به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا)، نشست «امام موسی صدر و فقه روابط اجتماعی» عصر چهارشنبه، 28 خردادماه با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی، رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی در محل مؤسسه امام موسی صدر برگزار شد.
چیستی و جایگاه فقه روابط اجتماعی
حجتالاسلام مبلغی با اشاره به این مطلب که بسیاری از ابواب و شاخهها و فروع فقهی اجتماعی هستند، فقه سیاسی، فقه اقتصادی و فقه فرهنگی را به عنوان شاهدی بر این مسئله مطرح کرد و در مورد این که نسبت فقه روابط اجتماعی چه نسبتی با این شاخهها از فقه دارد، عنوان کرد: نسبت فقه روابط اجتماعی با فقههای مورد اشاره از سنخ نسبت جامعهشناسی با سایر شاخههای علوم انسانی و اجتماعی است و همان طور که جامعهشناسی مادر بقیه این علوم است، فقه روابط اجتماعی هم در حوزه فقه این گونه است.
وی ادامه داد: فقه روابط اجتماعی نمیخواهد به گزارههای سیاسی، اقتصادی یا فرهنگی بپردازد، بلکه به روابط و مناسبات اجتماعی نظر دارد و البته بسیاری از گزارههای این علم جنبه بستری و پیش فرضی برای سایر فقههای اجتماعی پیدا میکند.
مبلغی عنوان کرد: مادام که ورود به فقههای دیگر مسبوق به فقه روابط اجتماعی نباشد و از ذهنیتهای علمی فقه اجتماعی تغذیه نشود این ورود یک ورود ناقص و مشوش و گاه مضر است و به جای اصلاح بر هم زننده است. این جاست که یک اولویت و اقدمیت و اسبقیت و یک اصالت برای فقه روابط اجتماعی وجود دارد و بسیاری از نگاههای اجتماعی نادرست و داوریهای فقهی نسبت به مسائل اجتماعی که نادرست است ریشه در فقدان فقه روابط اجتماعی دارد.
وی با بیان این که فقه روابط اجتماعی شاخهای غایب اما مادر و پایهای و اساسی و بنیادین است، اظهار کرد: فقدان فقه روابط اجتماعی یا نبود آن و یا بود همراه با کاستیهای ذهنیتی و علمی آن، ضربههای هولناکی به ورود ما به مسائل اجتماعی میزند. ما هیچ جا رشتهای با این عنوان نداریم و حتی به شکل شعار و یا نگاههای پیشدرآمدی، رویکردی نسبت به فقه روابط اجتماعی به چشم نمیخورد. این در حالی است که در شدیدترین وضعیت از نیاز و ضرورت نسبت به تأسیس این علم یعنی فقه روابط اجتماعی هستیم.
وی به عنوان دومین مقدمه بحث خود با اشاره به این مطلب که هر علم موضوعی دارد و پرداختن به احکام مربوطه به صورت یک علم بدون داشتن شناخت از آن موضوع امکانپذیر نیست، گفت: اگر ما از فقه روابط اجتماعی سخن میگوئیم قبل از هر چیز باید موضوع آن که همان روابط اجتماعی است را بشناسیم و نخست باید بدانیم که این روابط اساساً چیست.
ضرورت مسبوق بودن ورود فقه در مسائل اجتماعی به نظریه
وی به عنوان سومین مقدمه به این مطلب اشاره کرد که ورود فقه در مسائل اجتماعی باید همراه و حتی مسبوق به نظریههایی ناظر به فقه در آن زمینه باشد، و در این باره اظهار کرد: در واقع بدون چراغ نظریه به صحنه فقه آمدن خطاست و رهزن است و ما را در مشوش و مشوه فکر کردن قرار میدهد. بدون نگاههای نظریهای نمیشود وارد این مسائل اجتماعی شد و در غیر این صورت به خطا میرویم.
مهمترین جنبه شخصیت فکری امام موسی صدر
رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس در ادامه به طرح این موضوع از دیدگاه امام موسی صدر پرداخت و ضمن این که امام موسی صدر را از شخصیتهای نادر جهان اسلام خواند، گفت: مهمترین جنبه ایشان به نظر من این است که جامعه را خوب میشناخت و روابط اجتماعی را خوب و دقیق و آن گونه که بود میفهمید و میکوشید اجتهادی را نسبت به اسلام تعریف کند که این روابط را تنظیم کند. این مهمترین بعد امام موسی صدر از حیث فکری است و از این حیث ما شخصیتهای نادری را داریم که مناسبات و روابط اجتماعی را درک کنند.
وی افزود: امام موسی صدر در این زمینه از ذهنیتی شفاف، دقیق و آگاه برخودار بوده است و این هم در اندیشههای کلامی او انعکاس یافته و هم در رفتار اجتماعی او تبلور یافته است.
مؤلفههای اصلی نگاه اجتماعی امام موسی صدر
«تلقی جامعه همچون پیکری واحد که از افراد با استعدادها و تواناییهای متفاوت و در عین حال مرتبط با هم تشکیل میشود»، این که «انسان هر چه بیشتر صعود و پیشرفت کند بیشتر با دیگران هماهنگ میشود و هر چه از حیث عمرانی تزل کند از دیگران دورتر میشود» و «نگاه جهانی و در ترابط و تعامل دیدن همه انسانها و ملتها با هم در فضای جهانی» از جمله مواردی بود که مبلغی به عنوان عناصر تفکر اجتماعی امام موسی صدر برشمرد.
وی همچنین «ضرورت همپا بودن بخشهای مختلف انسانی در مسیر پیشرفت»، «توجه به تنوع و اختلاف استعدادها میان انسانها» و این که «این استعدادها در روابط اجتماعی به صورت طبیعی و اولی دستمایه تکامل جامعه است» و «نگاه فراگیر به روابط اجتماعی که چتر آن همه انسانها را فارغ از هر چیزی پوشش میدهد» را از ویژگیهایی برشمرد که به تعبیر وی نگاه اجتماعی بکر، تازه، شفاف، فراگیر، ریشهای و اساسی امام موسی صدر را تشکیل میدهد.
فقه تکاملگرای امام موسی صدر در مقابل فقه نامتعامل
مبلغی عنوان کرد: طبعاً فقهی که روابط انسانها را در یک چنین سطح فراگیر و تکاملگرایی لحاظ میکند، دیگر به سمت تعصب نمیرود. اگر فقه به سمت جداسازی رفت و به سمت این رفت که پیشرفت را کم کند و افراد را در مسیر عدم تعامل و عدم داد و ستد قرار بدهد، این دیگر فقه روابط نیست و ناشی از عدم شناخت اجتماعی است و چیزی است که یک فرد برای خود ساخته است.
وی افزود: فقهی که این روابط را تنظیم کند و این داد و ستد را در وضع بهتری قرار بدهد و در مسیر اصلاح قرار بدهد و نگذارد از مسیر تکامل اجتماعی انسانی انحراف پیدا کند همان نگاهی است که امام موسی صدر دارد.
ایدههای امام موسی صدر قابلیت تبدیل شدن به نظریههای بزرگی را دارند
مبلغی در مورد ورود نظریهمندانه به این مباحث نیز گفت: امام موسی صدر اگر چه نظریهای به شکل آکادمیک نداشته و ذهنیتهای خود را گفته است اما ایشان دقیقا نسبت به اسلام در ساحت نظر به روابط اجتماعی، که همان فقه روابط اجتماعی است، ایدههایی داشته است که در صورت تبدیل شدن به مفاهیم مرتبط علمی آکادمیک قوی و نیرومند نظریههای بزرگی میشوند که به درد روابط اجتماعی میخورد.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه به برخی از این نظریهها اشاره کرد و گفت: نظریه اول این است که ایشان معتقد است که دین اسلام منظومهای است و اصلا به اسلام به صورت یک مجموعه مجمع الجزایری نگاه نمیکند.
