به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، حجتالاسلام والمسلمین احمد لطفیان سرگزی، امام جمعه نیکشهر در نشست «حقیقت بندگی و اصل پایندگی در پرتو نهجالبلاغه» در جمع تعدادی از جوانان و خانوادههایشان در جوار حرم شهدای گمنام این شهر با اشاره به ضرورت سبک زندگی مؤمنانه و به حکمت اول نهجالبلاغه با موضوع روش برخورد با فتنهها اشاره کرد و گفت: فتنه در لغت به معنای کفر، گمراهی، آشوب، امتحان و آزمایش کردن است.
وی ادامه داد: فتنه در اصطلاح به معنای اختلاف شدید مردم در اصول و عقاید است، به طوری که با ایجاد ناآرامی و تشویش بین آنها برای رسیدن به هدفی خاص منجر شود. غرض اصلی از فتنهگری غالباً رسیدن به مقاصد سیاسی و به دست آوردن مناصب اجتماعی است اما گاهی فتنه با اغراض فرهنگی و دینی هم همراه است مانند فتنه یهود در بین مسلمانها هنگام شروع جنگ خندق که زمینهساز نبرد عظیم خیبر شد.
حجتالاسلام لطفیان عنوان کرد: امام علیبنابیطالب(ع) در این حکمت نورانی پیروان خود را به هوشیاری و زیرکی فراخوانده و به همکاری نکردن با فتنهگران و تأیید و تقویت کردن افکار و اهداف منحرف آنان امر فرموده است تا بدین وسیله فتنه تضعیف شود و از بین برود چرا که عدم حمایت از فتنهگران باعث از بین رفتن فتنه میشود.
وی افزود: باید در فتنهها حافظ منافع جامعه اسلامی باشیم و حتی اگر بتوانیم فتنه را خاموش کنیم در این حکمت نورانی امام علی(ع) با تشبیه انسان مؤمن به بچه شتر نر در هنگام فتنهها درصدد بیان این نکته است که هر مؤمن هوشیار نیز باید در هنگام فتنه در میان مردم باشد و زندگی عادی خود را بگذارنند ولی نباید در جهت منافع دشمن گام بردارد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: این حکمت نورانی به ما میآموزد ضمن توجه به انگیزههای فتنهگری که بدتر از قتل است هوشیاری مقدم بر گوشهگیری است. فتنهها در همه زمانها وجود دارد زیرا اسباب فتنه غالباً مادی است. فتنههای امروز ترویج مادیگری، گسترش شهوترانی، انکار دیانت، طرد روحانیت اصیل و ناب.
وی گفت: هدف از این فتنهگریها ایجاد تزلزل و سستی در عقاید دینی مردم و تضعیف معنویت و رواج دنیاطلبی است. براساس آیه 191 سوره بقره علت اینکه فتنهگری بدتر از قتل معرفی شده شاید این باشد که در قتل جان انسانها گرفته میشود ولی در فتنه یا ایمان مردم تباه میشود و یا امنیت جامعه که لازمه زندگی آرام است از بین میرود و این دو مهمتر از حیات آدمی است، چرا که براساس آیه 179 سوره اعراف زندگی بدون ایمان نزد خداوند ارزشی ندارد. از سوی دیگر جامعه انسانی بدون امنیت روانی و آسایش هر لحظه با آرزوی مرگ همراه است.
حجتالاسلام لطفیان با اشاره به حکمت دوم نهجالبلاغه و زیانهای طمعورزی، افزود: این حکمت نورانی به ما میآموزد آن که طمع را اظهار میکند خود را خوار ساخته است چراکه لازمه طمعورزی نیازمندی و فروتنی است و لازمه این دو پستی و کوچکی است. آشکارکننده صفت طمع هم در نظر دیگران و هم در نزد خود حقیر است زیرا کسی که به داشتههای خود قناعت نمیورزد احساس نیازش بیشتر میشود.
