به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، کتاب «گلشن شیدایی» اثر مرحوم علامه طباطبایی(ره) شامگاه 13 اسفند با حضور حجتالاسلام والمسلمین احمد احمدی، رئیس سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها و از شاگردان علامه طباطبایی، محمدرضا رمزیاوحدی، مصحح اثر، خانواده علامه و جمعی از پژوهشگران و شاعران در باشگاه اندیشه رونمایی شد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدعبدالله حسینی، شاعر معاصر درباره کتاب «گلشن شیدایی» گفت: تاکنون جای این اثر در میان سایر آثار ادبی خالی بود و علامه طباطبایی(ره) شاعر بزرگی بود و اهالی شعر و ادب به مقام وی اذعان دارند و همواره سروده ایشان با عنوان «مهر دلدارها» بر سر زبان بسیاری از اهل ادب است و بسیاری از شاعران، عالمان و عارفان خود را شاگرد علامه میدانند و از وی الگو میگیرند.
وی افزود: شخصیت ادبی علامه طباطبایی(ره) همچنان ناشناخته مانده است؛ در حالی که این اثر و سرودههای وی وجود داشت، اما به دلیل عدم آشنایی و ناشناخته بودن، بسیاری از اهل ادب از آن محروم بودند.
رمزیاوحدی: پرونده کتاب «گلشن شیدایی» برای من هنوز بسته نشده است
محمدرضا رمزیاوحدی، نویسنده و مصحح «گلشن شیدایی» در ادامه این مراسم با بیان اینکه آنچه در شعرهای علامه نمود بیشتری دارد، توحید است، بیان کرد: در این اثر دستخطهای شعری و ادبی مرحوم طباطبایی جمعآوری شده است؛ چرا که بسیاری از ابیات جابهجا شدهاند و این اثر میتواند منبع خوبی برای پژوهشگران و شاعران باشد.
وی با بیان اینکه گردآوری این اثر از سال 82 آغاز شده است، افزود: از همین سال با بسیاری از شاگردان علامه مواجه شدم که خاطرات زیادی از ایشان نقل میکردند و همه این موارد سبب شد شناخت بیشتری نسبت به مرحوم طباطبایی(ره) پیدا کنم. همچنین طی تحقیقات و گردآوری اثر، هفده نامه از علامه پیدا کردیم که همه آنها به نوه ایشان داده شد و یک غزل به زبان ترکی آذری نیز در میان شعرهای ایشان وجود داشت که در این اثر برای نخستین بار به چاپ رسیده است.
مصحح کتاب «گلشن شیدایی» با بیان اینکه برای تدوین این اثر بر سر مزار علامه طباطبایی رفتم و از وی اجازه گرفتم، ادامه داد: از طریق اشعار علامه میتوان شناخت بهتری نسبت به وی پیدا کرد و من در این اثر تمام تفاسیری را که علامه در تفسیر برخی از این اشعار و در جواب شاگردان خود بیان کرده، آوردهام و مبنای کارم، دستخطهای شعری علامه بوده است و تلاش شده تا تاریخ سرایش اشعار بیان شود و در مقدمه برخی از اشعار، علت سرودن آنها تبیین شده است.
رمزیاوحدی با اشاره به کندی روند کار اظهار کرد: پسر مرحوم طباطبایی کمک زیادی در تدوین این اثر کرد، البته در این زمینه کسانی هم بودند که همکاری نمیکردند. به عنوان مثال برای پیدا کردن یک شعر، بیش از 50 بار با یکی از بزرگواران در قم، تماس گرفتم و در نهایت هم موفق نشدم و این مسائل باعث شد تا کار روند کندی داشته باشد.
وی همچنین به مجموعه اشعار مدفون شده علامه اشاره کرد و گفت: یکی از اتفاقات تلخی که در زمان تدوین اثر رخ داد این بود که مرحوم آیتالله سیدعباس کاشانی گفت که حدود 50 - 60 شعر از اشعار علامه را قبل از آنکه ایشان آنها را در وادیالسلام نجف دفن کند، در دفترچهای نوشته است. با توجه به اینکه آن دفترچه مفقود شده بود و آیتالله کاشانی به دنبالش بود تا آن را در اختیار من قرار دهد، اما متأسفانه دچار کسالت شد و نتوانست؛ از این رو دو سال منتظر بودم تا آن اشعار پیدا شود که متأسفانه نشد و آیتالله کاشانی رحلت یافت و سپس از پسر ایشان خواستم تا دفترچه را امانت دهند و آنها قبول کردند، اما مشروط به اینکه آن را بیابند و هنوز این دفترچه پیدا نشده است.
این مصحح تصریح کرد: البته در صورت پیدا شدن این اثر، اشعار در چاپهای بعدی به این اثر افزوده میشود. با این حال این پرونده برای من هنوز بسته نشده است و در صورتی که حتی یک شعر هم پیدا کنم در چاپ بعدی آن را اضافه خواهم کرد.
بیان خاطرات دختران علامه طباطبایی از سرودن شعر
یکی از دختران مرحوم علامه طباطبایی خاطرهای از پدر در زمان کودکی خود گفت و افزود: در مدرسه در رابطه با فصل بهار شعری به دانشآموزان داده شد و خواستند که آن را بخوانیم اما این شعر سخت و سنگین بود و من آن را به پدرم نشان دادم و از ایشان کمک خواستم و در این باره شعر دیگری سرودند که برخی از ابیات آن به این صورت است: «من بنفشه، بهارم/ زینت جویبارم/ نازنینم، نگارم/ من نگارین بنفشم/ در چمن میدرخشم/ هر نگاری که بیند/ در کنارم نشیند».
وی با اشاره به اخلاق علامه گفت: در طول دوران زندگی غیر از محبت چیز دیگری از ایشان ندیدم و راهنمایی بزرگان همیشه حال و هوای منزل را در بر میگرفت و نیازی به تنبیه نبود. پدرم با رعایت سن و سال کودکان با آنها بازی میکرد و بسیاری از افراد از دیدن این صحنه متعجب میشدند.
نجمالسادات طباطبایی، فرزند دیگر علامه نیز در ادامه، خاطراتی از علامه گفت و اظهار کرد: تمام لحظات زندگی با پدر برایمان خاطرهانگیز و آموزنده است و ایشان احترام زیادی برای خانمها و دختران قائل بود و مادر با این موضوع مخالفت میکرد که مبادا فرزندان پسر ناراحت شوند، اما پدر معتقد بود که باید به فرزندان دختر احترام زیادی گذاشته شود.