به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، رهبر معظم انقلاب اسلامی در جلسه تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی که با حضور جمعی از مسئولان دستگاههای مختلف، فعالان اقتصادی، و مدیران مراکز علمی و رسانهای و نظارتی برگزار شد، در فرازی از سخنانشان فرمودند: «ورود به میدان عمل اقتصاد مقاومتی، یک عمل صالح است، هر که در این راه عمل و اقدام کند، قطعا مصداق «و عملوا الصالحات» است».
در مورد آیه سوم سوره مبارکه عصر ـ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ : مگر کسانى که گرویده و کارهاى شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایى توصیه کردهاند که مورد استناد رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است. مفسران نوشتهاند: هر کس از ایمان به خدا و عمل صالح اعراض نماید، تجارتش ضرر کرده ـ نه تنها از سرمایه عمر چیزی زاید بر خود سرمایه به دست نیاورده، بلکه از خود سرمایه خورده، و سرمایه را وسیله بدبختی خود کرده است ـ و در آخرتش از خیر محروم شده است و ظاهر جمله «و عملوا الصالحات» این است که به همه اعمال صالح متصف باشد.
عمل صالح، نه تنها نشانه وجود ایمان در دلها و مایه تجلّی و درخشش آن در قلمرو زندگی است، بلکه ایمان بدون «عمل» و انجام مسئولیت، بهسان درخت بیبر است که فقط به درد سوختن میخورد نه برای تربیت و پرورش.
مفسر بزرگ، مرحوم علامه سیدمحمدحسین طباطبایی در تفسیر گرانقدر خود مینویسد: «نه تنها چنین است، بلکه عمل صالح نسبت به ایمان، به منزله تنه و شاخه، به ریشه آن است، که هر یک در دیگری اثر متقابل دارد و وجود هر یک مایه تکامل دیگری است و آسیبپذیری یکی موجب آسایش پذیری دیگری نیز هست (المیزان؛ جلد 20).
در این آیه شرط عدم خسران را دست زدن به اعمال صالح میداند، بنابراین خسران و عمل صالح، رابطه عکس و البته تنگاتنگی با یکدیگر دارند و اگر کسی عصر و زمان بر او بگذرد و عمرش پایان گیرد و ثوابى کسب نکند، زیانکار است.
به هر حال از نظر جهانبینى اسلام، دنیا یک بازار تجارت است؛ همانگونه که در حدیثى از امام هادى(ع) مىخوانیم : الدنیا سوق ربح فیها قوم و خسر آخرون : دنیا بازارى است که جمعى در آن سود مىبرند و جمع دیگرى زیان؛ سوره عصر نیز مىگوید همه در بازار بزرگ دنیا زیان مىکنند، مگر گروهى که طبق آیه دیگر، عمل صالح انجام داده و تواصی به حق و صبر داشته باشند (تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 297)
به تعبیر دیگر، چیزى که مىتواند جلو این زیان بزرگ را بگیرد و آن را به منفعت و سودى عظیم مبدل کند آن است که در برابر از دست دادن این سرمایه ، سرمایهاى گرانبهاتر و ارزشمندتر بهدست آورد که نه تنها جاى خالى آن سرمایه پر شود، بلکه دهها و صدها و هزاران بار از آن بیشتر و بهتر باشد. هر نفسى که انسان مىزند، یک گام به مرگ نزدیکتر مى شود چنانکه امیر مؤ منان على (ع) میفرماید: نفس المرء خطاه الى اجل: نَفَسهاى انسان، گامهاى او بهسوى مرگ است.
بنابراین ، هر ضربانى که قلب انسان مىزند او را یک قدم به پایان عمر نزدیکتر مىسازد، و به این ترتیب باید در برابر این زیان قطعى کارى کرد که جاى خالى پر شود، گروهى سرمایههاى نفیس عمر و زندگى را از دست مىدهند و در برابر آن مالى مختصر یا بسیار، خانهاى محقر یا کاخى زیبا، فراهم مىسازند، گروهى تمام این سرمایه را براى رسیدن به مقامى از دست مىدهند و گروههایى آن را در مسیر عیش و نوش و لذات زودگذر مادى.
