مقام معظم رهبری از سالها پیش بر اصلاح سبک زندگی تأکید داشتند و در بیانات خود بر این مهم تکیه میکردند. نظم اجتماعی یکی از مواردی است که بسیار بر آن تأکید میکنند. ایشان انظباط اجتماعی را نظمپذیری در همه امور میدانند و میفرمایند «شما برای اعمال این انضباط، از کارهای کوچک شروع کنید».
فرض بفرمایید، عبور نکردن از خط عابر پیاده، برای اتومبیلها، در خیابانهای شلوغ و پرجمعیت، یا همه جا. یا عبور نکردنِ پیادهها از غیر محلِ خط عابر پیاده، در خیابان. این کار در وهله اول، به نظر کوچک و پیش پا افتاده میآید. اما از همین جا شروع کنیم و انضباط اجتماعی را در همه مسائلمان تعمیم دهیم تا به مسئولیتهای بالای کشور در برخورد با مسائل کشور برسد.
پایه اصلی تمدن بر فرهنگ و بینش است
مسئله این است که ملت ایران همچنان که شأن اوست، در حال پدید آوردن یک تمدّن است. پایه اصلی تمدن، نه بر صنعت و فنآوری و علم که بر فرهنگ و بینش و معرفت و کمالِ فکری انسانی است.
ما در این صراط و در این جهت هستیم. نه اینکه ما تصمیم بگیریم این کار را بکنیم؛ بلکه حرکت تاریخی ملت ایران در حالِ به وجود آوردن آن است.
بدانند که کارها با قدرت و اراده الهی پیش میرود و در این رهگذر، ملت و شخصی موفق است که رابطه خودش را با خدای متعال روز به روز بهتر کند و عبودیت را در مقابل پروردگار، روز به روز بیشتر و روشنتر و شفافترکند.
اگر در کشور، تولید در زمینه اقتصادی زیاد شده باشد؛ اگر کارهای اجتماعی و اداری و اقتصادی، روانتر و آسانتر شده باشد؛ اگر اجناس مورد استفاده مردم فراوانتر و در دسترس قرار گرفته باشد و اگر کارهایی از این قبیل انجام گرفته باشد، این نشانه آن است که وجدان کاری در جامعه ما به طور کامل بیدار شده است. یعنی در این کشور انجام دهندگان میلیونها کار، دارای احساس وجدان کاری هستند و کار را یک عمل صالح، یک وظیفه حقیقی، یک عبادت و یک مسئولیت اجتماعی و سیاسی تلقی کردهاند.
کاری کنیم که کار و عمل سازنده؛ چه عمل فرهنگی و چه عمل اقتصادی و چه عمل اجتماعی و چه عمل سیاسی، برای کسی که کننده آن است یک عمل مقدّس به حساب آید. از یک کارگر ساده بگیرید، تا یک مأمور ساده اداری، تا یک مدیر عالیرتبه، تا یک صاحب صنعت مهم و بزرگ در کشور، تا یک مأمور عالیرتبه دولتی، تا یک معلم، تا یک دانشجو، تا یک مبلّغ و روحانی، همه و همه احساس کنند این کاری که انجام میدهند یک عبادت و یک عمل خیر و صالح است. همه باید کارشان را با جدّیت و به نیکی انجام دهند.
از سرهم بندی و کار را به امان و حال خود رها کردن و به کار نپرداختن و بیاعتنایی به استحکام یک کار به شدّت پرهیز شود.
انضباط اقتصادی یعنی مقابله با زیاده روی و اسراف
انضباط اقتصادی و مالی یعنی مقابله با ریخت و پاش، زیاده روی و اسراف. ریخت و پاش مالی و زیاده روی در خرج کردن و زیاده روی در مصرف، به هیچ وجه صفت خوبی نیست. نه اسمش جود و سخاست و نه کرم و بزرگ منشی است.
کسانی که بیخود خرج میکنند؛ زیادی خرج میکنند و زیادی برای خودشان مصرف میکنند و رعایت موجودی جامعه را از لحاظ امکانات اقتصادی نمیکنند، انسانهایی هستند که از نظر من بیانضباط از لحاظ امکانات اقتصادی و مالی هستند. اگر چنین وضعیتی ادامه پیدا کند، این ملت کارش مشکل خواهد شد.
به کسانی که بیخود خرج میکنند، اگر بگوییم شما چرا این قدر خرج کردید و چرا این میهمانی بیخود و بیجهت را با این همه ریخت و پاش ترتیب دادید، میگویند داریم و خرج میکنیم! آیا این دلیل کافی است که دارم و میتوانم خرج کنم؟ نه؛ این دلیل به هیچ وجه دلیل قانع کنندهای نیست.
باید به قدر نیاز و حاجت، خرج و مصرف کرد. بهویژه کسانی که اموال عمومی را مصرف میکنند. آنها هم مانند کسانی که اموال خودشان را بیحساب و کتاب خرج میکنند، مخاطب این مطلبند و نباید زیادی مصرف کنند.
شما مثلاً مبالغ زیادی مواد خوراکی در فلان مهمانی معمولی مصرف میکنید؛ در حالی که لازم نیست و در کنار شما و در همسایگی شما در یک محل دورتر، ولو در اقصی نقاط کشور، کسانی به این مواد غذایی برای ادامه زندگی خود و فرزندان و عزیزانشان نیاز مبرم دارند. آیا این کار در چنین شرایط کار درستی است؟
من از مسئولان امور میخواهم جدا در زمینه مصرف اموال عمومی،
در جاهایی که اولوّیت ندارد، ولو ممکن است مورد نیاز هم باشد، اما نیاز درجه یک نیست، خودداری کنند.
آن جایی که امر دایر است بین نیاز با اولویت و نیاز بیاولویت خودداری کنید.
آن جایی که نیاز نیست و حاجت نیست، حتماً مصرف نشود. آن جایی که حاجت هست، اما حاجت بالاتری نیز هست آن جا هم مصرف نشود و این امکان مالی در حاجت برتر و بالاتر مصرف شود.
وقتی مردم در صحنه بودند و همّت کردند و خواستند، مسئولان هم به کار تشویق میشوند و کار را بهتر و بیشتر و جدیتر انجام میدهند.
اسراف بد است و از نظر شرعی، گناه و حرام محسوب میشود. از نظر منطق عقلانی و اداره کشور هم، یک کار ممنوع و زشت است و مخصوص کسان خاصی نیست. همه موظفند اسراف نکنند، هم مسئولان و کارگزاران و کسانی که مأمور انجام کارهایی در دولت هستند و هم آحاد مردم.