وی یادآور شد: از طرفی دیگر چون خود را در برابر خواستههای بزرگ ناتوان میبیند و نمیتواند زیادهطلبیهای خود را آن گونه که هوای نفس میخواهد به تنهایی برآورده کند پس به آنچه در دست دیگران است طمع میورزد و آرزوی داشتن آنها را در دل میپروراند. این باعث میشود که او در برابر مردم کرنش و ابراز نیاز کند و از کرامت نفس و عزتش کاسته و در انظار مردم خوار و سبک شود.
امام جمعه نیکشهر بیان کرد: اظهار گرفتاری و پریشانی انسان با زبان یا رفتار موجب خواری است و به دیگران نشان میدهید که در میدان زندگی شکست خوردهاید و به تعبیر دیگر ابراز کردن گرفتاریها به معنای شکایت بردن از خداوند نزد بندگان اوست و این کار با مرام بندگی سازگاری ندارد.
وی عنوان کرد: گرفتاریها بدون توجه و تفکر بر زبان، سبب ارتکاب گناهان میشود و عقوبت الهی به همراه میآورد و آتش جهنم را میافروزد. از کلام امام علی(ع) نتیجه میگیریم که روح انسان از چنان عظمتی برخوردار است که نباید گرفتار و اسیر تکه گوشتی به نام زبان شود تا با بیان سخنان نسنجیده و بدون اندیشه، خود را به هلاکت اندازد. زبان تنها برای اظهار نیازها و ضرورتهاست نه مردم آزاری.
حجتالاسلام لطفیان بیان کرد: هرکس طمع ورزی خود را اظهار و گرفتاریاش را آشکار کند در حقیقت افسار خود را به دست زبانش سپرده و زبان افسار گسیخته نیز گرفتاریها، مکنونات قلبی و اسرار درونی را افشا میکند. از جمله طمعکاری انسان را آشکار میکند و بدین گونه او را در چشم مردم کوچک و سبک میکند.
زهد قرآنی نخواستن است، نه نداشتن
وی با اشاره به حکمت سوم نهجالبلاغه با عنوان سپر بلا، افزود: بخل یعنی دوست نداشتن بذل و انفاق از چیزهایی که انسان آنها را دارد و میتواند به دیگران ببخشد. اگر انسان توانایی بخشیدن به نیازمندان را داشته باشد ولی بخل ورزد و مال و ثروتش را از دیگران بیشتر بدارد به معنای آن است که در انسانیت او عیب و نقصی وارد شدها ست.
این استاد دانشگاه بیان کرد: امام علی(ع) در این حکمت نورانی در صدد بیان علت روانی و اجتماعی این مطلب است که فقر و زندگی فقیرانه هر چند نزد خدا ارزشی والا دارد موجب سرعت در حسابرسی روز قیامت است و فقیر نزد خداوند منزلتی خاص دارد اما در نظر مردم، فقر ناپسند و فقیر بیمنزلت است.
وی گفت: انسان تهیدست وقتی میبیند توان بذل و بخشش ندارد و دیگران به سبب ناداریاش از او دور میشوند و از حالش جوایا نمیشوند در خود احساس غربت و تنهایی میکند. صبر ثمره شجاعت است، صبر چیزی جز مقاومت نیست. مشکلات و ناملایمات زندگی و سختی عبادات چون دشمنی قوی دائماً به انسان فشار میآورند تا زندگی مادی و معنوی او را از بین ببرند و او را از حالت طبیعی و رشد انسانی دور کنند.
وی در پایان افزود: در چنین حالتی آن کس که شجاع است صبر را پیشه میکند و دشمنان مادی، معنوی و قاتلان جسم و روحش نمیتوانند او را شکست دهند. زهد قرآنی نخواستن است نه نداشتن؛ زهد اسلامی و دینی یعنی اکتفا کردن به قدر ضرورت از دنیا. در فرهنگ قرآن زهد یعنی کوتاهی آرزو، شکر نعمتها در قلب، زبان و عمل، دوری از محرمات به آنچه از دست رفته ناراحت نشدن و از آنچه به دست آمده خوشحال دنیوی نشدن است.