اهمیت نگاه هدفمحور در فقه روابط اجتماعی
وی نظریه دوم مؤثر در این زمینه را اصالت قائل شدن برای اهداف دانست و گفت: امام موسی صدر فقه را با نگاه به اهدافی تنظیم میکند که مجموعه اسلام به دنبال آن است و این بسیار امر حیاتی و مهمی در فقه روابط اجتماعی است.
هدف از دین از نظر امام موسی صدر
وی هدف از دین از نظر امام موسی صدر را تقویت و به کمال رساندن جنبههای ارزشی و اخلاقی انسان عنوان کرد و گفت: ایشان به دلیل این که جامعه را مترابط میداند و از جامعه انسانی سخن میگوید معتقد است که دین آمده است تا جنبههای ارزشی انسان را که وجود دارد تقویت کند. بر همین اساس است که ایشان به صورت جالبی میگوید که روابط اتباع اسلام با اتباع ادیان دیگر باید دقیقاً در جهت تکمیلکنندگی همدیگر برای استقرار خیرات باشد.
حرکت استباقی برای استقرار خیرات؛ الگوی امام موسی برای روابط اتباع ادیان
مبلغی ادامه داد: بر این اساس روابط روابط نفیکننده و صفآرایی کننده علیه آنها نیست بلکه روابط تکمیلکنندگی و استباقی است. خیلی جالب است که ایشان میگوید که خیر را باید هدف قرار بدهیم و با آنها در حرکت به سمت خیر در استباق و مسابقه باشیم. خیرات هم که تحقق پیدا میکند برای همه است چون یک چیز تأسیسی نیست و اهداف اسلام همان اهداف موجود در جامعه است. البته اسلام اهداف تأسیسی هم دارد اما اقلاً اهداف انسانی آن موجود است و ایشان هم برای این اهداف یک اصالت قائل است.
نگاه امام موسی صدر به مسئله اختلاف مذاهب/ پیشنهاد داشتن نمادهای واحد در جهان اسلام
وی با اشاره به موضع امام موسی صدر در مورد اختلاف مذاهب، بیان کرد: امام موسی صدر به اختلاف مذاهب به شکلی ریشهای نگاه میکند و مذهب را به معنای لفظی آن مورد توجه قرار میدهد و معتقد است که مذهب مسیر است و هدف اسلام است و این هدف باید همیشه بر اذهان مجموعههای اتباع مذاهب سیطره پیدا کند و هدف قربانی نشود.
مبلغی با بیان این که امام موسی صدر بر اساس این مطلب، پیشنهاد داشتن نمادهای واحد در جهان اسلام را مطرح میکند، اظهار کرد: اصولاً نمادها هستند که اختلاف ایجاد میکنند و اگر جامعه باید به دنبال اسلام باشد و امت اسلامی یک واقعیت قرآنی است، نمادهای اسلامی باید در فضای امت اسلامی پررنگ باشد و نه این که اثری از آنها نباشد یا نابود شود.
وی با بیان این که نمادهای جعلی مذاهب است که دشمنی ایجاد میکند، مواردی همچون بر پا کردن نمازهای جداگانه در موسم حج را از این قبیل نمادها دانست و گفت: معنای داشتن نمادهای واحد این نیست که اندیشههای اصیل را کنار بگذاریم. مذهب در سایه اسلام اصالت پیدا میکند و این یک امر اجتماعی است و معنای آن این نیست که در حوزه اندیشه مذهب اصالت ندارد. اصولا نمادهای اصیل حساسیت برانگیز نیست و نمادهای اسلامی باید با پرچمی بالاتر باشد.
وی هدفگرایی در نگاه امام موسی صدر را بسیار جالب دانست و بیان کرد: اگر خواستید امام موسی صدر را معرفی کنید ببینید که کجاها بر هدف تمرکز کرده است و بر اطراف این سخن تمرکزیافته بر هدف، چه حکمی، چه نگاهی، چه دیدگاه فقهی، چه نسخهای برای جامعه پیچانده است. آن را بگیرید و بخشی از نگاه فقهی ایشان به حساب بیاورید.