کد خبر: 1427104
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۳۹۳ - ۰۸:۱۷
عضو هیئت‌علمی دانشگاه علوم اقتصادی:

دورزدن قانون در نظام بانکی ناشی از ماهیت ربوی آن است/ مردم به بانک‌ها بی‌اعتمادند

گروه اقتصاد: حجت‌الاسلام معصومی‌نیا اظهار کرد: متأسفانه برخی حیله‌ها و قانون دور زدن‌ها در سیستم بانکی ما رایج شده که ناشی از ماهیت ربوی آن است و این امر باعث شده تا مردم اعتماد بالایی به سیستم بانکی نداشته باشند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، یکی از اتفاقات مهمی که در چند هفته گذشته در اقتصاد ایران رخ داد، مسئله کاهش نرخ سود بانکی بود و همانگونه که می‌دانیم در میان اقتصاددانان، دیدگاه واحدی در ایران باره وجود نداشته و هریک ساز جداگانه‌ای می‌نوازند. همچنین موضوع دارای اهمیت دیگر در این زمینه این است، که به اعتراف برخی از مدیران بانکی، بانک‌ها صرفا در بخش سپرده‌ها سود کم پرداخت می‌کنند اما بابت پرداخت تسهیلات، سودهای قبلی خود را دریافت می‌کنند.
برای بررسی دلایل موافقت و مخالفت با کاهش سود بانکی از جانب برخی از اقتصاددانان و همچنین بررسی این موضوع که آیا پرداخت سود برای سپرده‌ها برطبق قانون جدید و دریافت سود بالا برای پرداخت تسهیلات می‌تواند وجهه قانونی داشته باشد؟ با حجت‌الاسلام والمسلمین غلامعلی معصومی‌نیا، عضو هیئت‌علمی دانشگاه علوم اقتصادی، گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌آید:
ایکنا: پس از کش‌و‌قوس‌های فراوان، بالاخره شورای پول و اعتبار، کاهش نرخ سود بانکی را تصویب کرد. این موضوع دارای موافقان و مخالفان بسیاری است. دلایل طرفداران کاهش یا افزایش نرخ سود برای موافقت یا مخالفت با این موضوع چیست؟
این نزاعی است که از زمان دولت اول آقای احمدی‌نژاد شروع شد؛ چون شخص ایشان طرفدار کاهش نرخ سود بودند؛ در حالیکه در نقطه مقابل، عده‌ای از اقتصاددانان، مخالف این بحث بوده و در مجلس هم در این مورد بحث شده و چالش‌های زیادی را در رسانه‌ها و در سایت‌ها به همراه داشت. طرفداران کاهش نرخ سود، نظرشان این بود که وقتی نرخ سود تسهیلات پائین بیاید، باعث افزایش تولید می‌شود؛ یعنی باعث می‌شود که برای تولیدکنندگان، به صرفه باشد؛ چون می‌دانیم که از لحاظ اقتصادی، سرمایه‌گذاری تابع نرخ بهره است و هرچه نرخ بهره پائین‌تر بیاید، سرمایه‌گذاری افزایش پیدا می‌کند و استدلال اینها هم همین بود و می‌گفتند در این‌صورت، قیمت تمام شده کالا و خدمات هم پائین آمده، بخش تولید و اشتغال توسعه پیدا کرده و در این صورت تورم هم کاهش پیدا می‌کند؛ بنابراین با کاهش نرخ سود سپرده‌ها چند مشکل همانند تورم و بیکاری را هم‌زمان حل می‌کنیم. در نقطه مقابل، منتقدان این موضوع، که بیشتر اساتید اقتصاد با این قضیه مخالف بودند، می‌گفتند که نرخ سود سپرده‌ها باید توسط بازار و عرضه و تقاضا تعیین بشود و این را باید به بازار واگذار کرد و همین‌که قیمت هر کالا و خدمتی در بازار و در جریان عرضه و تقاضا تعیین می‌شود، باید نرخ سود در بانکداری بدون ربا هم در فرآیند عرضه و تقاضا مشخص شود و شما به صورت دستوری نباید این را تعیین کنید.
