سازمان اوقاف فعالیت می‌کند.

این حافظ قرآن کریم که حالا سال‌ها است کار داوری مسابقات قرآن را آغاز کرده و در کارگاه‌ها و کلاس‌های آموزشی در تهران و شهرستان‌ها نیز تدریس می‌کند هر چند که فعالیت‌های قرآنی را در اولویت اصلی زندگی و کار خود قرار داده، اما زندگی او جهات مختلف دیگری هم دارد و این بانوی حافظ قرآن در کنار حفظ قرآن، کلاس‌های زبان انگلیسی را نیز به پایان رسانده است تا جایی که درباره سفری که به ترکیه برای اجرای یک برنامه قرآنی داشته، می‌گوید: در آن سفر به این دلیل که در این سال‌ها به زبان انگلیسی هم مسلط شده‌ام هیچ مشکلی در ارتباط با افراد نداشتم و مکالمه زبان در آن سفر خیلی به دردم خورد.

وی درباره کلاس‌های زبان انگلیسی که هنوز هم آنها را ادامه می‌دهد، می‌گوید: در این کلاس‌ها سعی می‌کنم طی گفت‌وگوهایی که در کلاس با همکلاسی‌ها انجام می‌دهیم مباحث اعتقادی و اخلاقی را به زبان انگلیسی برای آنها بیان کنم و تا جایی که امکان دارد به پرسش‌های آنها درباره قرآن، اسلام، حجاب و... پاسخ می‌دهم.

کسب رتبه اول مسابقات شنای معلمان دارالقرآن حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع)

شنا هم از جمله ورزش‌های مورد علاقه این بانوی حافظ قرآن است که این ورزش را نیز به صورت حرفه‌ای دنبال می‌کند تا جایی که سال گذشته در مسابقات شنای معلمان دارالقرآن حرم حضرت عبدالعظیم‌الحسنی(ع) رتبه اول را کسب کرد.

تأثیر قرآن در زندگی این بانوی حافظ، فقط در کلاس‌های درس، ارتباط با اعضای خانواده، ارتباط با دوستان و... خلاصه نمی‌شود و انتخاب همسر نیز از جمله مسائل مهمی بوده که در این باره می‌گوید: در رأس هر انتخابی، صداقت در گفتار، رفتار و داشتن خلق و خوی قرآنی است.

«صداقت» که مهم‌ترین معیار من در انتخاب «محمود جمالی» به عنوان همسرم بوده، در آیات قرآن کریم نیز مورد تأکید بوده است و این صداقت را نه تنها در رفتار و گفتار وی، بلکه در رفتار و گفتار خانواده او نیز دیدم و همچنین بحث مسئولیت‌پذیری نسبت به زندگی و خانواده نیز از دیگر معیارهایی بوده که در انتخاب همسر به آن توجه داشته‌ام.

وی که حضور قرآن در لحظه‌به‌لحظه زندگی و بهره‌گیری از کلام خدا در تصمیم‌گیری‌های خود را مدیون مادرش می‌داند، ادامه می‌دهد: اگر در 12 سالگی حافظ کل قرآن شدم و تدریس قرآن را از 13 سالگی آغاز کردم و در هر لحظه از زندگی باید به جرأت بگویم که تلاش خودم نبود و کمک‌ها و تشویق‌های مادرم بود که مرا به اینجا رساند و «البته خدا خواست».

قریب
|
-
|
۱۳۹۲/۱۱/۰۶ - ۱۳:۱۵
0
5
درود بر چنین بانوی قرآنی که افتخار نظام جمهوری اسلامی ایران است و تبریک به آقای جمالی برای داشتن چنین همسری
سید
|
-
|
۱۳۹۲/۱۱/۰۶ - ۱۳:۴۱
0
4
درود خدا بر بانوی حافظ قرآن خانوم منگلی/ انشالا این فتنه بی حجابی از کشور ما ریشه کن بشه*
امیرعباس
|
-
|
۱۳۹۲/۱۱/۰۶ - ۱۳:۵۸
0
2
چنین گزارش‌هایی را بیشتر کنید جالب بود
سید ابواحسن
|
-
|
۱۳۹۲/۱۱/۰۶ - ۱۴:۰۲
0
2
گزارش جالبی بود، امید است با مطالعه این گونه گزارش‌ها نوجوانان و جوانان کشور عزیزمان به سمت و سوی قرآن و مفاهیم قرآنی بیشتر گرایش پیدا کنند. با تشکر
مراد
|
-
|
۱۳۹۲/۱۱/۰۶ - ۱۴:۳۵
0
2
إإإإإإی کاش همه بانوان از این خانم منگلی که پر از نور الهی هست همراه می‌ شدند/ خانم منگلی احسنتم
آآآآآفرین بر این حجاب
m m
|
-
|
۱۳۹۲/۱۱/۰۷ - ۱۱:۰۴
0
2
خیلی خوشحال شدم...
خصوصاً در خصوص انتهای گزارش...
با آرزوی خوشبختی، سلامتی و توفیقات روزافزون...
خادم‌القرآن
|
-
|
۱۳۹۲/۱۱/۰۷ - ۱۲:۲۹
0
3
خانم منگلی درود خدا بر شما و خانوادتون واقعا احسنتم/ تبارکالله
م طباطبایی
|
-
|
۱۳۹۲/۱۱/۰۷ - ۱۳:۳۵
0
3
خوشبختانه چهره‌های قرآنی جوان در کشور زیاد است. چه خوب است که این چهره‌های قرآنی بیشتر به جامعه معرفی شوند تا الگویی برای نسل نوجوان و جوان ما باشند. خداوند به شما توفیق دهد
زهرا
|
-
|
۱۳۹۲/۱۲/۰۱ - ۲۱:۴۸
0
2
سلام علیکم
مصاحبه های باافرادقرآنی رالطفاگسترش بدهید.
وتشکردارم ازاستادبزرگوارم سرکارخانم منگلی که مرادرراه موفقیت درقرآن بسیاریاری نمودند.
التماس دعا
زهرا-شاگردکوچیک شما
هانیه
|
-
|
۱۳۹۳/۰۵/۱۸ - ۰۱:۳۴
0
2
روزهای کلاس من با او بهترین روزهای حفظم بود،به یقین ک میتوان زیبایی های قران را در او و کردارش به وضوح مشاهده کرد..
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۵/۰۲/۲۶ - ۱۵:۳۲
0
2
سلام من 50 سال دارم همیشه دوست داشتم حافظ قرآن بشم هنوزهم میتونم ممنون
ظهوری
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۷/۰۴/۰۴ - ۲۱:۲۴
0
2
من شاگرد ایشون بودم وروزهای بسیار خوبی با ایشون داشتم ولی هنوز توفیق پیدا نکردم کل قرآن رو حفظ کنم امیدوارم که خداوند توفیق بده بتونم باز شاگرد ایشون باشم وحافظ کل شوم ممنون
ز. غ ف ۱۴۰۱/۲/۶
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۰۲/۰۶ - ۰۷:۱۲
0
1
سلام
خانم منگلی عزیز درود خدا بر شما
امید وارم تمام زنان از زندگی و همت والای شما الگو بگیرند
و درود خدا بر مادر بزرگوارتان
خواهش می کنم بطور ویژه برای جوان‌ها وعاقبت بخیری آنها شما و مادر دعا کنید.
captcha