اینجا باغ موزه دفاع مقدس است؛ محل برگزاری بیست و دومین نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم. هر شب همه میآیند تا با یک تیر دو نشان بزنند هم بازدیدی از نمایشگاه داشته باشند و هم از باغ موزه دفاع مقدس دیدار کنند.
زمان برگزاری نمایشگاه تقریبا سه ساعت مانده به افطار آغاز میشود و تا ساعت 24 همان روز ادامه دارد. در آخرین ساعات هم شبهای شیدایی میزبان بازدیدکنندگان نمایشگاه میشود.
پیر و جوان، کودک و بزرگ، مرد و زن میآیند تا بازدیدی از بخشهای مختلف نمایشگاه داشته باشند؛ عدهای هم از فرط خستگی در گوشه و کنار نمایشگاه زیراندازی پهن کردهاند تا ساعتی خستگیشان را به در کنند.
کودکان هم با شیطنتهای کودکانه، غوغایی در باغ موزه دفاع مقدس به پا میکنند و در گوشهای دیگر خانوادهها عکسهای یادگاری از موزهها و یادگارهای جنگ میگیرند.
آن سوی نمایشگاه حضور هفت شهید گمنام جلوه خاصی را به نمایشگاه قرآن داده است و عدهای از خانوادهها نزدیک افطار مهمان شهدا میشوند و فاتحهای نثارشان میکنند.
تقریبا یک ساعتی به افطار مانده است. مردی حدودا 35 ساله روی نیمکت سنگی نشسته بود. چهرهاش خسته به نظر میرسید. جلوتر میروم تا نظرش را درباره این دوره از نمایشگاه جویا شوم.
فرهاد کمیلی، شهروند تهرانی که ظاهرا از بخشهای اصلی نمایشگاه بازدید کرده است، میگوید: بخش غیرفروش نمایشگاه به نسبت دورههای پیشین بسیار اندک است درحالی که سالهای گذشته بخش غیرفروش بیشتر بود.
وی می افزاید: بخش رسانههای دیجیتال نسبت به دورههای پیشین بسیار تجاری به نظر میرسید و اکثر مؤسسات برای فروشگاه به نمایشگاه آمده بودند.
این بازدیدکننده تصریح می کند: در این دوره به دنبال سخنرانی بزرگان علمی بودم که متأسفانه چنین محصولی را در بخشهای مختلف نمایشگاه نیافتم.
وی می افزاید: فضای سبز باغ موزه دفاع مقدس خوب است و تنها مشکل این محل پارکینگ آن است که امیدواریم این موضوع در دورههای آتی حل شود.
کمیلی اظهار می کند: پیشنهاد میکنم دردورههای آتی نمایشگاه شاهد ارتقاء بخش محتوا باشیم؛ چرا که یکی از اهداف نمایشگاه قرآن، آشنایی بازدیدکنندگان با محتوای قرآنی است و کمتر بخش فروش مورد توجه قرار بگیرد.
وی بیان می کند: به هنگام اذان مغرب، مسجد خرمشهر تنها محل برگزاری نماز جماعت است اما اگر در چند بخش باغ موزه دفاع مقدس، نماز جماعت به پا شود، قطعا تعداد نمازگزاران بیشترخواهد بود.
ضلغ غربی باغ موزه دفاع مقدس را به انتها میرسانم و در آن سو به بخش فروش نمایشگاه میرسم. زوجی توجهم را به خود جلب میکند که در حال خرید قرآن عروسیشان هستند.
زهرا قاسمی و حمید معصومی، زوجی هستند که نزدیک دو ساعت از بازدیدشان میگذرد. مرد مصلی را بهترین مکان برای برگزاری نمایشگاه میداند درحالی که همسرش نظری متفاوت از وی را دارد چرا که او باغ موزه دفاع مقدس را بهترین محل برگزاری میداند.
حمید معصومی عنوان می کند: یکی از مزیتهای برگزاری این دوره از نمایشگاه در باغ موزه دفاع مقدس این است آنهایی که اینجا را ندیده بودند، به بهانه بازدید از نمایشگاه قرآن میتوانند حضور در این محل و شبهای شیدایی را تجربه میکنند.
همسرش در ادامه میگوید: بخش هنری امسال نسبت به دورههای گذشته پربارتر بود و اگر در این بخش هنر خطاطی بیشتر باشد، بهتر خواهد بود.
تنها 15 دقیقه به افطار باقی مانده است. بازدیدکنندگان هریک در گوشهای از باغ موزه دفاع مقدس اتراق کردهاند و برخی از خانواده مشغول خواندن دعا هستند.
نوجوانی حدود 14 سالهای میبینم که چادری بر سرکرده و کنار خانوادهاش روی زیراندازی نشسته است. نامش زهراست و به قول خانوادهاش نشانهای از عنایت خداوند. چرا زهرای 14 ساله ثمره 25 سال زندگی خانواده نجاتی است.
زهرا با اشاره به بخش کودک و نوجوان نمایشگاه می گوید: مسابقات و روخوانی قرآن برایم بسیار جذاب بود و من توانستم در این دو بخش جایزه بگیرم.
وی که حافظ دو جزء از قرآن است، می افزاید: روخوانی قرآن را از پنج سالگی آموختهام و خدا روشکر میکنم که میتوانم قرآن را به درستی قرائت کنم.
این نوجوان 14 ساله تصریح می کند: سال گذشته هم به همراه پدرومادرم به مصلی رفتم اما به نظرم باغ موزه دفاع مقدس برایم بسیار جذابتر است چرا که در کنار بازدید از نمایشگاه قرآن کریم میتوانیم یادگاریهای دفاع مقدس را هم مشاهده کنیم.
چیزی به افطار نمانده است. تک تک خانوادهها را میبینم که در پناه قرآن مشغول دعا هستند. ناگاه صدای اذان شنیده میشود. الله اکبر... نگاهم را به آسمان میدوزم و برای تک تک مسلمانان ایران و جهان آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم.