سال 1392 با همه فراز و نشیبهای خود نیز به پایان رسید و سالی که «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» نام گرفت با نقاط عطفی همراه بود که در خاطره ملت ایران خواهد ماند. نقطه عطف مهم این سال، انتخابات 24 خرداد بود؛ انتخاباتی که در ابتدا گمان میرفت شور و هیجان لازم را نداشته باشد و برخی در مشارکت گسترده مردم ایران در آن تردید داشتند، اما مشارکت بیش از 70 درصد مردم، برگ زرین دیگری در پرونده مشارکت سیاسی مردم در طول تاریخ انقلاب اسلامی رقم زد و حماسه سیاسی را محقق ساخت.
حماسهای که شور و نشاطی وصفناپذیر در کشور ایجاد کرد و امید به آینده را فزونی بخشید. امیدی که در سایه فضای آرامش و اعتدال پس از انتخابات و کاهش تنشها میان قوای کشور در انتظار تدبیر دولتمردان برای عمل به وعدههای خود همچنان زنده و پویاست.
نقطه عطف دیگر سال 1392 را نیز میتوان ابلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی دانست که در اواخر سال از سوی مقام معظم رهبری مطرح شد و خط مشی جدید اقتصادی کشور را در سال آینده مشخص کرد که لازم است تمامی قوا، نیروها و جریانهای سیاسی در عین احترام به اختلاف نظرات خود با همدیگر، به این مسئله به عنوان موضوعی ملی و فراجناحی نگریسته و از فرصت انتخاب این خط مشی جدید در حوزه اقتصادی به عنوان عاملی برای وحدت، تعامل و هماهنگی بیشتر با هم استفاده کنند و امید ایجاد شده پس از انتخابات 24 خرداد 92 را با پیگیری دقیق و جدی این سیاستها فزونی ببخشند.
اما در کنار این دو، موضوعی که همواره در جمهوری اسلامی باید مورد تأکید قرار بگیرد و دچار فراموشی نشود، مسئله اخلاق اسلامی و محور قرار دادن اصول اخلاقی در گفتار، رفتار و عملکرد به ویژه از سوی صاحبان قدرت و سیاسیون است. متأسفانه این مسئله پس از انتخابات مورد بیتوجهی قرار گرفت و طبق معمول جناحهای مختلف سیاسی کشور در رقابت کسب و حفظ قدرت، اخلاق را قربانی کردند که در این میان میتوان به ادبیات و سخنان طیفهای مختلف سیاسی علیه یکدیگر به فراخور موضوعات سیاسی متفاوت اشاره کرد. اتهامات، توهینها و تهمتهایی که از تریبونهای رسمی و غیررسمی بیان شد و فضای تلطیف شده کشور را دچار خدشه کرد که متأسفانه نشانگر ظرفیتهای کم جریانها و جناحهای سیاسی در گفتوگو با هم، نقدناپذیری و دوری از آداب و اخلاق نقد کردن یکدیگر است.
این در حالی است که خواست مردم حکمفرمایی اعتدال در دوره جدید است و اعتدال هم چیزی جز سخن، مشی، رفتار و عمل به دور از افراط و تفریط نیست. سیاسیون به یاد داشته باشند مردم دیگر انتظار و تحمل التهابآفرینی و تنشزایی در جامعه از طریق سخنرانی، نطق، نوشته و ... را ندارند و از این گونه رفتارها خسته و دلزده شدهاند و به همین دلیل بود که مشی اعتدال را فارغ از شخص آن برگزیدند و با این کار در حقیقت مردم این پیام را به مسئولان و صاحبان قدرت دادند که: از فضای دروغ، تهمت و انگزنی خارج شوند و در عین اختلاف، با هم تعامل داشته باشند. به مسائل ملی نگاه ملی و نه جریانی داشته باشند، ادب و اخلاق را در سخن و رفتار رعایت کنند و یأس و ناامیدی را به جامعه تزریق نکنند.
به نظر میرسد در آغاز سال جدید دوباره نیازمند محور قرار گرفتن اخلاق در روابط و مناسبات قدرت هستیم، اخلاقی که محوریت آن بتواند فضای سیاست، اقتصاد و فرهنگ کشور را سالمسازی کند، گفتوگوها و مناظرات تند سیاسی را به «جدال احسن» تبدیل کند، نقدها را در نیت و عمل به مثابه «النصیحه لائمه المسلمین» جاری سازد و مسئولان را بر سبیل و مسیر «یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» قرار دهد و این به شرطی است که آنان نیز همچون موسی(ع) از پروردگار متعال «اشْرَحْ لِی صَدْرِی» طلب کنند، تا جامعه و حاکمیت بر مدار و طراز آنچه که آرمانهای انقلاب اسلامی بوده است مستقر شود.
لازم است مسئولان، کارگزاران، فعالان سیاسی و رسانهها در سال جدید از خدا بخواهند و عهد کنند که مصداق «وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ» و«اتَّقُوا اللَّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» باشند، زیرا انقلاب ما قبل از اینکه برای تغییر و تحول سیاسی و اقتصادی باشد، انقلابی برای احیای اخلاق و فرهنگ اسلامی و دینی و بازیابی هویت ملی و اسلامی بود. باشد که سیاسیون در مرور چرایی انقلاب اسلامی این را به خاطر آورند و در سال جدید در دعای «حول حالنا الی احسن الحال» خودشان به سمت نگاه، بینش و منشی اخلاقیتر حرکت کنند.
مهدی مخبری