ایکنا: این طرح نهایتا تصویب شده و نرخ سود سپرده‌ها کاهش پیدا کرد. آیا پیامدهای مثبت ایجاد شد؟
نه چنین پیامد مثبتی ایجاد نشد؛ چون ما دیدیم که تولید افزایش پیدا نکرده و بیکاری کاهش پیدا نکرد و هیچ یک از مشکلات اقتصادی برطرف نشد؛ در حالیکه بر اساس یک رابطه ساده اقتصادی، وقتی نرخ سود پائین می‌آید، به طور طبیعی باید سرمایه‌گذاری افزایش پیدا کرده و شاهد رونق اقتصادی باشیم اما این اتفاق نیفتاد. در همه اقتصاددهای دنیا و از جمله در اقتصاد ایران، برای توسعه اقتصادی، نباید یک یا دو عامل را در نظر  بگیریم؛ بلکه همه روابط، سیستم بانکی و مالی و بازار کالا و خدمات را با هم در نظر گرفت و همه روابط را لحاظ کرد.
ایکنا: پس این نظریه که گفته می‌شود اگر نرخ سود کاهش پیدا کند سرمایه‌گذاری زیاد شده و تولید افزایش پیدا می‌کند صحیح نیست؟
این موضوع، در شرایط خاصی درست است و شرایط خاصش این است که ساختارهای تولیدی مملکت درست بوده، اقتصاد روی ریل خود قرار گرفته باشد و رانت وجود نداشته باشد و در این صورت اگر نرخ سود را کاهش دهیم، هرچند ممکن است عوارضی داشته باشد اما تولید افزایش پیدا می‌کند.
ایکنا: پس چرا وقتی نرخ سود را کاهش دادیم این اتفاق در اقتصاد ایران نیفتاد؟
علتش این است که ما در اقتصاد خودمان مشکلات دیگری داریم که بنده چند نمونه آن را عرض می‌کنم که یکی همین وجود رانت و دوم، تجاری بودن ساختار اقتصاد است. وقتی نرخ سود تسهیلات پائین آمد، یک عده رفتند و تسهیلات زیادی را دریافت کردند و مشخص است که بانک‌ها این تسهیلات فراوان را در اختیار هرکسی قرار نمی‌دهند؛ بلکه در اختیار کسی می‌گذارند که  روابط خوبی با سیستم بانکی داشته و قدرت بیشتری داشته باشد و همین افراد هم بودند که توانستند تسهیلات ارزان قیمت دریافت کنند.
ایکنا: آیا همین افرادی که با بانک‌ها دارای چنین روابطی بوده و این تسهیلات ارزان‌قیمت را دریافت کردند، این تسهیلات را در راستای کمک به تولید به کار گرفتند؟ و آیا تولید کشور رونقی پیدا کرد؟
نه. چون به جای اینکه از این سرمایه‌های ارزان‌قیمت برای خدمت به تولید استفاده کنند، در بخش‌های دیگر سرمایه‌گذاری کردند؛ مثلا در بخش‌های نامولدی همانند خرید و فروش سکه، ارز، مسکن، زمین، خودرو و... سرمایه‌گذاری کرده و سودهای کلانی را به جیب زدند و نه تنها تولیدی ایجاد نکردند بلکه ضربه اساسی را به تولید زدند و چون ساختار اقتصادی ما تجاری بوده و فعالیت‌های تولیدی ما کم سود و فعالیت‌های تجاری پرسود است؛ همانند آن نوساناتی که در بازار سکه و ارز پدید آمد، چنین  اتفاقی در مورد دادن تسهیلات به بنگاه‌های زودبازده هم افتاد؛ چون آن دولت، تسهیلات زیادی را در اختیار این بنگاه‌ها برای افزایش تولید قرار داد اما نتیجه‌ای را حاصل نکرد.