مسلماً هیچیک از اینها نمىتواند بهاى آن سرمایه عظیم باشد، بهاى آن فقط و فقط رضاى خدا و مقام قرب او است، یا همان گونه که امیر مؤمنان على (علیه السلام ) فرموده اند: لیس لانفسکم ثمن الا الجنة فلا تبیعوها الا بها: براى وجود شما بها و قیمتى جز بهشت نیست ، مبادا آن را به کمتر از آن بفروشید (تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 298)
87 مرتبه تکرار شدن عبارت «عمل صالح» ـ البته بهصورتهای گوناگون ـ در قرآن کریم نشان از کلیدواژه بودن آن در کلام الهی برای هدایت انسانها دارد.
قرآن در شرح معنای مراد خود از عمل صالح آن را در برابر مفهوم متضاد آن یعنی «عمل سوء» قرار داده است و در معرفی مبدأ و ریشه عمل صالح میفرماید:
«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ ... بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ : در حقیقت کسانى که [به اسلام] ایمان آورده ... و هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان داشت و کار شایسته کرد پس اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهناک خواهند شد» (بقره، 62)
و «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ : هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاکیزهاى حیات [حقیقى] بخشیم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مىدادند پاداش خواهیم داد».
مفسر بزرگ، مرحوم علامه سیدمحمدحسین طباطبایی درباره مفهوم عمل صالح در قرآن در تفسیر گرانقدر خود مینویسد: هرچند صلاحیت عمل در قرآن کریم بیان نشده است لکن از آثاری که برای آن ذکر شده میتوان مفهوم آن را فهمید؛ عمل صالح، عملی است که برای کسب رضایت پروردگار با تحمل دشواری ها انجام میشود؛ چنانکه فرمود: وَالَّذِینَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلاَنِیَةً وَیَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُوْلَئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ : و کسانى که براى طلب خشنودى پروردگارشان شکیبایى کردند و نماز برپا داشتند و از آنچه روزیشان دادیم نهان و آشکارا انفاق کردند و بدى را با نیکى مىزدایند ایشان راست فرجام خوش سراى باقى (الرعد، ۲۲).
اثر دیگر، آن است که عمل صالح صلاحیت برای اجر و پاداش را دارد، چنانکه فرمود: وَقَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَیْلَکُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَیْرٌ لِّمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا وَلَا یُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ : و کسانى که دانش [واقعى] یافته بودند گفتند واى بر شما براى کسى که گرویده و کار شایسته کرده پاداش خدا بهتر است و جز شکیبایان آن را نیابند (القصص، ۸۰).
اثر دیگرش آن است که عمل صالح کلمه طیب را بالا میبرد. (نحل، 97) چنانکه فرمود: مَن کَانَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ وَالَّذِینَ یَمْکُرُونَ السَّیِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَکْرُ أُوْلَئِکَ هُوَ یَبُو : هر کس سربلندى مىخواهد سربلندى یکسره از آن خداست، سخنان پاکیزه به سوى او بالا مىرود و کار شایسته به آن رفعت مىبخشد و کسانى که با حیله و مکر کارهاى بد مىکنند عذابى سخت خواهند داشت و نیرنگشان خود تباه مىشود(الفاطر، ۱۰).
از تدبر در آیات چنین برمیآید که قرآن کریم بیش از آنکه به تبیین مستقیم واژگان کلیدی پرداخته باشد، از رهگذر بیان مصادیق، مخاطب را به مراد خود نزدیک میسازد.
در سوره والعصر که فرازی از آن مورد اشاره رهبر معظم انقلاب در دیدار مذکور قرار گرفت، دو مصداق از مصادیق عمل صالح ذکر گردیده است عبارتند از: تواصی به حق و تواصی به صبر. با توجه به اینکه «الصالحات» دراین سوره جمعی است که با «ال» ذکرشده است، دلالت بر استغراق و عمومیت مینماید. یعنی شامل همه اعمال صالح میگردد.
ذکر دو مصداق از مصادیق اعمال صالح پس از آن در اصطلاح ادبی ذکرخاص پس از عام است که هنگامی به کارمیرود که گوینده اهتمام و عنایت ویژهای به موارد خاص داشته باشد (طباطبایی، ۱۳۷۴ش، ج ۲۰، ص ۶۱۰)
اگر اسلام را در دو مؤلفه اصلی و اساسی بخواهیم تعریف و تحدید کنیم یکی از دو مؤلفه اصلی را شکل خواهد داد به این معنا که اسلام بر دو مؤلفه اصلی ایمان به حق و عمل صالح شکل میگیرد. مسلمان و مؤمن کسی است که در دل به حق ایمان و باور داشته باشد و در عمل کارهای درست و نیکو انجام دهد. از این رو، ایمان توحیدی و عمل صالح را دو بال پرواز انسانیت دانستهاند و قرآن عمل صالح را در کنار کلمه طیب (حق) بهعنوان بالابر یاد میکند(همان) و تنها کسانی را رستگار و موفق میشمارد که توانستهاند دارای ایمان و عمل صالحند و غیر ایشان کسانی هستند که از سرمایه اصلی زیان دادهاند و جزو زیانکاران و اهل خسران می باشند.
