به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، از پذیرفته شدهترین هنجارهای اجتماعی که همگان بهصورت فطری بر ضرورت آن اتفاق نظر داشته و آن را میفهمند و قبح و زشتی عهدشکنی را بینیاز از دلیل و برهان میدانند.
امیر مؤمنان علی(ع) در این مورد فرمودهاند: «هیچ موضوعی همانند وفای به عهد در میان مردم با همه اختلافاتشان مورد اتفاق نیست؛ حتی مشرکان هم، پیمانها را در میان خود محترم میداشتند، چرا که به عواقب پیمانشکنی آگاه بودند».
قرآن مجید نیز با وقوف به اهمیت و جایگاه این اصل بدیهی برای جامعه بشری در موارد متعدد اهمیت آن را یادآور شده است. از سه معنایی که برای واژه «عهد» در قرآن مراد شده است، یکی به معنای پیمان میان دو طرف است که بیشترین کاربرد این واژه را در قرآن به خود اختصاص داده است و از قضا مد نظر این نوشته نیز همین معناست، هرچند با این مفهوم، قرآن واژگان مترادف دیگری نظیر «وعده»، «میثاق»، «عقد» و «بیعت» و ... نیز بهکار گرفته است.
آیات قرآن به دو شیوه صریح و در لفافه به موضوع عهد و پیمان پرداختهاند که در اینجا به تفکیک، مثالهایی آورده میشود:
«وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤُولًا»: و به مال یتیم جز به بهترین وجه نزدیک مشوید تا به رشد برسد و به پیمان [خود] وفا کنید زیرا که از پیمان پرسش خواهد شد (اسراء؛ 34).
«عهد» در این آیه، معنای عام و حالت اطلاق داشته و استثنایی برای عهد نافع، زیانآور، بزرگ یا کوچک قائل نشده است.
«وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ»: و آنان که امانتها و پیمان خود را رعایت میکنند (مؤمنون؛ 8)
قرآن کریم در آیه در ادامه برشمردن اوصاف مؤمنان از جمله خشوع در صلوة، پرهیز از اعمال لغو، پرداخت زکات، عفت و پاکدامنی و محافظت بر نمازهای یومیه، رعایت عهد و پیمان را از جهت اهمیت در ردیف آنها ذکر کرده است که نشاندهنده شأن والای این اصل در نگاه قرآن است.
«لَّیْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ... وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُواْ وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاء والضَّرَّاء وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ»: نیکوکارى آن نیست که روى خود را به سوى مشرق و [یا] مغرب بگردانید بلکه نیکى آن است که کسى به خدا و روز بازپسین ... ایمان آورد و ... آنان که چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختى و زیان و به هنگام جنگ شکیبایانند آنانند کسانى که راست گفتهاند و آنان همان پرهیزگارانند (بقره؛ 177)
ذکر وفاداری به عهد در میان شرطهای اساسی ایمانی، عقیدتی ایمان به خدا، پیامبران، آخرت و کتابهای آسمانی و احکامی چون برپایی نماز، ایتاء زکات، آزاد کردن بندگان و ... و اصول اخلاقی صبر در مصیبتها و ابتلائات و مهرورزی با فقرا بر جایگاه خاص وفای به عهد تأکید دارد.
اما بیشترین آیات متوالی در قرآن کریم که به صراحت در مورد اهمیت نگهداری و عمل به عهد سخن گفته است، متعلق به سوره مبارکه «توبه» است که اتفاقاً 10 آیه اول این سوره را به خود اختصاص داده است.
آیات دیگر قرآن نیز بهطور غیر مستقیم و با استفاده از روشهایی چون نکوهش، واکنش و هشدار به نتایج عهدشکنی به تبیین اهمیت وفای به عهد میپردازند، که نمونههای آن به شرح ذیل است:
«الَّذِینَ عَاهَدتَّ مِنْهُمْ ثُمَّ یَنقُضُونَ عَهْدَهُمْ فِی کُلِّ مَرَّةٍ وَهُمْ لاَ یَتَّقُونَ» : همانان که از ایشان پیمان گرفتى ولى هر بار پیمان خود را مىشکنند و [از خدا] پروا نمىدارند.
«فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِی الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِم مَّنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ»: پس اگر در جنگ بر آنان دستیافتى با [عقوبت] آنان کسانى را که در پى ایشانند تارومار کن باشد که عبرت گیرند. (انفال؛ ۵۷)
در این آیه، خداوند در مورد کسانی که مکرراً به نقض عهد با مسلمانان اقدام میکردند، فرمان میدهد که اگر مسلمانان آنان را در میدان جنگ گرفتند، با تنبیهی شدید، مایه عبرت و وحشت دیگر دشمنان شوند.
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُون»: اى کسانى که ایمان آوردهاید چرا چیزى مىگویید که انجام نمیدهید.
«کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ»: نزد خدا سخت ناپسند است که چیزى را بگویید و انجام ندهید (صف؛ 2 و 3)
و بار دیگر میتوان در این مجال به آغاز سوره توبه اشاره کرد که از شدت غیظ نسبت به عهدشکنی مشرکان بدون بدون «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز شده است:
«بَرَاءةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ»: [این آیات] اعلام بیزارى [و عدم تعهد] است از طرف خدا و پیامبرش نسبت به آن مشرکانى که با ایشان پیمان بستهاید ... الَّذِینَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنقُصُوکُمْ شَیْئًا وَلَمْ یُظَاهِرُواْ عَلَیْکُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّواْ إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ : مگر آن مشرکانى که با آنان پیمان بستهاید و چیزى از [تعهدات خود نسبت به] شما فروگذار نکرده و کسى را بر ضد شما پشتیبانى ننمودهاند پس پیمان اینان را تا [پایان] مدتشان تمام کنید چرا که خدا پرهیزگاران را دوست دارد ... (توبه؛ 1 تا 10)
وفای به عهد در کلام معصومین(ع) که تفسیری از آیات قرآن است، نیز بازتاب ویژهای یافته است؛ پیامبر اعظم، حضرت محمد مصطفی(ص) میفرمایند: «لا دین لمن لا عهد له : آنکه وفا به عهد ندارد، دین ندارد».
امام علی(ع) نیز در بیانی فرمودهاند: «همانا عهدها و پیمانها، بندهایی به گردنها هستند تا روز قیامت؛ کسی که پیوند آنها را نگهدارد ـ و وفای به عهد کند ـ خداوند او را به مقصود رسانده و کسی که آن عهدها را بشکند، خداوند او را به خودش وامیگذارد.
و در جای دیگر نیز خاطرنشان کردندهاند: «هرگاه مردم، پیمانشکنی کنند، خداوند دشمنان را بر آنان مسلط کند».
امام جعفر صادق(ع) وعده و قول مؤمن را به نذر مانند کرده و گفتهاند: «وعدة مؤمن به برادر دینیش همچون نذر است که کفّاره ندارد و کسی که به آن وفا نکند، به مخالفت با وعدة خدا برخاسته و خود را در معرض غضب خدا قرار داده است».
و نیز آن امام همام تأکید کردهاند: «سه کار است که برای هیچ کس در مورد آن، عذر و بهانه پذیرفته نخواهد بود: دادن امانت به صاحبش، خواه نیکوکار باشد یا بدکار؛ وفای به عهد، خواه آن عهد با شخص نیکوکاری باشد یا شخص بدکاری و نیکی به پدر و مادر، خواه آنان نیکوکار باشند یا بدکار».
هرچند خطاب قرآن در درجه اول به نوع بشر و در درجه دوم به انسانهای با ایمان است، اما در این میان، مسئولان و مدیران جامعه اسلامی، مخاطبان ویژه توصیهها و هشدارهای قرآن هستند و وظیفهای دشوارتر در اینباره دارند.
یک علت این موضوع این است که رهبران و مسئولان جامعه اسلامی که یقیناً با اعلام وعدههایی مسئولیت را بهدست گرفته و آغاز بهکار کردهاند، خواه یا ناخواه، سرمشق مردم در عمل به وفای به عهد بوده و میبایست به گونهای عمل کنند که خود، تجلی این مکرمت اخلاقی باشند.