ایکنا: پس این موارد به مشکلاتی بر می‌گردد که در ساختارهای اقتصاد ما وجود دارد؟
بله و اگر این مشکلات وجود نمی‌داشت همانگونه که عرض کردم، پائین آوردن نرخ سود می‌توانست علاوه بر برخی عوارض منفی، نتایج مثبتی هم داشته باشد ولی دیدیم که نداشت و به جای اینکه به افزایش تولید کمک کند بر عکس عمل شد و آن موقع، شاهد بودیم که عده‌ای چه سودهای کلانی به جیب زدند؟
ایکنا: حال اگر ما بیائیم و آزاد بگذاریم که نرخ سود تسهیلات را بانک‌ها هرگونه که مایلند براساس عرضه و تقاضا تعین کنند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
آزاد گذاشتن دست بانک‌ها برای تعیین نرخ سود هم عوارض منفی دارد. آنهایی که طرفدار افزایش نرخ سود هستند، استدلال می‌کنند که شما اگر سود را بالا ببرید، به طور طبیعی سرمایه‌گذاری، سودآور شده و به این دلیل که نرخ بهره به طور طبیعی در بازار تعیین شده و تصنعی نبوده و با دوام باشد و بانک‌ها بتوانند به  سپرده‌گذاران خودشان سود دهند، طبیعتا می‌توانند به افراد تسهیلات هم ارائه دهند؛ چون اگر آنها را ملزم کنید که نرخ سود سپرده را پائین بیاورند، طبیعتا توان سوددهی آنها هم پائین می‌آید و نظر قاطع‌ بنده این است که این سخن اشتباه است.
ایکنا: چرا خطاست؟
به همان دلیلی که عرض کردم ساختارهای ما اشکال دارد و انجام این کار هم مخرب است؛ به این دلیل که اگر نرخ سود تسهیلات بالا رود، چون ساختارهای تولیدی مشکل دارد، برای تولیدکننده به صرفه نیست که بخواهد تولید انجام دهد و نتیجه، این می‌شود که تولید را تعطیل می‌کند و هم سرمایه‌گذار و هم بانک، مجبور می‌شوند از هر راهی کسب سود کنند؛ بنابراین هر دو طرف قضیه دارای جنبه‌های منفی است؛ چون در این صورت بانک‌ها هم دست به هر فعالیتی می‌زنند که اکثرا برای اقتصاد هم جنبه تخریبی دارد.
ایکنا: حال که هر دو حالت (کاهش یا افزایش سود بانکی) دارای زیان است، پس برای اینکه بخواهیم در مسیر درستی قرار بگیریم چه کار باید بکنیم؟
به نظرم باید مجموعه‌ای از کارشناسان شورای پول و اعتبار که مرجع رسمی است با سایر تصمیم‌گیران اقتصادی، همانند وزیر اقتصاد، یک مجموعه از سیاست‌ها در بخش‌های مختلف، همانند بخش تولید، اعمال کنند و ملزم کنند که این قوانین باید در ساختارهای تولیدی، به صورت هماهنگ اجراء شود و همچنین نرخ‌ سودها برای تسهیلات، متناسب با تورم تعریف شده و تسهیلات بانک‌ها کانالیزه شود که تاکنون تلاش قانون عملیت بانکداری بدون ربا هم همین بوده است ولی متاسفانه اجراء نشده است و به نظرم باید یک امر بنابین اجراء شود. اگر این سودهایی همانند 22 درصد که برای عقود مشارکتی و مبادله‌ای عنوان شده است، بدون نظارت انجام شود نتیجه‌ای حاصل نخواهد شد؛ بنابراین باید یک نرخ متوسط  و معقول اعمال شود.
سیستم بانکی ما در دامن نظام سرمایه‌داری رشد کرده و از آنجا کپی‌برداری شده است و آنجا هم، همه تلاش بر این است که یک نرخ بهره کسب کنند؛ درحالیکه ما در بانکداری بدون ربای خود، نرخ سود را جایگزین بهره کردیم، ولی متاسفانه سیستم بانکی در این زمینه مقاومت می‌کند؛ بنابراین اگر ما واقعا بخواهیم هم موازین شرعی رعایت شده و هم در اقتصاد به نتایج درخشانی برسیم، به نظرم نه نرخ سود خیلی پائین و نه آزاد گذاشتن آن به وضعیت بازار به صلاح ما نیست و باید کارشناسان اقتصادی، باید به صورت کارشناسی شده این کار را انجام دهند.
ایکنا: با توجه به اینکه اخیرا شورای پول و اعتبار تصویب کرد که نرخ سود سپره پائین بیاید اما بانک‌ها حاضر نشده‌اند نرخ سود تسهیلات را پائین بیاورند آیا چنین چیزی امکان‌پذیر است؟ و آیا باعث فرار سرمایه‌ها از بانک‌ها نمی‌شود؟
بله چنین چیزی امکان‌پذیر است. اتفاقا همان‌موقع هم عده‌ای می‌گفتند وقتی نرخ سود سپرده‌ها را پائین بیاوریم، سپرده‌ها از بانک فرار کرده و به بخش‌های دیگر می‌رود و بعد اتفاق جالبی که افتاد این بود که دولت نهم، نرخ سود را پائین آورد ولی سپرده‌ها از بانک‌ها فرار نکردند و علت اینکه وقتی نرخ سود سپرده پائین بیاید سرمایه‌ها از بانک فرار نمی‌کنند، این است که اولا عمده سپرده‌گذاران در سیستم بانکی، افرادی ریسک‌گریز هستند و چون ریسک‌گریز هستند، سرمایه‌های خودرا از بانک بیرون نمی‌کشند و همچنین مردم، تجربیاتی را کسب کرده‌اند که در برهه‌ای، پول خود را به مؤسسات خصوصی سپردند اما آنها پولشان را غصب کرده‌اند؛ بنابراین چون مردم می‌ترسند پولشان آسیب بیبند آن را از بانک بیرون نمی‌آورند، حتی اگر سودی پائین‌تر از نرخ تورم در اختیار آنها بگذارد و به همین دلیل است که می‌بینیم آسیب جدی به سپرده‌های مردم وارد نشد.
ایکنا: پس اینکه مشاهده‌ می‌کنیم برخی سرمایه‌ها به بازارهای نامولد می‌روند، دلیلش چیست؟ و چرا با وجود اینکه حداقل برخی از مردم سرمایه‌های خود را از بانک‌ها بیرون می‌کشند اما بانک‌ها باز هم آسیبی نمی‌بینند؟
در پاسخ به سؤال اول باید گفت که این امر به دلیل کاهش نرخ سود نیست؛ بلکه به دلیل ساختارهای اقتصاد است که دارای مشکل است و پاسخ سؤال دوم، این است که این امر به دودلیل امکان‌پذیر است؛ مسئله اول، اینکه بانک‌ها خلق پول می‌کنند و به همان اندازه که مردم در بانک‌ها سپرده‌گذاری می‌کنند، تسهیلات نمی‌دهند؛ بلکه چند برابر آن، خلق پول کرده و از این ناحیه، سود زیادی را کسب می‌کنند و به همین دلیل است که دیدیم با وجود اینکه نرخ سود پائین آمد، بانک‌ها همچنان بهترین ساختمان‌ها را خریده و شیک‌ترین ساختمان‌ها را می‌ساختند و به کارمندان خود انواع تسهیلات و امکانات را ارائه می‌دادند. این پدیده خلق پول باعث می‌شود که هرچند نرخ سود سپرده‌ها خیلی هم بالا نباشد، قدرت ارائه تسهیلات را داشته باشند و نکته دوم اینکه وقتی نرخ سود تسهیلات پائین آمد، خود بانک‌ها هم در بخش‌های نامولد، مثلا در برج‌سازی‌ها سرمایه‌گذاری کردند که سود بالایی دارد و سودهای کلانی را کسب کردند. آن موقع بانک‌ها در این بخش‌ها سرمایه‌گذاری کرده و سودهای نجومی به جیب زدند یا در بخش ارز هم شاهد چنین اتفاقی بودیم که سرمایه‌گذاری کردند و سود کلانی به جیب زدند و بخشی از بالا رفتن بی‌رویه قیمت ارز ناشی از اقدامات خود بانک‌ها بود.
ایکنا: دلیل این موضوع چیست؟ مگر بانک می‌تواند برج‌سازی کرده یا حتی قیمت ارز را دچار نوسان کند؟
متاسفانه برخی از حیله‌ها و قانون دور زدن‌ها در سیستم بانکی ما رایج بوده و هست که به دلیل ماهیت ربوی سیستم بانکی است که به دنبال این است که از هر راهی کسب سود کند و قانون بانکداری بدون ربا هم برایش هیچ اهمیتی ندارد و نتیجه‌‌ای که حاصل شده، این است که مردم اعتماد بالایی به سیستم بانکی ندارند.

مطالب مرتبط
captcha