پرسش این است که کدام مصادیق را قرآن بهعنوان عمل صالح ستوده و آن را مورد توجه و اهتمام قرار داده است؟ قرآن برای عمل صالح مصادیق بسیاری را ذکر می کند که در این جا به برخی از آن ها اشاره میشود:
در سوره توبه آیه 120 و 121 بهصورت کلی و جزیی به برخی از مصادیق عمل صالح اشاره میکند و میفرماید: در راه خدا هیچ تشنگی به آنها چیره نشود یا به رنج و سختی نیفتند یا به گرسنگی دچار نگردند یا گامی که کافران را خشمگین سازد بر ندارند یا به دشمن دستبردی نزنند، مگر آن که عمل صالحی برایشان نوشته شود، که خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمیسازد و هیچ مالی چه اندک و چه بسیار هزینه نکنند و از هیچ وادی و سرزمینی نگذرند مگر آن که به حساب ایشان نوشته شود تا خدا پاداششان دهد، چون پاداش نیکوترین کاری که میکردهاند.
در این آیات به موارد و مصادیق چندی اشاره شده است که مصداق کلی و جزیی عمل صالح است. در همه اینها آن چه شرط اساسی و کلیدی است در راه خدا بودن عمل صالح و نیکو است. اگر انفاق و بذل و بخشش کموبیشی صورت پذیرد و یا سختی و رنجهای بسیاری تحمل شود و کارهای نیکویی دیگری انجام گیرد که نیت خدایی و قصد الهی در آن نباشد، این کار نیکو و درست فرد همانند کار کسی است که بخواهد با یک بال پرواز کند که چنین چیزی غیر ممکن و ناشدنی است.
چنان که ایمان بدون عمل صالح نیز امکان پرواز را از فرد میگیرد. در آیات قرآن در همه موارد به شرطیت هر دو اشاره شده است و هر گاه سخنی از رستگاری و رهایی از آتش دوزخ میشود به ایمان و عمل صالح اشاره میشود. در بیش از 70 آیه به این مسئله توجه داده شده است که بدون تحقق هر دو ایمان و عمل صالح، رستگاری مفهومی نخواهد داشت.
از سوی دیگر، مؤمنان واقعی را کسانی میشمارد که نه تنها خود این گونه هستند، بلکه دیگران را به ایمان و عمل صالح میخوانند و سفارش میکنند. در حقیقت بر جنبه اجتماعی اسلام تأکید میشود. به یک معنا اسلام دینی است که تنها به نجات فرد نمیاندیشد بلکه نجات جامعه نیز یکی از مهمترین مقاصد و اهداف آن را تشکیل میدهد. از این روست که امر به معروف و نهی از منکر بهعنوان یکی از اعمال صالح در قرآن مورد توجه و تأکید قرار گرفته است.
این روش و شیوه قرآن نشان میدهد که اسلام نه تنها به نجات افراد بلکه جوامع بشری میاندیشد. رهایی و نجات و رستگاری فرد هر چند مهم است ولی این مهم جز به فراهم شدن جامعه صالح و امت درستکار تحقق نمی یابد. فرد اگر خود را برهاند و به جامعه توجه نداشته باشد، نمیتوان مطمئن شود که در آینده دچار گرفتاری نخواهد شد. رهایی فردی بهویژه در جوامع امروزی به رستگاری و رهایی جامعه بستگی دارد.
از این روست که در اسلام نجات و راستگاری را به کسانی وعده میدهد که به این مسئله توجه داشته باشند. یعنی هم خود دارای ایمان و عمل صالح باشند و هم دیگران را بدان بخوانند و سفارش کنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
منبعشناسی:
تفسیر المیزان جلد بیستم
پایگاه اطلاعرسانی اندیشه قم
تفسیر نمونه؛ سوره عصر