به گزارش کانون خبرنگاران نبأ، حجتالاسلام والمسلمین پناهیان، مشاور دفتر نهاد رهبری کل دانشگاها در این جلسه اظهار کرد: ما در بحث راحتطلبی به مفهومی بهنام شوق رسیدیم؛ مخالفت با راحتطلبی کاری دشوار است. این گرایش بالفعل با انسان زاده میشود.
وی ادامه داد: این میل را از در بیرون کنی از پنجره وارد شده و با مکر به وجود انسان رسوخ میکند. بسیار زیرکانه خود را به انسان تحمیل میکند و گرایش راحتطلبی هر شخصی با شخص دیگر تفاوت دارد. هرکس باید جلوهای از آن را در خود پیدا کند بهطور مثال یکی از جلوههای آن سکوت بیجا است.
راحتطلبی میل مکاری است
حجتالاسلام پناهیان افزود: نماز شب و صبح یکی از مهمترین جلوه مبارزه با راحتطلبی است، چون قطع کردن خواب و خالی کردن بستر چیز مهمی است. در برخی مواقع راحتطلبی، خود را در انتخاب یک گرایش سیاسی نشان میدهد و راحتطلبی منجر به لذتطلبی میشود. سختکوش بودن و سحرخیز بودن دلیل بر این نیست که ما از مکر نفس غافل شویم.
مشاور دفتر نهاد رهبری کل دانشگاها بیان کرد: لذتطلبی انسان را به کفر نمیرساند اما راحتطلبی میرساند، برای همین است که اگر کسی نماز نخواند کافر میشود. سخن حضرت زهرا(س) با مردم کوفه نیز بر همین اساس بود؛ آنها بهدلیل راحتطلبی به خاطر خدا قیام نکردند.
وی افزود: عدهای نیز عافیتطلب هستند. جهاد نمیکنند، دنبال دردسر نیستند و بدترین سختیها را به جامعه تحمیل میکنند. از اتهام افراطیون برای جهادگران استفاده میکنند و دم از عقلانیتگرایی میزنند. اینها تئوریهای راحتطلبی هستند و دوران آخرالزمان روسیاهی این اشخاص است.
حجتالاسلام پناهیان گفت: گناه سیاسیون، خیلی سنگینتر از مردم عادی است و با این گروه قابل مقایسه نیست. اصل دین این است که در عرصه سیاسی حضور داشته باشد.
وی عنوان کرد: ارزش جهاد به همین دلیل است که راحتطلبی را از انسان سلب میکند. مبارزه با مکر نفس و راحتطلبی، بسیار سخت است. کسانی که دوست دارند فرهنگ راحتطلبی از عرصه سیاسی جامعه حذف شود و روی میل راحتطلبی خودشان کار کنند سخت در اشتباه هستند. امام(ره) آنقدر با راحتطلبی خود مبارزه کرده بود لذا وقتی اراده میکرد مردم به خیابانها میریختند.
مشاور دفتر نهاد رهبری کل دانشگاها برای مبارزه با راحتطلبی، یادآور شد: شوق رسیدن به لقای پروردگار، شوق رسیدن به اولیا الله و تحقق خوبیها در عالم در این مسیر به ما کمک میکند. حتی با بالا رفتن سن نیز نباید این شوق کم شود.
وی در پایان عنوان کرد: در مصباحالشریعه آمده است «مثل شوق، مثل غریق است. مثل مشتاق مثل کسی است که دارد غرق میشود و هیچ اشتیاقی ندارد مگر اینکه خود را نجات دهد که برای آن تلاش میکند».